بخشی از مقاله
چکیده
ابعاد انگیزشی و رفتاری هوش فرهنگی یکی از ابزارهای کارآمد برای تسهیم دانش در فراگیران نظام آموزشی می باشد این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین ابعاد انگیزشی و رفتاری هوشفرهنگی با رفتار تسهیمدانش به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد.جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشآموزان دختر متوسطه شهراصفهان تشکیل داد که387 نفر به روش نمونهگیری چند مرحله ای تصادفی انتخاب گردید. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد هوشفرهنگی ارلی وانگ و پرسشنامه تعدیل یافته تسهیمدانش چناماننی بود که براساس مقیاس5درجهای لیکرت تدوین گردید. ضریب پایایی پرسشنامهها با استفاده ازضریب آلفای کرونباخ برای ابعاد انگیزشی و رفتاری پرسشنامه هوشفرهنگی - 0,716 - و پرسشنامه رفتار تسهیمدانش - 0,940 - برآورد شد به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی شامل ضریب همبستگی اسپیرمن ، آزمون تحلیل واریانس - یک طرفه - آزمون لون، آزمونt مستقل و آزمون تعقیبی استفاده گردیدیافتههای پژوهش حاکی از آن بود که بین بعد انگیزشی هوشفرهنگی با رفتار تسهیمدانش - p<0.05 - رابطه مستقیم ومعنادار وجود داشت و همچنین بین بعد رفتاری هوشفرهنگی با رفتار تسهیمدانش - p>0.05 - رابطهای وجود نداشت نتایج حاصل نشان داد رفتار تسهیم دانش با تحصیلات پدر و مادر، نوع ناحیه ، پایه تحصیلی و طبقه مدرسه رابطهای وجود نداشت.
واژه های کلیدی: هوش فرهنگی ،انگیزش، رفتار ، رفتار تسهیم دانش .
مقدمه
هوشفرهنگی1 دامنه ی جدیدی از هوش است که ارتباط زیادی با محیطهای کاری متنوع دارد و به افراد اجازه میدهد که تشخیص دهند دیگران چگونه فکر میکنند و چگونه به الگوهای رفتاری پاسخ میدهند و در نتیجه موانع ارتباطی را کاهش، و به افراد قدرت مدیریت تنوع فرهنگی را میدهد ..[4]مفهوم هوشفرهنگی که برای نخستین بار توسط ارلی و انگ - 2003 - 2 از محققان مدرسه کسب و کار لندن مطرح شد.آنها معتقدند در مواجهه با موقعیتهای فرهنگی جدید، به زحمت می توان علائم و نشانههای آشنایی یافت که بتوان از آنها در برقراری ارتباط سود جست. در این موارد، فرد باید با توجه به اطلاعات موجود یک چارچوب شناختی مشترک تدوین کند، حتی اگر این چارچوب درک کافی از رفتارها و هنجارهای محلی نداشته باشد. تدوین چنین چارچوبی تنها از عهده کسانی بر میآید که از هوشفرهنگی بالایی برخوردار باشند .[5]
امروزه اکثر سازمانها و افراد، هوش فرهنگی را یک مزیت رقابتی و قابلیت استراتژیک می دانند. هوش فرهنگی به منزله چسبی است که می تواند در محیط متنوع، انسجام و هماهنگی ایجاد کند. افراد دارای هوش فرهنگی بالا، قادرند اثر قابل توجهی بر استراتژیهای بازاریابی و توسعه محصول برای گروههای مشتریان در کشورهای مختلف داشته باشند. این افراد جز داراییهای ارزشمند سازمان هستند و به خصوص در زمان بحران ارزش خود را بیشتر نمایان میسازند[15] مدیریت دانش سیستم اجتماعی- فنی پیچیدهای است که اشکال مختلف تولید، ذخیره سازی، ارائه و تسهیم دانش3 را در برگرفته است [8]و انتقال دانش بخش مهمی از تصویر بزرگ مدیریت دانش است به عنوان یک فعالیت دانش محور، تسهیمدانش ابزار اساسی است که کارکنان از طریق آن می توانند به کاربرد دانش، نوآوری و در نهایت مزیت رقابتی سازمان کمک کند[14] تسهیم دانش را میتوان فعالیتی نظاممند به منظور انتقال و مبادله دانش و تبحر به میان اعضای یک گروه، سازمان با یک هدف مشترک تعریف نمود. هدف تسهیم دانش میتواند خلق دانش جدید از طریق ترکیبهای مختلف دانش موجود یا بهره برداری بهتر از آن باشد. به منظور ایجاد یک فرایند تسهیم دانش اثربخش افراد باید از تمایل و توانایی سطح بالایی برخوردار باشند. تحقیقات انجام شده حاکی از آن است که وجود کارکنانی که تمایل به تسهیم دانش و تجربه دارند موجب میشود این فرآیند به طور خودآگاه آغاز شده و گسترش یابد .[7]
یکی از بخشها و مؤسساتی که اجرای تسهیمدانش در آن بسیار حائز اهمیت است آموزشوپرورش است و دانشآموزان از مهمترین ارکان یک موسسه آموزشی محسوب میشود. زیرا در تولید، خلق و تغییر دانش نقش مؤثری ایفا میکند بنابراین احساس میشود که مفهوم تسهیمدانش و همکاری بین اعضاء بایستی هرچه بیشتر در مؤسسات آموزشی مطرح شود چرا که تمایل افراد به سمت تسهیمدانش و شناسایی عواملی که در این امر تأثیرگذار باشند میتواند مستقیماً در ایجاد ظرفیتهای جدید و تغییر اهداف در حوزه دانش تأثیر گذار باشند.
بنابراین احساس میشود که مفهوم تسهیمدانش و همکاری بین اعضاء بایستی هرچه بیشتر در مؤسسات آموزشی مطرح شود چرا که تمایل افراد به سمت تسهیمدانش و شناسایی عواملی که در این امر تأثیرگذار باشند میتواند مستقیماً در ایجاد ظرفیتهای جدید و تغییر اهداف در حوزه دانش تأثیر گذار باشند.[3] تسهیمدانش میتواند نقش موثری در موفقیت آموزش وپرورش ایفا کندو چنانچه جریان تسهیمدانش قوی و مؤثر بوجود آید، رسالت اصلی در زمینه تولید دانش، علاقه و اشتیاق جذب علوم جدید و به روز کردن علوم در مدارس محقق خواهد شد. با توجه به مسائل ذکر شده ضرورت این پژوهش بر آن است که رابطه ابعاد انگیزشی و رفتاری هوشفرهنگی با تسهیمدانش در دانشآموزان دختردوره متوسطه شهر اصفهان را مورد بررسی قرار داده تا در نتیجه ارتقاءاین ابعاد، اشتراک گذاری دانش توسعه یاید.
چارچوب مفهومی هوش فرهنگی و ابعادآن
ارلی و انگ - 2003 - هوشفرهنگی را قابلیت یادگیری الگوهای جدید در تعاملات فرهنگی و ارائه پاسخهای رفتاری صحیح به این الگوها تعریف کردهاند.. از نظر آنها هوشفرهنگی دارای چهار بعد فراشناختی، شناختی، انگیزشی و رفتاری است بعد فراشناختی هوشفرهنگی: 4 روشی است که یک فرد تجارب بین فرهنگی را از آن طریق استدلال میکند .این عنصر هوش فرهنگی، فرایندی را مورد توجه قرار میدهد که افراد برای بهدست آوردن و فهم دانش فرهنگی بهکار میگیرند. یک مثال برای این وضعیت وقتی است که کسی مفاهیم و تصاویر ذهنی خویش را براساس یک تجربه واقعی، که با انتظاراتش هماهنگ نبوده، تعدیل میکند. [9]
بعد شناختی هوشفرهنگی: 5 شناخت هرکس از شباهتها و تفاوتهای فرهنگهاست و دانش عمومی درباره فرهنگها را منعکس میکند. برای مثال، اطلاعاتی در زمینه اعتقادات و باورهای مذهبی و معنوی و ارزشها و باورها درباره کار، زمان، ارتباطات خانوادگی، آداب و رسوم و زبان ارائه میدهد.جنبهی شناختی هوشفرهنگی مجموعهای از دانش و تجربه تطبیق فرهنگی است که در حافظه فرد ذخیره شده است.[11] بعد شناختی شامل یادگیری در مورد اعتقادات، آداب و رسوم و تابوهای فرهنگ خارجی است از افرادی بومی یک فرهنگ که ممکن است ساکت باشند یا خود را به غریبهها توضیح دهند.[10] بعد انگیزشی هوشفرهنگی :6 براساس گفته انگ و همکاران - 2007 - هوشفرهنگی انگیزشی، توانایی هدایت توجه و انرژی به سمت یادگیری دربارهی عمل کردن در موقعیتهای متفاوت از نظر فرهنگی را منعکس میکند. افرادی با هوشفرهنگی انگیزشی بالا، انرژی و توجه را به سمت موقعیتهای میان فرهنگی، براساس علایق درونی و اطمینان به اثربخشی میان فرهنگی، هدایت میکنند .[9]
بعد انگیزش بیانگر علاقه فرد به آزمودن فرهنگهای دیگر و تعامل با افرادی از فرهنگهای مختلف است و شامل ارزش درونی افراد برای تعاملات چند فرهنگی میباشد و اعتماد به نفسی است که به فرد اجازه میدهد. در موقعیتهای فرهنگی مختلف به صورتی اثربخش عمل کند .[6] این بعد توانایی و تمایل به یادگیری و فعالیت در موقعیتهای فرهنگی مختلف را منعکس میکند و به افراد کمک میکند در مقابل موانع پایدار باشند تا بتوانند خود را با فرهنگ دیگران سازگار سازند، .[4]ازاین رو است که بعد انگیزشی در سطوح پایینتر با افسردگی و مشکلات اجتماعی در طی دوره میان فرهنگی همراه شده است .
افراد با هوشفرهنگی انگیزشی تمایل قوی دارند برای تجربه تازگی فرهنگی و از تعامل با مردم با پیشینهی گوناگون لذت میبرند و اهداف خود را براین اساس تعیین میکنند و یک حس قوی از خود کارآیی در زمینههای میان فرهنگی دارند.این مفهوم از هوش فرهنگی، هدایت هوشفرهنگی از طرف فرد است .[19] بعد رفتاری هوشفرهنگی : 7 قابلیت شخص برای نمایش اعمال کلامی و غیرکلامی مناسب در تعامل با افرادی از فرهنگهای مختلف را نشان میدهد. این عنصر هوشفرهنگی بر این تمرکز میکند که افراد در شرایطی که در فرهنگ جدید قرار میگیرند چگونه عمل میکنند. - اعمال آشکار فرد - »هوشفرهنگی رفتاری« به توانایی هر کس برای انجام واکنش مناسب اشاره دارد.[2]
افراد با هوشفرهنگی رفتاری بالا، رفتارهای مناسب با موقعیت را براساس طیف گستردهای از تواناییهای کلامی و غیرکلامیمانند نحوهی بیان کلمات، لحن، حرکت سر و دست، حالات صورت مناسب از نظر فرهنگی، از خود بروز میدهند .[9]آنان میتوانند با نشان دادن شناخت خود از فرهنگ میزبانان، میهمانان یا همکارانشان را خلع سلاح کنند. ازاین رو اعمال و رفتار افراد باید بیانگر آمادگی آنها برای ورود به دنیای درون دیگران باشد.[6]
انتقال و تسهیم دانش
تسهیمدانش در چندسال اخیر، به موضوعی داغ و مهم تبدیل شده است در عصر حاضر که به عصر دانایی و یا فناوری اطلاعات نامیده شده است دانش به عنوان یکی از منابع اصلی دستیابی به مزیت رقابتی در محیط پویا و رقابتی محسوب میشود در راستای کسب مزیت رقابتی، سازمانها باید به جستجوی نیروهای خبره و با تجربه بپردازند یا مهارت مورد نیاز را به آنها آموزش دهند اما این اقدامات به تنهایی کافی نیست و باید اهمیت انتقال تجربه و دانش از متخصصان به تازهکاران و افراد نیازمند آن در نظر گرفته شود.[12]
تسهیمدانش فعالیتی نظام مند به منظور انتقال و مبادله دانش و تجربه میان اعضای یک گروه یا سازمان با یک هدف مشترک میباشد. هدف تسهیمدانش میتواند خلق دانش جدید از طریق ترکیبهای مختلف دانش موجود یا بهره برداری بهتر از آن باشد به منظور ایجاد یک فرایند تسهیمدانش اثر بخش افراد باید از تمایل و توانایی سطح بالایی برخوردار باشند. پژوهشهای انجام شده حاکی از آن است که وجود کارکنانی که تمایل به تسهیمدانش و تجربه دارند موجب میشود این فرآیند به طور خودکار آغاز شده گسترش یابد.[13] تسهیم یا به اشتراکگذاری دانش، ابزاری بنیادین در راستای به کارگیری دانش، ایجاد نوآوری و کاربرد آن در سازمان و در نهایت دستیابی به مزیت رقابتی است.[14]
پیشینه تحقیق
در نظر کلی ابعاد انگیزشی و رفتاری هوش فرهنگی در دانش آموزان دختر متوسطه، زمینه لازم برای تسهیم دانش فراهم می سازد شواهد پژوهشی نشان می دهد این ابعاد با تسهیم دانش دارای رابطه مثبت است از جمله پژوهش های معدود انجام شده در این ارتباط می توان از پژوهش مسارا و همکاران8نام برد که از چهار عامل هوش فرهنگی به عنوان پیش بینی کننده تمایل به اشتراک دانش استفاده نموده و به کمک آن ها به بررسی رابطه بین هوش فرهنگی و تسهیم دانش در سازمانهای چند ملیتی لبنان مبادرت نمودند. بر اساس یافتههای این پژوهش ، استراتژی، انگیزش و رفتارهوشفرهنگی رابطه مستقیمی با تمایل به اشتراک دانش داشتند در حالیکه هیچ رابطهای بین دانشهوشفرهنگی و تمایل به اشتراک دانش وجود نداشت.[17] در پژوهش وارد و همکاران9به»ارزیابی اعتبار پیشبینی هوشفرهنگی در طول زمانی« در مرکز تحقیقات کاربردی میان فرهنگی، دانشگاه ویکتوریا از ولینگتون نیوزلند در بین دانشجویان بینالمللی پرداختند نتایج نشان داد بین بعد انگیزشی هوشفرهنگی و علائم روانی و مشکلات سازگاری اجتماعی همبستگی منفی وجود دارد در این تحقیق سن، جنس و طول مدت اقامت در خارج از کشور در پیشبینی نشانههای روانی و مشکلات سازگاری اجتماعی معنیدار بوده است.[19]
در پژوهش لین و همکاران 10 به » تأثیر هوشفرهنگی و هوش احساسی بر روی سازگاری میان فرهنگی « پرداخت این پژوهش اثبات می کند که هوشفرهنگی میتواند سازگاری و تطابق میان فرهنگی را پیشبینی کند. این بدین معناست که افراد با هوش فرهنگی بالا ، قابلیت سازگاری فرهنگی مؤثری دارند. وی اثرات مثبت و قابل توجه سه بعد از ابعاد هوشفرهنگی یعنی شناختی، انگیزشی و رفتاری بر روی سازگاری میان فرهنگی را تأیید میکند.[16]در پژوهشی دیگر ساهین و همکاران11 " اثرات شخصیت و مأموریتهای بینالملل در توسعه هوش فرهنگی" را مورد بررسی قرار دادند در این تحقیق اولاً اثر مأموریتهای بینالملل بر روی توسعه هوشفرهنگی در طول زمان ثانیاً آیا ویژگی شخصیتی مهم نقش تعدیل کنندهای در ارتباط بین مأموریتهای بینالمللی بر
روی توسعه فرهنگی در طول زمان دارند؟ مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان میدهد مأموریتهای بینالمللی 6 ماهه اثر معناداری روی توسعه هر چهار بعد هوشفرهنگی در طول زمان داشته است به علاوه تحلیل رگرسیون چندگانه تعدیل کننده نشان میدهد افرادی که برونگرایی بالا نسبت به افرادی که برونگرایی کمتری داشتند از بعد شناختی و رفتاری هوشفرهنگی بهتری برخوردار بودند و افراد با تجربه، نسبت به افراد کم تجربه، هوش انگیزشی بیشتری داشتند.[18] همچنین بگلریان و همکاران در تحقیقی با عنوان»هوشفرهنگی ضرورتی برای دانشگاههای آینده« که از طریق مطالعه توصیفی پیمایشی به این نتیجه دست یافتند که بین مؤلفههای هوشفرهنگی - استراتژی دانش، انگیزش و رفتار - رابطه معنیدار وجود دارد و ارتباط آنها در حد زیاد می باشد[1] بنابراین باور اصلی و زیربنای این پژوهش ،این واقعیت در نظر گرفته شدکه وجود متغیرهایی نظیر انگیزشی و رفتاری از ابعاد هوش فرهنگی هستند به خوبی باید با رفتار تسهیم دانش دارای رابطه باشد و هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد انگیزشی و رفتاری هوش فرهنگی و