بخشی از مقاله
چکیده
مدیریت و یا عامل انسانی مهمترین دلیل تحولاتی است که امروزه بشر در همه زمینهها و به هر شکلی در جوامع گوناگون شاهد آن است. سازمانها برای اینکه بتوانند در محیط پرتلاطم و رقابتی امروز باقی بمانند، بایدخود را به تفکرهای نوین کسبوکار مجهز سازند و به طور مستمر خود را بهبود بخشند. رهبری یک سازمان برای انطباقپذیری با تغییرها و به منظور بقا و رشد در محیطهای جدید کسب و کار، ویژگی های خاصی را می طلبد که عموما مدیران برای پاسخ به آنها با مشکلات بسیاری مواجه میشوند.
تحقیق حاضر در صدد است تا با بررسی رابطه بین فاکتورهای خودانگیزشی و آگاهی اجتماعی هوش هیجانی مدیران سازمان و اثربخشی بازاریابی، تاثیر این عوامل را مورد سنجش قرار داده و عنوان نماید که کدام مولفه تاثیر بیشتری بر اثربخشی بازاریابی دارد. در این پژوهش تعدادی از مدیران چند شرکت مستقر در شهر صنعتی کاوه انتخاب گردیدند که با استفاده از دو پرسشنامه هوش هیجانی دانیل گلمن و پرسشنامه اثربخشی بازاریابی فیلیپ کاتلر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان می دهد که دو متغیر خودانگیزشی و آگاهی اجتماعی به طور معنیداری با اثربخشی بازاریابی همبستهاند و با افزایش خودانگیزشی و آگاهی اجتماعی مدیران سازمان، اثربخشی بازاریابی مجموعه افزایش می یابد.
-1 مقدمه
سازمانها برای اینکه بتوانند در محیط پرتلاطم و رقابتی امروز باقی بمانند، بایدخود را به تفکرهای نوین کسبوکار مجهز سازند و به طور مستمر خود را بهبود بخشند. رهبری این گونه سازمانها بسیار حساس و پیچیده است و زمانی این حساسیت دو چندان میشود که رهبر با تغییرهای انطباقی روبهرو باشد که بسیار متفاوت از تغییرهای فنی است. مشکلات فنی از طریق دانش فنی و فرآیندهای متداول حل مساله قابل حل هستند، در حالی که مشکلات انطباقی در برابر این گونه راهحلها متفاوت است.
رهبری یک سازمان برای انطباقپذیری با تغییرها و به منظور بقا و رشد در محیطهای جدید کسب و کار، ویژگیهای خاصی را میطلبد که عموما مدیران برای پاسخ به آنها با مشکلات بسیاری مواجه میشوند . یکی از مهمترین ویژگی هایی که میتواند به رهبران و مدیران در پاسخ به این تغییرات کمک کند، هوش هیجانی3 است. هوش هیجانی موضوعی است که سعی در تشریح و تفسیر جایگاه هیجانهای و احساسات در توانمندیهای انسانی دارد. مدیران برخوردار از هوش هیجانی، رهبران موثری هستند که اهداف را با حداکثر بهرهوری، رضایتمندی و تعهد کارکنان محقق میسازند.
1-1 هوش هیجانی :
تعریف نظری : عبارت است از توانایی ادراک عواطف، جهت دستیابی به عواطفی سازنده که به کمک آنها بتوان به ارزیابی افکار، فهم عواطف و دانش عاطفی خود پرداخت و با استفاده از آن بتوان موجبات پرورش احساسات و رشد هوشی خود را فراهم ساخت. فاکتورهای هوش هیجانی عبارتند از : خود آگاهی، خود مدیریتی، خودانگیزشی، همدلی و ارتباط اجتماعی. - مایر و سالووی1، - 2005
1-2 اثربخشی بازاریابی تعریف نظری : اثربخشی بازاریابی دستیابی شرکت ها به ارزش هایی مانند رشد بلند مدت، افزایش رضایت مشتری، مزیت رقابتی شرکت، سهم بازار بیشتری از رقبا را موجب می شود. ابعاد اثربخش بازاریابی عبارتند از : فلسفه مشتری مداری2، تلاش های بازاریابی یکپارچه3، اطلاعات بازاریابی4، جهت گیری استراتژی5 و کارایی عملیاتی.6
-2 ادبیات و پیشینه پژوهش
اصطلاح هوش هیجانی در طی دهه 1990 توسط جان مایر و پیتر سالوی برای اولین بار در چندین مقاله مطرح شد. این دو روانشناس هوش هیجانی را توانایی فرد برای کنترل هیجانات خود و دیگران، تمایز میان اثرات مثبت و منفی هیجانات و استفاده از اطلاعات هیجانی برای راهنمایی فرایند تفکر و اقدامات خود تعریف کرده اند. هوش هیجانی صرفا هیجانی بودن یا کنترل هیجانات نیست بلکه هر دوی اینها می باشد، یعنی بدانیم چه موقع اظهار هیجانی، موفق عمل می کند و چه موقع مشکل زا و دردسرساز است - فرقانی, 1376، . - 79 دانیل گلمن اولین کسی است که مفهوم هوش هیجانی را وارد عرصه مفاهم سازمانی نمود.
گلمن هوش هیجانی را استعداد، مهارت و یا قابلیتی که عمیقا تمامی توانایی ها را به وسیله تسهیل یا مداخله تحت الشعاع خود قرار می دهد، تعریف نموده است - فرجی,1382، . - 25 پژوهش شوت - 2003 - 7 به بررسی رابطه هوش هیجانی و رهبری تحول آفرین پرداخته است. وی رابطه رهبری تحول آفرین و سه شاخص هوش هیجانی ، شخصیت و توانایی شناختی را با استفاده از پرسشنامه های استاندارد موجود برای هر یک از عوامل بررسی کرد و به این نتیجه رسید که هوش هیجانی با توجه به عامل توانایی شناخت کلی و عامل شخصیت، قابل پیش بینی است، اما کمکی به پیش بینی رهبری تحول آفرین نمی کند.
وی عقیده دارد که هوش هیجانی مفهومی برخاسته از دانستههای پیشین در مورد شخصیت و توانائی شناختی انسان بوده و پدیده تازه ای نیست مانلی - 2009 - 1 در پژوهش خود درباره رابطه بین هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی در بین دانش آموزان دبستان رویال به این نتیجه رسید که رابطه معنادار مثبتی بین این دو متغیر وجود دارد. او در این پژوهش از پرسشنامه هوش هیجانی مایر و سالووی استفاده نمود.
امین الدین و سلیمان - 2009 - 2 در پژوهشی در مورد همبستگی بین هوش هیجانی ، اضطراب و پیشرفت تحصیلی به این نتیجه رسیدند که رابطه منفی معنادار بین اضطراب و هوش هیجانی وجود دارد و رابطه مثبت معنا دار بین پیشرفت تحصیلی و هوش هیجانی وجود دارد. آنها پرسشنامه خود گزارشی هوش هیجانی اسکات را در تحقیق خود بکار بردند. صفرزاده و همکاران - 1390 - مولفه های هوش هیجانی را بر اساس مدل دانیل گلمن را بررسی نموده و با استفاده از پرسشنامه اثربخشی بازاریابی فلیپ کاتلر، اثربخشی واحدهای بازاریابی/فروش بررسی شده است.
نتایج آنها نشان می دهد که هر یک از مولفه های هوش هیجانی با تفاوت خیلی کم، تاثیر مثبت و معنا داری بر روی مولفه های اثربخشی بازاریابی دارد. و بنا به نتایج تحقیق، اثر کلی هوش هیجانی بر اثربخشی واحد بازاریابی مثبت و معنادار است. عباسی رستمی - 1392 - اثر هوش هیجانی بر بازاریابی را بررسی نموده است و نشان می دهد که پرورش هوش هیجانی افراد شرکت می تواند آنان را در درک بهتر خواسته های مشتریان و برقراری ارتباط بهتر با آنها یاری کند که این امر به موفقیت در زمینه بازاریابی منجر خواهد شد.
-3 فرضیه های تحقیق
-1 خود انگیزشی با اثربخشی بازاریابی رابطه دارد.
-2 آگاهی اجتماعی با اثربخشی بازاریابی رابطه دارد.
جامعه آماری مورد تحقیق شامل مدیران و کارشناسان بازاریابی شرکت های Iran IMD، سیلیکات گستر کاوه، فنر سازی خاور، عماد درمان پارس و مقره سازی مستقر در شهر صنعتی کاوه می باشد که جامعه آماری برآورد شده حدود 100 نفر می باشد که بر اساس جدول مورگان تعداد نمونه مکفی 80 نفر است . پرسشنامه شامل سه بخش میباشد. بخش اول پرسشنامه شامل توضیح مختصری از پرسشنامه و نحوه تکمیل آن جهت ایجاد وضوح بیشتر پاسخ دهندگان میباشد. بخش دوم پرسشنامه شامل اطلاعات شخصی که دارای سوالات جمعیت شناختی نظیر سن، سطح تحصیلات، جنسیت، وضعیت تأهل ... پاسخ دهندگان می باشد. بخش سوم شامل دو مجموعه سوال مرتبط با هوش هیجانی و اثربخشی بازاریابی شرکت میباشد.
آزمون هوش هیجانی سیبریا شرینگ، یکی از ابزارهای مورد استفاده می باشد که در قالب مقیاس پنج گزینهای لیکرت تنظیم شده است. فرم اصلی این آزمون دارای 70 سؤال است و از دو قسمت تشکیل شده، قسمت اول دارای 40 سؤال و قسمت دوم دارای 30 سؤال میباشد. در قسمت اول، هر سؤال حاکی از یک موقعیت زندگی میباشد، آزمودنی باید خود را در آن موقعیت قرار دهد و یکی از گزینهها را که با حالات روحی روانی سازگاری بیشتری دارد انتخاب کند. در قسمت دوم در ابتدای هر سؤال یک داستان ساختگی عاطفی آورده شده است و از آزمودنی خواسته میشود تا پاسخ خود را با توجه به داستان، انتخاب کند.