بخشی از مقاله

خلاصه

دنیای امروز دنیای سازمانهاست و گرداننده اصلی این گردونه انسانها هستند آنانند که به کالبد سازمانها جان می بخشند و تحقق هدفها را میسر می سازند بدون انسان سازمان بی معنی است و مدیریت امری موهوم ساختار سازمانی نادرست عملکرد سازمان را تحت الشعاع قرار می دهد.یک ساختار سازمانی کارا ،روابط کاری میان بخشهارا تسهیل خواهد کرد واین امکان را به سازمان خواهد دادکه نظم را در عین ایجاد انعطاف و خلاقیت حفظ کند. از طرفی ارزش ها مفاهیمی در سازمان هستند که دارای بار مثبت می باشند و التزام به آنها سبب افزایش اعتبار کارمندان در سازمان خواهد شد. ارزشها پایه و اساس درک نگرش ها، انگیزش و ادراک افراد هستند و تعیین کننده یا هدایت کننده رفتار می باشند.

شاید این تصور به وجود آید با جایگزینی ماشین ها بجای انسان در سازمانها نقش نیروی انسانی کمرنگ خواهد شد اما به هیچ وجه اینگونه نخواهد بود بلکه نوع فعالیت انسان در سازمان تغییر شکل خواهد داد . اما قطع به یقین انسان به عنوان حاکم سازمانی و با ارزش ترین سرمایه یک سازمان مطرح است . این مقاله به بررسی رابطه ارزشهای پرسنلی با ساختار سازمانی پرداخته و نتایج چندین تحقیق مختلف را مورد بررسی قرار داده است. واژه های کلیدی: ارزش، ارزش های پرسنلی، ساختار سازمان

-1مقدمه

جامعه امروز، جامعه سازمانی - Organizational Society - است. و بخش عمده زندگی ما، در سازمانها یا در ارتباط با سازمانها سپری میشود. هر سازمانی با انجام دادن وظایف چندگانه یا تخصصی، هدفهای عام یا خاصی را برای جامعه و مردم آن متحقق میسازد. این هدفها و وظایف بسیار دشوارتر و پیچیدهتر از آنند که به وسیله یک فرد یا گروه کوچک تحققپذیر و انجام یافتنی باشند، از این رو گردش امور زندگی، وابسته به سازمانها، و پیشرفت و بقای جامعه تابع کار و عملکرد مؤثر آنهاست - علاقه بند، . - 1386 از طرفی در هر سازمان، نیروی انسانی مهمترین رکن تعالی و ترقی سازمان و عامل اساسی تحقق اهداف پیشبینی شده در آن مجموعه است. اگر سازمان بخواهد با برخورداری از رسالتی روشن، راهبردهایی مطلوب، ساختارهای سازمانی کارآمد و طراحی شغل مناسب، به طور کامل به هدفهای خود دست یابد، نیازمند نیروی انسانی خلاق، توانمند و متعهد می باشد - رضائیان، . - 1387

-2ساختار سازمان:

ساختار سازمانی راه و شیوه ای است که به وسیله آن فعالیت های سازمانی تقسیم، سازماندهی و هماهنگ می شوند سازمانها ساختارهایی را به وجود می آورند تا فعالیتهای عوامل انجام کار را هماهنگ کرده و کارهای اعضاء را کنترل کنند. ساختار سازمانی تعیین کننده روابط رسمی و نشان دهنده ی سطوحی است که در سلسله مراتب اداری وجود دارد و حیطه کنترل مدیران را مشخص می کند. همچنین ساختار سازمانی دربرگیرنده ی طرح سیستمهایی است که به وسیله آنها همه ی واحدها هماهنگ و یکپارچه می شوند و در نتیجه ارتباط موثر در سازمان تضمین خواهد شد. ساختار سازمانی بسیار فراتر از مقوله چارت سازمانی است.

برای داشتن یک سازمان بهره ور - کارآیی+اثربخشی - باید ابتدا ساختار مناسب آن تدوین شده باشد که نقش خشت اول را بازی می کند چرا که اگر سازمانی بر مبنای ماموریتهای خود دارای ساختار مناسبی نباشد ولی دارای نیروهای متخصص و کارآمد باشد باز هم نمی تواند به موفقیتهای مورد انتظار با توجه به منابع در دسترس برسد به عبارتی امکان بهره ور بودن سازمان زیر سوال خواهد رفت. ساختار سازمانی یکی از اجزای مهم و تعیین کننده کارایی هر سازمان محسوب می شود. استفاده از ساختار سازمانی صحیح بهبودهای اساسی را در عملکرد سازمان موجب می شود. استقرار نظام اداری مناسب و دستیابی به ستانده مورد انتظار در شرایط وجود داده ها و منابع مطلوب، محتاج وجود این عامل می باشد - رابینز، ترجمه الوانی و دانایی فر، . - 1387

ساختار سازمانی، با افزایش خواسته های درون و برون سازمانی تکامل یافته است. به موازاتی که به اقتصاد دانش محور گام می نهیم، خواسته های جدیدی بر ساختارهای سازمانی تحمیل می شود. این چالشهای جدید، مزیت رقابتی مبتنی بر قابلیت را برجسته می سازد.برخی از ساختارهای سازمانی به مدیرت قدرت می دهند تا نیرو و توان خود را در زمینه هایی متمرکز کند که سازمان دارای مزیت رقابتی است. ساختار سازمان راه یا شیوه ای است که به وسیله آن، فعالیتهای عوامل انجام کاررا هماهنگ کرده و اعمال اعضا را کنترل نمایند و عملکرد وقابلیت در سازمان وکارکنان را افزایش می دهد - دفت ترجمه اعرابی ،. - 1390

ساختار سازمانی سه وظیفه اصلی به عهده دارد: ابتدا و مهمترین آنها این است که ساختار سازمانی باید در خروجی یا بازده سازمان و در نیل سازمان به اهدافش نقش داشته باشد سپس در ایجاد هماهنگی نقش افراد مختلف در سازمان موثر باشد. به عبارت دیگر، ساختار صحیح موجب می شود تا هر فرد بر اساس نظر و سلیقه شخصی اقدام نکند، بلکه در چارچوب اهداف سازمانی گام بردارد. در نهایت، ساختار سازمانی سبب می گردد تا کارکنان با شرایط تدوین شده سازمان خود را منطبق سازند - نجف بیگی، - 1385 ساختار سازمانی نادرست عملکرد سازمان را تحت الشعاع قرار می دهد.یک ساختار سازمانی کارا ،روابط کاری میان بخشهارا تسهیل خواهد کرد واین امکان را به سازمان خواهد دادکه نظم را در عین ایجاد انعطاف و خلاقیت حفظ کند. ساختار سازمانی از مفاهیم اصلی شکل گیری سازمان است. ساختار سازمانی الگو ونقشه ارتباطات و تعاملات میان بخش ها و اجزای یک سازمان است - Cyert.R.M & March ، . - 2007

روابط رسمی افراد، جایگاه مشاغل و پست سازمانی، میزان دسترسی به چارچوب اطلاعات، شرح وظایف - شیوه انجام شغل - ، شرح شغل ها، چگونگی تخصیص منابع، قوانین و مقررات ، مکانیزم های تبعیت و اجرای قوانین، ایجاد هماهنگی بین فعالیت ها ،بخش هایی از نتایج ایجاد و طراحی ساختار سازمانی است. - واعظی و سبزی کاران، . - 1389 ساختار سازمانی یک عامل داخلی اصلی دیگری است که در عملکرد سازمانی نقش حساسی ایفا می کند ساختار به تمام ترتیبات موجود در یک سازمان دلالت دارد که از آن طریق فعالیتها و رفتار کارکنان به سوی هدفهای دلخواه سوق داده می شوند. در بیشتر سازمانها، ساز و کارهایی برای هدایت فعالیتهاو کنترل رفتار، این ترتیبات رسمی را در بر می گیرد:

-    سیستمهای مدیریت: رویه ها و ابزارهای مربوط به هدایت فعالیتهای سازمانی مانند برنامه ریزی، تعیین هدف، استخدام، تدارکات، بازاریابی، حسابداری، برقراری ارتباط،و مانند آن

-    طراحی شغل:گروه بندی وظایف در محدوده ی شغلهای خاص به منظور تثبیت نحوه ی انجام دادن کار و الزامات خاص اجرای مشاغل

-    سلسله مراتب سازمانی:گروه بندی کارکنان در درون واحدها و سطوح به منظور تعیین این که چه کسی در مقابل فرد دیگر پاسخگو است.

-    آرایش و ترتیبات فیزیکی: طراحی خود محل کار، فن آوری و تجهیزات فراهم شده برای تکمیل وظایف،و گستره ی تعامل کارکنان با یکدیگر

-    قوانین و مقررات کار: رویه های یکسان - استاندارد - شده برای کنترل کردن رفتار کارکنان و پاداش دادن به آنان. تمام این سازو کارها در سازماندهی محل کار بر تعامل بین کارکنان و سطح همکاری یا تعارض بین افراد و گروهها در سازمان اثر میگذارند. پس ساختار رفتار را محدود یا هدایت می کند. همه ی مدیران، از جمله مدیران منابع انسانی، باید به این مهم توجه کنند که آیا ساختار اجرا شده در محل کار تقویت کننده یا بازدارنده ی عملکرد سازمانی است.

-3ارزشهای پرسنلی :

زیربنای فلسفه مدیریت، ارزشهای مورد پذیرش مدیران عالی و سرپرستان است. یک ارزش پدیده ای است ستوده یا مورد احترام، این ارزشها بر اعتماد و احترام، سطح بالایی از کارآیی و مشارکت، صداقتی سازش ناپذیر،کار تیمی و انعطاف پذیری و ابداع متمرکزند.اصول اخلاقی را می توان ارزشهای اخلاقی، قوانین یا استانداردهایی که بر هدایت گروه، حرفه یا فرهنگ خاصی حاکم است تعریف کرد. اصول اخلاقی به درست بودن و نادرست بودن رفتار انسان مرتبط است. - نسرین جزنی - 1378 یکی از عناصر ضروری در سازمان ارزش های انسانی است. مدیریت به همان عامل انسانی اطلاق می شود که چرخه های سازمان را به گردش در می آورد

و مسیر آن را تعیین می کند. مدیر در کالبد سازمان روح می دمد و ارزش های انسانی و مهارت های اداری را به نحوی در هم می آمیزد که با حفظ تعادل لازم بین تخصص - تقسیم کار - و هماهنگی تحقق هدف های مطلوب به بهترین وجه امکان پذیر شود. - اقتداری، . - 1386 ارزش ها مفاهیمی در سازمان هستند که دارای بار مثبت می باشند و التزام به آنها سبب افزایش اعتبار کارمندان در سازمان خواهد شد. این مفهوم نیز در خیلی از سازمان ها تبدیل به ابزاری تجملاتی شده است. ارزشها مفاهیمی نیستند که دائماًدر حال تغییر و تحول باشند و اصولاً در کوتاه مدت قابل تعریف نمی باشند. شاید بتوان این گونه عنوان نمود که موقعیت سازمان در دوره عمر خود، می تواند شکل دهنده ارزش ها باشد. یکی از عواملی که باعث بهبود سازمانی می گردد توجه به ارزشهای پرسنلی در سازمان می باشد و توجه به ارزش های پرسنلی پیامدهای مثبتی را برای سازمان به دنبال دارندکه برخی ار آنها عبارتند از: رشد فردی، رضایت شغلی بهتر برای افراد، افزایش خودواقع بینی در افراد، عملکرد بهتر کارکنان برای سازمان، به طور طبیعی کارکنان با انگیزه تری عاید سازمان میشود، کاهش غیبت، انتقالی و شکایت برای سازمان، استفاده کامل از منابع انسانی برای جامعه، و ایجاد سازمانهای اثربخش در جامعه - برهانی اناری،. - 1391

هر فرد که وارد سازمان می شود مجموعه ای از ویژگی ها، تجربیات و سوابق شخصی خود را نیز به همراه می آورد بنابراین هنگامی که می خواهیم رفتار اشخاصی که در یک سازمان کار می کنند را مطالعه کنیم باید به آنچه که فرد به انحصار با خود وارد سازمان می کند نیز توجه کنیم به عنوان مثال سازمانی مشاوری استخدام می کند تا در زمینه ی ترک کار کارکنان تحقیق کند. او ممکن است کار خود را با تجزیه و تحلیل کسانی که به استخدام سازمان در آمده اند شروع کند. هدف از این تجزیه و تحلیل کسب آگاهی بیشتر درباره ی طبیعت نیروی کار سازمان به عنوان مجموعه ای از افراد، انتظارات، اهداف شخصی و سایر ویژگی های خاص خود می باشد چرا که افراد سازمان به تنهایی کار نمی کنند . آنها به طرق مختلف با سایر افراد و دیگر سازمانها در تماس می باشند و این نقاط تماس عبارت از مدیران، همکاران، خط مشی ها و روشهای رسمی سازمان و تغییرات مختلف اعمال شده از طرف سازمان خواهد بود. - r-griffin، moorhead ، - 1989

ارزش ها، افکار و احساساتی هستند که ما برای آنها، بها، اهمیت و مطلوبیت بیشتری قایل هستیم. ارزش هاغالباً به ایده هایی اطلاق می شوند که انسان ها درباره ی خوب و بد، مطلوب و نامطلوب دارند. در فرهنگ فلسفی» لالاند 1« چهار معنای متفاوت از ارزش ارائه شده است؛ اول بازگو کننده ی آن چیزی است که فرد یا گروهی به آن علاقه دارد. دوم آن چیزی را شامل می شود که کم و بیش درمیان عده ای مورد توجه واحترام است. سوم وقتی است که فرد یا گروهی در رسیدن به هدف خود، ارضا می شود و چهارم، ارزش متکی بر جنبه ی اقتصادی است - محسنی،. - 1386 طبق بررسی بهرامپور - 1386 - ، ارزشهای پرسنلی دارای چهار مولفه اصلی است که شاخص های هر یک از این ابعاد نیز مشخص می گردند:

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید