بخشی از مقاله
چکیده
جامعه امروزه ما یک جامعه سازمانی است. زندگی انسان ها به مدیریت اثر بخشی برگستره ای از سازمان های تجاری ، دانشگاهها ، ارگان های دوستی و خصوصی و بسیاری دیگر از انواع سازمان ها بستگی دارد . در میان مسئولیت فراوان و متعددی که مدیران عهده دار هستند، رعایت جنبه های اخلاقی و ارزش تصمیم هایشان درباره هدف های سازمان وب ه کار گیری همه منابع به منظور دست یابی به آن اهداف جایگاهی ویژه دارد. استفاده مدیر از انواع پایگاههای قدرت به منظور نفوذ در مرئوسین یکی از مهم ترین عواملی است که می تواند نقش رهبری یک مدیر را متجلی سازد. مدیرانی که منابع قدرت را شناخته و می دانند چگونه آن را به کار برند ،از کسانی که نمی دانند یا آن را به کار نمی برند، اثر بخش تر بوده و عملکرد بهتری خواهند داشت. آشنایی با پایگاههای قدرت، انگیزه برای انتخاب شیوه های مدیریتی است، بنابراین استفاده صحیح از آنها می تواند عملکرد و اثر بخشی مدیر را افزایش دهد.
.1 مقدمه
کمیاب ترین منبع در دنیای امروز استعداد رهبری است که قابلیت هدایت مستمر سازمانها به سمت برنده شدن در دنیای فردا را داشته، افراد و سازمانهایی که موتور رهبری را می سازند و توسعه رهبران سرمایه گذاری می کنند یک فرصت رقابتی پایدار دارند. سازمانها به این دلیل برنده هستند که رهبران توانمندی نه فقط راس سازمان، بلکه در تمام سطوح دارند. بدون تردید مدیریت موتورتوسعه است ، اما توسعه در کار گروهی و سازمانی است و به سامان رسیدن فعالیتهای گروهی و سازمانی مستلزم مدیریت اثر بخش است.
بدون شک همکاری با دیگران و نفوذ داشتن روی دیگران برای ادای مسئولیت و انجام وظایفی که به عهده مدیر است ، امری الزم و ضروری است و این موضوعی است که به اثر بخشی رهبری می انجامد واضح است که رهبران برای موثر بودن و اثربخشی به ابزارهای متفاوتی نیاز دارند و قدرت یکی از ابزارهای موثر بودن رهبران است .در رهبری آنچه مهم است فرآیند نفوذ و اعمال قدرت بر دیگران است. در مقاله حاضر پس از مرور ادبیات موضوعی مربوط به اثر بخشی ارتباطات سازمانی ومنابع قدرت مدیران و نیز نتایج تحقیقات و مطالعات نشان می دهد، چنانچه مدیران نحوه صحیح استفاده از منابع قدرت موجود در سازمان را تحت سرپرستی خود بشناسند ، درآن صورت احتمال موفقیت و اثر بخشی فعالیت های مدیریتی افزایش یافته و در نتیجه باعث بهبود عملکرد سازمان خواهد شد .[2]
.2 تعریف ارتباطات
کلمه ارتباطات - - communication از لغت التین - - communicare مشتق شده است که این لغت در زبان التین به معنای - - to commom make عمومی کردن و یا به عبارت دیگر در معرض عموم قراردادن است. بدین معنی که مفهومی از درون فردی برخاسته است به میان دیگران راه یافته یا به دیگران انتقال یابد البته در تعاریف جدید آن را "انتقال مفاهیم " و یا انتقال معانی و نیز انتقال و یا تبادل پیامها می دانند. - فرهنگی،علی اکبر،ارتباطات سازمانی،تهران،ص - .6در نگرش فرهنگی نیز ارتباطات دارای اهمیت زیادی است زیرا در تعریف فرهنگ به عنوان شیوه زندگی، ارتباط انسان با خود و دیگران به عنوان مهمترین بعد شیوه زندگی مطرح می گردد.
در این نگرش انسان و به تبع آن سازمان به عنوان موجود یادگیرنده و یاد دهنده با الگو برداری و نهادی - درونی - کردن شیوه های زندگی دیگر افراد، موفق به بقاء و توسعه خود می گردد . نگرش فرهنگی به مطالعه الگوهای فرهنگی موفق فردی، گروهی و سازمانی می پردازد و در این راه جامعه شناسی و روان شناسی را نیز به کمک می طلبد. با توجه به سیر اجمالی مطالعه ارتباطات در مکاتب گوناگون مدیریت این مقاله در صدد است تا به بررسی ابعاد و جنبه های گوناگون ارتباطات و تجزیه و تحلیل آنها بپردازد .[5]
.3 تعریف قدرت
برای بحث پیرامون قدرت ابتدا از بیان تعاریف آغاز میکنیم. تعریفهای متعددی از قدرت موجود است که در این بخش به برخی از آنها اشاره میکنیم :
- توانایی یک نفر یا دایره ای از سازمان در اعمال نفوذ بر دیگران برای دستیابی به نتیجه های مورد نظرآن. این توانایی بالقوه برای اعمال نفوذ بر دیگران در درون سازمان است؛ ولی با هدف رسیدن به نتایجی که مورد نظر صاحبان قدرت است.
- توانایی در اعمال نفوذ؛ یعنی توانایی در تغییر دادن رفتار یا نگرش دیگران.
- قدرت عبارت از انجام کارهایی خاص یا توانایی پدید آوردن تغییر مطلوب.
- توانایی تاثیر گذاری بر رفتار دیگران.
- گراهام استلی قدرت را چنین تعریف می کند: »انجام دادن چیزهایی که اگرچنین قدرتی وجود نداشت. آن کارها انجام نمی شد.«
- سالمیک گرالد نیز می گوید:» قدرت عبارت از توانایی تامین هدف یا نتیجه هایی که مورد نظر صاحبان قدرت است.«
- ماکس وبر قدرت را این گونه تعریف می کند: »احتمال آن که فردی در یک رابطه اجتماعی در موقعیتی قرار گیرد که توانایی انجام دادن کاری را که مد نظر دارد علی رغم تمام مخالفتها داشته باشد [8] «.
4. ماهیت قدرت
قدرت یک تابع وابسته است. هر قدر»ب « وابستگی بیشتری به » الف« داشته باشد، »الف« می تواند قدرت بیشتری اعمال کند. میزان وابستگی هم به نحوه اندیشیدن و اهمیتی که »ب« برای »الف« قائل است بستگی دارد. از طرفی وابستگی با منابع مختلف عرضه، رابطه معکوس دارد .اگر چیزی به حد وفور وجود داشته باشد، داشتن آن نمی تواند قدرت فرد را افزایش دهد. یکی از اندیشمندان اجتماعی به نام «پارسونز» نظامهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را معرفی می کند.
به نظر او هر نظام دارای یک ابزار مبادله است که به وسیله آن به دادو ستد می پردازد. ابزار نظامهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به ترتیب می تواند با یکدیگر مبادله داشته باشند. به عنوان مثال یک نظام در ازای پرداخت پول می تواند قدرت یا منزلت کسب کند، یا به واسطه منزلت به کسب قدرت یا ثروت بپردازد. به این ترتیب یک انسان ثروتمند که ابزار نظام اقتصادی یعنی پول را در اختیار دارد، می تواند با صرف کردن آن در انتخابات مجلس و تقویت یک نامزد به او کمک کند و از این راه به قدرت یعنی ابزار نظام سیاسی دست یابد. از طرفی او می تواند با صرف بخشی از پول خود در امور خیریه به منزلت اجتماعی دست یابد. عکس این حالت نیزامکانپذیر .[4]
.5 منشأ قدرت در کجا است؟
در یک سازمان بزرگ، رهبر موثر کسی است که توانایی تاثیر گذاری هم بر زیر دستان خود و هم بر افرادی که در رده های بالاتر قرار دارند را داشته باشد. دانستن اینکه افراد چگونه در سازمان می توانند بر یکدیگر اعمال نفوذ نمایند نیاز به آشنایی با موضوع قدرت دارد. قدرت را به این گونه تعریف کرده اند؛ توانایی یک فرد در اعمال نفوذ بر رفتار فردی دیگر، به گونه ای که اگر چنین قدرتی اعمال نمی شد فرد دوم کار را به نحوی دیگر انجام می داد.
فردی را که اعمال نفوذ می کند "مسبب" و فردی را که تحت تاثیر قرار می گیرد، "هدف" می نامند. یک مسبب می تواند تنها بر یک هدف تاثیر گذارند یا می تواند بر یک گروه هدف اعمال نفوذ نماید. مسبب می تواند در پاره ای از اوقات یک گروه و حتی خود سازمان باشد. باید توجه داشت که تعریف قدرت برای مسبب بدون در نظر گرفتن اینکه چه فرد یا گروهی هدف هستند کار دشواری است، قدرت یک متغیر دینامیکی بوده که با تغییر شرایط می تواند تغییر کند.
از آنجایی که استفاده از قدرت جهت اعمال نفوذ است، ارزیابی نتایج اعمال نفوذ دارای اهمیت ویژه ای خواهد بود. نتایج اعمال نفوذ را می توان در سه سطح تعریف کرد: -1 اعمال نفوذ مسبب باعث تغییر نگرش فرد هدف می شود، میزان این نوع نفوذ را می توان از طریق میزان تعهد فرد هدف ارزیابی کرد. -2 اعمال نفوذ مسبب باعث تغییر رفتار فرد هدف می شود، اما نگرش او را تغییر نمی دهد. میزان این نوع نفوذ را میتوان از طریق میزان پذیرش تصمیمات و پیشنهادات مسبب از سوی فرد هدف ارزیابی نمود. -3 اعمال نفوذ مسبب باعث مخالفت فرد هدف میشود، میزان این نوع نفوذ را می توان از طریق میزان مقاومت فرد هدف در مقابل درخواست مسبب ارزیابی نمود .
منشا قدرت را می توان در قدرت رسمی یا در قدرت فردی دانست. قدرت رسمی از جایگاه و موقعیت رسمی فرد در سازمان حاصل می گردد و قدرت فردی ناشی از ویژگیهای خاص خود فرد است. از دیدگاه دو پژوهشگر به نامهای فرنچ و ریون 5 پایگاه قدرت رسمی عبارتند از: قدرت قانونی، قدرت مبتنی بر پاداش، قدرت مبتنی بر زور، قدرت مبتنی بر اطلاعات و قدرت محیطی. پایگاههای قدرت فردی عبارتند از :قدرت مبتنی بر تخصص، قدرت مرجع وقدرت، کاریزماتیک .