بخشی از مقاله

چکیده

هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطهی بین افسردگی و حمایت اجتماعی در مادران کودکان کم توان ذهنی بود. بدین منظور در قالب طرح پژوهشی از نوع همبستگی 80 نفر از مادران کودکان کم توان ذهنی شهرستان خوی، به شیوهی تمام شماری انتخاب شدند. برای ارزیابی حمایت اجتماعی از پرسشنامهی کراس - 1976 - و افسردگی از مقیاس بک استفاده گردید. تحلیل دادهها با استفاده از رگرسیون چندگانه انجام گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد که افسردگی با حمایت اجتماعی رابطه دارد و حمایت اجتماعی به صورت منفی میتواند افسردگی را پیشبینی کند.

کلید واژهها: حمایت اجتماعی، افسردگی، مادران کودکان کم توان ذهنی

-1 مقدمه

تعاریف مختلفی در زمینهی افسردگی وجود دارد اما مهمترین تعریف افسردگی متعلق به کتابچهی راهنمای آمار و تشخیص روانیDSM- IV میباشد. افسردگی یعنی از دست دادن علایق یا لذت بردن از انجام کاری، توجه بیش از حد به افزایش وزن خود، اضطراب، خواب زیاد، خستگی یا از دست دادن انرژی، عزت نفس پایین، احساس گناه، کاهش قدرت تفکر، فکر کردن مداوم به مرگ و خودکشی میباشد - انجمن روانشناسی آمریکا، . - 1994 افسردگی یک اختلال رایج - لپین1، - 2001 و مزمن در سراسر جهان به ویژه در زنان است - پینکوس و پتیت2، . - 2001 شواهد حاکی از آن است که افسردگی مادران بر سلامت روان، رشد و رفتار کودکان تأثیر سویی دارد - السن و هاونگ3، . - 2001

طیف وسیعی از پژوهشها - دیکس و همکاران4، 2004؛ گتز و گتز1، 2000؛ هاسل و همکاران2، 2005؛ کوهسالی3 و همکاران، 2007؛ منوآل و همکاران4، 2003؛ ؛ استبرگ و هاگکول5، 2000؛ استارت و همکاران6، 2000؛ ویس7، 2002؛ گلیدن و اسکولکرافت8، 2003؛ فهر-پرت9، 1996؛ سیپال و سایین10، - 2013 حاکی از آن است که مادران کودکان با ناتوانی نسبت به مادران کودکان عادی سطح بالایی از افسردگی را تجربه میکنند. از سویی، در پژوهشهای مختلف میزان شیوع افسردگی در این گروه از مادران، مختلف گزارش شده است و دلایل شیوع مختلف افسردگی در این گروه از مادران بر اساس پژوهشهای انجام شده متفاوت است. یکی از دلایل آمار مختلف در زمینه میزان شیوع افسردگی در مادران دارای کودک با ناتوانی به دلیل ویژگیهای گوناگون این گروه از کودکان و مهارتهای اجتماعی ضعیف و مشکلات سازگاری مادران این کودکان میباشد - بالتن و همکاران11، 2003؛ چی و هینشاو12، 2002؛ جکسن و هانگ13، . - 2000 علاوه بر موارد مذکور، یکی از دلایل تغییر در میزان شیوع افسردگی مربوط به میزان دسترسی به حمایت اجتماعی است. - استبرگ و هاگکول، 2000؛ ریسو و فالن14،

2001؛ سپا و همکاران15، . - 2004 محققان گزارش نمودهاند که حمایت اجتماعی اهمیت ویژهای بر سلامت روان مادران دارای کودک با ناتوانی دارد و یکی از عوامل کاهش افسردگی مادران این کودکان میباشد - استبرگ و هاگکول، 2000؛ ریسو و فالن16، 2001؛ سپا و همکاران17، . - 2004 در کل، حمایت اجتماعی اغلب به طور معمول به اعمال انجام شده برای یک نفر آشفته به وسیله افراد عمده از قبیل اعضای خانواده و دوستان، همکاران، خویشاوندان و همسایگان اطلاق میشود و این اعمالمعمولاّ کمک ابزاری، کمک اجتماعی هیجانی و کمک اطلاعاتی را شامل میگردد - هاس، 1981؛ ترنر، 1983؛ نقل از توئیتس، 1986؛ نقل از نادری و همکاران، . - 1390 همچنین، حمایت یک کمک دوجانبه است که موجب خلق تصور مثبت از خود، پذیرش خود، امیدواری، احساس عشق و رضایتمندی میگردد و اضطراب را کاهش میدهد و تمام اینها به فرد فرصت خودشکوفایی و رشد را می دهد - قنواتیان و همکاران، 1381؛ نقل از نادری و همکاران،. - 1390

طیف وسیعی از پژوهشها حاکی از آن است که بین حمایت اجتماعی و افسردگی در گروهی از مادران دارای کودک با ناتوانی اعم از کم توان ذهنی، ناشنوا و سندرم داون و سایر گروههای با ناتوانی ارتباط معناداری وجود دارد. سیپال و سایین - 2013 - در پژوهشی تأثیر حمایت اجتماعی ادراک شده و افسردگی بر نگرش مادران دارای کودک ناشنوا را بررسی نمودند. گروه نمونه پژوهش، شامل 103 مادر دارای کودک ناشنوا و دامنه سنی این کودکان 36 ماهه تا 72 ماهه بود. نتایج نشان داد که 0/24 از مادران افسردگی داشتند و سبب شده بود که نگرش منفی نسبت به این کودکان داشته باشند که بر شیوههای فرزندپروریشان تأثیر سویی گذاشته بود. به عبارتی، نتایج حاکی از آن بود که وجود حمایت اجتماعی سبب کاهش یافتن افسردگی و افزایش نگرش مثبت مادران نسبت به این کودکان شده بود. در نتیجه ارتباط منفی معناداری بین حمایت اجتماعی و افسردگی وجود داشت. علی رغم نتایج این پژوهش، رابطه بین افسردگی و حمایت اجتماعی در والدین دارای کودک اتیسم توسط مالری و براون - 2014 - 1 بررسی شد. گروه نمونه پژوهش شامل 60 خانواده دارای کودک اتیسم و دامنه سنی این کودکان 2 تا 7 سال بود. نتایج حاکی از آن بود که این مادران نسبت به مادران دارای کودک عادی، افسردگی بالایی داشتند. با این وجود بین افسردگی و حمایت اجتماعی ارتباط معناداری وجود نداشت.

از آنجا که، تحقیقات گستردهای نشان دادهاند که حمایت اجتماعی سبب بهبود بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک با ناتوانی میشود و آن کمک میکند که این مادران بتوانند با افسردگی ناشی از ناتوانی کودکشان مقابله کنند و مادران نقش اصلی جهت هدایت و رشد کودکشان دارند، در نتیجه، توجه به بهداشت روان و انواع کمکهای عاطفی، اجتماعی به این مادران حائز اهمیت است. بنابراین پژوهش حاضر، به دنبال پاسخگویی به این سؤال که » آیا رابطه ی معناداری بین افسردگی و حمایت اجتماعی در مادران کودکان کم توان ذهنی وجود دارد؟« انجام شد.

-2 روش پژوهش

روش پژوهش از نوع روش همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، مشتمل بر کلیه مادران کودکان مدرسه کم توان ذهنی پایه ابتدایی در شهرستان خوی در سال تحصیلی 93-94 بودند. با توجه به این که کل جامعه آماری مادران کودکان کم توان ذهنی80 نفر بودند، از شیوهی تمام شماری برای نمونه استفاده شد.

-3 ابزار پژوهش

-1-3 افسردگی

به منظور ارزیابی افسردگی مادران و پدران دانشآموزان کمتوان ذهنی از پرسشنامه بک استفاده شد.پرسشنامه افسردگی بک، یک پرسشنامه خود ارزیابی 21مادهای است که شدت علایم افسردگی را میسنجد. هر ماده نشانه بیماری - بر اساس شدت آن - به چهار درجه تقسیم شده و از صفر تا سه نمره میگیرد. نمره صفر نشاندهنده پائینترین میزان و نمره 3 نشاندهنده بالاترین میزان شدت تجربهی یک نشانه افسردگی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید