بخشی از مقاله

چکیده

هدف از پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه رابطه بین نوع فرهنگ سازمانی و میزان پذیرش سازمان یادگیرنده در دانشگاههای شهرکرد - آزاد اسلامی،علوم پزشکی و دانشگاه شهرکرد - میباشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعهی آماری پژوهش، شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاههای شهرکرد - آزاد اسلامی،علوم پزشکی و دانشگاه شهرکرد - میباشد که تعداد آنها 529 نفر برآورد گردید. با استفاده از فرمول کوکران217 نفر به روش طبقهای تصادفی ساده انتخاب گردید. ابزارجمعآوری دادهها شامل دو پرسشنامه محقق ساخته بود که بر اساس مقیاس پنج درجهای لیکرت تدوین شدند. پرسشنامه فرهنگ سازمانی شامل 42 گویه و پرسشنامه سازمان یادگیرنده شامل 50 گویه بود که ضریب پایایی آنهابهوسیلهی آلفای کرونباخ به ترتیب0/96و 0/97 بدست آمد. جهت تجزیه وتحلیل دادهها از آمار توصیفی و آمار استنباطی - روش همبستگی پیرسون، رگرسیون گام به گام و تحلیل واریانس - ANOVA استفاده شد. از نرمافزارSPSS برای تحلیل دادهها و آزمون فرضیهها استفاده شده است.یافتههای پژوهش نشان داد که بین مؤلفههای فرهنگ سازمانی - توسعهای، گروهی، عقلانی و سلسله مراتبی - با تمام مؤلفههای سازمان یادگیرنده - قابلیتهای فردی،مدلهای ذهنی، آرمان مشترک، یادگیری تیمی و تفکر سیستمی - رابطه مثبت ومعنیداری وجود دارد.

واژگان کلیدی:دانشگاه ،فرهنگ سازمانی ، سازمان یادگیرنده

مقدمه

جهان در حال تغییر و تحول است.سازمانها وجوامع بشری نه تنها برای کسب سرآمدی بلکه برای بقا نیز متناسب با تغییر های جهان تغییر می کنند. سازمانها و جوامعی که توان تغییر مناسب را نداشته باشند نسبت به سایر مجموعه مشابه خود ضعیف می شوند ویا از بین می روند، تغییر وتحول مناسب در مجموعه های انسانی پیچیده است ولی با وجود مشکلات، تغییر در جهت صحیح برای بقا وپیشرفت ضروری است - اکبری،سلطانی،1386،ص. - 16 قابلیت یادگیری و ایجاد تغییر مناسب، کلیدی ترین قابلیتی است که یک مجموعه انسانی در دنیای رقابتی امروز میتواند داشته باشد. محیط متغیر امروز به سازمانها اجازه نخواهد داد در مقابل فشار ناشی از مهارتها، توانایی ها و تکنولوژی های رقیب به صورت سنتی اداره شوند.تغییرات محیطی سازمانها را وادار ساخته تا پیوسته به منظور سازگاری با محیط به دنبال بهترین راهکارها ورویه ها باشند و بدین ترتیب به مزیت رقابتی دست خواهند یافت.یکی از راههای مناسب مزیت رقابتی پایدار، تأکید بریادگیری مستمرکارکنان به منظور نیل به اهداف سازمانی با حداکثر اثربخشی است.مؤسسات آموزشی ونظام آموزش عالی به عنوان بالاترین مرکز اندیشه ورزی و تولید علم درجامعه با حضور و فعالیت اندیشمندانه ی مبتکران،دانش پژوهان ودانشجویان دراعتلای علمی و جهت دادن به حرکتهای فکری،اعتقادی،فرهنگی وسیاسی جامعه نقشی اساسی دارند - عزتی،1391،ص. - 24

دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی در هر کشوری مراکز دانش، یادگیری و فناوری هستند و از وظایف عمده این مراکز، تولید، انتقال و استفاده از دانش و فناوری و پاسخگویی به نیازها و انتظارات اجتماعی و جهانی است.ماهیت تغییر پذیر دانش، فناوری و نیاز ها ایجاب میکند که سازمانهای آموزشی بهطور مداوم کیفیت فرایندها و فعالیتهای خود را بهبود بخشند. بهبود کیفیت فرایند ها در دانشگاهها مستلزم استفاده از رویکردهای جدید و مؤثرترسازمان و مدیریت است.

یکی از این رویکردهای جدید میتواند رویکرد سازمان یادگیرنده باشد. در سازمان یادگیرنده همهی افراد درگیر شناسایی و حل مسائل هستند و سازمان به این وسیله بهطور مستمر رشد وارتقا می یابد، افراد در سازمانهای یادگیرنده دارای آرمان مشترکی هستند که با تمام وجود به آن اعتقاد دارند وهمین امر سبب همسویی انرژی و توان افراد گشته و نهایتا به تحقق اهداف اصلی سازمان منجر میشود.ماهیت یادگیری وشیوه ای که بر اساس آن یادگیری درسازمان رخ میدهد،به شدت بهوسیلهی فرهنگ سازمانی، تعیین می شوند - زالی،1385،ص. - 101 »فرهنگ سازمانی« اگر چه به آسانی قابل فهم و مشاهده نیست ولی یکی از اجزای بنیادی و مهم در حیات سازمانی محسوب میشود. فرهنگ زمینه و موجبات پیشرفت و توسعه یا برعکس انحلال و نابودی در سازمان و یا جامعه را فراهم می کندچنانچه الواندی به نقل از پرفسور »جان ایس اکلند«ٌ استاد تعالی سازمانی می گوید:

»عدم توجه به فرهنگ سازمان مهم ترین دلیل عدم موفقیت کامل و یا حتی شکست کلی بسیاری از نوآوری های مدیریتی است - «الوندی،. - 1384فرهنگ سازمانی میتواند به عنوان مانع یا ابزار قوی برای هرگونه فعالیت مدیریتی باشد. - حاجیها،تقی زاده،. - 1395با ظهور مقوله هایی مانند فناوری اطلاعات و ارتباطات،پدیده ی جهانی شدن،آموزش مداوم،سازمان یادگیرنده و رشد فزاینده ی دانش،ضرورت بستر سازی مناسب در فرهنگ سازمانی خلاق را در همهی سطوح سازمانی ایجاد می کند . - Julia,2011 -

با توجه به پیچیدگی چالشهای جهانی حال و آینده، آموزش عالی باید جامعه را به سوی تولید دانش جهانی برای مواجهه با چالشهای جهانی سوق دهد .در حالیکه تلاش ها و سرمایه گذاری های زیادی در مفهوم سازی سازمان یادگیرنده رخ داده است اما هنوز هم به پژوهش ها و بررسی های زیادی جهت عملی ساختن این مفهوم در سازمانهای مختلف نیاز است . - Ali,2012 - اطلاعات زیادی در مورد سازمانهای خصوصی به عنوان یک سازمان یادگیرنده وجود دارد اما مؤسسات دولتی و مؤسسات آموزش عالی یا دانشگاههایی به عنوان سازمان یادگیرنده کمتر دیده شده است . - Bui& Baruch,2012 - در نهایت این پژوهش درصدد است تا ابعاد مختلف فرهنگ سازمانی و سازمان یادگیرنده را تحلیل کند و ارتباط بین سازمان یادگیرنده واهمیت وتاثیر فرهنگ سازمانی را مورد بررسی قرار دهد ومشخص خواهد کرد که کدام نوع فرهنگ سازمانی توانایی بیشتری برای پذیرش سازمان یادگیرنده در این دانشگاهها را دارد.

مبانی نظری و پیشینه تحقیق فرهنگ سازمانی

فرهنگ سازمانی اگرچه به آسانی قابل فهم و مشاهده نیست ولی یکی از اجزای بنیادی و مهم در حیات سازمانی محسوب میشود. فرهنگ سازمانی عاملی است که یک سازمان را ازسازمان دیگرتفکیک میکندوبهعنوان مهمترین عامل محرک درپس همهی تحرکات سازمانی قراردارد - . - Weng et al, 2010, p.242هماکنون که بهبود نظامهای بزرگ سازمانی کانون توجه گردیده است، فرهنگ سازمان نیز بهعنوان سرچشمه همهی تواناییهاو ناتواناییهای سازمان در آمده است. به عبارت دیگر، کامیابی و شکست سازمانها را باید در فرهنگ آن جستجو کرد. مفهوم فرهنگ با پیچیدگی و ابهام معنی زیادی همراه است انسانشناسان، یک تعریف کامل از فرهنگ ارائه ندادهاند؛ بنابراین به جای یک تعریف واحد، ما با تعداد زیادی از تعاریف متنوع مواجه هستیم. »ویلیام اوچی«ٌ فرهنگ سازمانی را به عنوان »سمبلها، تشریفات و افسانهها تعریف میکند که ارزشها و اعتقادات سازمان و کارکنان را تحتالشعاع قرار میدهد» .«جی لورچ«ٍ

از طرف دیگر، فرهنگ را به معنی »اعتقادی به کار میبرد که مدیران سطوح بالاتر یک شرکت بهطور مشترک دارند درباره اینکه چگونه باید خودشان و کارکنان را اداره کنند و چگونه باید امور شرکت خود را بهپیش ببرند.« »آلن ویلکنز«َ و »کری پیترسن«ُ اظهار میدارند که »فرهنگ یک سازمان تا حدود زیادی شامل اعتقاد مردم در این باور است که چه چیزی مؤثر و کارگراست و چه چیزی مؤثر نیست،درحالیکه »جون مارتین«ِ بحث میکندکه »فرهنگ بیان عمیقترین نیازهای مردم و وسیلهای برای معنی دادن به تجارت آنهاست.»«هوارد شوارتز«ّ و »استانلی دیویس«ْ فرهنگ را به عنوان »الگوی اعتقادات و انتظارات مشترک اعضا سازمان« در نظر میگیرند که موجب هنجارهایی میشود که بهطور قدرتمندانه رفتار افراد و گروهها را در سازمان شکل میدهد.« ولی »ادگار شاین«َ بحث میکند که فرهنگ باید به عمیقترین سطح فرضها و باورهای اساسی مشترک اعضاء یک سازمان به کار رود. که بهطور نا محدود ناخودآگاه عمل میکند و با یک روش بدیهی و ساده، بینش سازمان را نسبت به خود و محیط آن تعیین میکند.« - سیدعباس زاده،1382ص. - 469-470

افرادی که دریک سازمان با هم کارمیکنند،اعتقادها،باورها،ارزشها و هنجارهای مشترکی دارند که درمجموع،فرهنگ آن سازمان را شکل میدهند - حسینی وهمکاران،1390،ص. - 122 تا کنون الگوها و مدلهای مختلفی برای فرهنگ سازمانی بیان شده است. الگوی بکار گرفته شده در این تحقیق بر اساس مدل فرهنگ سازمانی دنیسون و اسپریتزرمیباشد.دنیسون درباره فرهنگ سازمانی تحقیقات فراوانی انجام داد ودریافت که رابطهی مناسب بین راهبرد،محیط وفرهنگ به دو عامل بستگی دارد، میزان ثبات یا تغییر محیط رقابتی و میزان توجه سازمان به امورداخلی یا خارجی. در مدل فرهنگ سازمانی دنیسون و اسپریتزر ساختار کاری توسط دو بعد که با دو اهرم مشخص شده است طبق شکل نمایش داده میشود. بعد اول محور کنترل-انعطافپذیریُ است و دو جهتگیری ذیل را نشان میدهد که یکی متمایل به انعطافپذیری و دیگری متمایل به کنترل و ثبات باشد بعد دوم محور تقارن درونی- بیرونیًٌ است و همچنین دو جهتگیری را نشان میدهد یکی متمایل شدن به سمت نگهداری و ارتقای سازمان موجود و دیگری متمرکز شدن سازگاری و فعل و انفعال با جهان خارج است. ترکیبی از دو بعد، چهار نوع فرهنگ با نامهای فرهنگ توسعهای، گروهی، عقلانی و سلسله مراتبی را نتیجه میدهد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید