بخشی از مقاله

چکیده

موضوع تحقیق رابطه ویژگیهای شخصیتی - روانرنجورخویی، برونگرایی، انعطافپذیری، مقبولیت و با وجدان بودن - و رضایتمندی زناشویی دردانشجویان متأهل بود.روش تحقیق توصیفی و ازنوع همبستگی است.جامعه آماری این تحقیق کلیه دانشجویان متاهل دانشگاه پیام نور مرکز بهشهر به تعداد 360 نفربودند.نمونه آماری 186 نفر دانشجو است که به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ استفاده شده است. نتایج نشان داده است که بین سه عامل شخصیت روانرنجورخویی، انعطافپذیری و برونگرایی و مقبولیت با رضایتمندی زناشویی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و بین ویژگیهای شخصیتی با وجدان بودن با رضایتمندی زناشویی رابطه معنادار وجود ندارد. همچنین از نظر میزان رضایتمندی زناشویی در مردان و زنان تفاوت معناداری وجود دارد.بر اساس نتایج بدست آمده پیشنهاد می شود افراد متاهلی که از سطح پایین تری از رضایت زناشویی برخوردارند شناسایی شده و تحت مشاوره قرار گیرند و در جهت بهداشت روانی به آنان خدمات ویژه ارائه گردد.

واژگان کلیدی: صفات شخصیت،رضایتمندی زناشویی
 
مقدمه

ازدواج یکی از مهمترین رویدادهای زندگی انسان است که نه تنها در سلامت جسمی و روانی فرد مؤثر است بلکه نقش مهمی در سلامت جامعه دارد. تمایلات جنسی،عشق، امنیت اقتصادی، محافظت، امنیت عاطفی، احساس آرامش و فرار از تنهایی از عواملی هستند که باعث گرایش به ازدواج میشوند. - بخشایش ، . - 1388 رفتار و شخصیت انسان امر و پدیدهای بسیار آسیب پذیر است. به نحوی که عواملی میتوانند به آن آسیب برسانند. فردی که رفتار و شخصیتی آسیب خورده داشته باشد، در انجام وظایف اجتماعی، انسانی، خانوادگی و خصوصاً همسری خویش، با مشکل روبه رو شده و تبدیل به همسری ناسازگار میشود - کاوه، . - 1386امروزه رگههای اصلی شخصیت از موضوعهای مهم روانشناسی به شمار میرود که پژوهشهای طولی بسیاری را به خود اختصاص داده است.

یافتههای پژوهشها نشان میدهند که عوامل شخصیتی از پیشبینی کنندههای تجربی رضایت زناشویی هستند. - رازقی، . - 1389 ویژگیهای شخصیتیٌ یکی از عوامل تأثیرگذار بر رضایتمندی زوجی است. کتل در توصیف شخصیت میگوید  شخصیت آن چیزی است که این امکان را فراهم میآورد تا آنچه که شخصی در موقعیتی انجام خواهد داد، پیش بینی شود - مارشال ریو، - .شخصیت،یک مفهوم انتزاعی است و نظریه پردازان مختلف،تعاریف نسبتا متفاوتی را برای آن ذکرکرده اند. اما به نظر می رسد که اکثر آنها در این مورد اتفاق نظر دارند که شخصیت ترکیبی از اعمال،افکار،هیجان هاو انگیزش های فردی است.شخصیت هر فرد منحصر به خود اوست.

بنابراین شخصیت را می توان از این جهت که مردم،چگونه با هم متفاوت هستند و یا اینکه در چه چیزهایی به هم شباهت دارندموردمطالعه قرار داد - راس - .شاید بتوان گفت ترستون   - اولین کسی بود که با استفاده از تحلیل عوامل، مدل پنج عاملی شخصیت را مطرح ساخت اما غالبا ریشه مدل پنج عاملی رابه فیسک  - نسبت می دهند.محققان،برای نامیدن این عوامل،از اسامی نسبتا متفاوتی استفاده کرده اند،اما رایج ترین مدل،مدل پنج عاملی کاستا و مک کری -     - است که طبق آن،این پنج عامل عبارتنداز:روان رنجورخویی ،برونگرایی ،پذیرابودن نسبت به تجربه ،توافق پذیری ،و با وجدان بودن .روان رنجورخویی:داشتن احساسات منفی همچون ترس،غم،برانگیختگی،خشم، احساس گناه و کلافگی حداکثر بیشتر مواقع و فراگیر،مبنای مقیاس روان رنجورخویی را تشکیل می دهند.

افرادی که دارای نمره پایین در شاخص روان رنجورخویی هستند،از نظر عاطفی با ثبات به شمارمی روند.این افراد بیشتر مواقع،آرام و دارای خلقی یکنواخت و راحت هستند - کاستا و مک کری،     - .برون گرایی:سازه برون گرایی و نقطه مقابل آن درون گرایی تقریبا در تمامی نظریه های روانشناسان گرایشی،نقش عمده ای ایفا می کند.همان طور که می دانیم،برون گراها افرادی اجتماعی هستند اما،اجتماعی بودن فقط یکی از ویژگیهای برون گرایی است.علاوه بر دوست دار دیگران بودن و ترجیح اجتماعات و مهمانی ها،این افراد همچنین در عمل،قاطع،فعال و اهل گفتگو هستند. آنها هیجان و تحریک را دوست دارند و به موقعیت و آینده امیدوارند - کاستا و مک کری، - .

پذیرابودن نسبت به تجربه:این بعد بسیار کمتر از ابعاد روان رنجورخویی و برون گرایی شناخته شده است.افراد دارای این ویژگی نسبت به تجربه درونی و دنیای پیرامون خود کنجکاو هستندو زندگی آنها سرشار ازتجربه است. این افراد طالب لذت بردن از نظریات جدید و ارزشهای غیرمتعارف هستندو در مقایسه با افراد غیر پذیرا،دارای احساسات مثبت و منفی بیشتری هستند - بریک و ماونت     -  
توافق پذیری:همانند برون گرایی ،عامل توافق پذیری نیز بر گرایشهای ارتباطی بین فردی تاکید دارد.فرد موافق،اساسا نوع دوست است،با دیگران احساس همدردی می کند و مشتاق کمک به آنان است.همچنین،معتقد است که دیگران نیز با او همین رابطه را دارند. در مقابل،شخص ناموافق،خودمحور و مظنون به قصد و نیت دیگران است،و بیشتر اهل رقابت است تا همکاری - کاستا و مک کری.

با وجدان بودن:یکی از موضوعات مهم در نظریه های شخصیتی موضوع کنترل تکانه هااست.طی تکوین و رشد فردی اغلب افراد می آموزند که چگونه کشش ها و نیازهای خود را اداره کنند. کنترل خویشتن می تواندبه فرایند فعال طراحی،سازمان دهی،و اجرای وظایف نیز اطلاق شود و تفاوتهای فردی در این زمینه،مبنای شاخص باوجدان بودن است.فرد با وجدان دارای هدف و خواسته های قوی و از پیش تعیین شده است.این افراد،دقیق،وسواسی،وقت شناس،و قابل اعتماد هستند - کاستا و مک کری،     - .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید