بخشی از مقاله

چکیده

با توجه به اهمیت تربیت و اخلاق در اسلام، این تحقیق سعی دارد تا با بررسی رابطه میان مفاهیم تربیتی، دینی و اخلاقی، به جایگاه تربیت اخلاقی در دین اسلام پرداخته و با بررسی اجمالی برخی احادیت، سخنان اندیشمندان اسلامی، روایات و آیات قرآنی، نقش اسلام را در معرفی و تبیین اصول اخلاقی و تربیتی مورد توجه قرار دهد. به این منظور، پس از بررسی کتابخانه ای و اسنادی برخی متون و کتب اسلامی مرتبط با اخلاق، دین و تربیت اسلامی، با تجزیه و تحلیل آنها، نتیجه گیری نهایی حاصل گردیده است. نتایج این بررسی بیان می دارد که متون و منابع اسلامی از ابتدا بر تربیت تأکید داشته و اساساً هدف اسلام چیزی جز تربیت اخلاقی انسان نبوده است. در واقع، تربیت و اخلاق با مفهوم اسلامیآن، احیاگر شخصیت و هویت انسانی و به اوج رساننده کمالات معنوی اوست. در حالی که تعلیم و تربیت جدید و غربی از انسان موجودی بی روح، و بیگانه با خود ساخته است که او را به شئ تبدیل کرده و همانند ابزار با او رفتار می کند.

واژگان کلیدی: اسلام، تربیت، اخلاق، انسان، قرآن

مقدمه

با توجه به اهمیت و جایگاه تربیت در مفاهیم دینی و اخلاقی و به منظور بررسی و پی بردن به رابطه میان آنها، سیر و تعمق درعلوم و متون اسلامی امری ضروری می نماید. بنابراین، ابتدا بایستی هر یک از مفاهیم فوق مورد تعریف و تحلیل قرار گیرد و در ادامه نقش و رابطه میان آنها کنکاش، تفسیر و بیان شود. اخلاق جمعخُلق» و خُلُقْ«است. خُلق عبارت است از: »صفت نفسانی که باعث ایجاد کارهاینیک و بد ، بدون تکلّف و تأمل از انسان صادر شود.« - طوسی، . - 1361 اخلاق تنها شامل صفات نفسانی پایداری است که در نفس رسوخ کرده باشد و شامل صفات ناپایداری که به صورت ملکه نفسانی در نیامدهاند نمیگردد؛ در این صورت شخص بردباری که به صورت موردی دچار غضب میشود یا بخیلی که با تامل و تفکر فراوان بخششی میکند از این تعریف خارجند.

در عین حال شایع ترین کاربرد اصطلاحی اخلاق در میان اندیشمندان اسلامی عبارت است از »صفات نفسانی راسخ و پایداری که موجب میشوند افعالی متناسب با آن صفات به سهولت و بدون نیاز به تامل و تروی از آدمی صادر شود« - مجلسی، . - 1403 این حالت بر اثر تعلیم و تربیت و تمرین و ممارست برای نفس پدید می آید و خصلت و حالت ثابت می شود بدان گونه که رفتارهای پسندیده و یا ناپسند، به طور طبیعی و بدون آن که به فکر کردن و سنجیدن نیاز باشد از انسان سر می زند.اخلاق عبارت است از یک سلسله خصلت ها و سجایا و ملکات اکتسابی که بشر آنها را به عنوان اصول اخلاقی می پذیرد یا به عبارت دیگر قالبی روحی برای انسان که روح انسان در آن کادر و طبق آن طرح و نقشه ساخته می شود.

در واقع اخلاق چگونگی روح انسان است. استاد مطهری می گوید: »اخلاق مرتبط با ساختمان روحی انسان است و بر این اساس با آداب و رسوم مرسوم در جوامع تفاوت دارد؛ چرا که آداب و رسوم یک سلسله قراردادهای صرف می باشند که ربطی به ملکات و خلقیات و قالب های روحی درونی ندارد« - مطهری، . - 1366تعریف واژه دین در فرهنگ لغات، مترادف با کلماتی چون؛ حکم و قضا، رسم و عادت، شریعت و مذهب همبستگی و غیر آن آمده است. در کاربردهای قرآنی نیز به معانی زیادی از جمله :جزا، حساب، قانون، شریعت، طاعت و بندگی، تسلیم و انقیاد، اسلام، روش و رویه، توحید و خداپرستی آمده است.

در معنای اصطلاحی، یعنی مجموعهی قوانین و قواعد مربوط به عقاید و اخلاق و اعمال بشر، خواه وضع کننده آن خدا باشد یا انسان. با توجه به معنای اصطلاحی دین، قرآن کریم آن را به حق و باطل تقسیم کرده؛ زیرا اگر وضع کننده دین، شایستگی مقام ربوبیت را داشته باشد، دین و قوانین او حق است ولی اگر واضع دین، شایستهی چنین جایگاهی نباشد، دین او باطل خواهد بودو شاهد بر این معنا همان است که پیامبر اکرم - ص - به فرمان خدا به بت پرستان حجاز فرمود: لکم دینکم ولی دین - کافرون، آیه - 6 یعنی مجموعه قوانینی که شما تدوین کرده اید یا در خاطرهها سپرده و پذیرفته اید برای شما باشد و قوانینی که از طرف خدای سبحان نازل شده برای ما باشد.

به همین جهت، آنچه در گذشته در دیار مصر، به تصویب و اجرا در می آمد با آنکه از اندیشه فراعنه بت پرست سرچشمه می-گرفت، دین نامیده می شد. فرعون در مقابله با موسای کلیم - ع - به مردم مصر چنین گفت: ﺇنی أخاف أن یبدل دینکم أو أن یظهر فی اﻷرض الفساد؛ من می ترسم که موسی دین شما را تغییر دهد یا در روی زمین فتنه و فساد برانگیزد - غافر، آیه . - 26 واژه »تربیت« مصدر باب تفعیل از ماده »ربی یربو « به معنای رشد است و تربیت یعنی رشد دادن. درتعریف جامع »تربیت عبارت است از: رشد دادن و یا فراهم کردن زمینه رشد و شکوفایی استعدادها و به فعلیت رساندن قوای نهفته یک موجود.« - ابن منظور، . - 1375 بنابراین، تربیت به انسان اختصاص ندارد و در مورد هر موجودی که قابلیت رشد داشته باشد، صادق است.

هم چنان که هرگاه در مورد انسان به کار برده شود، کلیه ابعاد وجودی وی را نیز شامل می گردد.از موارد استعمال این واژه در قرآن چنین برمیآید که قرآن از آن، تربیتِ جسمی و مادی را اراده کرده است. از جمله در داستان موسی ابن عمرانقالاز زبانأَلَمْفرعوننُرَبﱢکآمده:» فِینا وَلیداً و لَبِثْتمِنفِیناعُمُرِکَ سِنین;« آیا ما تو را در کودکی نپروراندیم و در میان ما سال هایی از عمرت را به سر نبردی؟ - شعراء، آیه - 18و اما در خصوص تربیت معنوی و اخلاقی، قرآن کریم از واژه »تزکیه« و مشتقات آن استفاده کرده استقَدْ.ماننداَفْلَحَآیه:» مَنْ زَکّیها. خابوَقَ دْمَنْ دَسﱠیهَا«ویُزَکﱢیهِمْ - شمس،آیات9 وو 10یُعَلﱢمُهُمُ - وآیه» الْکِتابَ والحِکْمَهَ« - جمعه، آیه - 2 و ... .در ارتباط با اصطلاح تربیت و مفهوم آن دیدگاه های متعدد و متفاوتی از سوی اندیشمندان علوم تربیتی، وجود دارد که به برخی آنها اشاره میگردد.

مفهوم اول، تربیت را محصول مراقبتی می داند که از نشو و نمای آدمیزاد در جریان رشد وی یعنی سیر به سوی کمال، به عمل میآید. تربیت عمل عمدی فردی رشید است که میخواهد رشد را در فردی که فاقد ولی قابل آن است تسهیل کند. تربیت سرپرستی جریان رشد یعنی اتخاذ تدابیر مقتضی جهت ساختن شرایط مساعد برای رشد است.

در مفهوم دوم، تربیت به جریان یا فرایندی منظم و مستمر گفته میشود که هدف آن هدایت و رشد جسمانی و روانی، یا به طور کلی هدایت رشد همه جانبه شخصیت پرورش یا بندگان در جهت کسب و درک معارف بشری و هنجارهای مورد پذیرش جامعه و نیز کمک به شکوفا شدن استعدادهای آنان است.

مفهوم سومی که به معنای تربیت می پردازد عبارت است از رفع موانع و ایجاد مقتضیات برای آنکه استعدادهای انسان در جهت کمال مطلق شکوفا شود.

در مفهوم چهارم، تربیت عبارت است از پرورش دادن، استعدادهای درونی که بالقوه در یک شئ موجود است و بر اثر تربیت آن توانیها را به فعلیت در آوردن و پروردن میباشد.

تربیت از نگاهی دیگر عبارت است از فعالیتی هدفمند و دو سویه میان مربی و متربی به منظور کمک به متربی در راستای تحقق بخشیدن به قابلیتهای وی و پرورش شخصیت او در جنبههای گوناگون فردی، اجتماعی، جسمی؛ عاطفی؛ اخلاقی؛ عقلانی و... - شکوهی، . - 1383بنابراین از تعاریف موجود چنین میتوان نتیجه گرفت که هدف از تربیت، باروری و شکوفاسازی توانمندیهای بالقوه و پرورش دادن استعدادهای نهفتهی افراد است که بر اثر تربیت، تمرین و مرارت مستمر از سوی متربی و جهت دادن و کنترل هدف از سوی مربی؛ این مهم به فعلیت تبدیل میگردد.با توجه به اهمیت تربیت و اخلاق در اسلام، این تحقیق سعی دارد تا با بررسی رابطه میان مفاهیم تربیتی، دینی و اخلاقی، به جایگاه تربیت اخلاقی در دین اسلام پرداخته و با بررسی اجمالی برخی احادیت، سخنان اندیشمندان اسلامی، روایات و آیات قرآنی، نقش اسلام را در معرفی و تبیین اصول اخلاقی و تربیتی مورد توجه قرار دهد.

روش تحقیق

ابزار پژوهش در این تحقیق، بررسی کتابخانه ای و اسنادی برخی متون و کتب اسلامی مرتبط با اخلاق، دین و تربیت بوده که پس از جمعآوری اطلاعات و مدارک و سوابق موجود در این زمینه، با تجزیه و تحلیل آنها، نتیجه گیری نهایی را حاصل نموده است.

نتایج

رابطه میان تربیت، دین و اخلاق

هرگاه مقصود از تعلیم آموختن به مفهوم ساده آن باشد، طبیعی است که آموختن، گام نخستین در پیمایش طریق کمال است و پس از آموختن نوبت به عمل و سازندگی می رسد و با تکرار و ممارست، ملکه اخلاقی شکل می گیرد و از همین جاست که برخی فلاسفه چون سقراط و ارسطو اخلاق را دقیقاً بر علم مبتنی دانسته اند - که تحلیل و نقد گفتارشان خواهد آمد - در روایات نیز از رابطه علم و عمل مکرر سخنگفته شده و نقش عمل در شکوفاییِ علم مورد تأکید قرار گرفته است. علی - علیه السلام - می فرماید: علم بدولَنْعملیَزْکُوَرشدبالندگیالعِلْمُندارد:حَتّی» یُقارِنَهُ الْعَمَلْ - «تمیمی آمدی، . - 1366

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید