بخشی از مقاله

چکیده

بیان مسأله: طرحوارههای ناسازگار به عنوان زیرساختهای شناختی منجر به تشکیل باورهای غیرمنطقی میشوند. طرحوارهها دارای مولفههای شناختی، عاطفی و رفتاری هستند. هنگامی که طرحواره های ناسازگار اولیه فعال می شوند سطوحی از هیجان منتشر میشود و مستقیم یا غیرمستقیم منجر به اشکال مختلفی از آشفتگیهای روان شناختی نظیر افسردگی، اضطراب، عدم توانایی شغلی، سوء مصرف مواد، تعارضات بین فردی و مانند آن میشود. طرحوارههای ناسازگار مستقیماً منجر به اختلال شخصیتی خاصی نمیشوند اما آسیب پذیری فرد را برای این اختلالات افزایش میدهند - هالجین و ویتبورن، . - 1384

روش پژوهش: پژوهش از نوع زمینه یابی بوده است. با توجه به هدف پژوهش پرسش نامه های طرحوارهای اولیه اختلالات شخصیت و خود پنداره و عزت نفس بر روی 400 دانش آموز مقطع راهنمایی اجرا شد. برای بررسی رابطه بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون، برای بررسی تفاوت نمرات آزمودنیها از آزمونهای t مستقل و همچنین برای بررسی تأثیر متغیرهای پیش بین بر متغیر ملاک از آزمون رگرسیون گام به گام استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها به وسیله نرم افزار Spss 18 انجام گرفت. نتایج: نتایج به دست آمده نشان میدهد که بیشترین رابطه بین متغیرهای خودپنداره و محرومیت عاطفی و همچنین خود پنداره و شرم و نقص و خود پنداره با شکست بوده است. همچنین بیشترین رابطه عزت نفس با متغیرهای محرومیت عاطفی و سپس با متغیرهای انزوای اجتماعیو با شرم و نقص بوده است.

براساس نتایج جدول 3 انزوای اجتماعی 4/7 درصد خود پنداره را در دانش آموزان راهنمایی تبیین میکند. همچنین براساس نتایج جدول 4 متغیرهای انزوای اجتماعی، محرومیت عاطفی و معیارهای سرسختانه به ترتیب 5/8، 6/9 و 7/8 درصد واریانس عزت نفس را در دانش آموزان راهنمایی تبیین میکنند. بحث: با توجه به نتایج پژوهش ایجاد حس اعتماد به نفس و عزت نفس و همچنین خودپنداره، لزوم توجه بیشتر به مسایل روان شناختی در مقطع نوجوانی در شهرهای بزرگ در مقایسه با شهرهای کوچک و همچنین لزوم توجه بیشتر به مسایل نوجوانان پسر در زمینه شرم و نقص، ناخوشایندی اجتماعی، شکست، وابستگی بیکفایتی، گرفتاری و استحقاق در مقایسه با نوجوان دختر که با احتمال بیشتری درگیر مسایل جامعه هستند و انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه در دانش آموزان روستایی پیشنهاد می گردد.

کلمات کلیدی: طرحوارههای ناسازگار اولیه اختلالات شخصیت، خود پنداره، عزت نفس، نوجوانان، دوره راهنمایی

مقدمه

نوجوانان و جوانان سرمایههای اصلی هر کشوری هستند - دیباج نیا، . - 1384 یکی از مسایلی که در دوره نوجوانی و جوانی مطرح است بررسی خود پنداره و عزت نفس است. خود پنداره و عزت نفس بر زندگی افراد در آینده و شخصیت افراد تأثیر گذار است این مقولهها به نوعی میتوانند از دوران کودکی رشد نموده، تثبیت شوند و از طرحوارهها تأثیر بپذیرند. در بافت روان شناسی و روان درمانی طرحواره به طور کلی به عنوان یک اصل سازمان بخش کلی در نظر گرفته میشود که برای درک تجارب زندگی فرد ضروری است. بسیاری از طرحوارهها در اوایل زندگی شکل میگیرند و به حرکت خود ادامه میدهند و خودشان را به تجارب بعدی زندگی تحمیل میکنند. طرحوارهها میتوانند مثبت یا منفی، سازگار یا ناسازگار باشند و میتوانند در اوایل زندگی یا در مسیر بعدی زندگیشکل بگیرند - یانگ، کلکسو و ویشار، . - 2003

ساختهای شناختی ذخیره شده در حافظه که بازنماییهای انتزاعی از رویدادها، اشیاءو روابط در دنیای واقعی است، طرحواره نام دارد - احمدوند، . - 1383 گلاور و برونینگ، طرحوارهها را ساختارهایی از دانش موجود در حافظه میدانند که مجموعه اطلاعات مربوط به هم را در بر میگیرند. به نظر این دو محتوا و سازمان طرحوارهها، هم در میان افراد مختلف و هم برای یک نفر در طول زمان تغییر میکند. طبق نظر یانگ، طرحوارههای ناسازگار از طریق تعامل خلق و خوی کودک با تجارب منفی به وجود میآیند - یانگ، کلکسو و ویشار، . - 2003 طرح وارهها در رویارویی با محرکهای جدید بر پایه ساختار پیشین خود، اطلاعات به دست آمده را سرند، رمزگردانی و ارزیابی میکنند و بدین ترتیب بر نوع نگرش افراد نسبت به خود و جهان پیرامونشان تأثیر میگذارند.

یانگ آن دسته از طرحوارههایی را که به رشد و شکل گیری مشکلات روان شناختی میانجامند، طرحوارههای ناسازگار اولیه مینامد. این طرحوارهها الگوهای شناختی و هیجانی خود آسیب رسانی هستند که از جریان اولیه رشد آغاز شده و در طول زندگی تداوم می یابند - حقیقت منش و همکاران، . - 1389 به باور یانگ - 1990 - طرحوارههای غیرانطباقی اولیه ساختارهای شناختی عمیقی، شامل باورهایی درباره خود، دیگران و محیط هستند که از ارضاء نشدن نیازهای اولیه به ویژه نیازهای هیجانی در دوران کودکی سرچشمه میگیرند. این طرحوارهها، اطلاعات مربوط به رابطه بین فرد و محیط را تحریف و افکار خودکار منفی را فعال میکنند و در نهایت نگرشها و پردازش شناختی نابهنجار را در پی دارند.

طرحوارهها مطابق با پنج نیاز تحولی به پنج حیطه وسیع تقسیم میشوند و فرض ما بر این است که اگر این پنج نیاز تحولی در کودک از سوی والدین ارضا نشود، طرحوارهها گفته شده در کودکان به وجود نمیآیند. این پنج نیاز تحولی عبارتند از نیاز به پیوندو پذیرش، خودگردانی و عملکرد، محدودیتهای واقع بینانه، خود جهت مندی، بیان خویشتن و خود انگیختگی - خسروی و همکاران، . - 1386 این طرحوارهها مطابق با پنج نیاز تحولی کودک به پنج حوزه بریدگی و طرد، خود گردانی و عملکرد مختل، محدودیتهای مختل، دیگر جهت مندی، گوش به زنگی بیش از حد و بازداری تقسیم شدهاند که هر کدام شامل چند طرحواره میشوند.

حوزه بریدگی و طرد شامل: طرحوارههای رهاشدگی / بی ثباتی، بی اعتمادی/ بدرفتاری، محرومیت هیجانی، نقص/ شرم و انزواری اجتماعی/ بیگانگی است. حوزه خودگردانی و عملکرد مختل: شامل طرحواره های وابستگی / بی کفایتی، آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری، خود تحول نیافته/ گرفتاری و شکست میباشد. حوزه محدودیتهای مختل: شامل استحقاق/ بزرگ منشی، خویشتن داری و خود انظباطی ناکافی است. حوزه دیگر جهت مندی شامل: طرحوارههای اطاعت، ایثار و پذیرش جویی میباشد و حوزه گوش به زنگی بیش از حد و بازداری شامل طرحوارههای منفی گرایی/ بدبینی، بازداری هیجانی، معیارهای سرسختانه / عیب جویی افراطی و تنبیه میباشد - یانگ، ترجمه صاحبی و حمید پور، . - 1384

طرحوارههای ناسازگار به عنوان زیرساختهای شناختی منجر به تشکیل باورهای غیرمنطقی میشوند. طرحوارهها دارای مولفههای شناختی، عاطفی و رفتاری هستند. هنگامی که طرحوارههای ناسازگار اولیه فعال میشوند سطوحی از هیجان منتشر میشود و مستقیم یا غیرمستقیم منجر به اشکال مختلفی از آشفتگیهای روان شناختی نظیر افسردگی، اضطراب، عدم توانایی شغلی، سوء مصرف مواد، تعارضات بین فردی و مانند آن میشود. طرحوارههای ناسازگارمستقیماً منجر به اختلال شخصیتی خاصی نمیشوند اما آسیب پذیری فرد را برای این اختلالات افزایش میدهند - هالجین و ویتبورن، . - 1384 هنگامی که کنش والدین و شرایط اجتماعی در حد بهینه و مطلوب باشد، در ساختار شخصیت کودکان در این پنج زمینه الگویی سالم ساخته میشود، اما چنانچه والدین و محیط اجتماعی در حد بهینه و مطلوب نباشد، کودک مستعد ایجاد طرحوارههای ناسازگار اولیه در یک یا چند حوزه تحولی میشود - خسروی و همکاران، . - 1386

یانگ معتقد است که طرحوارهها به دلیل ارضا نشدن نیازهای اساسی دوران کودکی به وجود میآیند که این نیازها عبارتند از: دلبستگی ایمن به دیگران، خودگردانی، کفایت و هویت، آزادی در بیان نیازها و هیجانهای سالم، خود انگیختگی و تفریح، محدودیتهای واقع بینانه و خویشتن داری - یانگ و همکاران، ترجمه حمید پور و اندوز، . - 1386 بسیاری از طرحوارهها در اوایل زندگی شکل میگیرند و به حرکت خود ادامه میدهند و خودشان را به تجارب بعدی زندگی منتقل میکنند این مسأله همان چیزی است که گاهی اوقات به عنوان نیاز به هماهنگی شناختی از آن یاد میشود یعنی حفظ دیدگاهی با ثبات درباره خود یا دیگران، اگر چه نادرست یا تحریف شده باشد. طرحواره میتواند مثبت یا منفی، سازگار و یا ناسازگار باشد و میتواند در اوایل زندگی یا در مسیر بعدی زندگی شکل بگیرد - یانگ، کلسکو و ویشار، . - 2003 بنابراین شناسایی عواملی که منجر به بحرانهای دوره جوانی میشود میتواند شیوع این رفتارها را در جوانی و بزرگسالی کاهش دهد - اریک1 و لیندا2، . - 2004

خود پنداره: امروزه توجه به خود و خود پنداره3 یکی از موضوعات مهم قابل بحث در روان شناسی است - کاظمی و همکاران، . - 1382 و یکی از مفاهیم اصلی نظریه راجرز است. خود پنداره شامل مجموعه ویژگیهایی است که شخص به عنوان یک موجود منحصر به فرد از خود ادارک میکند. خودپنداره از طریق روابط اجتماعی کسب میشود. که به سبب تعاملهای شخص با اطرافیانش در محیط مفهومی از خویشتن که به طور گسترده مبتنی بر ارزیابیهای سایرین است گسترش مییابد. شخص خود را براساس آن چه سایرین تصور میکنند ارزیابی مینماید نه بر حسب آن چه خودش احساس میکند. به عقیده راجرز شخص به دلیل نیاز به توجه مثبت به ارزیابیهای دیگران توجه میکند. این نیرومندی در شخص موجب میشود تا وی در قضاوتهایش در مورد ارزشهای خود به ارزیابیهای سایرین زیادتر از ارزیابیهای خود توجه کند.

خود پنداره لزوماً منعکس کننده واقعیت نیست بلکه ممکن است شخصی که بسیار موفق و مورد احترام است خود را آدم شکست خوردهای بپندارد. خویشتن دیگر در نظریه راجرز خویشتن آرمانی است. در همه ما تصوری درباره این که چگونه آدمی میخواهیم میشویم، وجود دارد. هر چه خویشتن آرمانی به خویشتن واقعی نزدیکتر باشد فرد راضیتر و خشنودتر خواهد بود - اتکینسون و همکاران، . - 1380 خود پنداره یک ساختار دانش سازمان یافته است که شامل صفات، ارزشیابیها، حافظه معنایی و دورهای در مورد خود میباشد و پردازش اطلاعات مرتبط با خود را کنترل میکند - کیل استروم1 و همکاران، . - 1998 تحقیقات نشان می دهد بین هدفی که دانش آموز دنبال میکند و شکل گیری خودپنداره وی نوعی رابطه وجود دارد. تحقیق دیگری که بر دو گروه از دانش آموزان موفق و ناموفق کلاس انجام شد، نشان داد که میان خودپنداره دانش آموزان و انجام وظایف، نوعی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد.

به نظر میرسد به همان اندازه که تواناییهای ذهن در موفقیتها و شکستهای تحصیلی مؤثر است، در پنداره خود نیز ریشه دارد. البته این مسئله در پسران کاملاً روشن است، اما در دختران همبستگی کمتری وجود دارد. از بررسیهای متعدد، میتوان این نتیجه را گرفت که دانش آموز موفق کسی است که ضرورتاً به صورت مثبت به خود می اندیشد و ناموفقهای تحصیلی نیز به داشتن پندار منفی نسبت به خود متمایل هستند. از آن جا که برای عملکرد دانش آموز، خودپنداره مناسب لازم است، یکی از هدفهای مربیان تعلیم و تربیت این است که پرورش خودپنداره واقع گرایانه و صحیح را در دانش آموزان خویش تقویت کنند - هندری و دیگران، . - 1381 بین خود پنداره با پیشرفت تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد - یار محمدیان، . - 1381 خودپنداره ضعیف ممکن است به حساسیت زیاد منجر شود، خود پنداره و عزت نفس پایین، به طور منفی در موفقیت کودک تأثیر میگذارد. خود پنداره پایین با ضعف تحصیلی همراه است - کمیجانی، . - 1387

عزت نفس: عزت نفس اشاره به سطوح ارزشمندی دارد که فرد برای خود قایل است و به معنی درک و دریافت جایگاه و منزلت خود میباشد و اهمیت آن همواره مورد توجه روان شناسان و محققان آموزش و پرورش بوده است - فلوری2، . - 2006 مزلو3 آن را عبارت از شایستگی، توانمندی، کفایت، اطمینان، استقلال و آزادی میداند که اگر ارضا شود افراد احساس ارزشمند بودن، توانا بودن، ثمر بخش بودن و اعتماد به نفس و در غیر این صورت احساس حقارت، درماندگی و ضعف میکنند - مدی4، . - 1976 رابسون عزت نفس را عبارت از حس رضامندی و خویشتن پذیری5 که از ارزیابی شخص درباره ارزشمندی، قدر و منزلت، جذابیت، شایستگی و کفایت و توانایی برای ارضای تمایلات و خواستههای خود منتج میشود - سیلوراستون، . - 1991 عزت نفس درجه تصویب، تأیید، پذیرش و ارزشمندی است که شخص نسبت به خود احساس میکند - بیابانگرد، . - 1378

همچنین دانلی6 و همکاران - 2001 - عزت نفس را به عنوان اعتقاد ما و نیز دیگران از این که چقدر رقابتی موفق، مؤثر و با ارزش بوده تعریف کرده است. منظور از عزت نفس آن است که افراد نسبت به خود چگونه فکر میکنند، چقدر خود را دوست داشته و از عملکردشان راضی میباشند بخصوص از لحاظ اجتماعی و تحصیلی خود را چگونه احساس میکنند - راس7 و برو8، . - 2000 و میزان هماهنگی و نزدیکی خود ایده آل و خود واقعی آنان چقدراست - برای9، . - 2007 عزت نفس از اساسیترین عوامل رشد مطلوب شخصیت دانش آموزان محسوب میشود. حس ارزشمند بودن هر فرد از مجموع افکار، احساسها، عواطف و تجربیات او در طول زندگی ناشی میشود. مجموعه برداشتها و تجربههایی که فرد از خویش دارد، باعث میشود که نسبت به خود احساس خوشایند و یا بر عکس احساس ناخوشایندی داشته باشد. احساس ارزشمندی، واسطهای از یک طرف میان تجربه حمایت و کفایت اجتماعی دانش آموزان و از طرف دیگر جهت گیری انگیزشی و عاطفی وی در موقعیت تحصیلی است.

افرادی که عزت نفس بالایی داشته باشند در درس و زندگی موفقیت بیشتری را کسب میکند. و آنان افرادی کوشا هستند. در دوره نوجوانی، متمایز شدن عزت نفس که جنبه ارزیابی کننده خود پنداری است، ادامه مییابد. نوجوان چند بعد تازه ارزیابی خود، مانند دوستی صمیمانه، جاذبه رمانتیک و شایستگی شغلی را به ابعاد اواسط کودکی اضافه میکنند. سطح عزت نفس نیز تغییر میکند. با این که برخی از نوجوانان بعد از تغییرات در مدرسه، دستخوش کاهش موقتی عزت نفس میشوند؛ ولی عزت نفس در اغلب نوجوانانی که میگویند: از روابط خود با همسالان و تواناییهای ورزشی احساس خوبی دارند، بالا میرود. نوجوانان اغلب اظهار میدارند که پختهتر، تواناتر، خوش برخوردتر و جذابتر از گذشته شدهاند - لورای برگ، ترجمه سید محمدی، . - 1387 شخصی که عزت نفس اندکی داشته باشد اگر مرتکب عمل ابلهانهای

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید