بخشی از مقاله
چکیده:
یکی ازپرسش هاي جدید در مورد کارکرد دین،چگونگی پاسخ گویی به مسایل نو وجدید است،سوال این است که دین با داشتن اصول ثابت،با نوآوریهاي علمی وپیشرفت تکنولوژي همسویی وهمخوانی دارد؟آیا می توان میان اصول ثابت دینی ونوآوري علمی رابطه اي بر قرار کرد؟دراین مقاله کوشیده می شود درلابه لاي متون دینی اصول ثابتی مانند:اصل دعوت به تعلیم وتعلم ،اصل توجه به عقلانیت وتفکر، اصل تقویت روحیه پرسشگري،اصل تضارب آرا،اصل اجتهادوپاسخ گویی به مسایل نا آمده در قرآن وسنت ،و.. راشناسایی کرد که عمل به آنها سبب نوآوریهاي علمی و توسعه آن،خواهد شد. بررسیها نشان می دهداین نوآوریها اسلام را در برابر مسایل جدید پاسخگو،وحکو مت اسلامی را کار آمد نشان می دهد.
طرح مسأله:
یکی از پرسشهایی که درسه چهار سال اخیر بهصورت جدي مطرح شد ضرورت نو آوریهاي علمی و نهضت تولید علم است، پرسشی که براي آدمی بهوجود میآید برخاسته از پیشفرضها، طرح ذهنی،اوضاع سیاسی و فرهنگی و اجتماعی است. سالها بر جهان اسلام گذشت و این سؤال اینگونه مطرح نشد، پیروزي انقلاب اسلامی ایران و تشکیل حکومت دینی، روبهروشدن با تمدن غرب و فرهنگ سکولاریسم و اومانیسم و مدرنیسم و دموکراسی جدید، برخورد با مسایل حکومتی مانند: پول و ارز و بانکداري، گمرگ و مالیات و اوراق بهادار و... و هزاران مسأله ناآمده در قرآن و سنّت که در جامعه دیروز مطرح نبود، زمینهها و شرایط را براي طرح مسایل جدیدونودر جامعه ما فراهم کرد تا تعدادي از فرهیختگان جامعه این نیازرااحساس کرده و موضوع را طی نامهاي با رهبر فرزانهي انقلاب اسلامی ایران حضرت آیها... خامنهاي در میان گذارند و معظمله در پاسخ نوشتند: فرزندان و برادران عزیز با همهي مضمون نامه شما موافقم و از شما و همفکرانتان در حوزه و دانشگاه میخواهم که این ایدهها را تا لحظه عملیشدن و ثمردادن، هرچند درازمدت، تعقیب کنید، نه مأیوس و نه شتابزده ،اما باید این راه را که راه شکوفایی و خلاقیت است به هر قیمت پیمود .
- پاسخ آیه االله خامنه اي به فرهیختگان - . بویژه مسلمانان داعیه مدیریت جهان را داشته،وبر مبناي قرآن معتقدند که رهبران آینده ي جهان، بندگان صالح خداوندند - انبیاء آیه - 105که جهان رابا قوانین اسلام اداره خواهند کرد - فتح آیه. - 28ممکن است کسی بپرسد اسلامی که متعلق به چهارده قرن گذشته است چگونه ممکن است با اصول ثابتی که دارد بدون نو آوري وتجدید نبوتها پاسخ گوي مسایل جدید باشد ؟ آیازیر سازها وبستر هاي نو آوري ونظریه پردازي درمتو ن دینی وجود دارد؟ آنچه در این مقاله آمده تلاشی در یافتن پرسشهاي فوق بر مبناي قرآن وسنت است ،به نظر می رسد اصول ثابتی در لا به لاي متون دینی وجود دارد که عمل به آنها سبب نوآوریهاي علمی شده ومتغیرهاي دنیا جدید را پا سخ داده ودین را در اد اره حکو مت کار آمد نشان می دهد. این اصول رامی توان در امور ذیل تبیین کرد.
-1اصل دعوت به تعلیم و تعلّم:
سفارش به تعلیم وتعلم به عنوان یکی ازاصول ثابت دینی مورد تاکید شارع مقدس اسلام است.انسان با تعلیم وتعلم هم از دانشهاي گذشته آگاه می شود وهم با مسایل نو وجدیدآشنا شده وفکرواندیشه اش رشد کرده وزمینه ي خلاقیت ونظریه پردازي در او ایجاد می گردد، تعلیم وتعلم یکی از زیر ساخت هاي جنبش نرم افزاري ونو آوري است که هیچ مکتبی ما نند اسلام به آن توجه نداشته است.اما روندي که در دنیاي غرب حاکم است پیشرفت علوم را عقب نشینی دین قلمداد می کنند و هرگامی که از نظر علمی به پیش میتازند تصور میکنند که فاتحه دین خوانده میشود آنها پایان تاریخ را پایان دینداري و آغاز لیبرال دموکراسی تصور میکنند.
شاید برخورد خشن کلیسا با دانشمندان و متفکران در قرون وسطا سبب شد که آنها میان علم و دین چنین تعارض وپاراد اکس احساس کنند. یکی از نویسندگان دراینخصوص میگوید: »اندیشههاي نادرستی که کلیسا در مورد انسانشناسی و معرفت دینی ارایه کرد بستر مناسبی را براي گریز روشنفکران مسیحی از دین و التزامات و تکالیف دینی فراهم آورد. انجماد کلیسا بر نظریات خلاف علم و واقع، ترویج آموزههاي دینی غلط و غیرمنطقی و غیرعقلانی نظیر تجسد و حلول خداوند در عیسی مسیح، پسر خدا خواندن حضرت مسیح، تثلیت یعنی اعتقاد شركآمیز مبادي سهگانه آفرینش پد ر پسر روحالقدس، همچنین برداشتهاي نادرست از انسان و سرشت انسانی و آلوده به گناهکار دانستن انسان بهطور ذاتی، عوامل مؤثر و زمینهساز در پدیده دینگریزي درغرب گردید.
« رهنمایی، غربشناسی، ص. - 171 دامنهي دینگریزي نهتنها دین مسیح را در بر گرفت بلکه بعضی از دانشمندان آنها با اسلام مخالفت کرده و آن را ضد تمدن و علم قلمداد کردند. بررسی واقعبینانه قرآن و سنّت نشان میدهد که نهتنها اسلام ضد علم و تمدن نیست بلکه ما را به تعلیم و تعلّم و بازسازي تمدن نوین تشویق میکنند. براساس آیه 12 سوره طلاق علم و دانستن هدف خلقت است و اولین آیه بر پیامبر - ص - با تشویق به خواندن و دعوت به علم آغاز شد. اسلام بهخاطر این که مسلمانان از قافله علم و تمدن عقب نمانند راه کار هایی را در مبارزه با جهل برداشته است بعضی از آنها عبارتند از:
.1 برداشتن محدودیت زمانی: اصولاً در نظام آموزشی کشورها تحصیل از سن معینی شروع و در مقطعی خاص پایان مییابد، پیامبر اسلام - ص - تحصیل علم در دوره اول زندگی را به جهت آمادگی متعلّم سفارش کرده است ولی با این وجود براي علمآموزي زمان بهخصوصی نیست، و انسان میتواند از تولّد تا مرگ دانش را طلب کند. جمله معروف امام صادق - ع - است که فرمود: طلب العلم فریضه علی کل حالٍ - بحارالانوار، : - 172/1 یعنی طلب علم در هر لحظه واجب است.
.2برداشتن محدودیت مکانی: در اسلام براي تحصیل علم مکان معینی در نظر گرفته نشده است حدیث اطلبو العلم و لو بالصین. - بحارالانوار، - 180/1 نشاندهنده لغو محدودیت مکانی است ،آن روزي که پیامبر - ص - این سخن را فرمودند چین مرکز علوم اسلامی نبوده و این قرینه آن است که مراد از علم فقط علوم اسلامی نیست، بلکه به تعبیر استاد شهید مطهري هر علمی که مورد نیاز جامعه اسلامی باشد بر کسانی که توانایی تحصیل آن را دارند واجب کفایی که آن را کسب کنند. - تعلیم و تربیت اسلامی، ص. - 30
.3 بر داشتن محدودیت طبقات: وقتی که اسلام ظهور کرد در ایران آن عصر تحصیل علم ویژه فرزندان موبدان - روحانیون زرتشت - بود و سایر طبقات اجتماعی حق علمآموزي را نداشتند نبی گرامی اسلام این عمل را مردود دانست و فرمود: طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه - بحارالانوار، . - 177/1 تحصیل علم بر هر مسلمان زن و مردي واجب است.و مسلمان می تواند از هر طبقه و صنف در جامعه باشد.
.4 برداشتن محدودیت استاد: گام دیگراسلام در مبارزه با جهل و تشویق به علم،برداشتن محدودیت استاد است، انسان میتواند دانش را از استاد غیر مسلمان گرچه کافر و مشرك اخذ نماید.