بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر با هدف مطالعه رابطه نگرش دینی و سازگاري روانشناختی با توجه به جنس و وضعیت تأهل دانشجویان پیام نور سمیرم شکل گرفت . بدین منظور گروه نمونه اي به حجم 340 به روش نمونه گیري سهمیه اي انتخاب شد. ابزار پژوهش ، مقیاس نگرش دینی خدایاري و همکاران و مقیاس سازگاري بل بود. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه منفی بین نگرش دینی و سازش یافتگی در هر دو جنس معنادار است. اما رابطه منفی نگرش دینی و سازگاري اجتماعی تنها در دختران معنادار می باشد. نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از پیش بینی پذیري سازگاري روانشناختی بر اساس نگرش دینی و جنسیت بود.همچنین نگرش دینی دانشجویان دختر قوي تر از پسران است. آزمون t نیز تفاوت معناداري بین نمره هاي دانشجویان متأهل و مجرد در میزان نگرش دینی و سازگار ي نشان نداد.

مقدمه

بررسی شکل گیري شخصیت و جهت گیري بازخوردهاي افراد در سطح فردي و فرهنگی – اجتماعی یکی از قلمروها ي روانشناسی دین است . براي واتسن دین ؛ براي یک اسطوره ، براي فروید یک روان آزردگی و براي مزلو یک نکته منفی در تاریخ بشر است - تمدنی، . - 1385 درحالیکه متفکران برجسته اي مانند جیمز ، یونگ، آدلر ، آلپورت و فروم دین را نیاز به پرستش و و خدا را جلوه اي از نیاز انسان به کمال و گریز از یک حالت دوگانگی و رسیدن به وحدت و تعادل می دانند پارگامنت ، نقش هاي مهم روانشناسی دین را در کمک به مردم براي درك و کنار آمدن با رخدادهاي زندگی توصیف نموده است : مذهب می تواند در ایجاد احساس امید ، نزدیک بودن به دیگران ، آرامش هیجانی ، فرصت خودشکوفایی ، احساس راحتی ، مهار تکانه و کنترل پرخاشگري ، تسهیل در سازش یافتگی ، نزدیکی به خدا و کمک به حل مشکلات مؤثر باشد.

افزون بر این پژوهش هاي اخیر در حوزه روانشناسی مذهب ، شواهد روزافزونی از رابطه بین مذهب ، سلامت روان و قدرت انطباق با محیط را آشکار کرده است - خداپناهی و خاکسار بلداجی ، 1384 ؛ صدر و همکاران 1380 ؛ ایسا و همکاران 1999 ؛ کاتن و همکاران . - 1998 هر انسانی داراي ویژگی هاي شخصیتی و الگوهاي رفتاري مختلف است.یکی از این ویژگی ها که نقش عمده اي در بقاي انسان و سلامت روانی او دارد ، " سازگاري " است . این مفهوم در آغاز در زیست شناسی به کار می رفت و به معناي فرایندي است که از طریق آن موجود زنده یا عضوي از آن با شرایط، مادي و آلی محیط پیرامون سازگاري می پذیرد - صادقی زاده و پرنده، . - 1386 در علوم رفتاري این اصطلاح معمولاً در رابطه با سازگاري فردي و اجتماعی به کار برده می شود و در چنین مواردي، مفهوم مثبتی دارد - علم مهر جردي، . - 1381 انسان با کمک این توانایی است که می تواند با شرایط متغیر محیطی و درونی خود کنار آید و موجودیت و سلامت روان خود را حفظ کند.

سازگاري داشتن ویژگی هایی است که موجود زنده را نسبت به سایرین جهت بقا و تولید مثل توانمندترمی سازد بدین معنا که این ویژگی ها نسبت به یک محیط خاص بهتر از محیط هاي دیگر طراحی شده اند. اسلبی و گورا ، سازگاري و یا مهارت اجتماعی را یکی از ابعاد فرایند اجتماعی شدن - ارتباط دو جانبه فرد و جامعه - می دانندو معتقدند که سازگاري افراد را قادر می سازد تا رفتار دیگران را درك و پیش بینی کنند، رفتار خود را کنترل و تعاملات اجتماعی خود را تنظیم نمایند - نقل از خدایاري ،رحیمی نژاد و عابدینی ، 1386 - .از نظر روان شناسی وقتی سازگاري فرد را در مقابل محیط مورد توجه قرار می دهیم ویژگی هایی از شخصیت را بهنجار تلقی می کنیم که به فرد کمک کند تا خود را با جهان پیرامون خود سازگار کند یعنی با دیگران در جامعه با صلح و صفا زندگی کند و جایگاهی را در جامعه براي خود بدست آورد.

اکنون بسیاري از روان شناسان احساس می کنند اگر اصطلاح سازگاري در معنی هم نظري با اعمال و اندیشه هاي دیگر تلقی شود در این صورت داراي چنان باري از تلویحات منفی خواهد شد که دیگر نمی توان توصیفی از شخصیت سالم بدست داد. آنان بیشتر به ویژگی هاي مثبتی مانند فردیت، آفرینندگی، شکوفایی، استعداد بالقوه تأکید دارند. فرایند سازگاري بوسیله یک نیاز کمبود برانگیخته می شود و تنش نامطلوبی ایجاد می کندبراي. کاهش تنش فرد باید به طریقی واکنش نشان دهد و عمل او معمولاً کوششی براي غلبه برشی ء یا موقعیت تهدید کننده است. عوامل متعددي در سازگاري شخصی و اجتماعی افراد نقش دارند که نظریه ها و دیدگاه هاي مختلف تربیتی ، روان- شناختی و جامعه شناختی بر آن ها تأکید کرده اند. ایواتا و همکاران در مروري جامع عوامل مؤثر در سازگاري را به شش دسته عمده تقسیم می کنند که هریک از آنها نیز به عوامل جزئی تر ي تقسیم شده اند این عوامل عبارند از:

الف - محرومیت هاي جسمانی ناشی از نقص عضو، تغذیه ي نادرست و بد، محرومیت از خواب و خستگی روانی فرآیندهاي عاطفی آسیب زا و آسیب هاي مغزي.

ب - عوامل روانی – اجتماعی – محیطی نظیر تغییرات سریع و مهم اجتماعی مانند بیکاري، جنگ ، بلایاي طبیعی، از هم پاشیدگی کانون خانواده ، فقر و اعتیاد.

ج - عوامل تربیتی نظیر الگوهاي نادرست خانوادگی ، فقدان رابطه ي والد- کودك، طرد کردن فرزندان ، حمایت افراطی، محرومیت هاي عاطفی، خودمختاري بیش از حد کودك ، انتظارات و خواسته هاي غیر واقع گرایانه ي والدین و کمبود ارتباط.

د - ساختار خانوادگی ناسازگار؛ در خانواده هاي بی کفایت، از هم پاشیده ، ضد اجتماعی و آسیب روانی اولیه و عدم ثبات عاطفی و روانی والدین بخصوص مادر.

ه - فشارهاي ناشی از زندگی جدید صنعتی - رقابت هاي ناسالم، تقاضاهاي شغلی، تحصیلی و پیچیدگی زندگی جدید - . و - عوامل ژنتیکی و ارثی نظیر اختلالات جسمی ، روانی و عاطفی ارثی که زمینه را براي رفتارهاي بزهکارانه و ناسازگاري اجتماعی فراهم می کنند.هرچند که براي شناسایی عوامل مرتبط با سازگاري اجتماعی تلاش هاي نظري و تجربی زیاد صورت گرفته است، اما این تلاش ها کمتر متوجه شناسایی نقش نظام باورها، ارزش ها، سنن و آداب و رسوم و نگرش هاي افراد در سازگاري شخصی و اجتماعی آنان بوده است.

همچنین این تلاش بیشتر متوجه جمعیت عمومی بوده است تا اقشار خاصی از جامعه و به ویژه دانشجویان - خدایاري فرد و همکاران، . - 1386 از طرفی در سال هاي اخیر پژوهش هاي متعددي بهررسیب رابطه دین با سلامت روان و سازش یافتگی فردي پرداخته اند و غالباً یر ارتباط مثبت دین با سارش یافتگی و سلامت روانی صحه گذاشته اند : بالتر - - 2002 در بررسی ارتباط بین نگرش دینی ، سازش یافتگی با محیط دانشگاه و خودپنداشت ، نشان داد که نگرش دینی با خودپنداشت رابطه مثبت دارد و به همسازي بیشتر دانشجویان منتهی می شود.همچنین دانشجویانی که خود را بیشتر از همه متدین می دانستند از دیگران سازش یافته تر بودند.

بررسی افشار نیاکان - 1381 - ، نشان می دهد که بین دانش آموزان دختر و پسر از لحاظ سازگاري اجتماعی و سازگاري کل تفاوت معنادار نیست ولی از نظر سازگاري عاطفی و هیجان بین آنها تفاوت معنادار است. بررسی ساندرز - 1999 - نشان داد که دختران با نمره بالا دینداري در مقابله با موقعیت هاي بحرانی بویژه در موقعیت هاي پیشرفت رفتار سازش یافته عملی و پسران رفتار سازش یافته ذهنی نشان می دهند. ربکاجی و گلورو معتقدند بین مذهبی بودن و جنس هیچگونه ارتباطی وجود ندارد، در حالیکه بین دین و متغیرهاي سازش یافتگی ارتباط مثبت معناداري مشاهده می شود. در همین راستا، تأثیر باورهاي دینی در شکل گیري مسند مهارگري دانشجویان دانشگاه هاي تهران بررسی شد.

نتایج نشان داد درحالیکه باورهاي دینی با سلامت روانی همبستگی دارند امادختران از باورهاي دینی قوي تري برخوردارند. نتایج پژوهش استوارد و جو - 1998 - و بلاویچ - - 1995 نشان می دهد که روحیه مذهبی - به عنوان یک روش مقابله - به طور چشمگیري با سلامت روان و سازگاري در ارتباط است وافرادي که خود را بیش از همه مذهبی می دانستند از دیگران سازگارتر بودند و بالاترین عملکرد تحصیلی را داشتند - سهرابیان،. - 1379

یافته هاي »شلودرمن «و» هیون - 1997 - « حاکی از آن است که روحیه مذهبی پسران در مقایسه با دختران پیش بینی کننده بهتري براي تأیید ارزش هاي اجتماع خواهانه، نگرش خوب به مدرسه، رضایت خانوادگی، عزت نفس و رضایت از زندگی بود.لووهاندل - 1995 - «، در پژوهشی بر روي 500 دانشجو که از نظر سنی بین 16 تا 47 سال قرار داشتند دریافتند که رابطه معناداري بین مذهب و زیر مقیاس هاي مختلف سازگاري وجود دارد ولی بین جنسیت و نوع دانشگاه با سازگاري رابطه معناداري وجود ندارد.

در بررسی دیگري که در مورد 131 دانشجوي دانشگاه انجام شدنقش مثبت دین بر نقابله و همسازي دانشجویان مشخص گردید - شورتز ، ورتینگتون و اورت ، . - 1994 درمورد رابطه دین و سازگاري زناشویی، شواهد موجود - حداقل 17 بررسی بین سالهاي 1938 تا - 1980، نقش تعدیل کننده مثبت اعمال دینی بر ازدواج و زندگی را برجسته کردند. ویلسون و فیلسینگر - - 1986، در پژوهشی در زمینه ارتباط چند بعدي بین نگرش دینی و همسازي زناشویی، خاطر نشان کردند که انجام مناسک دینی و به میزان کمتري باورها با ابعاد سازش یافتگی زناشویی همبستگی مثبت دارد و حتی پس از کنترل سنت گرایی زناشویی، نگرش دینی توانست دیدگاه افراد درمورد ارزشهاي ازدواج و خانواده را تعدیل کند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید