بخشی از مقاله

چکیده

هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین بهزیستی روانشناختی و سازگاری اجتماعی دانشجویان بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های پیام نور استان تهران در سال تحصیلی 1395-1396 به تعداد نامحدود بود. به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 384 نفر انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه 18 سوالی بهزیستی روانشناختی کارول ریف - 1989 - ، و پرسشنامه 60 سوالی سازگاری اجتماعی سینهاوسینگ - 1993 - بود. روایی و پایایی ابزارها مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح آمار توصیفی - فراوانی، میانگین، واریانس و انحراف معیار - و آمار استنباطی - آزمون t مستقل، آزمون کالماگوروف-اسمیرنوف، و تحلیل واریانس چندمتغیره - مانوا - - انجام شد. یافته ها نشان داد که همبستگی مثبت و معناداری بین میزان بهزیستی روانشناختی و سازگاری اجتماعی دانشجویان وجود دارد.

مقدمه

سازگاری اجتماعی و سلامت روانیمی تواند شاخه ای از علوم انسانی و علمی نسبتاً جوان است که بعد از پیدایی و رشد سازگاری عمومی و جامعه شناسی به عنوان دانشی نو مطرح شده و این سازگاری اجتماعی از راه رسیده و نو پا می تواند دیواری سخت از سازگاری و جامعه شناسی باشد که به مطالعه فرد - رفتارها و نگرشها ، باورها ، - … در محیط اجتماعی می پردازد زیرا افراد به خاطر وابستگی هاشان به جامعه و پیوندهایشان با گروه های مختلف اجتماعی که دارد از آنها متاثر می شود و بر آنها اثر نیز می گذارد از این رو سازگاری اجتماعی می تواند در جنبه های گوناگون زندگی اجتماعی مورد استفاده گیرد.

سازگاری اجتماعی ما را به شکل خاصی از آگاهی مجهز می کند تا از تبیین های شخصی درباره رفتار دیگران پرهیز کنیم و نیز چگونه نگریستن به عواملی را که رفتارهایمان را شکل می دهد یاد می دهد و به ما کمک کند تا نیروهای روانی - اجتماعی را که با آنها روبرویم به ویژه آنهایی را که به ما فشار وارد می کنند باز شناسیم و ما را بر می انگیزد تا به یاری جامعه ای بیمناک و هراسناک از افزایش ناسازگاری و نابهنجاری برخیزیم و چگونگی رویارویی با آنها را دریابیم - منصور، . - 1380 در سالهای اخیر، گروهی از پژوهشگران حوزه سلامت روانی ملهم از روان شناسی مثبت نگر، رویکرد نظری و پژوهشی متفاوتی برای تبیین و مطالعه این مفهوم برگزیده اند.

آنان سلامت روانی را معادل کارکرد مثبت روانشناختی، تلقی و آن را در قالب اصطلاح "بهزیستی روانشناختی "مفهوم سازی کرده اند. این گروه نداشتن بیماری را برای احساس سلامت کافی نمی دانند، بلکه معتقدند که داشتن احساس رضایت از زندگی، پیشرفت بسنده، تعامل کارآمد و مؤثر با جهان، انرژی و خلق مثبت پیوند و رابطه مطلوب با جمع و اجتماع و پیشرفت مثبت، از مشخصه های فرد سالم است. امروزه دیدگاه جدیدی درعلوم وابسته به سلامت بطور اعم و در روانشناسی بطور اخص در حال شکل گیری و گسترش است.

در این دیدگاه و رویکرد علمی تمرکز بر روی سلامتی و بهزیستی از جبنه مثبت و نیز توضیح و تبیین ماهیت روانشناختی بهزیستی است - ریف و سینگر، 1998، آنتونوفسکی، 1987، استرامپفر1، . - 1990 بهزیستی روانشناختی مستلزم درک چالشهای وجودی زندگی است. رویکرد بهزیستی روانشناختی رشد و تحول مشاهده شده در برابر چالشهای وجودی زندگی را بررسی می کند و به شدت بر توسعه انسانی تاکید دارد به عنوان مثال دنبال نمودن اهداف معنادار، تحول و پیشرفت به عنوان یک فرد و برقراری روابط کیفی با دیگران. جمع گسترده ای از ادبیات تحقیقی در دهه 1950 و 1960 میلادی به تجزیه و تحلیل چالشهای و مشکلات اساسی زندگی پرداخته است - ریف2 وکیس3، . - 2002 نظریه پردازان »گستره ی زندگی4«نظیر اریکسون - 1959 - و نوگارتن - 1973 - 5 التزامهای دوره های مختلف سنی و راه هایی را که فرد بطور موفقیت آمیزی می تواند بر آنها غلبه کند را تبیین کرده اند.

روانشناسان علاقمند به رشد و پیشرفت کامل انسان سازه هایی از قبیل خودشکوفایی - ابراهام مزلو، - 1968 کمال رشد - گوردون آلپورت، - 1968 و تفرد - کارل یونگ، - 1932 را پیشنهاد و ارائه کرده اند. احساس بهزیستی هم دارای مولفه های عاطفی و هم مولفه های شناختی است. افراد با احساس بهزیستی بالا به طور عمده ای هیجانات مثبت را تجربه می کنند و از حوادث و وقایع پیرامون خود ارزیابی مثبتی دارند، در حالی که افراد با احساس بهزیستی پایین حوادث و موقعیت زندگی شان را نامطلوب ارزیابی می کنند و بیشتر هیجانات منفی نظیر اضطراب، افسردگی و خشم را تجربه می کنند - مایرز2 و دینر3، . - 1995 یکی از مهم ترین مدلهایی که بهزیستی روانشناختی را مفهوم سازی و عملیاتی کرده، مدل ریف و همکاران است.

ریف بهزیستی روانشناختی را تلاش فرد برای تحقق تواناییهای بالقوه واقعی خود می داند. این مدل از طریق ادغام نظریه های مختلف رشد فردی عملکرد سازگارانه شکل گرفته و گسترش یافته است بهزیستی روانشناختی در مدل ریف و همکاران از شش مؤلفه تشکیل شده است: مؤلفه پذیرش خود به معنی داشتن نگرش مثبت به خود و زندگی گذشته خویش است. اگر فرد در ارزشیابی، استعدادها توانایی ها و فعالیت های خود در کل احساس رضایت کند و در رجوع به گذشته خود احساس خشنودی کند، کارکرد روانی مطلوبی خواهد داشت. همه انسان ها تلاش می کنند علی رغم محدودیت هایی که در خود سراغ دارند، نگرش مثبتی به خویشتن داشته باشند، این نگرش پذیرش خود است مؤلفه خودمختاری به احساس استقلال، خودکفایی و آزادی از هنجارها اطلاق می شود.

فردی که بتواند بر اساس افکار، احساسات و باورهای شخصی خود تصمیم بگیرد، دارای ویژگی خودمختاری است. در حقیقت، توانایی فرد برای مقابله با فشارهای اجتماعی، به این مؤلفه، مربوط می شود داشتن ارتباط مثبت با دیگران، دیگر مؤلفه این مدل، به معنی داشتن رابطه باکیفیت و ارضاکننده با دیگران است. افراد با این ویژگیعمدتاً انسانهایی مطبوع، نوع دوست و توانا در دوست داشتن دیگران هستند و می کوشند رابطه ای گرم بر اساس، اعتماد متقابل با دیگران، ایجاد کنند مؤلفه هدفمندی در زندگی، به مفهوم دارا بودن اهداف درازمدت و کوتاه مدت در زندگی و معنادار شمردن آن است. فرد هدفمند نسبت به فعالیت ها و رویدادهای زندگی علاقه نشان می دهد و به شکل مؤثر با آنها، درگیر می شود.

یافتن معنی برای تلاش ها و چالشهای زندگی در قالب این مؤلفه قرار می گیرد. تسلط بر محیط مؤلفه دیگر این مدل به معنی توانایی فرد برای مدیریت زندگی و مقتضیات آن است. لذا فردی که احساس تسلط بر محیط داشته باشد، می تواند ابعاد مختلف محیط و شرایط آن را تا حد امکان دستکاری کند، تغییر دهد و بهبود بخشد مؤلفه رشد شخصی به گشودگی نسبت به تجربیات جدید و داشتن رشد شخصی پیوسته باز می شود. فردی با این ویژگی همواره درصدد بهبود زندگی شخصی خویش و از طریق یادگیری و تجربه است.

انسان هیچ گاه تنها و دور از دیگران زندگی نکرده است بلکه زندگی او حاصل روابط و پیوندهایش با دیگران است اگر قرار باشد به شناختی از او دست یابیم باید در این چارچوب وی را بشناسیم به این صورت که نوجوان با توسل به خود و اتکا به افکار منطقی و باورهای مثبت بتوانند به سازگاری اجتماعی برسد و امید است با پژوهشهایی که انجام می گیرد بتوان به سازگاری اجتماعی و نوع روابط جوانان و نوجوانان با محیط اطرافشان کمک کرد و انجام این پژوهش می تواند در جوامع آموزشی و تحصیلی مخصوصاً در دبیرستان ها نقش بسزایی داشته باشد و امید است بتوان راه حل هایی جهت ایجاد سلامت روح و روان و تعامل اجتماعی بین افراد را با ارائه این پژوهش ها بدست آورد.

یکی از مفاهیم اصلی مدل سلامت بهزیستی است. مدل سلامت سه نوع بهزیستی هیجانی، بهزیستی روانشناختی و بهزیستی اجتماعی را با هم ترکیب کرده و مفهوم جامع و کامل از بهزیستی را هم که جنبه عاطفی - بهزیستی هیجانی - و هم جنبه کاربردی - بهزیستی روانشناختی و اجتماعی - سلامت روانی را در بر می گیرد به وجود آورده اند. سلامت روانی دارای 13 نشانه است که 2 نشانه مرتبط با بهزیستی هیجانی 5 نشانه مرتبط با بهزیستی اجتماعی و 6 نشانه مرتبط با بهزیستی روانشناختی است.

بهزیستی روانشناختی به معنای قابلیت یافتن تمام استعدادهای فرد است. و دارای مولفه های -1 خودمختاری - احساس شایستگی و توانایی در مدیریت محیط پیرامون فرد و - 2 - ... رشد شخصی - داشتن رشد مداوم و -3 - ... روابط مثبت با دیگران - داشتن روابط گرم و -4 - ... هدفمندی در زندگی - داشتن هدف در زندگی - -5پذیرش خود - داشتن نگرش مثبت نسبت به خود و ... - -6 تسلط بر محیط - توانایی انتخاب و ایجاد محیطی مناسب و... - می باشد.

همچنین والدینی که دارایی عزت نفس بالایی می باشند سلامت روانی بهتر بهزیستی روانشناختی بهتری نسبت به والدینی دارند که دارای عزت نفس پایین می باشد. با توجه به مطالب گفته شده لزوم انجام چنین تحقیقی بر روی دانشجویان ضروری به نظر می رسد و خصوصاً در آینده نیز می توان از نتایج این تحقیق نیز در مراکز مشاوره، آموزشگاه های استثنایی و مدارس عادی، سازمان بهزیستی، کلینیک های سلامت روان جهت خدمت رسانی استفاده کرد.

فرضیه های پژوهش فرضیه اصلی:

بین بهزیستی روانشناختی و سازگاری اجتماعی دانشجویان دانشگاه پیام نور رابطه وجود دارد.

فرضیه های فرعی

-1بین مولفه های بهزیستی روانشناختی و سازگاری اجتماعی دانشجویان دانشگاه پیام نور رابطه وجود دارد.

-2بین مولفه های بهزیستی روانشناختی و سازگاری اجتماعی دانشجویان بر اساس سن تفاوت وجود دارد.

-3بین سازگاری اجتماعی دانشجویان دانشگاه پیام نور براساس جنس تفاوت وجود دارد.

-4بین بهزیستی روانشناختی دانشجویان دانشگاه پیام نور براساس جنس تفاوت وجود دارد.

روش پژوهش

هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین بهزیستی روانشناختی و سازگاری اجتماعی دانشجویان بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های پیام نور استان تهران در سال تحصیلی 1395-1396 به تعداد نامحدود بود. به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 384 نفر انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه 18 سوالی بهزیستی روانشناختی کارول ریف - 1989 - که دارای 6 مولفه استقلال، تسلط بر محیط، رشد شخصی، ارتباط با دیگران، هدف مندی در زندگی، پذیرش خود بود و دومین پرسشنامه، ، پرسشنامه 60 سوالی سازگاری اجتماعی سینهاوسینگ - 1993 - شامل 3 مولفه سازگاری عاطفی، اجتماعی و آموزشی بود. روایی و پایایی ابزارها مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح آمار توصیفی - فراوانی، میانگین، واریانس و انحراف معیار - و آمار استنباطی - آزمون t مستقل، آزمون کالماگوروف-اسمیرنوف، و تحلیل واریانس چندمتغیره - مانوا - - انجام شد.

یافته ها

در این قسمت یافته ها با توجه به فرضیه های پژوهش در جداول 1 تا 11 ارائه شده است. در ابتدا فرض نرمال بودن توزیع جامعه آماری بوسیله آزمون کالماگوروف - اسمیرنوف در جداول 1 تا 2 مورد بررسی قرار گرفته است. طبق نتایج حاصله، باتوجه به اینکه مقدارآزمون کالماگوروف-اسمیرنوف در پرسشنامه بهزیستی روانشناختی بین +1/96 و -1/96 قرار دارد، و در هیچکدام از متغیرها آماره کالماگوروف-اسمیرنوف معنادار نبوده بنابراین، با ضریب 0/95اطمینان می توان فرض نرمال بودن توزیع جامعه را پذیرفت.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید