بخشی از مقاله
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش فرهنگی با صلاحیت چندفرهنگی مشاوران مدارس انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را مشاوران زن و مرد مدارس استان گیلان و اردبیل تشکیل میدادند که از میان آنها 302 مشاور 157 - زن و 145 مرد - با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه هوش فرهنگی - CIQ - و پرسشنامه صلاحیت چندفرهنگی روانشناسی مدرسه - MSPCI - استفاده شد.
دادههای این پژوهش با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها نشان داد بین هوش فرهنگی و صلاحیت چندفرهنگی مشاوران مدارس رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون آشکار کرد که متغیر هوش فرهنگی 61 درصد از واریانس صلاحیت چندفرهنگی مشاوران مدارس را تبیین میکند. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که هوش فرهنگی از متغیرهای مهم و مرتبط با صلاحیت چندفرهنگی در مشاوران مدارس میباشد.
مقدمه
از آنجایی که بسیاری از سازمانهای قرن بیست و یکم چندفرهنگی هستند، میتوان انواع کارکنان با فرهنگهای متفاوت را مشاهده نمود. این واقعیت سبب پویایی فراوان روابط در محیطهای چندفرهنگی شده است، به نحوی که تفاوت در زبان، قومیت، ارزشها، هنجارها و در یک بیان فرهنگهای متفاوت میتواند به عنوان منابع تعارض ظهور کند و در صورت نبود درک صحیح، توسعه منابع کاری مناسب را با مشکل مواجه کند - تریاندیس و هریٌ، . - 2006 آموزش و پرورش به عنوان سازمانی بسیار وسیع و برخوردار از طیف بسیار وسیعی از کارکنان از جمله مشاوران، از این قاعده مستثنی نیست و عدم شناخت فرهنگی، میتواند از طرق مختلف موجبات کاهش اثر بخشی فعالیتهای کاری را فراهم نماید.
اساساً واژه فرهنگ، شیوهای برای تشریح چرایی و چگونگی انجام کارهای مردم است و شامل قوانین و منطق موجود در پس روش زندگی در یک محیط خاص است - لیورمورٍ؛ ترجمه علائی،. - 1390 در یک جامعه چندفرهنگی ضروری است که مشاوران خود را مجهز به ذرهبینی به نام مشاوره چندفرهنگی کنند تا نحوه دیدن، ارزیابی، طبقهبندی و بررسی افراد دیگر را به بهترین نحو ممکن انجام دهند و صلاحیت لازم در این زمینه را کسب کنند.
صلاحیت مشاورهی چندفرهنگی انبوهی از عوامل فردی است که مشاور را قادر میسازد تا از نگرشها و ارزشهای فرهنگهای مختلف آگاه گردد، و در عین حال برای مراجعان نیز مشخص میشود که دیدگاه شخصی آنان نیز شناخته شده و محترم است - تادلاکَ، . - 2009 به گفته سو، آردوندو و مک دیویسُ - 1992 - ، سه مؤلفه اصلی در حوزه صلاحیتهای مشاوره چندفرهنگی عبارتند از: آگاهی، دانش و مهارت - به نقل از پنِ، . - 2010 مورنوّ - 2003 - سه مؤلفه دانش و مهارتهای مراجع محوری ْ، مهارتهای غیرمرسوم و زبان دومَ، آگاهی و مهارتهای درونگریُ را برای صلاحیت چندفرهنگی شناسایی کرد.
دانش و مهارتهای مراجع محوری شناسایی ویژگیهای فرهنگی مراجع و آگاهی از چگونگی تاثیر آن بر روند کاری روانشناس مدرسه در کار با گروههای چندفرهنگی را شامل میشود. مهارتهای غیرمرسوم و زبان دوم دانش و مهارت روانشناس مدرسه را در یادگیری زبان دوم و بررسی روشهای غیرمرسوم - تسلط به زبان دوم، مهارتهای غیرکلامی، استفاده از مترجم و غیره - منعکس میکند. آگاهی و مهارتهای درونگری، آگاهی روانشناسان مدارس را از ارزشها، تعصبات، فرضیات، روابطشان و چگونگی مداخله این عوامل در ارائه خدمات مشاورهای به گروههای چندفرهنگی آشکار میکند.
در شرایط کاری کنونی که تنوع جهانیسازی به صورت فزایندهای رشد کرده است باعث دشواریهای ادراکی شده که سبب به وجود آمدن مفهوم جدیدی به نام هوش فرهنگی شده است. این هوش قابلیت مهمی برای مدیران و سازمانها محسوب میشود - عباسعلیزاده، - 1387 روانشناسان، تعاریف و طبقهبندیهای مختلفی از هوش به دست داده و بر آن اساس به تهیه ابزارهایی پرداختهاند که مدعی سنجش این کیفیت ذهنی هستند. بهطور کلی هوش عبارت است از ظرفیت فرد برای تفکر، استدلال و حل مسأله به طور مولد و سازنده - قلی پور، . - 1386 مفهوم هوشفرهنگی برای نخستین بار توسط ایرلی و انگٌ از محققان مدرسه کسب و کار لندن مطرح شد.
این دو، هوش فرهنگی را قابلیت یادگیری الگوهای جدید در تعاملات فرهنگی و ارائه پاسخهای رفتاری صحیح به این الگوها تعریف کردهاند - ایرلی و انگ، . - 2003 چندی بعد کنسرسیومی از اساتید آمریکا و انگلستان و آسیا، هوش فرهنگی را ارزیابی نظاممند ظرفیت فرد برای رویارویی با افرادی از فرهنگهای متفاوت تعریف کردهاند - بنتون و لینچٍ، . - 2009 انگ، ونداین وکُهَ در سال 2006 میلادی، هوش فرهنگی را شامل چهار مؤلفه تعریف کردند.
هوش فراشناختی که بر فرآیندهای شناختی سطح بالاتر تمرکز دارد، هوش شناختی نشاندهنده دانش نسبت به هنجارها، رسوم و سنتها در فرهنگهای مختلف است که شامل دانش اقتصادی، حقوقی - قانونی - و سیستمهای اجتماعی فرهنگها و خردهفرهنگهای مختلف و دانش و آگاهی از چهارچوب اصلی ارزشهای فرهنگی میشود. هوش فرهنگی انگیزشی نشاندهنده اهمیت و سمت و سوی انرژی و تواناییهایی است که در جهت یادگیری و عملکرد در موقعیتها و شرایط میانفرهنگی سوق داده میشود. این نوع هوش فرهنگیعمدتاً به عنوان شکل خاصی از خوداثربخشی یا باور به مفید بودن خود و انگیزه درونی در موقعیتهای میانفرهنگی معرفی میگردد و بالاخره هوش فرهنگی رفتاری، توانایی بروز دادن اعمال و اقدامات مناسب کلامی و غیرکلامی، مخصوصاً هنگام تعامل با افرادی از فرهنگهای مختلف است.
هولکومب- مک کوی و چریلُ - 2005 - در تحقیقی به بررسی صلاحیت چندفرهنگی مشاوران مدارس پرداختند. نتایج نشان داد که مشاوران مدارس تا حد زیادی خود را با صلاحیت در همه حوزهها - برای مثال دانش چندفرهنگی، اصطلاحات فنی و آگاهی چندفرهنگی - میدانستند. هولکومب- مک کوی و چریل اضافه میکنند که مهم است بدانیم که آموزش چندفرهنگی به طور معناداری بر آگاهی و عملکرد واقعی مشاوران مدارس تأثیر میگذارد. در تحقیقی که توسط کاننونِ - 2010 - ، به عنوان بررسی رابطه بین صلاحیت مشاوران مدارس و سندرم خستگی مفرط در یونان انجام شد، یافتهها نشان داد که بدبینی و خستگی هیجانی به صورت معکوس به اجرای مؤثر صلاحیتهای مشاورهای مرتبط است و کارایی متخصصان ارتباط مستقیم به آموزش این صلاحیتها در تمام حوزهها دارد.