بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش معنوی با گرایش به مصرف مواد در دانشجویان انجام شد. جامعه آماری پژوهش تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت در سال تحصیلی 1396-1395 بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای ، 361 دانشجو با توجه به حجم جامعه - 8000 - و بر اساس جدول مورگان و کرجسی انتخاب شد. روش پژوهش از نوع همبستگی است.

ابزار مورد استفاده در این تحقیق عبارتند از پرسشنامه هوش معنوی و پرسشنامه گرایش به مواد مخدر. نتایج به دست آمده از آزمون ضریب همبستگی و رگرسیون چند متغیره نشان داد که بین هوش معنوی و گرایش به مصرف مواد رابطه منفی معناداری وجود دارد - p<0/01 - ؛ زندگی معنوی با اتکا به هسته درونی با= 0/411 بیشترین سهم در پیش بینی متغیر ملاک - گرایش به مصرف مواد - را دارا بود.

مقدمه

سوء مصرف مواد یکی از مهمترین مشکلات عصر حاضر است. که گسترده جهانی پیدا کرده است. مشکلی که میلیون ها زندگی را ویران و سرمایه های کلان ملی را صرف هزینه مبارزه، درمان و صدمات ناشی از آن می نماید. روزانه تعداد زیادی بر شمار مبتلایان این مصیبت افزوده گشته و بر این اساس عوارض آنکه شامل اختلالات جسمی، روانی، خانوادگی، فرهنگی، اقتصادی- اجتماعی می باشد؛ باعث از بین رفتن مرزهای فرهنگی جامعه و به خطر افتادن سلامت روانی و اقتصادی بشر می گردد.

کشور ما به دلایل متعدد فرهنگی از قبیل باورهای غلط و سنتی مردم و یا موقعیت جغرافیایی و همجواری با دو کشور بزرگ تولید کننده دارای شرایطکاملاً بحرانی و حساس می باشد و مبتلایان به اعتیاد همه روزه باعث ایجاد خسارت سنگین اقتصادی و فرهنگی به جامعه می گردند - مناجاتی و فرنام و محمدی، . - 1382 از نگاه سطحی، سوء مصرف مواد و وابستگی به مواد، در نتیجه مصرف ماده ای خاص با الگوی سوء مصرف حاصل میشود؛ اما با اینگونه ساده انگاری نمیتوان این سؤال را پاسخ داد که چرا عدهای خاص گرایش به سوء مصرف مواد دارند - سادوک و سادوک1،2007، به نقل از رضاعی،. - 1387 در واقع، بسیاری از افراد گرایش به مصرف مواد را در سنین نوجوانی و با اعتیاد به نیکوتین آغاز می کنند.

کشیدن سیگار در نوجوانی می تواند علامتی از سبک زندگی منحرف مانند مصرف مواد غیر مجاز، الکل، بیماریهای روانی و روابط جنسی نامشروع باشد - تریپاتی و کومار2 ، . - 2001 در بررسی سبب شناسی و سوءمصرف مواد و عود رفتارهای اجباری، محققان و نظریه پردازان مختلف، نقص در تنظیم هیجان، تحمل پایین ناراحتی، اجتناب هیجانی، رفتار بدون تفکر و عادتی، نشخوار فکری، سوگیری نسبت به نشانه های مواد، خودکارآمدی پایین، نقص مهارتهای مقابله ای و خلاء معنوی را عنوان نموده اند.

امروزه نه تنها در حوزه درمان اعتیاد، بلکه در درمان بسیاری از مشکلات روانشناختی و جسمی، همه روزه به شمار افرادی که باور دارند معنویت راه درمان روان رنجوری ها و درماندگی های روحی آنها می باشد، همچنین متخصصینی که برای درمان بیماریهای روانی و بهداشت روان بر باورها و رفتارهای معنوی متمرکز می شوند افزوده می شود - شجاعیان و زمانی فرد،. - 1381 بنابراین یکی از عوامل موثر در گرایش به مواد افراد می تواند معنویت، از جمله میزان هوش معنوی این افراد باشد.

هوش معنوی بیانگر مجموعه ای از توانایی ها، ظرفیت های منابع معنوی می باشد که کاربست آنها در زندگی روزانه می تواند موجب افزایش انطباق پذیری فرد شود. در تعریف از هوش معنوی، به ویژه بر نقش آن در حل مسائل وجودی و یافتن معنا و هدف در اعمال و رویدادهای زندگی روزمره می توان تأکید کرد - کینگ، 2008؛ به نقل از حسین دخت و همکاران،. - 1392 آخرین لایه هوش معنوی است که هدایت و معرفت درونی، حفظ تعادل فکری، آرامش درونی و بیرونی و عملکرد همراه با بصیرت، ملایمت و مهربانی را شامل می شود - ویگلز ورث،2004؛به نقل از رقیبی و قره چاقی ،. - 1392 کینگ معتقد است که هوش معنوی ظرفیت و توانایی منحصر به فردی را در شخص ایجاد می کند تا معنا را در زندگی درک کند و به موقعیت های معنوی بالاتر راه یابد.

هوش معنوی نوعی ازهوش است که با استفاده از آن افراد قادر می شوند تا فعالیت ها و زندگی خود را در مسیری عمیق تر، غنی تر معنادارتر هدایت کنند. عاملی که باعث گردیده است تا سازه معنویت در ترکیب با هوش مفهوم سازی شود. و شامل حس معنا و داشتن رسالت در زندگی، حس تقدس در زندگی، درک متعالی ارزش ماده و معتقد است منجر به بهتر شدن دنیا می شود - امرام،. - 2009 ویژگیهایی که لازمه هوش معنوی هستندحتمالاً در کنار تواناییها و فعالیتهای دیگری قرار دارند که عبارتند از: دعا کردن، تعمق، رویاها و تحلیل رویاها، باورها و ارزشهای دینی و معنوی، شناخت و مهارت در فهم و تفسیر مفاهیم مقدس و توانایی داشتن حالات فراروندگی بهعنوان مثال؛ بعضی از حقایق قدیمی همانند آزار نرساندن در تقویت هوش معنوی مطرح میباشد.

همچنین مسائل معنوی ممکن است شامل مواردی از قبیل تفکر در مورد سؤالات وجودی مانند وجود زندگی پس از مرگ، جستجوی معنا در زندگی، علاقمندی به و بهعبارت دیگر تعمق مؤثر، رشد حس هدفمندی زندگی، رشد رابطه با خود،هماهنگی یا قدرت برتر و نقش آن در زندگی خود باشد - ناسل3، . - 2004 به اعتقاد کینگ4 راهبردهای مقابله ای و تکنیک های حل مشکل با استفاده از معنویت در واقع کاربردهای سازگارانه هوش معنوی می باشند.

او پیشنهاد می کند که این ارتباط غیرمستقیم است و    هوش معنوی به عتوان یک میانجی در این ارتباطات نقش دارد. به احتمال بیشتر همبستگی معنادارتری میان سطوح هوش معنوی و سازگاری وجود دارد - کینگ، . - 2008 در پژوهش معلمی، رقیبی، سالاری درگی - 1390 - نشان داده شد که بین نمره های هوش معنوی معتادان و غیر معتادان تفاوت معناداری وجود دارد به طوری که معتادان به مواد مخدر از هوش معنوی پایین تری نسبت به گروه عادی برخوردار بودند. کوئینیگ - 2007 - 5 در تحقیقی نشان داده است که افرادی که اعتقادات مذهبی قویتری دارند، سازگاری بهتری با موقعیتهای استرس دارند.

هنگام بیماری سریعتر از افراد غیرمذهبی بهبود پیدا می کنند، میزان پایین تری از هیجانات منفی و افسردگی را تجربه می کنند، از عملکرد تحصیلی بالاتری برخوردارند، اضطراب کمتری دارند و    از حمایت اجتماعی بالاتری برخوردارند. سوء مصرف مواد مخدر و اعتیاد یکی از مشکلات عمده کشورهای در حال توسعه است. از آنجایی که این کشورها دارای جمعیت جوان هستند، بالطبع بیشتر در معرض خطر واقع می شوند. جوانان بعنوان عمده ترین و مستعد ترین گروه در معرض خطر بیشتری قرار دارند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید