بخشی از مقاله
چکیده
در تعریف سنتی، هوش به عنوان توانایی سازش با محیط در نظر گرفته شده است..بنا براین باتوجه به درهم تنیدگی شناخت و هیجان ، اهمیت هیجان در رفتار سازش یافته تأیید می شود.لذا هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی با سلامت روان می باشد. در این مطالعه همبستگی 425 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستانی لز دبیر ستان های شهرسبزوار در سال تحصیلی 91-92 انتخاب و با استفاده از پرسش نامه های » سلامت عمومی « و » هوش هیجانی « مورد بررسی قرار گرفتند.
در این پژوهش از روش آماری تحلیل رگرسیون ساده و چندگانه با روش گام به گام استفاده شدهوش هیجانی پیش بینی کننده خوبی برای سلامت بود. تغییرات سلامت از طریق هوش هیجانی و مؤلفه های آن قابل پیش بینی است.. مؤلفه خود کنترلی بالاترین پیش بینی کننده تغییرات سلامت وبعد از آن خودآگاهی قرار دارد.هوش هیجانی توانسته است حدودا%40 تغییرات سلامت عمومی راتبیین کند.با استفاده از نتایج تحقیق پیشنهاد می شود که برنامه های آموزش مهارت های هیجانی، برای ارتقای سلامت طرح ریزی شود و در این برنامه ها تأکید بیشتر بر آموزش خودکنترلی و خودآگاهی باشد.
مقدمه
مفهوم هوش از جمله مفاهیم مشکلی است که ارائه تعریف جامع از آن به راحتی امکان پذیر نیست. علت چنین مسئله ای را باید در اختلاف نظر محققان و نظریه پردازان در پذیرش یک تعریف مشخص جستجو کرد. در تعریف سنتی، هوش به عنوان توانایی سازش با محیط در نظر گرفته شده است. وکسلر - 1940 - هوش را آن توانایی عمومی توصیف کرده است که همیشه نمی توان آن را از عواطف و هیجان ها جدا کرد. پیاژه - 1952 - نیز به درهم تنیدگی شناخت و عواطف تأکید کرده است.
با این توصیف اهمیت هیجان در رفتار سازش یافته به طور غیر مستقیم تأیید می شود. هیجان ها منبع مهمی از اطلاعات، برای فرد هستند و پردازش چنین اطلاعاتی ، پیامدهای مهمی در زمینه کنش وری سازمان یافته در بردارد. - سالووی و همکاران، . - 1995نظریه پردازان در تفسیرهای اخیر از هوش، بر نقش هیجان ها صحه گذاشته و در تعاریف جدید، مفهوم هیجان را وارد کرده اند. سالووی و مایر - 1990 - مفهوم جدید » هوش هیجانی « را معرفی نموده و آن را بدین صورت تعریف کرده اند: توانایی شناسایی هیجان های خود و دیگران، تمایز بین آنها و استفاده از این اطلاعات برای هدایت تفکر و اعمال فرد. به این ترتیب هیجان که سال ها ارزش محوری خود را از دست داده و در سلامت انسان هیچ جایی برای آن در نظر گرفته نمی شد، دوباره طی یک سلسله تغییر و تحولات نظریه ها به عنوان عنصر اساسی علت شناسی رفتار انسان و از جمله موفقیت ها و شکست ها، که سال ها به هوش عقلانی نسبت داده می شد مطرح گشت.
کاربرد هیجان ها در تعلیم و تربیت و برنامه های یادگیری اجتماعی نیز امری اجتناب ناپذیر است زیرا در قرن حاضر علاوه بر رشد شناختی و پیشرفت تحصیلی، می بایست به رشد هیجانی دانش آموزان و دانشجویان توجه کرده و آنها را برای همکاری و مشارکت در کار، تصمیم گیری های مسئولانه، مقاومت در برابر فشار گروه همسالان و نفوذ ارتباط جمعی آماده نمود. در درمانگری نیز که هدف عمده آن ایجاد سلامت روانی است، تجارت هیجانی جایگاه ویژه دارد - شور ، . - 1994 هدف اساسی دانشمندان در حیطه های پزشکی و روان شناسی به حداکثر رساندن احساس سلامت در افراد است در این راستا ساراسن و ساراسن - - 1381 نشان داده اند که سلامتی یک ادراک شخصی است که تحت تأثیر عوامل جسمانی، روان شناختی و اقتصادی تغییر می پذیرد.
پس هیجان به عنوان یک عامل روان شناختی در ادراک سلامتی نقش مؤثری دارد، چرا که امروزه این امر مورد توجه قرار گرفته است که تنظیم عواطف و طرح یابی زیست شناختیکاملاً به هم وابسته هستند. نظریه هوش هیجانی دیدگاه جدیدی درباره پیش بینی عوامل مؤثر بر موفقیت و همچنین پیشگیری اولیه از اختلالات روانی فراهم می کند. به طوری که تحقیقات انجام شده در مورد افسردگی، اختلالات خوردن، بزهکاری و پرخاشگری در نوجوانان نشان دهنده نقش مهم هوش هیجانی در درمان این اختلالات است - گلمن، . - 1995
و در زمینه سلامت یافته هایی وجود دارد که به طور تلویحی بر رابطه بین هوش هیجانی یا بعضی از مؤلفه های آن با سلامت روانی تأکید می ورزد. به عنوان مثال در خصوص نقش هوش هیجانی در تعدیل استرس و ارتقای سلامت روان شواهدی وجود دارد که پیشنهاد می کند، برخی مؤلفه های هوش هیجانی افراد را از استرس مصون داشته و منجر به سازگاری بهتر می شود. برای مثال کنترل هیجان با گرایش به حفظ خلق مثبت ارتباط دارد و منجر به پیشگیری از حالات افسردگی می شود - سیاروچی و همکاران، . - 2002
مطالعات سالووی و همکاران - 1995 - با مقیاس رگه فراخلقی نشان داد که بین هوش هیجانی ادراک شده و عملکردهای روانی ارتباط معناداری وجود دارد و هوش هیجانی بالا با افسردگی و اضطراب اجتماعی پایین، همدلی و رضایت بین شخصی بالا و سبک های مقابله ای سازش یافته مرتبط است. توجه هیجانی بالا با سطح کورتیزول و فشار خون پایین همراه است. که این امر در سلامت جسمانی اهمیت دارد، توجه هیجانی بالا، با خودآگاهی شخصی و جمعی و همدلی نیز مرتبط است.