بخشی از مقاله

چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک مدیریت کلاس با یادگیری خود تنظیمی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر هنرستان های ناحیه یک کرمان بوده است. بدین منظور پژوهش حاضر، از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش تحقیقی توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه هنرآموزان زن و دانشآموزان دختر هنرستانهای ناحیه یک شهر کرمان میباشند. برای تعیین حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد هنرآموزان - 79 - و تعداد دانشاموزان - 127 - نفر برآورد شد. جهت جمع آوری دادههای مورد نیاز از دو پرسشنامه سبک مدیریت کلاس ولفگانگ و گلیکمن - 1986 - که توسط عالی و امین یزدی - 1387 - به فارسی برگردانده شده است و یادگیری خودتنظیمی که توسط پنتریج و دی گروت، - 1990 - استفاده شد و برای سنجش پیشرفت تحصیلی دانشآموزان از معدل دانشآموزان استفاده گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و با استفاده از نرمافزار spss صورت گرفته است. یافتهها نشان داد که بین سبکهای مدیریت کلاس با یادگیری خودتنظیمی و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. همچنین بین سبک مدیریت تعاملگرا با یادگیری خودتنظیمی و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. و بین سبک مدیریت مداخلهگرا با یادگیری خودتنظیمی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر رابطه معکوس و معناداری وجود دارد.

واژگان کلیدی: مدیریت کلاس، یادگیری خودتنظیمی، پیشرفت تحصیلی

مقدمه

شاید بتوان گفت بزرگترین هدف نظام آموزشی و در رأس آن آموزش مدارس هر کشور، تربیت افرادی تواناست؛ افرادی که به درستی تواناییهای خود را بشناسند و درک درستی از آنها داشته باشند و تواناییها و قابلیتهای خود را باور کنند و نگاه مثبت به آنها داشته باشند. چنین افرادی بدون شک در برابر مسائل، راهحلهای منطقی را به کار خواهند گرفت و اهداف واقع بینانهتری را انتخاب خواهند کرد و به هنگام برخورد با مشکلات، پایداری و استقامت بیشتری از خود نشان میدهند و به جای رویگردانی از مشکل به استقبال آن رفته و احساس آرامش میکنند - قربانی، . - 1391نیروی انسانی تحصیل کرده مهمترین سرمایه هر ملتی محسوب میشوند که توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی هر جامعهای به نیروی انسانی متخصص آن بستگی دارد.

با توجه به اینکه ما در عصر پیشرفت سریع علم و تکنولوژی به سر می-بریم و افراد برای سازگاری با این شرایط و ادامه زندگی نیازمند افزودن بر دانش خود از طریق یادگیری هستند؛ بنابراین توجه به عوامل مؤثر بر عملکرد دانشآموزان، از جمله سبک مدیریت کلاس که زمینه ساز تحقق یادگیری مطلوب میشود ومتعاقباً بر یادگیری خود تنظیمی نیز تأثیر میگذارد، ضرورت دارد. به طور کلی مدیریت کلاس درس عبارت است از رهبری دانشآموزان از طریق طراحی و سازماندهی منابع، فعالیتها و محیط کلاس، نظارت بر پیشرفت امور و پیشبینی مسائل بالقوه به منظور افزایش اثربخشی و کارایی عملکرد کلاس درس. در بسیاری از کلاسها معلمان سعی میکنند دستورالعملهایی را به عنوان روش مدیریت کلاس به شاگردان بدهند و انتظار دارند که شاگردان نیز از آن خواستهها و انتظارات پیروی کنند.

در برخی از کلاسها نیز میبینیم که معلم به عنوان راهنما و تسهیل کننده یادگیری عمل میکند. همچنین در بعضی از کلاسها شاهد اشتراک مساعی و همکاری جمعی معلم و شاگردان هستیم. پژوهشها نشان میدهد که در کلاسهای نوع اول - کلاسهای معلم مدار - ، شاگردان به یادگیری دانشهای موجود در کتابها دست مییابند، اما در کلاسهای نوع دوم - یعنی کلاسهایی که مبتنی بر روابط متقابل و حرمت جمعی است - ، شاگردان قادر میشوند که به ساختن دانش در ذهن خویش دست یابند - رنجبر، . - 1391از طرف دیگر، یادگیری خودتنظیمی پیامدهای ارزشمندی در فرایند یادگیری - آموزش و حتی موفقیت زندگی همراه دارد و یکی از مفاهیم مطرح در تعلیم و تربیت معاصر است، از پیامدهای خودتنظیمی این است که به افراد اعتماد به نفس میدهد.

در مطالعه ای که بر روی ویژگیهای افراد خود تنظیمگر انجام شده این نتیجه حاصل شده که افراد خودتنظیم گر افرادی هستند که به خود و تواناییهای خود برای انجام کارها - خودکارآمدی - اعتماد دارند - موسوی و جبل عاملی، - 1391 و استفاده از یادگیری خودتنظیمی موجب افزایش خودکارآمدی دانشآموزان میشود. خودتنظیمی در یادگیری از مقولههایی است که به نقش فرد در فرآیند یادگیری میپردازد. براساس نظریه سه وجهی بندورا، مبنای یادگیری خودتنظیمی، شناخت اجتماعی است. به عقیده وی، فعالیتهای یادگیری به وسیله سه عامل فرآیندهای شخصی، محیطی و رفتاری آنها تعیین میشود - لسانی، . - 1389 اهمیت این سازه در یادگیری موفقیتآمیز تحصیلی، شغلی و غیره به حدی است که صاحبنظران مختلف الگوهای متفاوتی از آن را ارائه دادهاند. از جمله استفاده بهینه از »یادگیری خودتنظیمی« است.

در این الگو »الگوی پینتریچ و دیگروت«، الگوها راهبردهای شناختی، فراشناختی، مدیریتی منابع، جهت بیشینه کردن یادگیری اطلاق شده است - آریاپوران و همکاران،. - 1392 با توجه به اینکه پژوهشهای اندکی در ایران در زمینه مدیریت کلاس انجام شده و قریب به اتفاق آنها از لحاظ نظری متکی بر سبکهای مدیریت برگرفته از تئوریهای مدیریتاند؛ تا اینکه مبتنی بر نظریههای مدیریت کلاس و روانشناسی یادگیری باشند؛ و با توجه به اینکه مفهوم سبک مدیریت کلاس و یادگیری خود تنظیمی از جمله موضوعات مهم در تعلیم و تربیت میباشند که بر روی یادگیری و پیشرفت تحصیلی تأثیر بسزایی دارند؛ و به دلیل اهمیت شناخت سبکهای مدیریت در طراحی و برنامهریزی رشد حرفهای معلمان، و از سویی به دلیل اهمیتی که یادگیری فرایندهای خود تنظیمی در ایجاد خودباوری و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان هنرستانی دارد، میتوان امید داشت که با مطالعه این مباحث بتوان زمینه پیشرفت سازمانهای آموزش و پرورش را فراهم کرد. لذا فرضیههای پژوهش به شرح زیر میباشد:

-1بین سبک مدیریت کلاس با یادگیری خودتنظیمی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر رابطه معنیداری وجود دارد.

-2بین سبکهای مدیریت - تعاملگرا و مداخلهگر - با یادگیری خودتنظیمی دانشآموزان رابطه معنیداری وجود دارد.

-3بین سبکهای مدیریت - تعاملگرا و مداخلهگر - با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان رابطه معنیداری وجود دارد.

.2 مبانی نظری

.1-2مدیریت کلاس

نهاد آموزش و پرورش، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان اطلاعات و بیتردید عمدهترین مصرف کننده و ذخیره کننده اطلاعات و دانایی محسوب میشود. این مهم در کشور ما به علت توسعه کمی آموزش و پرورش و توجه به مؤلفههای دینی و ملی و فرهنگی از گستردگی و ارزش بالایی برخورداراست. تولید دانش و کاربرد آن در فرایند تعلیم و تربیت، موجب افزایش دانایی و توانایی یادگیرندگان و معلمان شده و آموزش و پرورش را در مهم ترین مأموریت خود؛ یعنی، تربیت نیروی انسانی توانمند و کارآمد بیش از گذشته توفیق خواهد داد - جوادی بورا و نازکتبار،. - 1389تاکنون، تعاریف متعددی برای مدیریت کلاس، ارائه شده است .نظریههایی که در خصوص سبکهای مدیریت وجود دارد بسیار است مانند نظریه همکاری چستر بارنارد، نظریه همسازی وایت بک و گریس آرگریس، نظریه سلسله مراتب مازلو ، نظریههای X وY داگلاس و مک گریگور و نظریه رنسیس لیکرت که همگی در خصوص فرد و سازمان میباشند - عرب و علی و ساکی،. - 1389

واژه »مدیریت کلاس« در اغلب تعاریف سنتی، هم معنا با واژه انضباط به کار رفته است. به عنوان مثال دویل مدیریت کلاس را "درمان بدرفتاریها و اختلالاتی که در محیط آموزشی رخ میدهد "تعریف میکند. به عقیده وی، هدف مدیریت کلاس ایجاد و حفظ نظم اجتماعی به منظور آرامش و یادگیری بهتر است . - Zakerman,2000 - اگرچه اصطلاح انضباط را معلمان، مدیران و دانش آموزان فراوان مورد استفاده قرار میدهند، اما همیشه آن را بهترین کلمه ممکن برای آن منظور خاص نمیدانند. در واقع سالها شده است که عبارت پسندیدهتر مدیریت کلاس - اداره کلاس - به دلیل

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید