بخشی از مقاله
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین تمایل به کارآفرینی و میزان گرایش به مهارت آموزی (آموزشهای فنی و حرفهای) انجام شده است. روش تحقیـق از نظـر شـیوه گردآوری اطلاعات توصیفی (همبستگی) و از نظر هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان سال آخر دبیرستانها و هنرستانهای کار و دانش شـهر گرمسار می باشد که تعداد آنها 908 نفر بوده است. حجم نمونه بر اساس جدول »مورگان270 « نفر تعیین و نمونههـا بـا اسـتفاده از روش نمونـهگیـری خوشـهای چندمرحلـهای و تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، دو پرسشنامه محقق ساخته کارآفرینی بر مبنای ابعاد پنجگانه نیاز به توفیق، ریسکپذیری، خلاقیت، کنترل درونی و نیـاز بـه استقلال و پرسشنامه مهارت آموزی در ابعاد چهارگانه فنی، نگرشی، ارتباطی و شناختی در طیف پنج درجهای لیکرت بوده است. روایی هر دو پرسشنامه از نظر صوری، محتـوایی و سازه بررسی شده است و پایایی آنها نیز با اجرای آزمایشی بر روی نمونهای 30 نفره و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، به ترتیب برابر با 0/84 و 0/80 بدست آمده اسـت. دادههـای گردآوری شده در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون از طریق نرمافزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قـرار گرفتـه است. نتایج بدست آمده نشان داد که بین تمایل به کارآفرینی و میزان گرایش به مهارت آموزی (آموزشهای فنی و حرفهای) رابطـه مسـتقیم و معنـاداری وجـود دارد و ایـن رابطـه ناشی از شانس و یا تصادفی نیست.
واژگان کلیدی: کارآفرینی، مهارت آموزی، آموزش، فنی و حرفهای.
مقدمه
هر قدر جهانی که در آن زندگی می کنیم پیچیدهتر می شود، نیاز به شناسایی و پرورش ذهن های خلاق و آفریننده نیز بیشتر و جدیتر میگـردد. بـه همـین دلیـل در شـرایط کنونی مساله خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی از مهمترین مسائل در قلمرو نظام آموزشی است. امروزه توجه به این نکته که فارغالتحصیلان، ویژگیها و مهارتهای یک فرد کـارآفرین را داشته باشند، بیش از پیش مهم و ضروری جلوه میکند؛ زیرا همانطور که »کارلند(1996) 1« بیان میدارد، در قرن 21 ما نمیتوانیم فارغالتحصیلانمان را تنها با اتکاء بـر دانـش گذشته، برای زندگی در آینده آماده نماییم. ما باید بپذیریم که آنها با چالشهای ناشناختهای در آینده مواجه خواهند شد. پس باید به آنها دانش روز را انتقال دهیم و مهارتهـایی را به آنها بیاموزیم که بتوانند خودشان به تنهایی یاد بگیرند (کارلند، 1996، نقل از صباغیان و همکاران، .(1383
واژه کارآفرینی از کلمه فرانسوی Entreprendre و انگلیسی To Undertake به معنای واسطه، دلال و متعهد شدن، متهور، اقدامکننده به کارهای مهم، جسور و بـی-باک اقتباس شده است. بنابر تعریف واژه نامه دانشگاهی »وبستر« کارآفرین کسی است که متعهد میشود مخاطره یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل نماید. به گفتـه »هارلی(2000) 4« کارآفرینی عبارت است از فرآیندی که فرصتها بوسیله افراد (یا برای خودشان یا برای سازمانهایی که برای آن کار میکننـد) بـدون توجـه بـه منـابعی کـه در کنترل آنهاست، تعقیب می شود (هارلی، .(2000 از نظر »رابینز2« کارآفرینی عبارت است از قبول مخاطره، تعقیب فرصتها و ارضای نیازها و خواستهها از طریـق نـوآوری و تاسـیس یک کسب و کار و کارآفرینها افرادی هستند که چنین نقشی را ایفاء مینمایند (رابینز، ترجمه پارسائیان و اعرابی، .(1381
»رافائل امیت3« معتقد است که کارآفرینان افرادی هستند که نوآوری میکنند، فرصتهای تجاری را شناسایی و خلق و ترکیبات جدیدی از منابع را ارائه میکنند تا در محـیط عدم قطعیت، از این نوآوریها سود کسب کنند (امیت، نقل از صالحیان، » .(1383پیتر دراکر(1985) 4« اندیشمند برجسته حوزه مدیریت نیز کارآفرین را فردی میدانـد کـه فعالیـت اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه خود شروع مینماید (دراکر، 1985، نقل از ذبیحی و مقدسی، .(1385 کارآفرینی، فرآیندی است که فـردی بـا اتکـاء بـه منـابع مـالی غالبـا شخصی و متکی بر ویژگیهای شخصیتی نظیر خلاقیت، ریسکپذیری و اهل عمل بودن، اقدام به تاسیس یک کسب و کار جدید می نماید و آن را تا رسیدن به موفقیت، هـدایت میکند. به چنین فردی کارآفرین مستقل گفته میشود (صمدآقایی، .(1378
»زامپکس(2007) 5« معتقد است که یک شخص کارآفرین؛ توفیق گرا، علاقمند و پرانرژی است. بطوریکه، کارکردن را دوست دارد و برای رسیدن به اهداف، دست بـه خطـر میزند. خلاق و نتیجهگراست. مسئولیتپذیر بوده وآن را با عشق وعلاقه می پذیرد. اعتماد به نفس دارد. اندیشمند، برنامهریز، مجری وانجام دهنده کـار اسـت. اسـتعداد مـالی دارد وقادر است آینده را پیشبینی کند (زامپکس، .(2007
1 Carlend 2 Robbins 3 Rafael Amit 4 Pitter Druker 5 Zampetakis
1
»مککللند(1961) 6« مهمترین ویژگیهای یک فرد کارآفرین را نیاز به توفیق، ریسکپذیری، خلاقیت، کنترل درونی و نیاز به اسـتقلال برشـمرده اسـت (مـککللنـد، .(1961 »تامپسون(1999) 7« نیز ده نکته اساسی راجع به کارآفرینان بیان نموده است از جمله اینکه کارآفرینان افرادی هستند که خود را از دیگران متمایز میسازند؛ کارآفرینی موضعیـابی و بهرهبرداری از فرصت هاست ؛ کارآفرینان منابع مورد نیاز برای بهره برداری از فرصت ها را می یابند؛ کارآفرینان ارزش افزوده ایجاد می کنند؛ کارآفرینـان شـبکه سـازان اجتمـاعی و مالی خوب هستند؛ کارآفرینان دارای دانش عملی هستند؛ کارآفرینان سرمایه مالی ، اجتماعی و هنری خلق میکنند؛ کارآفرینان مدیریت ریسـک دارنـد؛ کـار آفرینـان در مواجـه بـا ناملایمات دارای قاطعیت و اراده هستند؛ کارآفرینی، خلاقیت و نوآوری را شامل میشود (تامپسون، .(1999
کارفرمایان هزاره سوم، در جستجوی نیروهایی هستند که می دانند چگونه یاد بگیرند؛ در حل مسائل توانا باشند؛ بطور خلاق فکـر کننـد؛ اعتمـادبنفس بـالایی داشـته باشـند؛ اهداف خود را تعیین کنند؛ در رشد شخصی و شغلی خود کوشا باشند و در روابط اجتماعی و گفتگو در گروه تسلط داشته و در جهت اثربخشی سازمان و رهبری آن به سوی اهـداف مورد نظر تلاش کنند (لاو و پیپل،.(1990 8