بخشی از مقاله

چکیده:

جوانان، نقش مؤثر و تعیینکننده در پذیرش و ترویج »تغییر« در هر جامعه دارند. طراحان الگوی پیشرفت کشور به هر اندازه که پیامهای مختلف این واقعیت را درک کنند و با جلب توجه و القای احساس شخصیت، ذهن این گروه پیشرو را درگیر آن سازند؛ به همان اندازه مطمئنتر میتوانند- نه بر صفحه کاغذ که بر صحنه عمل- به ارتقا و درونیسازی شناخت افکار عمومی از الگوی پیشرفت کشور و در نهایت، تحقق اصول و ارزشهای حاکم بر آن امیدوار باشند؛ بهویژه اینکه الگوی پیشرفت اسلامی- ایرانی، گرچه با توجه به تجربه غرب اما متفاوت با راه طی شده آن، به دنبال حرکت »ایران« در مسیر پیشرفت است که این خود نیاز به تغییر و تحول در فضای فکری و فرهنگی جامعه ایرانی و مصداق بارز آن، »سبک زندگی« ایرانیان دارد.

رادیو جوان به عنوان یک ایستگاه اختصاصی میتواند »واسطه« مناسب در ارتقا و درونیسازی شناخت جوانان از الگوی پیشرفت کشور باشد؛ اگر برنامهریزان و بهطور مشخص، مدیران گروههای برنامهساز آن با استفاده بجا و هدفمند از ظرفیت مدیریت اقناع، نخست توجه مخاطب را جلب و سپس با درگیرساختن ذهن، وی را به یک مشارکتکننده فعال در مطالبه تدوین و اجرای آن تبدیل کنند و با اولویت دادن به طرح مسأله یا مسایل مختلف مورد علاقه جوانان و توجه به نقد درونی عملکرد نهادها و سازمان-های مسئول، به تدریج اصول و ارزشهای حاکم بر الگوی پیشرفت کشور را »دغدغه مشترک« جوانان، کارشناسان و مسئولان قرار دهند. ترکیب نظریههای اقناع و برجستهسازی، چارچوب نظری و مطالعه اسنادی- بهویژه کتابخانهای-روش انجام این پژوهش است.

واژگان کلیدی: رادیو جوان، الگوی پیشرفت، اقناع، مسألهسازی، نقد درونی.

.1 مقدمه

»ابهام طرحهای آینده« و نبود نقشه راه2 مطمئن و قابل اتکا برای حرکت »ایران« در مسیر پیشرفت با برداشت اسلامی- ایرانی، بزرگترین آسیب نظام برنامهریزی کشور در سالهای پس از پیروزی انقلاب است که موجب بروز دیگر آسیبها شده و به تدریج در بیش از سه دهه، پیامدهای سوء خود را به نمایش گذاشته و فضای فکری و فرهنگی جامعه ایرانی را مستعد پذیرش آشفتگیهای گاه جبرانناپذیر ساخته است.

-1 دکترای تخصصی ژورنالیسم دانشگاه دولتی ایروان - YSU - ، mrmanifar@yahoo.com

» - 2نقشه راه - Road map - روش کشف و توصیف آینده مطلوب و تبیین راه رسیدن به آن به زبان ساده و قابل فهم برای عمل است.« - سجادیفر، - 1394

آشفتگی1 در »سبک زندگی2« ایرانیان و نبود تناسب میان آنچه هست با آنچه باید در یک جامعه دینی و انقلابی، مصداق بارز آسیب بزرگ ابهام است که زمینه را برای »نفوذ اندیشههای بیگانه-« چه از راه دشمنان دانا و دوستان نادان-، »تجددگرایی افراطی«، »ناتمام گذاشتن« پیگیری آرمانها و شعارهای اصیل انقلاب، »رخنه فرصتطلبان« و »تحریف معنا و تغییر جهت دادن اندیشهها« فراهم کرده و- با تأسف- همچنان فراهم میکند و در نهایت، جز کالبد بیروح از انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن به جای نمیگذارد؛ حال آنکه بیتردید »ما از نظر مود خام فرهنگی، فوقالعاده غنی هستیم و نیازی از این نظر به هیچ منبع دیگر نداریم« و از این رو، »تنها کاری که باید بکنیم؛ استخراج، تصفیه و تبدیل این مواد خام به مواد قابل استفاده است.« - مطهری، 1382، - 95

تدوین و اجرای الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت و به اختصار، الگوی پیشرفت کشور گرچه میتواند جای خالی »نقشهراه« جامعه ایرانی را برای حرکت به سوی آینده بهتر- منطبق با آرمانها و شعارهای اصیل انقلاب- پر کند؛ اما تا »عزم عمومی و اراده جمعی برای تحقق اصول و ارزشهای حاکم بر الگوی پیشرفت به نحو مناسب تحریک نشود، ناگزیر تحقق آن با دشواریهای مختلف، مواجه و نتیجه لازم حاصل نمیشود.« - قلیپور و دیگران، 1388، - 102 بی-سبب نیست رهبر فرزانه انقلاب، »رسوخ این الگو در فکر و جان نخبگان و سپس جوانان و آحاد مردم را منوط به گفتمانسازی3 میدانند« و معتقدند که »باید از طریق گفتمانسازی و بهرهگیری از دیدگاههای نخبگان و صاحبنظران، و با صبر و حوصله، الگوی فاخر، مستحکم و ارزشمند تدوین شود.4« - بیانات در دیدار اعضای شورای عالی مرکز طراحی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت، - 1391/12/14

ارتقا و درونیسازی شناخت افکار عمومی از الگوی پیشرفت کشور، گام اول حرکت در مسیر گفتمانسازی است که تحقق مطلوب آن جز با حضور مؤثر رسانهها و در رأس آن، صداوسیما بهعنوان »عمدهترین مرکز هدایت فکری جامعه« - بیانات در دیدار مسئولان سازمان صداوسیما، - 1383/9/11 امکانپذیر نیست. در این راه، اطلاعرسانی در سطح وآگاهیبخشی در عمق، به تدریج ذهن فرد مخاطب را شکل میدهد و بسته به اینکه این »رسانه ملی« تا چه اندازه بتواند به درستی از داشتههای مختلف علمی و تجربی خود استفاده کند و این داشتهها را هدفمند و مؤثر در فراگرد انتقال پیام- و بهویژه محتوا- با هدف القای معنا به کارگیرد؛ بر جهانبینی فرهنگی وی نیز تأثیر میگذارد و هر چه بیشتر ارزشها و باورهای موردنظر سازمان رسانه را بر صفحه ذهن مخاطب حک میکند و با مصونسازی ذهن در برابر تلاش مشابه و گسترده رقیبان- و بهویژه رقیبان بیگانه فارسیزبان- چارچوب شناخت وی را به وجود میآورد؛آن را مستحکم میسازد؛ و با درونیسازی شناخت، مسیر را برای ادامه راه تأثیرگذاری بر نگرشها و رفتار فرد مخاطب هموار میکند.

البته این تنها به زبان، ساده میآید: »میتوان گفت پس از گذشت بیش از سه دهه از پیروزی انقلاب، جوانان ما، در بستر نیازهای جدید و متفاوت با گذشته رشد کردهاند... ضعف ما در این است که نتوانستهایم ایده اصلی یا همان اندیشه مرکزی انقلاب را در حد کافی به نسلهای اول، دوم و سوم منتقل کنیم تا برای آنها درونی شود. فعالان رسانهای ما - چه هنرمندان، برنامهسازان و خبرنگاران - گاه ایده1 را درک میکنند، اما بر شیوههای روایتگری-2 آنچنان که باید- تسلط ندارند و در مقابل، گاه ایده را درک نمیکنند، اما روایتگری را میدانند و به خوبی تسلط خود را به نمایش میگذارند.

این، مانع عمده دستیابی به محصولات با کیفیت فرهنگی و رسانهای است؛ آن هم در ستیز نابرابر با رقیبان بهظاهر متنوع اما در باطن همسو. اگر همه فعالان رسانهای ما به تناسب مسئولیت، ایده بنیادی انقلاب را درک کنند و اگر رهبران فکری وجود داشته باشند که توانایی تبیین داشته و به تردیدها پاسخ مناسب دهند و البته به شیوههای روایتگری نیز مسلط باشند؛ آنگاه میتوانیم به حضور مؤثر رسانهها در گفتمانسازی از الگوی پیشرفت کشور، خوشبین و امیدوار باشیم.« - خجسته، 1394، - 78-79 برنامهریزان و بهویژه مدیران گروههای برنامهساز صداوسیما میتوانند همان »رهبران فکری« موردنظر برای فعالانرسانهای و در اینجا، برنامهسازان باشند؛ اگر این نکتههای مهم آمده در بیانات رهبر فرزانه انقلاب را که به حقیقت اصول و ارزشهای حاکم بر الگوی پیشرفت کشور هستند، بدانند و درونمایه آنها را ابتدا در ذهن خود و سپس برنامهسازان، درونی کنند:

نکته اول: »دستور کار قطعی نظام جمهوری اسلامی در موضوع الگوی پیشرفت کشور، دنبالکردن الگوی پیشرفت اسلامی- ایرانی است که از هدایت اسلام سرچشمه میگیرد و از نیازها و سنتهای ایرانی بهره میبرد و یک الگوی مستقل است.« - بیانات در دیدار استادان دانشگاهها، - 1392/5/15

نکته دوم: »ما آگاهانه نمیخواهیم کلمه توسعه را به کار ببریم. علت این است که کلمه توسعه، یک بار ارزشی ومعنایی خاص داشته، الزاماتی با خود به همراه دارد که احیانا ما با آن الزامات همراه نبوده، گاه موافق نیستیم . ما نمیخواهیم یک اصطلاح جاافتاده متعارف جهانی را که معنای خاص از آن میفهمند، بیاوریم داخل مجموعه کار خودمان بکنیم. ما مفهومی را که موردنظر خودمان است، مطرح و عرضه میکنیم؛ این مفهوم عبارت است از پیشرفت.« - بیانات در نخستین نشست اندیشههای راهبردی، - 1389/9/10

نکته سوم: »البته اینکه ما میگوییم اسلامی- ایرانی، به این معنا نیست که ما از دستاوردهای دیگران استفاده نمی-کنیم؛ نه، ما برای به دست آوردن علم، هیچ محدودیتی برای خودمان قائل نیستیم. هر جا که علم وجود دارد؛ معرفت درست وجود دارد؛ تجربه صحیح وجود دارد؛ به سراغ آن میرویم؛ منتها چشمبسته و کورکورانه چیزی را از جایی نخواهیم گرفت. اما از همه آنچه که در دنیای معرفت وجود دارد و میشود از آن استفاده کرد؛ استفاده خواهیم کرد.« - بیانات در نخستین نشست اندیشههای راهبردی، - 1389/9/10

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید