بخشی از مقاله

چکیده

تحولات منطقه آسیای غربی و ظهور گروه تروریستی داعش، روی کار آمدن دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا و حضور اکثریت جمهوریخواهان در مجالس سنا و کنگره آمریکا و لفاظی های تند نومحافظه کاران در قبال ایران اسلامی و تهدید لغو توافق برجام از سوی ترامپ، بسترهای تبلیغی بسیار عمیقی را برای دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایجاد کرده است. هدف این تحقیق، راهبردهای مطلوب ارتقاء دیپلماسی رسانه ای صدا و سیمای ج.ا.ا در دوران پسابرجام است. این تحقیق با استفاده از روش دلفی، طی سه مرحله، با بهرهگیری از الگوی برنامهریزی استراتژیک انجام شد. برای دستیابی به اهداف تحقیق از نظرات خبرگان این حوزه استفاده شد.

نتیجه این تحقیق نشان داد راهبردهای رقابتی مناسبترین راهبردها برای ارتقاء دیپلماسی رسانه ای صدا و سیمای ج.ا.ا در دوران پسابرجام هستند. در انتها راهبردهای رقابتی تدوین شده اولویت بندی شدند. مهمترین راهبرد این تحقیق » یکپارچگی معنایی در بسته بندی پیام صدا و سیمای ج.ا.ا یکپارچگی معنایی در بسته بندی پیام رسانه های ج.ا.ا برای مدیریت تصویر ایران در فضای بیناذهنیتی جهانی . این مهم برای مدیریت ادراک و فرار به موقع از پارازیت شناختی و روایت و ایده ساخته و پرداخته رسانه های غربی به ویژه آمریکایی لازم و ضروریست.« است، که به نظر می رسد با نظریه موازنه نرم مطابقت دارد.
کلید واژهها: راهبرد، دیپلماسی رسانه ای، موازنه نرم، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، پسابرجام.

مقدمه

دولتها به منظور بقا و ادامه حیات سیاسی و حضور فعال در عرصه روابط بینالملل در قرن 21 ناگزیر به استفاده حداکثری از ظرفیت رسانههای خود میباشند. به عبارت روشنتر رسانهها می توانند با عبور از مرزهای جغرافیایی و تاثیر بر نگرش انسانها، رفتار سیاسی آن ها را مطابق با میل و نظر صاحبان رسانه تغییر دهند و در کمتر از چند ثانیه علائم و اشارات سیاسی و پیامهای دیپلماتیک را به اقصی نقاط دنیا ارسال کنند. همچنین رسانهها می توانند دولتها را وارد جنگ کنند یا یک کشور را از مداخله نظامی در کشور دیگر برحذر دارند و بحران های سیاسی را مدیریت کنند. با توجه به اینکه در عصر انفجار اطلاعات و ارتباطات به سر می بریم و در جامعه جهانی امروز روابط پیچیده قدرت، حاکمیت دولتها را هر چه بیشتر کمرنگ کرده است نظریه قدرت هوشمند مطرح شده است.

از دید نظریه پردازان، قدرت هوشمند در قرن 21؛ »روایت قدرت هوشمند در قرن 21 ، در مورد بیشینه ساختن قدرت یا حفظ سلطه نیست. این روایت در مورد یافتن راههایی است برای ترکیب منابع و تبدیل آن ها به راهبرد موفقیت-آمیز در زمینهی توزیع قدرت و ظهور دیگران - « نای، 1390 ، ص. - 310 کشور ما نیز نیازمند ساز و کار »قدرت هوشمند«، متناسب با سند چشمانداز خود است.بر طبق سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران، در حوزهی سیاست خارجی و روابط بین الملل، بایستی شاخصهای الهامبخش بودن و موثر بودن جمهوری اسلامی ایران در جهان اسلام و تعامل سازنده و موثر در جهان محقق گردد. - کمیسیون چشمانداز و نخبگان مجمع تشخیص مصلحت نظام، - 1389

سند چشمانداز 20 ساله جمهوری اسلامی ایران دربُعد سیاست خارجی مصوب مجمع تشخیص مصلحت در سال 1363 این چنین بیان میدارد که؛ »ایران کشوری است توسعهیافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فنآوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهامبخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و موثر در روابط بینالملل و جهان بر اساس اصول عزت، حکمت و مصلحت - .«محمدی، 1389، ص - 81 با توجه به تعریف دکترین تعامل سازنده: »اتخاذ سیاستی فعال، پویا، تأثیرگذار، جهتدار با شناخت دقیق از معادلات سیاسی به عنوان بازیگری قدرتمند در صحنه روابط بینالملل و منطقه و خروج از جایگاه متهم و استقرار در جایگاه مدعی و آن مرحلهای پیشرفتهتر از سیاست تنشزدایی میباشد. این سیاست در سطوح مختلف جهانی، جهان در حال توسعه، جهان اسلام، منطقه خاور میانه، همسایگان و ملی قابل طرح و اعمال میباشد« - محمدی، 1389، ص - 81

در چهارچوب اهداف و سند چشمانداز، نظام جمهوری اسلامی ایران برای رسانه های خود نیز باید به تدوین راهبردهای کارآمد و موثری در عرصه پیشرفت ایران اسلامی اقدام کند. در اینجا نکتهی اساسی آن است که کارایی و اثربخشی رسانه های ج.ا.ا به ویژه رسانه ملی در تمهید و تسهیل زمینههای حصول جمهوری اسلامی ایران به اهداف سند چشمانداز و مدیریت مسائل ششگانه فوق از جهتی در گروی میزان قدرت نرم و و بعبارت بهتر، قدرت هوشمند رسانه ملی است.اساسا در چهارچوب تفکر استراتژیکاندیشمندانِ حوزه قدرت نرم در غرب - بهویژه جوزف نای - حصول به چنین قدرتی - نرم - متفاوت از روش و نظریه قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران است. به عبارت دیگر، نوعی تفاوت میان مبنا، منابع، اهداف وغایتِ قدرت نرم در اندیشههای راهبردی غرب و جمهوری اسلامی وجود دارد. این تفاوت را میتوان اینگونه نشان داد؛ - 1 از دیدگاه جوزف نای؛

الف - کشورهایی دارای قدرت نرم و هوشمند خواهند بود که بر فرهنگ و اندیشههایی مسلط میشوند که به هنجارهای غالب جهانی نزدیکترند - امروزه این هنجارها بر لیبرالیسم، تکثرگرایی و استقلال حکومت تکیه دارند - .

ب - کشورهایی که بیشترین دسترسی را به راههای متعدد ارتباطاتی دارند و به همین علت بر شیوه چهارچوب بندی مسائل ]در عرصه سیاست جهانی[ تاثیر بیشتری میگذارند.

ج - کشورهایی که اعتبارشان با عملکرد داخلی و بینالمللیشان ، افزایش مییابد . این ابعاد قدرت در عصر اطلاعات کنونی، از افزایش اهمیت قدرت نرم در مقایسه با مجموعه منابع قدرت حکایت دارد و مزیتی عمده برای ایالات متحده به حساب میآید - نای، 1387، ص. - 155

قدرت هوشمند ، ترکیب قدرت سخت و قدرت نرم در جهت پیشبرد دیپلماسی است. قدرت هوشمند، بسط نفوذ و مشروعیت بخشی به اقدامات آمریکا در جهان است. وی - نای - لزوم توجه به قدرت هوشمند و قدرت نرم در پی عملکرد نامناسب آمریکا در حوزه سیاست خارجی و عرصه دیپلماسی در دوران بوش را یادآور می شود » رهبران فکری آمریکا که ایالات متحده را همچون امپراطور می نگرند و از روی جهالت خواستار یکجانبه گرایی هستند، موجب فاصله گرفتن متحدان بالقوه شان در دیگر کشورها می شوند.« - نای و پاپ ، 1392، ص - 85 نای معتقد است؛ »سه وضعیت سبب شده است در قرن 21 توسل به زور برای قدرت های بزرگ پرهزینه تر شود؛

- 1خطر تشدید منازعات هسته ای، - 2 آثار نامشخص و احتمالا منفی توسل به زور برای دستیابی به اهداف اقتصادی و 3 - مخالفت با افکار عمومی داخلی با هزینه های انسانی ناشی از توسل به زور. « نای همچنین بیان می دارد که نظام بین الملل پیچیده تر شده است و امریکا توان کنترل پیامدهای حاصل از استفاده از زور را در کل نظام بین الملل ندارد. - نای، 1387، ص - 266 نای معتقد است مشروعیت رویکرد چندجانبه نوین آمریکا ، موجب افزایش کشورهای تشکیل دهنده ائتلاف علیه ایرانخواهد شد. تاثیر راهبرد قدرت هوشمند بر رویکرد جدید آمریکا در قبال ایران ، تغییر رویکرد یک جانبه و نظامی محور آمریکا در دوران بوش به رویکرد چندجانبه مشارکتی نهادگرا مبتنی بر اجماع سازی در دوران اوباما است. - فضیلت، - 1392

طرح مساله

نظام جمهوری اسلامی ایران در چهارچوب اهداف و سند چشمانداز خود، برای حل مسائل ششگانه چند وجهی و پیچیده زیر در دوران پسابرجام؛

- 1 مساله توسعه ایران در چهارچوب الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی

- 2 مساله نحوه تعامل ایران با محیط بیرونی - بهویژه در زمینه انرژی هستهای در دوران پسابرجام -

- 3 مساله تقویت قدرت سخت جمهوری اسلامی ایران با توجه به ظهور دولت ترور و تروریسم داعش در کنار جنگهای داخلی و ناامنی در بعضی از کشورهای منطقه آسیای غربی و شمال آفریقا

- 4 مساله ساختار جدید موازنه قدرت در آسیای غربی - برگزاری همه پرسی جدایی کردستان عراق -

- 5 مساله فشارهای اقتصاد سیاسی بینالملل در قالب تحریمهای اقتصادی و تجاری حتی پس از توافق برجام

- 6 مساله رقابتهای جهانی قدرتهای بزرگ بهویژه در آسیای غربی - بازی بزرگ ژئوپلتیک - نیازمند استفاده حداکثری از ظرفیتهای قدرت نرم و سخت خود به طور توامان یعنی قدرت هوشمند است. همچنین فضای پسابرجام فرصتهای بی بدیلی فرا روی جمهوری اسلامی ایران برای حضور موثر در عرصه سیاست جهانی و ارتقاء قدرت ایران قرار داده است. بنابراین قدرت هوشمند ایران در حال حاضر، بسط نفوذ و مشروعیت بخشی به اقدامات ایران اسلامی در دوران پسابرجام در جهان است. با توجه به اینکه رسانه ها و سپهررسانه ای نقش بی بدیلی در تحقق اهداف هر کشور در بُعد قدرت نرم آن دارند. به نظر می رسد وضع موجود دیپلماسی رسانه ای حال حاضر جمهوری اسلامی ایران نمی تواند با توجه به اهداف سند چشمانداز برای حل مسائل ششگانه چند وجهی و پیچیده فوق الذکر کارا و موثر

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید