بخشی از مقاله

چکیده:

هدف این تحقیق، ارائه راهبردهای مطلوب ارتقای دیپلماسی عمومی ج.ا.ا برای شبکه تلویزیونی بین المللی هیسپان تی وی صدا و سیمای ج.ا.ا - برای حضور موثر رسانه ای در سیاست جهانی - برای ارتقای قدرت نرم ج.ا.ا میباشد. این تحقیق با استفاده از روش دلفی، طی سه مرحله، با بهرهگیری از الگوی برنامهریزی استراتژیک انجام شد. برای دستیابی به اهداف تحقیق از نظرات خبرگان این حوزه استفاده شد. نتیجه این تحقیق نشان داد راهبردهای رقابتی مناسبترین راهبردها برای شبکه ی بین المللی هیپان تی وی میباشند. مهمترین راهبرد این تحقیق »پرهیز از مسائل اختلافبرانگیز و تبعیضآمیز در برنامههای شبکه ی بین المللی هیسپان تی وی. شفافسازی در نوع پوشش وقایع کشورهای مختلف در این شبکه ها بهویژه در باب سوریه و بحرین و فلسطین اشغالی و نیز برجستهسازی اقدامات و مواضع دوگانه بحرانساز هماهنگ رسانهای غرب به رهبری آمریکا در باب عراق و سوریه و بحرین، در نهایت استفاده از موضوع بحرین برای موفقیت در رقابت روایت رسانهای شبکه بین المللی هیسپان تی وی با رسانه-های غربی« میباشد، که به خوبی با نظریه قدرت هوشمند مطابقت دارد.

واژگان کلیدی: راهبرد، شبکه هیسپان تی وی، دیپلماسی عمومی، قدرت هوشمند، سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.

مقدمه

امپریالیسم بطور خلاصه یعنی تسلط یک ملت بر دیگری است. این سلطه ممکن است بصورت مستقیم یاغیرمستقیم باشد. و ممکن است بر مبنای ترکیبی از کنترلهای نظامی، سیاسی و اقتصادی باشد. - محمدی، - 1382 اغلب این روابط سلطه گری در آغاز نیاز به اشغال نظامی سرزمین مورد نظر و ادامه حضور نظامی برای تحصیل بهره برداری اقتصادی داشت. در اواخر قرن نوزدهم شکل جدیدی از رابطه گسترش یافت که بر مبنای اشغال رسمی، الحاق و اداره سرزمینها توسط نیروهای سلطه گر بود. از سال 1945 جهان پس از جنگ بعنوان جهانی که با مبارزه علیه سلطه و نیز موفقیت جنبش های استقلال طلبانه آن و بوجود آمدن ملتهای مستقل سیاسی جدید در آفریقا آسیا و خاورمیانه مورد معرفی قرار گرفت.

وقتی اروپاییان از کشورهای مستعمره به بهانه واژه های تولیدی خودشان همچون دموکراسی و آزادی خواهی بساط خود را جمع می کردند از خود ارزشها و گرایشات اروپایی مانند راههای اداره زندگی مردم، مدلهای سیاسی، رویه های مختلف آموزش و پرورش و مدلهای لباس را بجای گذاشتند. این پدیده ها مدل جدیدی از سلطه را بوجود آورد که استعمار نو خوانده می شد. درک این مساله خیلی مشکل نیست که ادامه بخشی از سلطه گری غرب بر ملتهای جهان سوم، حتی پس از استقلال رسمی آنان بر اساس تکنولوژی های پیشرفته بویژه تکنولوژی ارتباطات بوده است. در بسیاری از کشورهای جهان سوم تنها یک راه برای توسعه اقتصادی وجود دارد که عبارت از پیروی و تقلید از روند توسعه جوامع سرمایه داری صنعتی غرب می باشد.

یکی از دلایل اصلی اصرار مقام معظم رهبری و اندیشمندان دغدغه دار داخلی بر تولید علم بخاطر خارج شدن کشور از زیر سلطه امپریالیسم علمی و فرهنگی است زیرا علم و پیشرفت علمی یکی از فاکتورهای اصلی قدرت و خودباوری است که بازتولید هویت فرهنگی از دل تاریخ و تمدن کشور را نتیجه می دهد.حتی با یک نگاه کوتاه به رسانه های جمعی ایران در 1970 یعنی 9 سال پیش از انقلاب اسلامی دیده می شود که مطالب مورد پخش از طریق رادیو، تلویزیون و یا انتشارات مختلف برای حفط فرهنگ ملی و یا ارتقاء سطح آموزش عمومی طراحی نشده است. بلکه بدون ترویج جاذبه های گوناگون فرهنگ غربی بوده و کاری نه بیشتر از سرگرمی برای شنوندگان و مخاطبین خود انجام می دهند.تکنولوژی ارتباطات و جریان اخبار شکل امپریالیسم را از کشورهای توسعه یافته بر روی کشورهای در حال توسعه نشان می دهد. مطالعاتی که در زمینه جریان خبرها به عمل آمده سه مدل متمایز را ارائه می کند:

- 1 نظریه مرکز-پیرامونی است که در تئوری ساختاری امپریالیسم اثر جان گالتونگ نمود یافته. جهان به دو تکه مرکز یا جوامع حاکم و پیرامون که به مناطق وابسته اطلاق می شود که وضعیت خبری دنیا را می توان چنین خلاصه کرد:رویدادهای خبری »مرکز« سهم بیشتری از رویدادهای خارجی را در رسانه های ملل »پیرامون« به خود اختصاص می دهد، حال آنکه سهم رویدادهای »پیرامون« در رسانه های »مرکز« کمتر است. رویدادهای خبری مرکز که در سیستمهای مطبوعاتی جهان گزارش می شود از ثقل بیشتری برخوردار است. میزان تبادل خبرها میان ملل مرکز و پیرامون و میزان تبادل خبرها بین خود ملل مرکز با یکدیگر تفاوت بسیار زیادی دارد. تقریبا جریان خبر در میان ملل پیرامون بسیار ناچیز است و یا اصلا وجود ندارد، این امر به ویژه در طول مرزهای به وجود آمده توسط استعمار بیشتر صادق است.

- 2 جریان خبرها یک جریان عمودی است. جریان خبرها از سوی کشورهای توسعه یافته - شمال - به سوی کشورهای روبه توسعه - جنوب - است و جریانهای افقی درون شمال و درون جنوب که حجم دومی از اولی کمتر است مکمل آن محسوب می شود.یک جریان مدور نیز در این مدل دیده می شود و آن اینکه خبرنگاران ناحیه شمال قبل از انتشار خبرهای جنوب در رسانه های آن، خبرها را در شمال پردازش می کنند. در این جریان، خبرهایی که خبرنگاران شمال در جنوب جمعآوری کرده اند، قبل از بازگشت نهایی به رسانه های جنوب برای پردازش و ویراستاری به شمال فرستاده می شود.

- 3 یک جریان مثلثی است که شمال را به شرق و غرب تقسیم و سپس هریک را به جنوب متصل می سازد. این جریان به جغرافیا و مسائل ژئوپولتیک اهمیت می دهد. سهم عمده خبرهای خارجی خود را به شمال یعنی به شرق و غرب اختصاص می دهند. در جریان بین المللی، خبر را نمی توان از موضوع سیاست بین الملل خارج دانست. وقتی شرکتهای رسانه ای بزرگ دنیا در دست یهودیان آمریکایی است و هر کس پولدارتر باشد بهتر می تواند نقش یک فرستنده پیام را در رسانه داشته باشد، پس افکار عمومی که در نظریه لرنر با رسانه ها شکل می گیرد در دست سرمایه داری صهیونیستی است.

امروزه رسانه ها، به ویژه در ایالات متحده به صورت جزئی از شبکه پیچیده نظام سلطه اقتصادی و سیاسی در آمده اند ولی به هیچ روی حاضر به انتقاد از صاحبان قدرت و پول، که مالکان اصلی این رسانه ها نیز هستند، نمی شوند. حتی نمی توان ادعا کرد که جریان خبر از مسائل اعتقادی و فکری صهیونیست ها خارج است. پس چگونه می توان انتظار داشت که جهان سوم در این جنگ رسانه ای بتواند عقاید خود را مطرح کند. همیشه خبر به سمت جهان سوم خواهد بود و همیشه جریان خبر توسط گروه خاصی که رسانه هایی همچون foxnews و cnn و bbc را در دست دارند. - مولانا، - 1371 همین رسانه ها افکار عمومی دنیا را شکل می دهند. نمی توان جریان خبری بین المللی را خالی از غرائز سیاسی دانست غرائزی که معمولا منافع عده خاصی را دنبال می کند. پنج غول بزرگ رسانه ای ایالات متحده حتی به ارزشهای دموکراتیکی چون آزادی بیان، رویه انصاف و...متعهد نیستند که این مورد در کتاب انحصار نوین رسانه ای مشهود است. - باگدیکیان، - 1385

- طرح مسأله

امروزه توجه افکار عمومی در اقصی نقاط جهان به رسانه های گروهی معطوف است و ساختاربندی ذهنیت جهانی در گرو چگونگی اطلاع رسانی و آگاهی بخشی رسانه هاست، تا جایی که بر خلاف گذشته که ارتش های قدرتمند، معیار ابرقدرتی کشورها محسوب شده و یا اینکه قدرتها را با آن رده بندی می کردند، امروز کسی تردید ندارد که مهمترین معیار رتبه بندی کشورها و قدرتهای جهانی، میزان حوزه نفوذ و تنوع فعالیت های رسانه های منتسب به این کشورهاست.ابزارهای ارتباطی به مثابه کارگزاران فرهنگی در شکل دهی به افکار عمومی و ذهنیت ها، تأثیر بی بدیل دارند. تحولات منطقه خاورمیانه و ظهور گروه تروریستی داعش، بسترهای تبلیغی بسیار عمیقی را برای دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایجاد کرده که با وجود قدرت بالای شبکه های رقیب به ویژه بی بی سی و سی ان ان در باب تحولات منطقه -که به نظر می-رسد گوی سبقت را از دیگر رقبا ربوده است- ضرورت استفاده از این فرصت استثنایی و تاریخی توسط رسانه ملی هر چه بیشتر خودنمایی می کند تا با توجه به دکترین تعامل سازنده ج.ا.ا؛ با اتخاذ سیاستی فعال، پویا، تأثیرگذار، جهت دار با شناخت دقیق از معادلات سیاسی به عنوان بازیگری قدرتمند در صحنه روابط بین الملل و منطقه خاورمیانه خروج از جایگاه متهم و استقرار در جایگاه مدعی، در مرحله ای پیشرفته

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید