بخشی از مقاله

چکیده

تحقق عملی سیاستهاي اقتصاد مقاومتی در صنعت نفت و گاز -به عنوان یکی از مهمترین بخشهاي زیرساختی و اقتصادي کشور-یکی از حیاتیترین راهکارهاي اصلاح نظام اقتصادي و استقلال کشور است. این مقاله که از ابزار پرسشنامه و تحلیل آن بهره جسته است، طی چهار گام اصلی انجام شده است. در گام اول پس از مطالعه منابع موجود، گزارشها و استفاده از نظر خبرگان صنعت نفت و گاز شاخصهاي نمایان گر هرکدام از بندها شناسایی میشود. با توزیع پرسشنامه شماره 1، وضع موجود، وضع مطلوب و وزن شاخص استخراج میشود و سپس با انجام آزمون رتبهبندي فریدمن بر روي اختلاف بین وضع موجود و مطلوب این شاخصها رتبهبندي شدهاند و یکچهارم شاخصهاي پرسشنامه معادل 20 شاخص به عنوان 20 شکاف کلیدي تعیین شده است.

طی گام دوم با اندازهگیري میزان اثربخشی پوشش شکافها در تحقق اقتصاد مقاومتی و توانمندي صنعت نفت و گاز در پوشش شکافها، به چهار دسته طبقهبندي شدهاند که از بین آنها شکافهاي با اثربخشی و توانمندي بالاتر از میانگین به عنوان شکافهاي اولویتدار ارائه شدهاند. در گام سوم مبتنی بر عوامل محیطی - قوت، ضعف، فرصت و تهدید - شناسایی شده در برنامه ششم در صنعت نفت و گاز، به تدوین راهبردهاي عملیاتی براي پوشش هر شکاف اولویتدار پرداخته شد. در گام چهارم با استفاده از روش تصمیمگیري تاپسیس به اولویتبندي راهبردهاي ارائه شده پرداخته شده است و در نهایت راهبردهایی به ترتیب اولویت در جهت اجرایی شدن سیاستهاي کلی اقتصاد مقاومتی در صنعت و نفت و گاز پیشنهاد میشود. 

-1مقدمه

واژه مقاومت که برگرفته از فعل ثلاثی "قام" و به معناي به پا خاستن و پایدار ماندن است - دکتر معین، جلد 4، ص - 4286 به صورت گستردهاي در اقتصاد مورد استفاده قرار میگیرد. با در نظر گرفتن مقوله مقاومسازي اقتصادي و با رصد و مطالعه ادبیات رایج اقتصادي مشخص است که این مفهوم نه تنها مفهومی جدید در کشور ما، بلکه داراي سابقهاي قابل ملاحظه در سایر کشورهاست و شاهد بر این مدعا انواع مدلها و نظریههاي اقتصادي است که همگی به دنبال استحکام و مقاومسازي مدلهاي خویش هستند.

هدف از ابلاغ سیاستهاي اقتصاد مقاومتی در حقیقت مقاومسازي اقتصاد در برابر تکانههاي داخلی و خارجی است یا به عبارت دیگر ریشهدار کردن اقتصاد در دل کشور است تا خودکفا شود و قدرتهاي بیگانه نتوانند آن را مورد تهدید قرار دهند. اما با اینکه بندهاي کلی سیاستهاي اقتصاد مقاومتی ابلاغ شده است اما آنطور که باید و شاید به صورت عملیاتی و اجرایی مورد توجه قرار نگرفته است و بعضاً در حد شعار باقی مانده است.

مشخص است که بندهاي اقتصاد مقاومتی کلی بوده و براي پیادهسازي اقتصاد مقاومتی در هر صنعت لازم است تا بندهاي کلی آن مختص آن صنعت ترجمه شود و سپس با بررسی و مطالعه راهبردهایی اجرایی تدوین شود تا با اجراي آنها بتوان صنعت مورد نظر را به سمتی سوق داد تا در برابر تهدیدات مقاوم شود. از سالیان گذشته تاکنون، بخش نفت و گاز با اقتصاد کشور عجین شده و نقش بسیار عمدهاي در تمامی رخدادهاي اقتصادي، اجتماعی و سیاسی کشور ایفا میکند. اگر بخش نفت را لوکوموتیو صنعت کشور به حساب آوریم سایر بخشها به مانند واگنهایی به دنبال آن کشیده خواهد شد.

مقوله امنیت انرژي نیز به عنوان یکی از مؤلفههاي مهم در بیشتر اجلاسهاي جهانی و بینالمللی مورد توجه قرار میگیرد و جزو مهمترین چالشهایی است که هر کشوري در صحنه بینالمللی آن را تجربه میکند. این مقاله با بهکارگیري پرسشنامه و تحلیلهاي آماري و با هدف ارائه راهبردهاي عملیاتی مختص صنعت نفت و گاز در نهایت راهبردهایی ارائه میدهد که با اجرایی کردن آنها به نوعی اقتصاد مقاومتی را در صنعت نفت و گاز کشور پیادهسازي میکند.

این مقاله که از ابزار پرسشنامه و تحلیل آن بهره جسته است پس از انجام 4 گام اصلی به سوالات زیر پاسخ میدهد: "میزان تحقق بندهاي اقتصاد مقاومتی در صنعت نفت و گاز کشور - با شناسایی شکاف بین وضع موجود و مطلوب بندهاي اقتصاد مقاومتی - چقدر است؟" "شکافهاي موجود بین وضع موجود و مطلوب بر اساس میزان توانمندي و اثربخشی چگونه رتبهبندي میشود؟" "راهبردهاي اصلی جهت پوشش شکافها بر اساس رویکرد سوات کدامها هستند؟"

"پس از اولویتبندي با روش تاپسیس، کدام راهبردها در صنعت نفت و گاز کشور باید در اولویت اجرایی قرار گیرند؟" ساختار این مقاله بدین صورت سازماندهی شده است که در بخش 2، روششناسی و فرآیند انجام تحقیق، ساختار پرسشنامه اول و دوم، چگونگی شناسایی شاخصهاي توانمندي و اثرگذاري، فرآیند شناسایی شکافهاي کلیدي و جامعه آماري تشریح میشود. در بخش سوم دادهها که طی توزیع پرسشنامه استخراج شدهاند مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. در بخش چهارم بر روي تجزیه و تحلیلهاي آماري صورت گرفته در بخش 3 بحث و بررسی میشود و در بخش 5 نتیجهگیري کلی ارائه خواهد شد.

-2روششناسی

شکل 1 فرآیند انجام کار را نشان میدهد. در گام اول پس از مطالعه منابع موجود، گزارشها و استفاده از نظر خبرگان صنعت نفت و گاز شاخصهاي نمایانگر هرکدام از بندها شناسایی میشود. با توزیع پرسشنامه شماره 1، وضع موجود، وضع مطلوب و وزن شاخص استخراج میشود و سپس با انجام آزمون رتبهبندي فریدمن بر روي اختلاف بین وضع موجود و مطلوب این شاخصها رتبهبندي شدهاند و یکچهارم شاخصهاي پرسشنامه معادل 20 شاخص به عنوان 20 شکاف کلیدي تعیین شده است. طی گام دوم با اندازهگیري میزان اثربخشی پوشش شکافها در تحقق اقتصاد مقاومتی و توانمندي صنعت نفت و گاز در پوشش شکافها، به چهار دسته طبقهبندي شدهاند که از بین آنها شکافهاي با اثربخشی و توانمندي بالاتر از میانگین به عنوان شکافهاي اولویتدار ارائه شدهاند. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید