بخشی از مقاله

چکیده:

در این پژوهش ،خلاقیت را خلق اندیشه جدید ونوآوری را بکارگیری ایده های جدید در عرصه عمل یادآور شدم .خلاقیت به عنوان موهبتی الهی در درون همه انسانها به ودیعه گذاشته شده است وپرورش واحیای این استعداد ذاتی به عهده خانواده ی مسئول ومربیان ومعلمان با انگیزه می باشد چراکه غفلت در این مسیر، آسیب های جدی به فرد ،خانواده واجتماع می زند.مراحل شکل گیری خلاقیت ، ایجاد جرقه در ذهن جستجو گر وتشخیص مشکل وسپس جمع آوری وتجزیه وتحلیل اطلاعات وارائه یک طرح پیشنهادی وقابل اجرا می باشد.

در پرورش خلاقیت ایجاد شرایط تحرک فکری وانضباط ذهنی توسط مدرسه وخانواده می باشد که با صبر وحوصله ،ایجادانگیزه ،تعامل مناسب ،توجه به سئوالهای نا مربوط کودک ،سهیم شدن در فکر واندیشه کودک ،برطرف کردن مقررات خشک ،عدم توجه صرف به نمره ،تقویت وتشویق کنجکاوی کودکان ، کاهش اضطراب و اعتدال در روابط عاطفی می توان کودکان را نسبت به خلاقیت ترغیب کرد .تولید فکر بکر و ایجاد شرایط تحرک فکری برای کودکان و نوجوانان از کارهای بسیار مهمی است که توجه بیش از حد خانواده ها و کارشناسان تربیتی را می طلبد .و باید آن را از نوآوری که استفاده از فکر جدید در عرصه های عینی و عملی است جدا نمود .

مقدمه:

خلاقیت قسمت مهم زندگی هر فرد را تشکیل می دهد که در یک محیط پویا ومتحمل رشد می کند افراد خلاق بدنبال تغییر در محیط اطراف خود می باشند می توانند درد سر آفرین باشند همواره سئوال می کنند چگونه کارها انجام شده ،از تکرار خسته می شوند و ایده برای ارائه دارند. مربیان وخانواده ها برای تشویق و هدایت خلاقیت ،باید فرایند خلاق را درک کنند و قادر به تحریک رفتار خلاق باشند وآنچنان در محیط خانه و مدرسه جوی ایجاد کنند که خلاقیت را پرورش دهد .

طی دهه گذشته »خلاقیت در تعلیم و تربیت «بازار بسیار گرمی داشته است. گیلفورد در نطقی که پس از انتخابش به عنوان رئیس انجمن روان شناسی آمریکا در سال 1950 ایراد کرد، تقاضا کرد که در تحقیقات روانشناختی به »خلاقیت« توجه بیشتری مبذول شود. تعلیم و تربیت برایعملی کردن خلاقیت بایستی فرد را برای کاری آماده کند که هنوز وجود ندارد و ماهیتش را حتّی تصور هم نمی توان کرد. این امر تنها به این طریق انجام می پذیرد که به کودکان آموزش داده شود چگونه یاد بگیرند و به آنها نوعی انضباط فکری داده شود تا آنها را قادر سازد که اندوخته عقلی خودرا صرف مسائل تازه نمایند.

تعریف خلاقیت ونوآوری:

واژه ای عربی است که ریشه آن خلق به معنی آفریدن است . در لغت نامه ی دهخدا خلاق به معنی آفریننده و خلاقیت به معنی خلق کردن و به وجود آوردن است . معادل انگلیسی واژه خلاق Creative و به معنی شخص دارای عقاید نو است . خلاقیت عبارت از کنجکاوی و تمایل برای دانستن و تجربه کردن بسیاری از چیزهاست . برخی از نویسندگان بین خلاقیت ونوآوری تفاوت قائل می شوند .آنها خلاقیت را ظهور یک ایده ی نو و نوآوری را انتقال چنین ایدهای در قالب تولید یک کالا ،خدمت یا روش نو می دانند . خلاقیت اشاره به - - ارائه چیزی نو - - دارد در حالی که نوآوری اشاره به - کاربرد چیزی نو - می کند.

خلاقیت برای مردم معانی زیادی دارد و تعاریف گوناگونی از آن شده است. بعضی بر این عقیده اند که خلاقیت قدرت ایجاد چیزی نو و یا ابداع عقیده ای که قبلا وجود نداشته است. »مارکسبری« می گوید : نتیجه تولید خلاقیت تعیین کننده خلاقیت نیست و آن فقط موقعی نیست که فرد خلاق چیز جدید ارائه کند که قبلاًوجود نداشته است،، بلکه اختراع مجدد نیز نوعی خلاقیت محسوب می شود. یعنی اگر شخصی اختراعی کند، حتّی اگر این اختراع قبلاً شده باشد، باز خلاقیت نام دارد.

رایج ترین برداشت و تعریفی که محققین از خلاقیت داشته اند عبارت است از : » ایجاد طرحی جدید، با ارزش و متناسب .« »مزلو« خلاقیت را چنین تعریف می کند : خلاقیت در ابتدا از روان ناهشیار سرچشمه می گیرد … ایده های تازه - و یا نوآوری واقعی - است که با آنچه درحال حاضر وجود دارد کاملاً متفاوت است. »براون« نیز خلاقیت را به این صورت تعریف می کند: »خلاقیت« عبارت است از طیکردن راهی تازه یا پیمودن یک راه قبلاً طی شده به طرزی نوین. »خلاقیت، یعنی کشف ناشناخته ها که3 زمینه رادربر می گیرد، »هنر« ، »علم « ، »فنون و مهارتها« و تنها دانشمندان و هنرمندان نیستند که به خلق کردن چیزهای تازه می پردازند بلکه افراد عادی نیز با تغییر دادن و اصلاح کردن مهارتهایی که دارند می توانند به خلق کردن بپردازند.

اهمیت و ضرورت پرورش خلاقیت:

درنظر بگیرید که انسان برای ادامه بقا و زندگی نیازهایی دارد و این نیازها به دلیل تغییر دائمی درخواست ها، تمایلات و روش های زندگی تغییر می کند، ازطرفی ، شرایط محیطی که انسان در آن زندگی می کند به طور روزمره در تغییر است . اگر انسان بخواهد برای نیازهای متغیر خود در شرایط جدید، از همان راه حل های قدیمی استفاده کند در نهایت روزی فرا می رسد که راه حل های کهنه پاسخگوی شرایط جدید نخواهند بود ودر این صورت ، بقای انسان به مخاطره می افتد ، افراد ی که نمی توانند برای مسائل جدید خود راه حلی بیابند محکوم به فنا هستند و از بین خواهد رفت .

پیداکردن راه حل های نو در همه ی عرصه ها نیاز به انسان های خوش فکری دارد که آمادگی برخورد با این مسائل داشته باشند و قبلاً آن را فرا گرفته باشند . بدین لحاظ اگر داشتن خلاقیت برای ادامه ی زندگی ضروری است و از طرفی راه و روش آن آموختنی نیز هست، بهتر است زمینه های آن فراهم گردد و مهارت های لازم ان در زمان مناسب به افراد آموزش داده شود و زمان مناسب دوران کودکی می باشد که ذهن افراد در حال شکل گرفتن است.

مراحل فرآیند خلاق در افراد:

فرآیند ومراحل خلاق در افراد معمولا به ترتیب زیر شکل می گیرد.

الف - دریافت مشکل : فرد یک مشکل را برمی گزیند که روی آن کار کند یا اینکه از وجود یک مشکل آگاه می شود ودر صدد برمی آید تا راهی برای آن بیابد.

ب - تدارک وجمع آوری اطلاعات : فرد روی مشکل تمرکز می کند ،اطلاعات مرتبط را جمع آوری می کند و فرضیه هایی می سازد بدون اینکه آنها را ارزیابی کند.

ج - تولید مثل: پس از سرهم کردن اطلاعات در دسترس ،فرد آنها را ترکیب می کند ودر تلاش برای ترتیب دادن حقایق در یک طرح جدید است.

د - بینش وتنویر فکر:معمولا هنکامی که فرد در فکر حل مشکلی است در تمام ساعات فعال زندگی ،ذهن ناخود آگاه به آن مسئله می اندیشد تا بالا خره راه حلی برای آن بیابد.

ه - رسیدگی وکاربرد: فرد با دلیل وتجربه شروع به اثبات می کند که ایده اش می تواند مشکل را حل کند وبه اجرا در آید. بحث اصلی :

افراد دارای قوه خلاقیت هستند برخی در یک زمینه دارای خلاقیت بیشتر وبرخی در زمینه دیگر . خلاقیت می تواند به وسیله معلمان در دانش آموزان شکوفا گشته و یا از بین برود . بنابراین باید محیط و فضای مساعدی برای رشد و پرورش قوه خلاقیت دانش آموزان فراهم گردد . اغلب تصور می کنند که خلاقیت آموزش پذیر نیست اما با نبود شاهد در مورد ارثی بودن آن معلمان باید بپذیرند که این مهارت در محیط کلاس و سپس با تعمیم آن در محیط زندگی قابل پرورش است . عده ای از آموزگاران با واداشتن دانش آموزان به اطاعت زیاد از مقررات قراردادی و خشک با دادن نمره بالا و نیز با امتناع از تحسین کودکی که می خواهد به ناشناخته ها دسترسی یابد ، خلاقیت را در او خاموش می کنند .

گامها و روشهای پیشنهادی پرورش خلاقیت را به صورت زیر داریم آماده سازی شرایط :

اکثر صاحبنظران بر این باورند که اولین گام در پرورش خلاقیت کودکان به وجود آوردن شرایط مناسب در محیط خانوادگی، آموزشی است. کارل راجرز می گوید: واضح است که خلاقیت را نمی توان با فشار به وجود آورد بلکه باید به آن اجازه داد تا ظهور کند. توجه به سئوالات بی ربط کودک - به نظر ما - وشناسایی و تشخیص مدل تفکر کودک مارا در هدایت او به سمت تقویت خلاقیت کمک می کند.

خلا قیت در کلا س توسط معلم خلاق:

معلم دوره ابتدایی می باید ذهنی فعال، پویا و اطلا عاتی علمی و به روز و کاربردی داشته باشد. معلم دوره ابتدایی باید یک سلسله اصول و مبانی را در جهت پرورش خلا قیت دانش آموزان در کلا س درس در نظر بگیرد تا بتواند دراین زمینه موفق شود. کودکان باید در محیط های آموزشی خود یادگیرنده فعال باشند. فضای کلاس عاری از تنش و فشار باشد و کودکان در آن احساس آسایش و آرامش کنند.

کودکان در آموزشگاه باید احساس عزت نفس و ارزش معنوی داشته باشند. از جمله عوامل بسیار مهم در یک محیط آموزشی، نقش الگوی مربیان است. مربیانی که در احساس کودکان شریک می شوند، و احترام عمیق برای آنها قائل هستند و رفتار آنها الگویی است از آن چه می گویند، شوق همکاری در یادگیری و خلاقیت را در کودکان افزایش می دهند. فضای فیزیکی محیط های آموزشی باید ایده برانگیز و متنوع باشد. وجود وسایل آموزشی لازم و دسترس کودکان به آنها نقش مهمی در پرورش خلاقیت کودکان دارد.

به کودک باید فرصت دادتا بدون ترس از عواقب ارزشیابی به یادگیری، تفکر و کنکاش بپردازد. از همسان سازی کودکان - محدود کردن تجربیات و سوق دادن کودک به تفکر همگرا - باید پرهیز کرد. مربیان منبع اطلاعات و هدایت هستند. کودکان باید برای مربیان احترام قائل شوند اما در حضور آنها احساس راحتی نمایند.و همکاری همیشه بر رقابت ترجیح داشته باشدآموزش انضباط فکری باید انجام شود - یعنی تفکر ذهنی کودک را مدیریت کنیم - . به کارگیری تفکر، طراحی ذهنی، ردیابی ذهنی، هدف یابی در فرآیند یادگیری منجر به پویایی ذهن شود.

سعی کنید در همه فکرها نکات مثبت را بیابید. به فکرها وسؤالات، برچسب »احمقانه«، »بد« و »نا مربوط« نزنید که باعث می شود دانش آموزان سؤالات بهتری مطرح نسازند. ایجاد هیجان مناسب - حرکت ، آگاهی ، تصویرسازی ذهنی، تصویر سازی هدایت شده، قصه های ناتمام - . به کارگیری مهارت های تفکر - جلسات بارش فکری برای کودکان، تفکر تصویری، تصویر سازی ذهنی، ارتباط اجباری، داستان های ناتمام، استفاده از لطیفه، طنز، شوخی، شکلک، فهرست صفات، حرکات بدنی و ژست ها، بازهای خلاق - . تسهیل فرآیند خلاقیت - انعطاف پذی، فراهم نمودن شرایط تجربه بدون ترس از شکست، ارائه انتخاب ها، استفاده از گفتار برای الگوسازی ، بر انگیختن خلاقیت، مجالسی برای خطا کردن، زمانی برای بازی و تخیل - راهکارهایی برای تحریک خلاقیت می باشند.

برخی از اصول کار معلم خلاق به شرح زیر است:

-1 پرورش خلا قیت در آموزش ابتدایی نیازمند نوگرایی، انعطاف پذیری و تنوع در رفتار، گفتار و تدریس است.

-2 اگر معلم ابتدایی پرتکاپو، با انرژی و فعال و با نشاط باشد سبب رشد خلا قیت در دانش آموز خواهد بود.

-3 اعتماد به نفس معلم در رشد اعتماد به نفس دانش آموزان ابتدایی نسبت به خلا قیت موثر است.

-4 خطر پذیری و بارش فکری، زمینه فن پرورش خلا قیت است.

-5 میل به تجربه های آموزشی ناشناخته، ترجیح دادن سادگی به پیچیدگی، طرح سوال، تحریک کنجکاوی، آموزش کشف محیط و جهت دهی ذهنی دانش آموز، برای رشد خلا قیت در دوره ابتدایی ضروری است.

 -6 فشار نیاوردن، تحمیل نکردن دانسته های خود و تقویت مثبت دانش آموز ابتدایی در پرورش خلا قیت تاثیر بسیار دارد. -7 بازی و فعالیت های آزاد و انعطاف پذیر کلا س سبب رشد افکار و احساسات خلا قانه می شود.

-8 معلم شوخ طبع، خوش رو و دارای علا یق هنری باعث تحریک در رشد خلا قیت می شود.

-9 پرهیز از دانش جدید، روش های تازه، فکر نو، برنامه های جدید و ابراز وجود مانع رشد خلا قیت است.

-10 گرایش به روش های تکراری، آموزش از روی عادت، پرسش و پاسخ کلیشه ای، روح خلا قیت را در دانش آموز ابتدایی می کشد.

-11 نداشتن تمرکز ذهنی، تحمل نکردن، ابهام ،تضاد ، وابستگی نشانه نبود خلا قیت است.

-12 رشد علمی، تجربه کلا سی، ارزشیابی مستمر از خود از عوامل رشد خلا قیت است.

-13 سؤالات »غریب« ، »غیر معمول« و »عجیب« دانش آموزان را نباید نادیده گرفت.

-14 تجارب دانشآموزان رابه موردخاص محدود نکنیم - کار بدیع و کار خلاق را تقویت کنیم

-15 تهیه فهرست مطالبی از سؤالات - چرا، کجا، چه موقع، چه کسی، چه چیزی، چطور - .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید