بخشی از مقاله
چکیده
روند تفکر پایدار ریشه در تاریخ دارد. توسعه پایدار نیازهای امروز بشر را بدون به خطر انداختن توانایی های نسل آینده برای تأمین نیازهایشان، برآورده می کند. بی شک طبیعت مرجع اصلی تمام دست ساخته های مفید انسان است و می توان گفت هیچ اثر معماری نیست که بی ارتباط با طبیعت باشد. اصل معماری پایدار بر این نکته استوار است که ساختمان جزئی از طبیعت است و به عنوان بخشی از اکوسیستم عمل می کند و در چرخه ی حیات قرار می گیرد. هدف از معماری پایدار ایجاد تعادلی پایدار و سازمان یافته بین طبیعت، انسان و محیط مصنوع است. به دنبال این هدف خواهیم دید که فناوری کلیدی برای ساختمان پایدار می باشد و به تنهایی می تواند مهم ترین مولد طراحی باشد.
کلمات کلیدی: توسعه پایدار ، معماری پایدار ، ساختمان ، طبیعت ، فناوری
مقدمه
یکی ازخصوصیات معماری ایرانی استفاده از مصالح محلی یا به اصطلاح بوم آورد بوده است. این خصیصه بیش از هر چیز تابع عواملی چون نبود امکانات و فناوری ساخت مصالح ترکیبی و مشکلات مربوط به حمل ونقل مصالح در فواصل طولانی بوده است. یکی از فواید مهم مصالح بوم آورد این بود که هر زمانی بنا نیاز به تعمیر و بازسازی داشت مصالح مورد نیاز همیشه محیا بود. نکته دیگری که در مصالح بکار رفته ابنیه سنتی جلب توجه میکند این است که مصالح سنتی در صورت تخریب و دور ریختن نه تنها به محیط آسیبی نمیزند بلکه به راحتی جزئی از آن می شدند و خللی به چرخه بازیافت وارد نمی شد.
علت این بود که مصالح به صورت خالص و ترکیب نشده بکار می رفتند. امروزه ترکیب مصالح برای اصلاح خواص آن ها امری اجتناب ناپذیر است و تقریبا استفاده از مصالح بوم آورد ضرورت خود را از دست داده است؛ زیرا هر زمان در هر منطقه ای می توان مصالح دلخواه را تهیه کرد.اما هدف ، استفاده از مصالح بوم آورد نیست، بلکه حرکت به سوی پایداری از طریق همه ی اجزای جامعه است. با توجه به توضیحات فوق باید گفت که پایداری مبحث تازه ای نیست و در گذشته هم وجود داشته است و معماری پایدار هم یک سبک خاص از معماری نیست. پایداری یکی از اصول مسلم معماری است که باید در همه ی سبک ها و شیوه ها مورد توجه قرار گیرد.
معماری پایدار و طبیعت
مفهوم معماری پایدار به عنوان یک وسیله سیستماتیک مادی، مفهوم معماری را نه تنها به سوی هنر سکونت بلکه به طرف هنر سکونت در طبیعت به ترتیبی که بدون شناخت طبیعت تعریفش دشوار باشد، سوق میدهد. این مسئله می تواند پایداری را تعریف کند و بدین ترتیب قدرت ضخامت فضایی آن را ممکن سازد و این فقط در زمان خود پایان نمی یابد بلکه امکان ایجاد فضای دنیا و آینده را مهیا می سازد، لذا معماری نمی تواند صرفا ساختن سریع در هر مکان و بدون در نظر گرفتن احتیاجات و امکانات طبیعت موجود باشد. برای معمار، پایداری یک مفهوم پیچیده است. بخش بزرگی از تعریف پایداری از طریق بقای انرژی و کاربرد فناوری هایی چون ارزیابی چرخه عمر برای حفظ تعادل بین ارزش سرمایه و مقدار دارایی دراز مدت بر گرمای جهانی اشاره دارد، اما طراحی پایدار همچنین به ایجاد فضاهای سالم، با دوام از نظر اقتصادی و حساس به نیاز های اجتماعی می پردازد.
این طرا حی به احترام گذاشتن به سیستم های طبیعی و یادگیری فرآیند های بوم شناختی مربوط می شود. هرچه بشر متمدن تر می شود، مصرف، تولید زباله و آلودگی بیشتر خواهد شد. این موضوع، همانگونه که ریچارد راجرز در سخنرانی های ریت در 1996 به آن اشاره می کند،اهمیت ساختمان های منفرد را در مقایسه با طراحی شهری روشن می سازد و از انتخاب ساده - مانند انرژی - به انتخابی پیچیده - مانند پایداری - و از منفعت گرایی به اخلاق گرایی منتقل میکند. محیط به واسطه ی رونق اقتصادی ما و رشد جمعیت به طور فزاینده ای تحت فشار قرار می گیرد. انتظار می رود در سال 2050 رقابت های انسانی چهار برابر بیشتر از سال 2000 محیط زیست را تحت تأثیر قرار می دهند. - بر اساس رشد اقتصادی 2درصد سالیانه ورشدجمعیت10میلیاردی - .
معماری به شناختن منابع، مبادله ی زباله ها و بهره برداری از آن ها به عنوان یک منبع بالقوه ی انرژی یا مصالح ساختمانی آینده نیاز خواهد داشت. آنچه که اغلب در حوزه های معماری نادیده گرفته می شود، مسیر " توسعه ی پایدار" به عنوان یک پل مفهومی بین دو موضوع ابداعات فناوری مدرنیسم و قوانین اجتماعی است. بسیاری از جنبه های اخیر در معماری فقط یک طرف معادله را بیان می کنند. های تک - فرافن - نوعی معماری عالی با توجیه اجتماعی ناکافی است.معماری اجتماعی اغلب توان فناوری و طراحی را برای جل مشکلات بشری نادیده می گیرد.
اما پایداری آن دو را با هم برآورده می سازد و نه تنها معماری را نیرو می بخشد، بلکه ارزش های اخلاقی جدیدی را برای ایجاد سکونتگاه های انسانی بیان می کند و یک زمینه ی اخلاقی جدید را برای حرفه ی معمار عرضه می نماید و سرانجام چشم انداز فرهنگی-زیبایی شناختی را بهبود می بخشد. آموختن از طبیعت ملزم به استفاده از اصول بوم شناختی به روش های کاملا متفاوت است. طبیعت خنثی نیست و قوانین و شیوه های کاری خودش را دارد. انسان در دوره ی زندگی صاحب این دانش است اما به ندرت قوانین بنیادی طبیعت را پیاده می کند تا به اوج طراحی معماری دست یابد.تفکر خطی پیش ساختگی و کاملا کارخانه ای بر طراحی ارگانیک ترجیح داده شده است و ساختمان های ما به طور فزاینده ای از دیگر ساختمان ها تکثیر می شوند.طبیعت به چهار شیوه ی کاملا متمایز می تواند راهنمای مفیدی برای طراحی ساختمان باشد: الف - آموختن از طبیعت ب - استفاده از مدل های طبیعی برای فرم دهی ج - آشکار ساختن طبیعت
د - استفاده از طبیعت برای ارزیابی اکولوژی
توسعه پایدار و روند شکل گیری آن
پایداری ایده ای جدید و بی سابقه نیست و از گذشته های دور در زندگی بشر وجود داشته است. از دیرباز نگاه بوم شناسانه و جهان بینی خاص انسان در تعامل با محیط به گونه ای بوده است که بشر، راه همسازی با محیط را برگزیده و ارتباطی عمیق و مسالمت آمیز با محیط زیست داشته است. این مفهوم در عرف های قدیمی و فرهنگ های کهن بشر ریشه داشته و در زندگی سنتی در قالب تکریم و حرمت گذاری به طبیعت و منابع طبیعی جلوه گر شده است.پایداری در لغت به معنای مقاومت، تاب و ایستادگی و در واقع آن چیزی است که می تواند در آینده تداوم داشته باشد. این واژه امروزه بطور گسترده ای به منظور توصیف جهانی که در آن نظام های انسانی و طبیعی توأما بتوانند تا آینده ی دور ادامه ی حیات دهند، بکار گرفته می شود.
صفت Sustainable به معنای استفاده از محصولات طبیعی و انرژی است به نحوی که به محیط صدمه نزند. این صفت چیزی را توصیف می کند که باعث آرامش، تغذیه و تأمین زندگی است و در نتیجه به تداوم زندگی و طولانی کردن آن منجر می شود.در دهه ی 60 پرسش ها و نقدهای گسترده ای درباره ی برنامه های توسعه و پیامدهای ناسازگار آن بر محیط زیست مطرح شد که در نهایت منجر به طرح موضوع پایداری در توسعه شد و چارچوب و محدودیت هایی را برای توسعه مطرح کرد. پس از آن شعار » توسعه بدون پایداری، نه« ، » پایداری بدون توسعه ، نه« نیز رسمیت یافت. لذا با هدف ایجاد محدودیت هایی برای توسعه، مفهوم جدیدی به نام »توسعه پایدار« خلق شد.
یک نمونه از این تعاریف در کارهای فاستر و شرکا مورد استفاده قرار گرفته است: » طراحی پایدار به معنی ایجاد ساختمانی است که از نظر انرژی، بهداشت و آسایش کارآمد بوده و کاربرد انعطاف پذیر و برای عمر طولانی طراحی شده باشد.« این تعاریف ارزش ضوابط ابداع شده ی مراجع مختلف را نشان می دهند و با تأکید خاص بر گونه هایی از ساختمان، خدمات یا سطوحی از توسعه پایدار را فراهم می کنند. در این تعاریف یک مفهوم عمومی و اصولی وجود دارد که اجازه می دهد تعاریف فرعی سودمند، گستره ی وسیع کالبد درونی آن باشند. ایده ی پیشرفت و آسایش اجتماعی با حفاظت از منابع محیطی توسط نسل حاضر برای بهره مندی نسل های آینده باید متعادل باشد. نقش ساختمان ها و شهرها، نهادینه کردن تحقق توسعه ی پایدار است.
اصطلاح توسعه به صورت فراگیر پس از جنگ جهانی دوم مطرح شد. در این زمان و در سال های 1950 تا اوایل دهه ی 60، الگوی توسعه به مفهوم رشد اقتصادی نمود پیدا کرد. در واقع طرز تلقی این الگو از توسعه به مفهوم رشد سریع اقتصادی بود. توسعه مهارگسیخته صنعت با اصل پنداشتن اقتصاد، پیامدهایی را به دنبال داشت که اندیشمندان توسعه را به تفکر و تجدیدنظر در مفروضاتشان واداشت.صنعتی شدن با تأثیری که بر روی دیدگاه انسان نسبت به طبیعت داشت باعث سست شدن ارتباط انسان و طبیعت شد و در نتیجه تغییر نگاه نسبت به طبیعت و عدم توجه به محیط زیست در شهرها گسترش یافت. در شرایطی که پیش آمده بود انسان غارت طبیعت را برای توسعه ی خود برگزیده بود.
ایده ی توسعه جامع و کلی نگر نبود، زیرا در تمامی نظریه های توسعه تنها پیشرفت اقتصادی مدنظر قرار گرفته و به محیط زیست به عنوان بستر و ماده خام برای پیشرفت نگریسته شده بود و همین مسئله باعث بروز مشکلات جدی زیست محیطی نظیر آلودگی ها، افزایش دمای کره ی زمین و نابودی منابع طبیعی گردید. در همین زمان بود که اندیشمندان نابودی و زوال منابع طبیعی را هشدار دادند، در پی این هشدارها و با اوج گرفتن نگرانی ها از عواقب فعالیت های انسانی بر روی کره ی زمین، مجامع و کنفرانس های بین المللی متعددی جهت رفع بحران ها برگزار شد.زمزمه این نگرانی ها و دغدغه ها از سه دهه ی پیش آغاز شده است. درواقع دهه های 60 و 70 میلادی را می توان آغاز این نگرانی ها دانست.مفهوم توسعه پایدار مفهومی گسترده، کلی نگر و جامع است و تمام جنبه های زندگی انسان مانند ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و دیگر نیازهای بشری را در بر می گیرد. در این مفهوم، انسان در رأس امور و در مرکز توجه قرار گرفته است و همه ی پدیده های