بخشی از مقاله

چکیده

منطق زندگی بشر بیش از آنکه بر اساس رابطه علی و معلولی باشد، داستانی است. در این مقاله از میان عناصر داستان، به بررسی راوي، ویژگی هاي او و زاویه ي دیدش در قصه » خانواده آقاي ابله« نوشته ي »رولد دال« نویسنده مشهور ادبیات کودکان پرداخته شده است. براین اساس، ابتدا تعریف مفاهیم کلیدي روایت و راوي ارائه شد و از میان انواع زاویه ي دید، تک گویی درونی، که از راه هاي دسترسی به ذهن شخصیت هاي داستان است مورد بررسی قرار گرفت.

پس از آن، ویژگی هاي راوي داناي کل در رمان »خانواده آقاي ابله « نشان داده شد و در نتیجه بیان گردید که راوي داناي کل در این داستان، چگونه با استفاده از انواع تک گویی ها و تکنیک هاي دیگر به روایت داستان پرداخته و ویژگی هاي خود را به طور مستقیم، آشکار ساخته است . شیوه ي روایت داستان او نکوهش گر، بی پرده و طنز آمیز است و به خواننده هشدار می دهد با پنهان کردن عیب ها نمی توان آن ها را از بین برد.

مقدمه

»رولد دال« نویسنده نروژي تبار را می توان از موفق ترین چهره هاي ادبیات کودك و نوجوان دانست که بسیاري از کودکان سراسر دنیا کتاب هایش را خوانده اند و بسیاري از جایزه هاي معروف جهانی، به داستان هاي کوتاه وي تعلق گرفته است. از آثار او می توان از چارلی و کارخانه شکلات سازي، جادوگرها، جیمز و هلوي غول پیکر، آقاي روباه شگفت انگیز و خانواده آقاي ابله نام برد. وي به شیوه اي طنز آمیز و بدیع و در فضایی آمیخته با تخیل و واقعیت و استعاره به طرح مسایل تربیتی اجتماعی نسل جدید می پردازد. سبک نگارش او بسیار غنی و مفرح است. در این مقاله روایت، انواع راوي و زاویه دی د در داستان، معرفی شد و سپس ویژگی هاي راوي، کانون و زاویه ي دید آن در داستان » خانواده آقاي ابله « به عنوان یکی از معروف ترین داستان هاي رولد دال مورد بررسی قرار گرفت.

روایت

در تحلیل هاي ساختاري، تجزیه و تحلیل و روابط عناصر داستان با یکدیگر و با کل داستان مورد بررسی قرار می گی رد. شاید بتوان روایت را در ساده ترین و عام ترین بیان، متنی دانست که در آن فردي قصه اي را بیان می کند - اخوت، . - 8 :1371 از آن جا که روایت ها در چارچوب یا طی نوعی دوره ي زمانی، صورت می گیرند و این دوره ي زمانی می تواند بسیار کوتاه، یا بسیار طولانی باشد، می توان روایت ها را داستان هایی دانست که در زمان رخ می دهند - برگر، . - 18 :1380 در حقیقت روایت سکانسی از یک رخداد قصه اي یا غیر قصه اي را توصیف می کند. یک روایت ممکن است توسط یک شخصیت، در خلال روایت بزرگ تر نقل شود. روایت، شیوه قصه نویسی است که راوي در آن مستقیما با خواننده ارتباط برقرار می کند.

در حقیقت متن، صداي روایتگر است در حالی که راوي، متعلق به جهانی ساختگی یا خیالی است. یکی از مهم ترین نکته ها در پژوهش ادبی، شناخت ساختار روایی داستان یا مطالعه ي روایت است که ساختار هاي مختلف روایت، مانند راوي، طرح، شخصیت و... را بررسی می کند. روایت شناسی1 شعبه اي از رویکرد علمینسبتاً نوینی است که دغدغه ي اصلی آن شناسایی عناصر ساختاري و حالت هاي مختلف ترکیب این عناصر در روایت، شگرد هايمتکرّر روایت و تحلیل انواع گفتمان در روایت می باشد.

در مبحث روایت، نظریه هاي فراوان، از سوي افراد بسیاري ارائه شده است؛ از مهم ترین و کارآمد ترین این نظریه پردازان، ولادیمیر پراپ، تزوتان تودورف، رولان بارت و ژرار ژنت هستند که به تعاریف و تقسیم بندي هاي گوناگون دست یافته اند - اخوت، . - 18 :1371 نظریه پرداز دیگري که در زمینه ي روایت حرف هايماندگار و قابل تأملی زده آنا باربولد است؛ گر چه نویسندگان از زمان باربولد تاکنون روش هاي تازه اي براي عمل روایت کشف کرده اند، ولی تمایزهاي مفهومی او همچنان در نقد معاصر حضور دارد.

موضوع نخست در روایت شخص در دستور زبان یا لحن است؛ چه کسی می نویسد؟ راوي یا داستانی را درباره ي دیگران می گوید و به همه ي شخصیت ها به صیغه ي سوم شخص اشاره می کند؛ یا خودش درگیر آن داستان است. موضوع دوم انواع گفتمان است: عمل روایت، ارائه ي نمایشی - گفتگو یا تک گویی مستقیم - و مقوله اي کلی که اغلب »تفسیر« نامیده می شود - مقدمه چینی، تأویل، داوريو احتمالاً گریزهایی که راوي به موضوع هاي دیگر می زند - . مبناي سوم دسته بندي دسترسی به خود آگاه است. راوي می تواند به ذهن چند نفر - چون همه چیزدان و داناي کل است - یا یک نفر وارد شود، و البته می تواند داستان را در جهان بیرون بگذراند.

راوي

هر روایت از دو جزء تشکیل می شود، قصه و قصه گو. در اصطلاح ادبیات به کسی - و گاهی چیزي - که داستان را روایت می کند راوي گویند. به سخن دیگر، راوي شخصیتی است که نویسنده، حوادث داستان را از زبان او نقل می کند - داد، - 229 :1378 و این بدان معنی است که » همه ي حوادثی که در داستان بیان می شود به نوعی مربوط به راوي است. این واژه ازکلمه ي لاتین narratus به معنی»اعلام شده« منشأ می گیرد.

راوي چیزي را – یک داستان را – به آگاهی می رساند، خواه این داستان را شخص دیگري آفریده باشد و خواه، آن طور که در مورد داستان سرا صدق می کند، خود راوي آفریده باشد.« - برگر، » . - 21 : 1380 راوي، عامل همه ي ساخت و سازهایی است که دیدیم. در نتیجه، تمامی اجزاي تشکیل دهنده ي این ساخت و ساز به طور غیر مستقیم ما را به سوي »راوي« راهنمایی می کنند. راوي است که اصولی را که بر پایه ي آن ها داوري هاي ارزشی صورت می گیرند، تجسم می بخشد. اوست که میان سخن مستقیم و سخن انتقالی، میان ترتیب تقویمی رخدادها و زمان پریشی ها گزینش می کند. بدون راوي، هیچ روایتی وجود ندارد.« - تودورف، - 71 :1382

زاویه دید

زاویه ي دید، به معنی محل یا دریچه ي دیدن، به موقعیتی گفته می شود که نویسنده نسبت به روایت داستان اتخاذ می کند و دریچه اي است که پیش روي خواننده می گشاید تا او از آن دریچه، حوادث داستان را ببیند و بخواند. - داد، : 1378 - 259 زاویه ي دید در واقع، رابطه ي راوي را با داستان نشان می دهد. »زاویه ي دید، مهم ترین عامل در شکل دادن و وحدت بخشیدن به مصالح تکه تکه ي داستان است، نسبت نویسنده را با جهان داستانش معلوم می دارد و احساسات خواننده را نسبت به شخصیت ها هدایت می کند« - ایرانی، . - 379 : 1380

زاویه ي دید از دو جهت براي خواننده حائز اهمیت است: یکی، از جهت فهم داستان و دیگر این که داستان را محک زده، ارزیابی کند. - لورنس، - 88 :1368 و نقد ساختاري داستان زمانی ممکن است که عنصر دیدگاه مبناي اصلی نقد قرار گیرد و در هر داستان خاصی به دقت سنجیده شودکه آیا دیدگاه با توجه به موضوع درست انتخاب شده است یا نه؟ و اگر درست انتخاب شده، نقش ویژه هایش را با چه کیفیت زیبایی شناختی اي انجام داده است - ایرانی، . - 379 : 1380

با آنکه زاویه ي دید از لحاظ انواع به آسانی قابل شمارش ست،نی عمدتاً چند نوع زاویه ي دید در آثار داستانی معمول است که هر یک مستلزم به کارگیري راوي به خصوصی است و در واقع انتخاب زاویه ي دید، با انتخاب راوي داستان، رابطه اي مستقیم دارد - داد، . - 259 : 1383 به طور کلی راوي، یا اول شخص - من - است، یا سوم شخص. از دیگرشیوه هاي روایت نیز، تک گویی درونی، تک گویی نمایشی، جریان سیال ذهنی، نامه نگاري - روایت نامه اي - و یادداشت نگاري - روایت یادداشت گونه - است.

بررسی راوي در رمان آتش بدون دود نشان داد که راوي داناي کل چگونه با استفاده از انواع تک گویی و تکنیک هاي دیگر به روایت داستان پرداخته و آمیخته اي از روایت کلاسیک و مدرن را به صورتی به نمایش گذاشته که آن را به رمان هاي پست مدرن نزدیک کرده است - رضوانیان و نوري، . - 79 : 1388 در این جستار، براي پرهیز از تکرار، تنها به دو مبحث مهم که در روایت این داستان مورد توجه قرار گرفته؛ یعنی »تک گویی درونی« و »شیوه ي مختلط« پرداخته می شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید