بخشی از مقاله

چکیده

دانشگاهها به عنوان اصلیترین نهاد اشاعهدهنده فرآیند یاددهی- یادگیری در جامعه، موجب ایجاد فرهنگ تسهیم دانش و بهره گیری از مدیریت دانش هستند. مهم ترین قدم در این زمینه شناسایی و رتبهبندی عوامل موثر بر پیادهسازی مدیریت دانش است. در تحقیق حاضر، ابتدا عوامل موثر بر استقرار مدیریت دانش در دانشگاهها، شناسایی و دسته بندی شده اند. سپس با استفاده از روش الکتره فازی به رتبهبندی این عوامل پرداخته شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که عوامل جذب افراد بر مبنای صلاحیتهای دانشی و طراحی ساز و کارهای مناسب ارزیابی دانش رتبههای اول و دوم را کسب کردند و بیشترین تاثیر را در پیادهسازی موثر مدیریت دانش دارند. همچنین عامل احصای مقیاسهای مناسب ارزیابی دانش با کسب پایین ترین امتیاز در رتبه آخر عوامل موثر بر پیاده سازی مدیریت دانش در دانشگاهها قرار گرفت.

واژگان کلیدی: مدیریت دانش، موسسات آموزش عالی، الکتره فازی، تصمیم گیری چند معیاره

.1 مقدمه

در هزاره جدید، مدیریت دانش به موضوعی مهم در سطوح جهانی تبدیل گشته است؛ حال آن که پدیده ای چندان جدید، محسوب نمی شود. در حقیقت مدیریت دانش از صدها سال پیش که صاحبان مشاغل مختلف، تجارب حرفه ای خود را به فرزندان و شاگردان خویش منتقل می کردند، وجود داشته است. اما از اوایل دهه 1990، این واژه به طور جدی وارد مباحث سازمانی گردید. امروزه مدیران تلاش می کنند تا از طریق مدیریت دانش1، دانش 2 انباشته در ذهن اعضای سازمان را استخراج نموده و آن را در میان تمامی افراد تسهیم نمایند، تا دانش ذخیره شده در سیستم، تبدیل به یک منبع قابل استفاده دائمی شود و مزیت رقابتی پایدار ایجاد نماید .][1 مدیریت دانش فرایندی چالش برانگیز است؛ زیرا شناخت ارزش آن مشکل بوده و به کارگیری مطلوب آن به نحوی که برای سازمان مزیت رقابتی ایجاد نماید، دشوارتر است.

فناوری های نوین فرصت دستیابی به دانش های موجود در سازمان را بهتر فراهم آورده است. به منظور بهره برداری مطلوب از این فرصتهای ارزشمند، باید آنان را به عنوان جزئی جدایی ناپذیر از فرآیندهای سازمانی در نظر گرفت. مدیریت دانش به دانشگاهها یاری می رساند تا از طریق ایجاد و بازتولید دانش، تغییرات را شناسایی نموده و به آن واکنش مناسب و به موقع نشان دهند. در مدیریت دانش، تفکر و دانایی محوری، جایگزین سرمایه محوری شده و تسهیم دانش و تجربه و تعاملات آزاد علمی، محورهای اصلی آن محسوب می گردند. تاکید بر خلق و بازشناسی دانش ضمنی، مهندسی مجدد درون سازمانی و رهبری خلاق و کارآمد، رموز موفقیت دانشگاهها را تشکیل می دهند .][2 با توجه به اینکه حضور دانشگاهها در بازار دانش و استفاده از مدیریت دانش در جهت تحقق اهداف سازمانی، به عنوان یک امر ضروری شناخته شده است.

در این تحقیق سعی شده است که عوامل موثر بر استقرار مدیریت دانش در دانشگاهها مورد بررسی قرار گیرد و با استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره الکتره فازی به رتبه بندی آنها پرداخته شده است. همچنین نتایج تحقیق با تحقیق مشابهی که به روش تاپسیس فازی انجام شده ، مقایسه گردیده است. این تحقیق در ادامه در بخش دوم به ادبیات و پیشینه تحقیق در مورد مدیریت دانش، در بخش سوم به بیان روش تحقیق بر مبنای روشهای تصمیم گیری چند معیاره، در بخش چهارم به تجزیه و تحلیل نتایج و در نهایت در بخش پنجم به نتیجه گیری و ارائهی پیشنهادات می پردازد.

.2مروری بر مبانی نظری و پیشینه تحقیق

در لغت نامه آکسفورد واژه دانش، حقیقت، اطلاعات و مهارتهای به دست آمده به واسطه تجربه، تحصیل یا فهم تئوریکی یا عملی از یک موضوع تعریف شده است .][3 مارکوات - 2011 - 3 دانش را مجموعه ای از اطلاعات، اصول وتجربه هایی می داند که به صورت فعال اجرا، مدیریت، تصمیم گیری و حل مسئله را هدایت می کنند. سازمانهای امروزی، برای حفظ مزیت رقابتی خود، نیازمند بهنگام نگه داشتن دانش خود هستند. نیل به این هدف تنها با ایجاد یک سیستم مدیریت دانش امکان پذیراست .][4 ازاین رو امروزه برای استفاده صحیح از دانش، موضوع مدیریت دانش در دستور کارسازمان های پیشرو قرارگرفته است ][5 برای اولین بار در سال 1997 مفهوم مدیریت دانش در مجامع علمی مطرح شد و به موضوعی داغ برای مدیران ومحققان تبدیل گردید .][6 مدیریت دانش به معنای فعالیت های خلق، کسب، اخذ، طبقه بندی وبکارگیری دانش برای افزایش سطح یادگیری و عملکرد سازمانی است. به عبارت دیگر، فرایندی است که سازمان طی آن از سرمایههای دانش وفکری خود ودیگران ارزش افزوده می آفریند .][5

مدیریت دانش به طور برجسته برفعالیتهای مبتنی بردانش تمرکز دارد ][5 مدیریت دانش، فرایند نظام مند جستجو، انتخاب، سازماندهی، پالایش ونمایش اطﻻعات است؛ به طریقی که درک کارکنان در زمینه خاص بهبود واصلاح شود و سازمان بصیرت ودرک بهتری از تجربیات خود کسب کند .][7 هولسپال و جاشی - 2002 - 1 برخی از عوامل تاثیرگذار برموفقیت مدیریت دانش را فرهنگ، مدیریت فناوری، سازگاری سازمانی، انگیزه، کارمندان وعوامل بیرونی بیان کردند. لیو و نونامیکر - 1993 - 2 شاخص های استاندارد جدیدی به نام شاخص عملکرد مدیریت دانش معرفی کردند که برای ارزیابی کردن عملکرد مدیریت دانش یک سازمان موثر بود. آنها پنج مولفه ی خلق دانش، جمع آوری دانش، به اشتراک گذاری، به کارگیری و درونی سازی دانش را معرفی کردند که می توانند در فرایند چرخه جریان دانش تعیین کننده باشند. نتایج تحقیق آنها نشان داد هنگامی که اثربخشی فرآیند چرخه دانش افزایش یابد، شاخص های عملکرد مدیریت دانش افزایش می یابند و توانمند سازی سازمانها، متمرکز بر دانش، صورت می گیرد.

لی و تزنگ - 2001 - 3 پنج شکاف مدیریت در اجرای فعالیت های مدیریت دانش را دسته بندی کردند و ارتباطات میان فعالیتهای مدیریت دانش و عملکرد سازمانی را تشریح کردند. نتایج نشان داد که عملکرد سازمان تاثیر معناداری از این پنج شکاف مدیریت می گیرد. چریدوس و همکاران - 2003 - 4 عوامل کلیدی گوناگونی را برای پیاده سازی موفقیت آمیز مدیریت دانش، در حوزه های وظیفه ای سازمان، شناسایی کردند که استراتژی، مدیریت منابع انسانی، فناوری اطلاعات، بازاریابی و کیفیت از عوامل کلیدی آنها بود. عوامل متعددی می تواند بر پیاده سازی موفق سیستم های مدیریت دانش تاثیر گذار باشند. برای نمونه اکثریت آنها بر فرهنگ، فناوری اطلاعات و رهبری اشاره کرده اند. عوامل کلیدی موفقیت، می تواند به عنوان مواردی که اگر به شکل مناسب در نظر گرفته شوند، منجر به اطمینان یافتن سازمان، به دستیابی مزیتی رقابتی و موفقیت اجرای یک رویکرد شوند، تعریف شوند][8

اسکایریم و آمیدون - 1997 - 4 با مطالعه ی سازمان های پیشگام در مدیریت دانش، هفت عامل کلیدی را شناسایی کردند. این عوامل شامل ارتباط قوی با ضروریات کسب و کار، چشم انداز و معماری مناسب، رهبری دانشی، فرهنگ خلق و اشتراک گذاری دانش، یادگیری مستمر و زیرساخت تکنولوژیکی استقرار یافته و فرایندهای دانش سازمانی سیستماتیک است؛ نه تنها همه ی این عوامل در مقیاس کوچک در پروژه های آزمایشی مهم هستند، بلکه در سازمان هایی که می خواهند مدیریت دانش را رسمی کرده و خود را تبدیل به شرکت های دانش محور کنند نیز مهم هستند. حمیدی و همکاران - - 1394 با توجه به اهمیت مدیریت دانش در فرایندهای سازمانی و نقش آن در تولید داتش، پژوهشی را با هدف تعیین وضعیت مدیریت دانش در دانشگاه علوم پزشکی همدان انجام دادند و به ارائه مدل و استراتژی هایی برای اجرای بهتر مدیریت دانش در دانشگاه پرداختند.

ماساده4 و همکاران - 2013 - در پژوهشی به بررسی رابطه بین مدیریت دانش، عملکرد دانش و عملکرد شغلی کارکنان در یک دانشگاه پرداختند. نتایج تحقیق حاکی از وجود ارتباط معنی داری بین فرضیات تحقیق بود. مدیریت دانش تاکنون توسط محققان زیادی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است و مطلبی و همکاران - 1392 - به رتبه بندی شاخصهای استقرار مدیریت دانش در دانشگاهها پرداختهاند. هدف از تحقیق حاضر، بررسی عوامل موثر بر استقرار مدیریت دانش در دانشگاهها و رتبه بندی آنها با استفاده از تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره الکتره فازی می باشد. همچنین نتایج این تحقیق با تحقیق مطلبی و همکاران که با روش تاپسیس فازی انجام شده مقایسه گردیده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید