بخشی از مقاله

چکیده

یکی از مسائل مهم در حوزه روابط بین ناشران و نویسندگان، انتخاب نویسندگان مناسب توسط ناشران برای همکاری با توجه به معیارهای مختلف از جمله سطح تحصیلات متفاوت، قیمتهای پیشنهادی برای بستن قرارداد و غیره است. این مساله در واقع زیرمجموعه مساله انتخاب تامین کننده است. البته تجربه در انتخاب مطمئنا فاکتور قابل اعتنایی خواهد بود اما تلفیق آن با روشهای علمی رتبهبندی، خطای انتخاب را تا حدود زیادی کاهش خواهد داد. یکی از روش های رتبهبندی که کارایی واحدهای تصمیمگیرنده را ملاک قرار میدهد، روش تحلیل پوششی دادهها میباشد که کاربرد بسیاری در رتبهبندیها در بخشهای مختلف دارد. در این مقاله ابتدا معیارهای ارزیابی اساسی با توجه به فاکتورهای مدنظر ناشر - ان - برای رتبهبندی نویسندگان ارائه شده و سپس از مدل تحلیل پوششی داده مبتنی بر بازگشت به مقیاس متغیر برای انتخاب و رتبه بندی نویسندگان استفاده میشود. نتایج عددی کاربرد مدل تحلیل پوششی داده ها را برای رتبه بندی نشان میدهد.

کلمات کلیدی: کارایی، تحلیل پوششی دادهها، رتبه بندی نویسندگان

-1 مقدمه

بررسی مطالعات انجام شده در حوزه نشر و همچنین بررسی اخبار و نظرات صاحبنظران در روزنامهها و خبرگزاریها نشان می دهد نشر کشور با مشکلات زیادی دست به گریبان است. هر کسی از جایگاهی به صنعت نشر مینگرد و منشأ مشکلات و آسیبهای صنعت نشر را از زاویهای ارزیابی میکند که به نوعی به مشکلات حوزه نشر باز میگردد.[2] پررنگترین مشکل در حوزه ی چاپ و نشر کتاب در کشور مشکلات مالی است. یکی از مشکلات در حوزه نشر کتاب برخورد سلیقه ای با کتاب است. نداشتن کتاب خوب اولین مشکل انتشارات است و کتابهای خوب هیچ گاه مشکل اقتصادی نخواهند داشت زیرا مورد استقبال قرار خواهند گرفت.[2]

به عقیده کارشناسان تنها راه غلبه بر مشکلات چرخه نشر آگاهی شاغلان این صنعت و مجهز کردن آنها به دانش تخصصی نشر، آگاهیهای مدیریتی، اقتصادی و فرهنگی است.[2] نتیجهگیری در حوزه »کتاب و نشر« در کشور صورت گرفته است به این صورت که حوزه »کتاب و نشر« در وضعیتی قرار دارد که میتوان از آن به »بحران« یاد کرد. شواهدی نظیر سرانه پایین مطالعه، تعداد نامتناسب کتابخانههای عمومی، شمارگان پایین کتابهای منتشره، تعداد بالای ناشران غیر فعال و ... ازجمله نشانه های این بحران هستند. با بررسی و تحلیل دیدگاههای موجود علل و عوامل این وضعیت بحرانی را میتوان در سه سطح کلان، میانی و خرد تقسیمبندی کرد. در سطح کلان مسائل ساختاری نظیر ضعف فرهنگ کتابخوانی و نهادینه نشدن فرهنگ مکتوب، در سطح میانی مشکلاتی نظیر ضعف قوانین مربوط به تألیف و نشر و نبود سازمان های قدرتمند غیردولتی و واسط و در سطح خرد مشکلات پیش روی مؤلفان، ناشران، کتابفروشان و ... ازجمله عوامل مؤثر بر وضعیت مذکور هستند. بنابراین در یک نگاه جامع به نظر می رسد به منظور رفع چالشهای حوزه نشر و کتاب لازم است دو دسته از سیاستهای اقتصادی و سیاستهای اجتماعی- فرهنگی در کنار یکدیگر اتخاذ شوند. سیاست های اقتصادی ناظر بر خروج صنعت نشر از رکود میباشند و سیاست های اجتماعی- فرهنگی ناظر بر تقویت و توسعه فرهنگ کتابخوانی هستند.[2]

در سه اظهارنظرها و نتیجهگیری فوق در رابطه با مشکلات حوزه نشر نکاتی نهفته است که لزوم استفاده از تکنیکهای تصمیمگیری نظیر تحلیل پوششی دادهها را برای حل آن ها بیش از پیش ضروری میدانیم. زمانیکه فاکتورهای مثبت و خوب در نظر گرفته شود - ورودیها و خروجیها - ، و محاسبه کارایی واحدها - نویسندگان - در میان باشد آن گاه با اطمینان بیشتری از انتخاب نویسندگان میتوان گفت کتابهای با کیفیت چاپ خواهند شد. سپس سرمایهگذاری با ریسک کمتر حاصل میشود. بنابراین امکان نشر هر کتابی هست به این معنی که سلیقهای با کتاب برخورد نخواهد شد. با این اوصاف کتاب با فروش بالا مواجه خواهد شد پس مشکلات مالی کمتر به وجود خواهد آمد. زمانیکه مشکلات نشر کمتر شود - سطح میانی - و کتابهای با کیفیت چاپ شوند میتوان انتظار داشت تا حدودی بر روی فرهنگ کتابخوانی تأثیر مثبتی گذاشته شود - سطح کلان - . تکنیک تحلیل پوششی دادهها راه حلی مفید برای هدفمند کردن نوع رتبهبندی و در نهایت انتخاب کردن در هر حوزهای میباشد. که به مقایسه چند واحد با شاخصه های یکسان - در این مقاله - از طریق کارایی آن ها میپردازد. استفاده از این تکنیک برای حل مشکلات حوزهی نشر، حتی به میزان حداقلی میتواند گامی رو به جلو باشد و نشر کتاب را در ایران با هدفمند کردن بخشهای مختلف آن گسترش دهد.

-2 پیشینه تحقیق

تحلیل پوششی داده ها تکنیکی است که برای ارزیابی و مقایسه کارایی نسبی بخشها یا واحدهای تصمیمگیری که وظایف یکسان اما ورودیها و خروجیهای متفاوتی دارند، بهکار میرود. اندازه گیری کارایی به دلیل اهمیت آن در ارزیابی عملکرد شرکتها یا سازمانها همواره مورد توجه محققین بوده است. فارل در سال 1957، با استفاده از روشی همانند اندازه گیری کارایی در مباحث مهندسی، به اندازهگیری کارایی برای واحد تولیدی که شامل یک ورودی و یک خروجی بود اقدام کرد. چارنز، کوپر و رودرز دیدگاه فارل را توسعه دادند و الگویی را ارائه کردند که توانایی اندازهگیری کارایی با چندین ورودی و خروجی را داشت. این الگو، تحت عنوان تحلیل پوششی دادهها نام گرفت. این الگو به الگوی CCR که از حروف اول سه فرد یاد شده تشکیل شده است، در سال 1978 در مقاله ای با عنوان اندازهگیری کارایی واحدهای تصمیمگیرنده ارائه شد. بعدا مدل BCC نیز با کمی تغییر نسبت به مدل CCR توسط بنکر، چارنز و کوپر ارائه گردید. .[3] تحقیقاتی زیادی در این زمینه ارائه شده است که به طور مختصر به چند نمونه اشاره خواهیم کرد.

مهدی آبادی و همکاران به بررسی یک مطالعه تجربی جهت رتبهبندی صنایع مختلف با استفاده از تحلیل پوششی دادهها پرداختند. نتایج DEA به عنوان ورودی تکنیک تاپسیس جهت رتبهبندی صنایع انتخاب شده مورد استفاده قرار گرفته است .[4] احسانی و دانایی به ارائه یک تحقیق تجربی برای رتبهبندی شعبههای مختلف یک مؤسسه اعتباری پرداختند. در این تحقیق برای اندازهگیری کارایی نسبی شعب از DEA استفاده شده است. درنهایت با استفاده از تکنیک تاپسیس واحدهای کارا برمبنای برخی ورودیها و خروجیها رتبهبندی شدهاند .[5] استویکا و همکاران به بررسی اثر بانکداری اینترنتی بر کارایی بانکهای رومانی پرداختهاند. این محققین از تحلیل پوششی دادهها برای محاسبه مجموع نمره کارایی هر یک از بانکها استفاده کردند. همچنین برای طبقهبندی بانکها در گروههای عملیاتی استراتژیک برمبنای رتبه کارایی آنها از روش PCA استفاده نمودند .[6]

لین لای و همکاران از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی - AHP - برای ترکیب وزین کردن متغیرهای ورودی و خروجی در تحلیل پوششی دادهها - DEA - و مدلهای DEA ناحیه تضمین با 24 شرکت هواپیمایی بینالمللی استفاده کردند .[7] بابک دانشور و همکاران به ارائه یک مدل تصمیمگیری چندمعیاره - AHP - فازی برمبنای DEA برای مراکز خدمات درمانی جهت بالا بردن عملکرد آنها پرداختند .[8] کاوورماسی و اوستین به ارزیابی کیفیت آبهای زیرزمینی با استفاده از تکنیکهای DEA و AHP پرداختند. این محققین چگونگی تعیین توزیع آبهای زیرزمینی و شناسایی اثر دریاچههای نمک بر کیفیت آبهای زیرزمینی در حوزههای آبخیز داخلی را مورد بررسی قرار دادند .[9]

-3 مواد و روشها

عدم بهکارگیری روشهای علمی برای انتخاب کردن از طریق رتبهبندی، به میزان قابل توجهی دقت در انتخاب بهتر را کاهش میدهد. روش تحلیل پوششی دادهها یکی از مفیدترین روشهای در این زمینه میباشد که این روش شامل تکنیکها و روشهایی برای ارزیابی کارایی و یا سنجش بهرهوری واحدهای تصمیمگیرنده است. منظور از واحدهای تصمیم گیرنده، واحدهایی مانند ادارات دولتی، نویسندگان متقاضی چاپ کتاب و غیره میباشند که با دریافت ورودیها، خروجی هایی را تولید میکنند. که برای محاسبهی کارایی این واحدها دو مدل CCR و BCC ارائه شده است که در این مقاله علاوه بر تشریح آنها از این دو مدل استفاده خواهیم کرد.

دو مفهوم برای کارایی وجود دارد:

- 1 کارایی مطلق یک واحد تصمیمگیرنده: به مفهوم مقایسه عملکرد یک واحد تصمیم گیرنده با استانداردهای کلی میباشد. - 2 کارایی نسبی یک واحد تصمیمگیرنده : به مفهوم سنجش عملکرد یک واحد تصمیمگیرنده، نسبت به واحدهای دیگر است. اما کارایی با نسبت خروجیها به ورودیها تعریف میشود. فرمول زیر به بهرهوری معروف است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید