بخشی از مقاله
خلاصه
موفقیت یک پروژه از بزرگترین و مهمترین اهداف و دغدغههای مدیران و کلیه افراد درگیر در یک پروژه است که بهنوعی وحدتبخش تلاش و کوشش تمام اعضای تیم پروژه است. هدف از موفقیت پروژههای عمرانی دولتی کاهش هزینه، زمان، افزایش کیفیت و رضایتمندی جامعه و دولت بهعنوان مشتریان اصلی می باشد. عوامل زیادی بر موفقیت طرحهای عمرانی مؤثر است که شناسایی این عوامل کمک شایانی به اجرای موفقیتآمیز طرحها و پروژههای عمرانی میکند که میتوان یکی از اصلیترین و مهمترین این عوامل را تیم مدیریت پروژه نام برد.
هدف اصلی تحقیق ارتباط تأثیرگذار تشکیل تیم مدیریت و موفقیت پروژه های عمرانی می باشد. برای این منظور از روش تحقیق کتابخانهای و میدانی و با ابزار جمعآوری اطلاعات به شکل پرسشنامه در قالب 15 سؤال برای جامع آماری 30 نفر از مدیران و دستاندرکاران پروژههای موفق دولتی در جایگاه کارفرما، مشاور و پیمانکار، تجزیهوتحلیل دادههای جمعآوریشده به روش آمار توصیفی انجام گرفت.
نتایج حاصل بیانگر آن است که ضعف و نارسایی عوامل مدیریتی مانع موفقیت کامل اجرای پروژههای عمرانی دولتی و با در نظر گرفتن مواردی چون: -1 تشکیل تیم در سازماندهی پروژه دارای اهمیت بالایی می باشد، -2 توانمندسازی تیم مدیریت بهعنوان یکی از عوامل موفقیت پروژهها در جایگاه سازمانی پیمانکار ضروری می باشد،-3 ارتباط کاری اعضای تیم در موفقیت مدیریت پروژه نقش مهمی دارد.
.1 مقدمه
طرحهای عمرانی در حکم نبض اقتصاد جامعه هستند .به اعتبار این طرحها، سرمایهگذاریهای دولتی محقق و به همراه سرمایهگذاریهای بخش خصوصی رشد اقتصادی را موجب میشوند .فعالیتهای مربوط به طرحهای عمرانی کشور،عمدتاً پس از شکلگیری برنامههای توسعه اقتصادی – اجتماعی دنبال و از محل درآمدهای عمومی مربوط به بودجه دولت تأمینشده است .ازاینرو، موفقیت طرحهای مزبور به معیار برجستهای در سنجش و قضاوت در عملکرد دولتها تبدیل میشود و بازتابی از کارایی و اثربخشی شیوههای مدیریت در کشور به شمار میرود.[1]
تعریف مفهوم موفقیت در پروژه طی 40 سال اخیر روند تدریجی متحولی را پشت سر گذاشته است. تمرکز اکثر تحقیقات درباره موفقیت روی دو بعد بوده است: الف - سنجش موفقیت پروژه ها و معیارهای سنجش موفقیت مثلاً با معیارهای مثلث طلایی: هزینه، زمان، کیفیت، ب - فاکتورهای تأثیرگذار بر موفقیت و یا عوامل کلیدی موفقیت شامل عواملی که با توسل به آنها شانس دستیابی به نتایج موفق پروژهها را میتوان افزایش داد. [2]
با بررسی عوامل موفقیت پروژههای عمرانی دولتی، بیکفایتی مدیران و ناکارآمدی تیم مدیریت را میتوان بهعنوان یکی از مهم ترین موانع موفقیت طرح های عمرانی برشمرد که قادر است عوامل تأثیرگذار دیگر را نیز تحت تأثیر قرار داده و موجبات نارضایتی اجتماعی در جامعه ایجاد نماید. در این تحقیق با تعریف تیم مدیریت و لزوم تشکیل این تیم در پروژه ها به بررسی ارتباط آن با موفقیت پروژههای عمرانی بهوسیله نتایج بهدستآمده از تجزیهوتحلیل دادههای جمعآوریشده با ابزار پرسشنامه میپردازیم.
.2 عوامل مدیریت - ذینفعان -
یک ذینفع در یک سازمان، هر شخص یا گروهی است که میتواند بر موفقیت اهداف سازمانی تأثیر بگذارد یا بپذیرد. عوامل اصلی پروژه شامل کارفرما، مشاور، پیمانکار میباشد. طبق تعریف ذینفعان گروه یا سازمانی هستند که میتواند بر نگرش، منابع یا خروجیهای سازمان تأثیر گذارد و یا از خروجیهای سازمان تأثیر پذیرد. یکی از وظایف مهم مدیر پروژه تعامل با ذینفعان درراستای نیل به اهداف پروژه میباشد که درنهایت منجر به موفقیت پروژه میشود. [3]
.3 تیم ها و پویایی تیم ها
مدیر پروژه باید بتواند بین افراد کلیدی مختلف درگیر در پروژه: مدیریت، مشتریان، اعضای تیم ساخت و تأمین کنندگان، ائتلاف ایجاد کند. برای پیشبرد اهداف پروژه، مدیر باید از توانایی چانه زنی و مجاب کردن بالایی برخوردار باشد و با زیرکی از آن بهره گیرد. یک تیم یک گروهی از افراد است که با یکدیگر کار میکنند تا به یک مجموعه از اهداف مشترک دست یابند. در سنتیتریندیدگاه تیم معمولاً یک رهبر و تعدادی عضو دارد که کل وقت با یکدیگر به شکل بسته روی یک مجموعه موردنظر کار میکنند، در مؤسسات امروزی، تیم ها گروه هایی از افراد با اهداف تسهیم شده اند.
آن هامعمولاً اکنون یک رهبر رسمی ندارند، ممکن است اعضایی باشند که در مجاورت هم با افراد دیگر کار نکنند و ممکن است بهکرات مأموریت و عضویت خویش را باهم عوض کنند. امروزه کار تیمی به شکل یک فلسفه از کار کردن باهم و به شکل جمعی و بههمپیوسته تبدیلشده که بهسوی بینش پیوندی یا هدف پیش میرود. تیم ممکن است همهی نیروی کار در یک سازمان باشد. یک سازمان وسیعتر، از سوی دیگر ممکن است تعداد زیادی از انواع تیم ها را در محل داشته باشند تا تعداد زیادی از فعالیتهای متنوع را ایفا کنند. در شرایط مطلوب تیمها پیکربندی و مجدداً پیکربندی میشوند تا هنگام تقاضا برای شرایط تغییر مناسب باشند، بهعنوانمثال، حل مسئله تیمها اغلب شامل یک گروه منتخب از متخصصین هستند که بهوسیلهی یک رهبر رسمی یا غیررسمی یک نتیجهی خاص را به جلو بهپیش میبرند. در مقابل، کارهای تیمی بی اصول و من درآورده اغلب بدون رهبرند، قدرت و نقش تیمی را تقسیم میکنند.
تیم های موفق مدرن شاید اغلب به درستی بهعنوان سیستم بازنمایان میشوند. مجموعه ای از اجزای دارای کنش متقابل دارای حدومرز که اطلاعات و انرژی منتخب را اجازهی ورود و خروج میدهند. ازآنجاکه سامانه های باز اجازهی مبادلهی محصولات منابع با محصولات را میدهند بنابراین آن ها به شکل واقع میتوانند هر دویشان را ارتقا دهند و عوض کنند و بنابراین نظرات و وظایف در رابطه با آنها نمایان میشود.
ایوی معتقد است که پویایی تیم ها نیروهای نامرئی هستند که بین افراد یا گروه های مختلف کار میکنند. پویایی تیمها میتوانند نقش بسزا و تأثیرگذاری در عکس العمل تیم ها داشته باشند، رفتار کنند و انجام دهند. پویایی تیم ها اغلب تأثیرات خیلی پیچیده ای دارند. میتوان پویایی تیم را به وسیله جستجوی رفتار نیروهای بانفوذ تیم شناخت، این نیروها ممکن است شامل موارد زیر باشد:-1 روش های شخصیت، -2 نقش تیم، -3 طرح دفتر، -4 ابزار و فن آوری، -5 فرهنگ سازمانی و -6 جریانها و روشها.[4 ]
.4 موانع و مشکلات طرح های عمرانی
موانع و مشکلات زیادی در راستای اجرای طرحها و پروژههای عمرانی وجود دارند که باعث عدم موفقیت کامل آنها میشوند که مهمترین این عوامل مشکل مدیریتی میباشد. چهارچوب و اهداف طرحهای عمرانی کلان در قالب یک مجموعه از عملیات فنی و اجرایی تعریف میشود که به افرادی با شایستگی و تخصص ویژه نیاز دارد، هماهنگی خاص را میطلبد و بهطورکلی یک فعالیت گروهی و تیمی و نیاز به مدیریت توانمند دارد.
پیمانکاران طرحها و پروژههای عمرانیعمدتاً به تدارکات و انجام فیزیکی کار توجه میکنند، مشاورین - دستگاه نظارت - نیز رعایت مشخصات فنی پروژه و استانداردها را کنترل میکنند، عوامل کارفرما نیز عمده توجه خود را به تأمین منابع مالی و کنترل پیشرفت پروژه و موافقتنامه معطوف میسازند. نقش مدیریت در ایجاد هماهنگی و هدایت در هر یک از مجموعههای پیمانکار، مشاور و کارفرما برای هیچیک از عوامل متصدی طرحهای عمرانی پوشیده نیست.
پیمانکار در مجموعه خود نیاز به یک مدیر اجرایی توانمند بادانش مدیریتی، مشاور به یک مدیر فنی آگاه به دانش روز و کارفرما نیز نیاز به یک مدیر پروژه که مسلط به دانش مدیریت پروژه باشد را دارد. متأسفانه در هیچیک از کارگاههای طرحهای عمرانی، در مجموعه عوامل پیمانکار و مشاور فردی با تخصص مدیریتی مشاهده نمیشود و بهطورکلی کارگاههای پروژههای عمرانی بهطور سنتی مدیریت میشوند. [1] ضعف مدیریت اجرایی دستگاههای دولت و عدم تناسب حجم کارهای در دست اجرا با ظرفیت اجرایی - چنانکه جدول 1 نشان میدهد - دومین عامل تأخیر اتمام پروژههاست. امری که در گزارشهای مختلف سازمان مدیریت و برنامهریزی بدان تصریح میشود. [ 5 ]