بخشی از مقاله
چکیده
جایگاه، نقش و تأثیر رسانه ها در عصر حاضر در فرآیند آموزش رسمی و غیر رسمی، ایجاد،تغییر و ترویج عادت ها،هنجارها ، قواعد رفتاری ، شیوه های تفکر و ...امروزه بر هیچ شخصی پوشیده نیست. آموزش های شهروندی در بعد فرهنگی خود، اشاره به اخلاق شهروندی دارد. همان مؤلفه ای که رعایت آن ، زندگی شهروندان را با نوعی همبستگی و پیوستگی اجتماعی همراه می سازد. در کنار وظایف و مسئولیت های شهروندان ، از جمله حقوق آنان،این است که در زمینه مسائل متعددی که در زندگی با آن سروکاردارند ،آموزش ببینند. رسانه ها از مهم ترین ظرفیت ها برای این فرآیند مهم آموزشی هستند که با توجه به جایگاه ، مقبولیت و اهمیت و فراگیری آنها در زندگی روزمره ، می توان بیشترین کاربرد ها را برای رسانه ها در نظر گرفت. نوشتار حاضر با هدف بررسی نقش رسانه در آموزش شهروندی در حوزه فرهنگ ترافیک به نگارش در آمده است.
مقدمه
امروزه نقش رسانه ها و میزان نفوذ آنها در ساخت فرهنگی جوامع بر کسی پوشیده نیست . در عصر حاضر،عدم وجود شبکه رسانه ای در هر خانه ای غیر ممکن است - مرادی و محمدی، . - 1385 رسانه ها در زندگی امروز ، نقشی بی بدیل در توجه خواسته یا ناخواسته مخاطبان به مفاهیم متعدد و گوناگونی دارند که پیامهای رسانه ای به آن می پردازند. مخاطبان در قالب شهروندان ضمن استفاده از محتوای رسانه ها،در فضای شهری زندگی می کنند. فضایی واقعی که اقتضائات خاص خود را در تعامل با انسانهای دیگر، تعامل با طبیعت ،تعامل با فضاهای مصنوعی شهر و ..... دارد.
شهر بیش از آنکه یک ساخت کالبدی باشد که مردم در آن زندگی می کنند، بازنمایی رابطه حکومت و مردم و نحوه سامان دادن زندگی جمعی است؛از این رو ،شهر بیش از آنکه مجموعه ای از بناها و ساختمان ها باشد، متنی خواندنی است.حتی به گفته بارت شهر فق »یک متن خواندنی نیست،بلکه زبانی گویا و پرتحرک است« که باید به سخن در آید. از نظر بارت ،شهر ها هم گونه ای نوشتار - و استفاده کننده شهری»نوعی خواننده - « و هم شیوه ای برای سخن گفتن هستند. »شهر... با ساکنان خود سخن می گوید؛ ما با شهرمان سخن می گوییم ؛ شهر جایی است که به سادگی با زندگی کردن در آن ،با پرسه زدن در میان آن هستیم.«
این متن نه تنها رواب قدرت را آشکار می سازد،بلکه زندگی روزمره مردم و نحوه مقاومت آنان را نیز به رخ می کشد. توجه به شهر از این منر وجوهی از شهر را آشکار می سازد که پیش از این کمتر در جامعه شناسی رسمی و کلاسیک شهر به آن توجه شده است؛از این رو، بازنمایی»در« و »از« شهر دارای اهمیت است. ساده ترین و گسترده ترین نوع نظام های نشانه ای علائم راهنمایی و رانندگی هستندکه نحوه تردد در شهر را »انتظام« می بخشند. رفتار ترافیکی بیان کننده میزان تبعیت یا عدم تبعیت اکثریت افراد جامعه از هنجارهای ترافیکی است - مرتضوی،1383، . - 4 بدین معنی که یکی از جنبه های عینی رشد فرهنگی ،شهروندی و شهر نشینی ، رعایت هنجارهای ترافیکی است.
در بحث رانندگی در کشورما،قوانین کلی مطرح شده است،اما مصداق های آن نه تعریف شده و نه به شهروندان آموزش داده شده است و نه برای اجرای آن به استثناء تعدادی رفتار صحیح همچون ایستادن در پشت خ عابر پیاده یا استفاده از کمربند ایمنی، به ندرت برای اصلاح رفتار ترافیکی شهروندان تلاش تأثیرگذاری انجام شده است - خسروی ،1387 ، . - 8 بدیهی است رسانه های گروهی در ارائه آموزش ها کارآمد تر و اثر بخش تر عمل می کنند، چرا که رسانه ها و ارتباطات امروزه در عمومیت یافتن فرهنگ های جدید، رویه های رفتاری نو و ارائه ی الگوهای مفید نقشی قطعی دارند و می توانند تغییرات لازم را در رویه حاکم زمینه سازی کنند - مرتضوی،1383، . - 135 نوشتار حاضر با هدف بررسی نقش و ظر فیت رسانه ها در آموزش شهروندان ، در زمینه رفتار ترافیکی به نگارش در آمده است.
اهمیت و ضرورت
در دنیای کنونی رسانه ها نقش محوری و مرکزی در آموزش و پرورش غیر رسمی را ایفا می کنند.رسانه ها می توانند نقش بسیار مهمی در ایجاد و ارتقاء فرهنگ ترافیک شهروندان ایفا کنند. توجه به ظرفیت رسانه های گوناگون ،چه از نظر تعدد و چه از نظر محتوا می تواند این واقعیت را محقق کند که رسانه در میان وظایف دیگری چون - اطلاع رسانی،تفریحی و سرگرمی و ... - ،نقش آموزشی خود را نیز به خوبی محقق سازد. برنامه های آموزشی،مستندها،فیلم های آموزشی علمی، پیامهای هشدار دهنده ،واقعیت های فرهنگ ترافیک در زندگی شهری، به نمایش در آوردن انواع تخلف های رانندگی و .... در صورتی که به صورت هدفمند و با تدبیر تهیه و ساخته شوند ،می توانند ضمن آموزش رفتار درست ترافیک و ترویج فرهنگ صحیح ترافیک در شهر ها،بسیاری از رفتارهای غل ترافیکی را نیز اصلاح کنند.
هدف
هدف از نوشتار حاضر ضمن بررسی مفاهیم شهروندی، ترافیک و آموزش رسانه ای، بررسی نقش و تأثیر رسانه ها و محتوای آموزشی آنها ، در ارتقاء فرهنگ ترافیک و آموزش شهروندان در این حوزه است.
مبانی نظری
شهر و شهروندی
زندگی انسان امروز با »شهر« آمیخته است و رابطه ای متقابل و پویا بین انسان و شهر وجود دارد و گروهی بزرگ از دگرگونی های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تکنولوژیکی در این »شهر« و تمدن را در زندگی امروز اکثر جوامع بشری می توان پدیده ای عام و آمیخته با حیات انسان به شمار آورد. اگر تا دو قرن و حتی یک قرن پیش سکونت در روستا شکل غالب زندگی اکثریت انسانها را تشکیل می داد، امروز حتی در کشورهای جهان سوم نیز شهر نشینی پدیده غالب زندگی اجتماعی است.
تا سال 1800 میلادی کمتر از 20 در صد جمعیت در شهرهای کوچک با جمعیت بیش از 10 هزار نفر ساکن بودند. این نسبت بعد از 1975 به بیش از 39 در صد در جهان رسید، در سال 2000 این نسبت مرز 50 در صد را پشت سر گذاشت و پیش بینی می شود در سال 2025 در حدود 63 در صد جمعیت کشورها در شهرها زندگی کنند. اصطلاح کلان شهر که ابتدا در یونان باستان و برای اشاره به دولت شهرهائی ابداع گردید که قرار بود رشگ همه تمدن ها شود، در دوران معاصر نخستین بار برای اشاره به کناره دریای شمال شرقی امریکا از بوستون تا پایین تر از واشنگتن دی سی به کار رفت.