بخشی از مقاله

چکیده:

یکی از هدفهاي متعالی بشر که مصلحان اجتماعی همواره درصدد تحقق آن بودهاند، عدالت اجتماعی است. ازاینرو، اهلبیت سلام االله علیهم اجمعین بهعنوان مصلحان الهی به این اصل فطري توجه کرده و به تبیین آن پرداختهاند.عدالت اجتماعی بهعنوان یک گرایش باطنی و امري فطري در نهان و نهاد انسان، از مسائلی است که همواره توجه بشر را به خود جلب کرده است و سابقهاي به قدمت عمر بشر دارد، بهگونهاي که همه مسلمانان و انسانهاي آزاده تاریخ، از آغاز تاکنون، اندیشه برقراري عدالت اجتماعی و مبارزه با ستم را در سر میپرورانند.

اخلاق اجتماعی کلیه رفتارهاي اختیاري فرد در مقابل دیگران را که مربوط به همسر، پدر و مادر و فرزندان و یا فامیل ها و نزدیکان فرد و یا غیر اقوام باشد مربوط می شود. چه این رفتار به عنوان رفتار خاص شخص باشد و یا رفتار گروهی فرد ، چون انسان موجودى طبعا اجتماعی است ، تنها در سایه اجتماع می تواند به اهداف بلند خود دست یابد، مشکلات خود را سهل تر بر طرف کند و به سعادت مطلوب سریع تر برسد. دراین مقاله به مهمترین مباحث :اصول اخلاق اجتماعی ، خانواده ، اجتماع ، عدالت وظلم ، اصلاح و افساد و آداب ارتباطات اسلامی پرداخته می شود .

مقدمه

بعضی معتقدند تمام اصول اخلاقی بازگشت به مناسبات خاص اجتماعی انسان با دیگران است، بطوري که اگر اجتماعی اصلا وجود نمی داشت و هر انسان کاملا جدا از دیگران می زیست، و هر فردي بی خبر از وجود دیگري زندگی می کرد، اخلاق اصلا مفهومی نداشت! زیرا غبطه، حسد، و تواضع، و غرور، و حسن ظن، و عدالت، و ظلم، و حیاء، و بخشش، و امثال اینها همه از مسائلی است که فقط و فقط در اجتماع و برخورد انسان با دیگران مفهوم دارد؛ بنابراین، انسان منهاي اجتماع، با انسان منهاي اخلاق، همراه خواهد بود.

ولی در عین این که باید اعتراف کرد که بسیاري از فضائل و رذائل اخلاقی با زندگی اجتماعی انسان بستگی دارد، چنان نیست که این مساله عمومیت داشته باشد، زیرا بسیاري از مسائل اخلاقی هستند که فقط جنبه فردي دارند، و در مورد یک انسان تنها نیز کاملا صادق است؛ مثلا، صبر و جزع بر مسائل، شجاعت و ترس در برابر پیشامدها،استقامت و تنبلی در راه رسیدن یک فرد به هدف خود، غفلت و توجه نسبت به آفریدگار جهان، شکر و کفران در برابر نعمتهاي بی پایان او و امثال این امور که علماي اخلاق در کتب اخلاقی از آن بحث نموده اند و جزء فضائل یا رذائل اخلاقی شمرده اند می تواند جنبه فردي داشته باشد، و درباره یک فرد که زندگی کاملا جدا از اجتماع دارد نیز صادق باشد، ولی پیدا است که اخلاق اجتماعی وزنه سنگین تري در علم اخلاق دارد و شخصیت انسان بیشتر بر محور آن دور می زند.

اخلاق، نه تنها در نجات جامعه ومسائل اجتماعی، نقش دارد بلکه در نجات فرد و مطالب فردي نیز سهم مؤثري ایفا می کند؛ زیرا اخلاق، تنها براي ایجاد یک مدینه فاضله، شهر و یا کشور متمدن و با فرهنگ نیست؛ انسان خواه در جامعه زندگی کند، خواه در زاویه اي به سر ببرد نیازمند به اخلاق است. البته اگر اجتماعی وجود داشته باشد و کسی بخواهد عمدا از اجتماع جدا بشود، هرگز در آشنایی با فن اخلاق و عمل به قوانین اخلاقی، موفق نخواهد بود - عبداالله جوادي آملی ، - 1378

اخلاق اجتماعی

مسائلی است که محور آن ها را روابط اجتماعی انسان با دیگران تشکیل می دهد و معمولاً اخلاق، در بیشتر موارد به این دسته ازمسائل اخلاقی اطلاق می شود. وقتی در محاورات عرفی گفته می شود که کسی اخلاقش خوب است یا خوب نیست، منظور همین ملکاتی است که در روابط او با دیگران خودنمایی می کند - محمدتقی مصباح یزدى ، - 1380 دربخش اخلاق اجتماعی، که در آن ارزشهاي اخلاقی در حوزه رابطه انسان با انسانهاي دیگر بررسی می شود ، اولین مسأله ارزیابی اخلاقی نفس اجتماعی زیستن در برابر گوشه گیري و مردم گریزي است. پرسش آن است که آیا اجتماعی زیستن از نظر اسلام داراي ارزش اخلاقی و امري پسندیده است؟

نقش عامل عقلانی در ارزشیابی

در ارزیابی کارها، چه فردي و چه گروهی، بیش از هر چه باید روي عامل عقلانی تکیه کرد.میل هاي طبیعی و عواطف، هر چند در تشکیل زندگی اجتماعی دخالت دارند، ولی ارزش اخلاقی بستگی به عامل عقلانی دارد. عامل عقلانی در این جا آن است که دستیابی انسان به مطلوب هاي مادي و معنویش در گرو زندگی اجتماعی است.در زندگی فردي نه قادر به تأمین مصالح مادي انسان است و نه مصالح معنوي او از این رو، زندگی اجتماعی به حکم عقل مطلوب است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید