بخشی از مقاله
چکیده
پژوهش حاضر به منظور تعیین تاثیر آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی - روش آموزش دوجانبه - بر مهارت حل مسئله دانش آموزان سال چهارم ابتدایی شهرستان رامسر در سال تحصیلی 1393-92 انجام شد. این تحقیق به صورت شبه آزمایشی در دو گروه آزمایشی و کنترل با پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. از بین مدارس ابتدایی شهرستان رامسر یک مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شد. از میان دانش آموزان سال چهارم ابتدایی این مدرسه یک گروه به عنوان گروه آزمایش و یک گروه به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. هر گروه مشتمل بر 20 دانش آموز بود. ابزار جمع آوری داده ها مقیاس های حل مسئله بودند که به صورت پیش آزمون و پس آزمون به کار رفتند. برای تحلیل آماری نتایج بدست آمده از آزمون های مقایسه میانگین زوجی و آزمون رتبه های علامت دار ویلکاکسون استفاده به عمل آمده است. نتایج در سطح معناداری 0/05 مورد بررسی قرار گرفته اند. به طور کلی از این یافته ها می توان نتیجه گرفت که آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی - روش آموزش دوجانبه - بر مهارت حل مسئله دانش آموزان تاثیر معناداری دارد.
واژگان کلیدی: آموزش دوجانبه، راهبردهای فراشناختی، راهبردهای شناختی، حل مسئله
مقدمه
موفقیت تحصیلی را تبیین می کنند، ضرورت پیدا می کند. زمانی تنها هدف از آموزش، کمک به ارتقای سطح یادگیری در دانش آموزان است. استفاده از راهبردهای شناختی مد نظر روان شناسان تربیتی بود، اما به اما یادگیری موضوع واحدی نیست، بلکه تقریبا همه فعالیت هایی که در مرور زمان روشن شده است که کلید تبیین و پیش بینی موفقیت و طول زندگی انجام می شود، از تجارب یادگیری سرچشمه می گیرد.
کامیابی، تنها استفاده از راهبردهای شناختی نیست. بسیاری از دانش موضوع های مختلف درسی و غیره درسی مانند ریاضیات، ادبیات، هنر، آموزان با استفاده از راهبردهای شناختی مشکلات زیادی در فراگیری علوم دینی و نحوه معاشرت آموزش داده می شود. در مورد راهبردهای مطالب درسی دارند، در حالی که دانش آموزان دیگر با تاکید بیشتر روی
یادگیری به طور کلی به دو نوع راهبرد شناختی و راهبرد فراشناختی راهبردهای فراشناختی، موفقیت تحصیلی بالایی را کسب کرده اند.
تاکید شده است. در سال های اخیر پیشرفت عظیمی که در روان محققان نشان داده اند چنانچه راهبردهای فراشناختی شناسی پرورشی به سوی کشف این راهبردها یعنی راهبردهای یاد را به راهبردهای شناختی اضافه کنیم، پیش بینی پیشرفت تحصیلی به گرفتن و مطالعه کردن روی داده استبیانگر این نکته طور معنی داری با احتمال بیشتر امکان پذیر می شود تا این که تنها از
است که توانایی یادگیرندگان برای آموختن متفاوت است. سال هاست راهبردهای شناختی استفاده کنیم. بیشتر فعالیت های که روان شناسان تربیتی درصدد پاسخ دادن به این سوال هستند که چرا شناختی به عوامل فراشناختی بستگی دارند که بر آن ها نظارت و کنترل بعضی دانش آموزان نسبت به بعضی دیگر از نظر پیشرفت تحصیلی موفق
می کنند. ابراز نمود که رفتارهای ترند؟ برای پاسخ دادن به این سوال، بررسی عواملی که تصور می شود فراشناختی نقش مهمی در حل مساله دارند و نتیجه گرفت تفاوت های افراد در حل مساله را می توان به تفاوت های فراشناختی آن ها نسبت یک موجود متفکر است.
این آگاهی نقش مهمی در دقت، حل مسئله داد، همچنین بر طبق یافته های خود، عنوان کرد:کنترل خود، خودآموزی و تغییر رفتار دارد. بنابر نظر فرایندهای شناختی لازمه موفقیت در حل مساله هستند، زیرا به بسیاری از مشکلات یادگیری و انتقال،راهبردها و فرایندهای شناختی جهت داده و آن ها را تنظیم می کنند. ناشی از فقدان مهارت ها و راهبردهای فراشناختی است. بنابراین لازم
راهبردهای شناختی و فراشناختی را ابزاری قدرتمند است دانش آموزان در زمینه مهارت هایی از قبیل نظام دهی، نظارت بر برای آشکار کردن چگونگی توسعه فرایند یادگیری به شمار آورده که خود، برنامه ریزی و تعیین هدف، آموزش لازم را ببینند تا بر راهبردهای باعث افزایش مهارت خودآموزی، ارتقاء استقلال و تسهیل توانایی شناختی تعمیم یافته ای مسلط گردند تا پایه یادگیری های جدید گردد.
یادگیری می گردد. با توجه به اهمیت نیروی نظارتی فراشناخت، به در غیر اینصورت حل تکالیف جدید که قبلا با آن برخورد نداشته اندعنوان یک نیروی مهم ناظر بر شناخت و یادگیری و چگونه آموختن، برایشان مشکل است. آموزش چنین راهبردهایی یعنی آموزش هدف این پژوهش پاسخ گویی به این سوال است که آیا آموزش فراشناختی از آموزش شناختی متمایز است.
راهبردهای شناختی و فراشناختی - روش آموزش دوجانبه - مهارت حل از این رو هدف پژوهش حاضر نیز، تعیین تاثیر آموزش راهبردهای مسئله دانش آموزان سال چهارم ابتدایی شهر ستان رامسر موثر است؟ شناختی و فراشناختی - روش آموزش دو جانبه - بر مهارت حل مسئله بیان مسئله دانش آموزان سال چهارم ابتدایی در سال تحصیلی 1392-93 است، به برخلاف گذشته که تصور می شد توانایی یادگیری هر فرد تابعی از میزان بیان دیگر این پژوهش در صدد است با بررسی تاثیر روش آموزش هوش و استعدادهای اوست، در چند سال اخیر این نظریه در میان دوجانبه بر مهارت حل مسئله دانش آموزان، به این سوال پاسخ دهد که روانشناسان قوت گرفته است که با وجود نقش تعیین کننده عوامل ذاتی آیا روش آموزش دوجانبه بر مهارت حل مسئله دانش آموزان ابتدایی
هوش و استعداد در یادگیری، عوامل غیرذاتی دیگری نیز در این رابطه موثر است؟
مهم قلمداد می شوند. یکی از این موارد »راهبردهای یادگیری« و یا به مروری بر پیشینه پژوهش اصطلاح فنی تر »راهبردهای شناختی و فراشناختی« است که در چند پژوهشی تحت عنوان »بررسی تاثیر سال اخیر شاهد پیشرفت زیاد روانشناسی تربیتی در کشف این راهبردها آموزش راهبردهای خودتنظیمی - شناختی و فراشناختی - بر باورهای بوده ایم یافته های جدید بدست آمده در زمینه انگیزشی - انگیزش تحصیلی، خودکارآمدی، اضطراب آزمون - دانش روانشناسی تربیتی، روانشناسی شناختی، آموزش ابزارهای ارزشمندی را آموزان دبیرستان« را ارائه نمودند.
این پژوهش به منظور ارتقای باورهای برای آموزش و پرورش مهارت های شناختی فراهم کرده اند تا فرد بتواند انگیزشی دانش آموزان با تاکید بر نقش راهبردهای خودتنظیمی انجام به سطح بالاتری از اهداف یادگیری و شناخت برسد. یکی از مهم ترین شده است. نتایج نشان داد که آموزش راهبردهای خودتنظیمی سبب پیشرفت های نیمه دوم قرن بیستم، پیدایش نظریه هایی است که بر ارتقای انگیزش درونی، احساس خودکارآمدی شده و اضطراب آزمون را نقش فرایندهای عالی موثر بر مهار و هدایت فرایندهای شناختی تاکیدکاهش می دهد. در پژوهش مشابه دیگری می کنند.
این فرایندهای عالی تر فراشناخت نام دارند که این عنوان ابتدا به ارزیابی روش های آموزشی دو جانبه و تکلیف محور نسبت به روش توسط مطرح شد. راهبرد شناختی یکسویه مرسوم آموزش دانشجویان دوره کارشناسی پرداختند. بر اساس به هرگونه رفتار، اندیشه یا عمل گفته می شود که یادگیرنده در ضمن یافته های این پژوهش کلیه دانشجویان علاقه و رضایتمندی بیشتری
یادگیری مورد استفاده قرار می دهد و هدف آن کمک به فراگیری، نسبت به روش تدریس دو جانبه و تکلیف محور اظهار نمودند.
سازماندهی و ذخیره سازی دانش ها و مهارت ها و نیز سهولت بهره مطالعات نشان می دهد که در پیشرفت برداری از آن ها در آینده است. راهبردهای شناختی را درسی، بین دو گروه وابسته به زمینه و مستقل از زمینه، تفاوت معناداری طرح ها یا روش هایی برای حل مسئله می داند. او معتقد است وجود دارد؛ همچنین در استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی،راهبردهای شناختی اکتشاف هایی برای پردازش اطلاعات هستند. افراد بین دو گروه وابسته به زمینه و مستقل از زمینه تفاوت معناداری وجود در فرایند کسب اطلاعات نیازمند نظم دهی به محرک های خارجی، دارد. به این معنا که دانش آموزان مستقل از زمینه در استفاده از فعالیت های علمی و خلاق هستند و برای این منظور استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی عملکرد بهتری دارند. به علاوه یافته ها
راهبردهای شناختی این نیاز را تامین می کند. نشان دادند که استفاده از راهبردهای شناختی و فراشناختی با پیشرفت فراشناخت را آگاهی و خو درسی،همبستگی مثبت دارد.
در پژوهش کنترلی می دانند. آگاهی فراشناختی به معنای شناخت خود به عنوان خود به منظور ارزیابی توانایی حل مسئله، هر یک از دانش آموزان به طور انفرادی در موقعیت حل مسئله آونگ قرار گرفتند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که دانش فراشناختی حل مسئله با توانایی حل مسئله رابطه مثبت معنی داری دارد و طبقه دانش شخص درباره خود در مقایسه با طبقه های دانش درباره تکلیف و دانش رابطه راهبرد، در پیش بینی واریانس حل مسئله، سهم بیشتری به خود اختصاص داده است. در پژوهش مشابه دیگری مطالعه ای تحت عنوان »رشد مهارت های حل مسئله و راهبردهای فراشناختی« را ارائه نمودند. در این پژوهش به منظور پاسخ به این سوال که آیا مهارت های حل مسئله و راهبردهای فراشناختی در سنین مختلف با افزایش سن بهبود می یابد یا خیر، فرضیه هایی پرداخته شده و مورد آزمون قرار گرفته است. تحلیل واریانس یکطرفه نشان دهنده اثر معنی دار برای سن در اندازه های عملکرد بر روی نسخه سه و چهار دیسکی از آزمون برج هانوی، راهبرد فراشناختی؛ پیش بینی پیامدها، وارسی نتایج، نظارت بر فعالیت و آزمون واقعیت است.
فرضیه های تحقیق
با توجه به اهداف مذکور و با درنظر گرفتن تحقیقات پیشین در قلمرو موضوع مورد بررسی، فرضیه های زیر تدوین گردیدند:
فرضیه اصلی
- بین مهارت حل مسئله در دانش اموزان سال چهار م ابتدایی قبل و بعد از آموزش روش تدریس دوجانبه متفاوت معنی دار وجود دارد.
فرضیه ویژه
روش آموزش دو جانبه بر افزایش مهارت حل مسئله دانش آموزان سال چهارم ابتدایی موثر است.
روش تحقیق
طرح تحقیق از نوع طرح های شبه آزمایشی »پیش آزمون پس آزمون با گروه های نامعادل« است
جامعه و نمونه آماری
جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی دانش آموزان دختر سال چهارم ابتدایی شهرستان رامسر در سال تحصیلی 1392-93 می باشند. از بین دبستان های موجود در شهرشتان رامسر، یک دبستان به طور تصادفی انتخاب شد. نمونه انتخاب شده از این جامعه، 40 دانش آموز دختر سال چهارم ابتدایی هستند. در این پژوهش دو گروه شرکت داشتند. گروه آزمایش که با استفاده از روش آموزش دوجانبه آزمون حل مسئله برج هانوی - TOH - را آموزش دیده و گروه دیگر، گروه کنترل بود که با روش سنتی و معمول آموزش دیدند. برای جلوگیری از تأثیر عوامل ناخواسته در پژوهش حاضر از پیش آزمون و گروه کنترل استفاده شد. تعداد نمونه در هر گروه 20 نفر بود. گروه گواه و آزمایش از جنبه های گوناگون همسان شدند.
متغیرهای پژوهش
1. متغیر مستقل: روش آموزش دو جانبه
2. متغیرهای وابسته: مهارت حل مسئله
3. متغیرهای کنترل: جنس و سن
روش اجرا
در مقوله های همزمان از آزمودنی خواسته می شود تا در ضمن انجام یک تکلیف شناختی به طور بلند فکر کند، یعنی، هر آنچه را به آن می اندیشد به زبان بیاورد. تکلیف شناختی مورد استفاده در این قسمت عبارت است از نسخه یک دیسک بالاتر از آزمون برج هانوی - یعنی نسخه ای از آزمون که یک دیسک بیشتر از آخرین نسخه اجرا شده در بخش حل مسئله را در بر دارد - . در پژوهش حاضر علاوه بر ضبط شنیداری، کلامی کردن کودکان یادداشت نیز می شود.
در شیوه کلامی کردن گذشته نگر - مصاحبه فراشناختی - پس از پایان تکلیف شناختی که به کودک واگذار شده از طریق طرح سوالاتی از وی خواسته می شود تا در مورد فرایندهای ذهنی خود حین انجام تکلیف شرح دهد.
هر چند کارایی این روش در برانگیختن و ثبت راهبردهای فراشناختی در مطالعات قبلی - برای نمونه: نشان داده شده است که آزمودنی های موفق و ناموفق در حل مسئله پاسخ های متفاوتی به این سوالات داده اند. در پژوهش حاضر نیز یک مطالعه مقدماتی، با پذیرش فرض وجود رابطه مثبت بین توان حل مسئله و آگاهی از راهبردهای فراشناختی، روایی این شیوه فراشناخت مورد ارزیابی قرار می گیرد.
پس از جمع آوری بیانات هر آزمودنی در هر دو شیوه گزارش کلامی همزمان و گذشته نگر، ابتدا گزارش های ضبط شده رونویسی شده با اطلاعات یادداشت شده در زمان مشاهده تطبیق داده می شود به گونه ای که برای هر یک از دو شیوه گزارش کلامی همزمان و گذشته نگر یک مقوله کلامی تشکیل می شود. سپس از تلفیق هر دو مقاوله همزمان و گذشته نگر یک مقوله واحد برای هر آزمودنی به دست می آید که عبارت است از حاصل کلی همه بیانات ضبط شده و یادداشت شده در هر دو