بخشی از مقاله
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین سبک مدیریت کلاس معلمان با مهارتهای فراشناختی دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی ناحیه 1 اردبیل انجام شده است. روش تحقیق توصیفی، از نوع همبستگی بود. دراین پژوهش، تعداد 116 نفر از معلمان و 403 نفر از دانش آموزان با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب ومورد مطالعه قرارگرفتند. اطلاعات مورد نیاز معلمان از طریق پرسشنامه سبک مدیریت کلاس امین یزدی - - 1387 و دانش آموزان ازطریق پرسشنامه فراشناختاسپرلینگ و همکاران - - 2001، جمع آوری شد. تجزیه وتحلیل دادهها با استفاده آزمونt تک نمونه ای وt دو نمونه مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون معناداری ضریب همبستگی پیرسون صورت گرفت.
نتایج بدست آمده نشان داد که بین سبک مدیریت کلاس با مهارتهای فراشناختی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد و سبک مدیریت کلاس و مهارتهای فراشناختی در مدارس در وضعیت مناسبی قراردارد و سبک غالب نیز ، سبک مداخله گرا بوده و برحسب جنسیت، سن، مدرک تحصیلی و سابقه تدریس معلمان تفاوتی درسبک مدیریت کلاس وجود ندارد ولی میزان مهارتهای فراشناخت دانش آموزان درتعامل با جنسیت متفاوت است.
مقدمه
ماموریت اصلی فرآیند آموزش، تدریس به دانش آموزانی است که قادر به یادگیری هستند. به همین دلیل، کلیه تلاشهای معلمان حول محور این فعالیت اساسی است. امروزه روشهای نوین در تدریس برمبنای نظریه ها وپژوهش های تربیتی ارایه شده است تا به کمک آنها معلم بتواند این فرآیند راهرچه بهتر به سوی کسب اهداف آموزشی سوق دهد. اما موفقیت وکارایی این روشها مستلزم فراهم بودن شرایط مناسب کلاسی است.
یعنی فراهم بودن حدمطلوبی ازآرامش، پذیرش وهمراهی دانش آموزان با معلم - جرمین، . - 2002 با اهمیت یافتن نقش دانشآموز درفرایند یاددهی- یادگیری متغیرهای دانشآموزی اعم ازانگیزه، استعداد، تواناییهای شناختی و فراشناختی، دانش، مهارت فرد و غیره به عنوان عوامل موثر بر یادگیری مطرح شدند. وانگ و همکاران - - 1990 دریک فراتحلیل جامع برروی 179 متون و تحقیقات مربوط به یادگیری، دریافتند که متغیرهای دانشآموزی، نسبت به دیگر متغیرهای موثر بر یادگیری الویت داشته و از این بین، عامل توانایی فراشناختی دانشآموزان، با بالاترین نمره در بین کل متغیرها به عنوان یک عامل بسیار مهم بر یادگیری شناخته شده و در متون علمی معاصرنیزتاکید فراوانی برآن شده است - وانگ1، ولبرگ2 و هربرت3 ، . - 1990
طبق جدیدترین تئوریهای یادگیری، کیفیت یادگیری بستگی به تواناییهای یادگیرندگان در هدایت و جهت دهی به یادگیری خودشان، توسعه مهارتهای پرسشگری، یادگیری تفکر و کنترل فرایندهای یادگیریشان دارد؛ در این بین » مهارتهای فراشناختی « مفاهیم اصلی و کلیدی هستند. اصطلاح فراشناخت برای اولین با در سال 1976 توسط جان فلاول4 وارد حیطه روان شناسی شناختی شد؛ وی این اصطلاح را به عنوان هرگونه دانش یا عمل شناختی که موضوع آن فعالیتهای شناختی وتنظیم آن است تعریف می کند.
درحیطه روانشناسیشناختی، فراشناخت دو بعد اساسی را در بر میگیرد؛ دانش فراشناختی5 و مهارتهای کنترل شناخت یاخود - تنظیمی - 6مک یوزد7، . - 1997 به گفته فلاول - 1988 - بعد اول شامل دانش و باورهای فرد درباره عوامل و متغیرهایی است که با هم در فرایند شناختی تعامل دارند، این عوامل یا متغیرها عبارتند از دانش درباره تواناییهای خود، ویژگیهای تکلیف و راهبردهای شناختی است. و جزء دوم تنظیم شناختی است که اشاره به فرایندهایی دارد که شناخت را هماهنگ میکنند.
این بعد شامل مهارتهای فراشناختی است و در انواع فعالیتهای شناختی از جمله رد وبدل کردن اطلاعات بصورت کلامی، نوشتن، فراگیری زبان، ادراک، توجه حافظه، حل مساله، شناخت اجتماعی و اشکال مختلف خود آموزی و کنترل خود نقش مهمیبازی می کند - ولز8،. - 2010 این مهارتها عبارتند از؛ برنامه ریزی، سازمان دهی، مدیریت اطلاعات، ارزیابی واشکال زدایی - 9اسکراو10، . - 1998 اسکراو و مشمن1، گستره وسیعی ازمتغیرها را در شکل گیری فراشناخت موثر میدانند و معتقدند سه عامل در ایجاد و پایه گذاری گذاری فراشناخت فرد دخالت دارد؛ یادگیریهای فرهنگی2، ساخت یابی فردی3 و تعامل با همگنان.4 نظریههای فراشناختی فرد از درونی شدن فرهنگ از طریق یادگیری اجتماعی ساخته می شود و مفاهیم مشترک اجتماعی از طریق آموزش رسمی و غیر رسمیبه کودکان انتقال داده میشوند - کدیور،. - 1382
بنابراین خود افراد نیز ساختارهای مشخصی را بنا میکنند تا مهارتها و راهبردهای شناختی خود را توسعه و دانش فراشناختی خود را تنظیم کنند و نیز بتوانند شرایطی را بوجود آورند تا در یادگیری، خود تنظیم شوند. تعامل همگنان شامل یک فرایند سازمان دهی اجتماعی است و از انتقال فرهنگی و ساخت فردی متمایز است. همگنان شامل افرادی دارای سطح مشابه شناخت هستند که تعامل با آنان باعث افزایش عملکرد فرد درتکالیف شناختی می شود - اسکراوو مشمن، . - 1995
با توجه به نقش این عوامل، شکل گیری مهارتهای فراشناختی را درکلاس، باید در ارتباط با محدوده وسیعتری از متغیرهای کلاس درس بررسی کرد. کمیت و کیفیت تعاملات و ارتباطات دانشآموزان با یکدیگر و با معلم، شیوههایی که جهت کنترل فعالیتها و رفتار دانشآموزان اعمال می شود همچنین آموزش، همگی میتوانند عواملی اثرگذار بر میزان تحقق مهارتهای فراشناختی دانشآموزان باشند - عالی و یزدی،. - 1387 این متغیرها که درمجموع به آنها مدیریت کلاس5 گفته می شود، به وجود آورنده محیط روان شناختی - اجتماعی کلاسیاند و و می توانند اثرات متفاوتی بر درک یادگیرنده ازخود وتوانایی او در کنترل یادگیری و نظام شخصی بگذارند - مارتین6، . - 1996
معلمان براساس نگرشها و باورهایشان در خصوص ماهیت رفتار دانشآموزان شیوههای گوناگونی از مدیریت در کلاس را بکار میبرند که هرکدام میتواند اثرات متفاوتی برعملکرد دانشآموزان بگذارد. پژوهشگران با مشاهده رفتار معلمان، شیوههای مختلفی از مدیریت کلاسگزارش دادهاند. آنچه برای پژوهشگران در این حیطه اهمیت دارد، شناخت تفاوتهاست؛ اینکه چه شیوهای از مدیریت کلاس موثر و مفید است. گلیکمن7 و تامشایر - 1980 - 8 و ولفگانگ - 1995 - 9 با توجه به سه متغیر مدیریت کلاس یعنی؛ مدیریت آموزش10، مدیریت رفتار 11 و مدیریت افراد 12، در یک پیوستار، سه رویکرد به مدیریت کلاس را شرح میدهند؛ رویکرد غیرمداخله گرایان13 ، رویکرد تعامل گرایان14و رویکرد مداخله گرایان - 15رمضانی فر و همکاران،. - 1390