بخشی از مقاله
چکیده
افراد با خودهای متفاوت از یک موقعیت می توانند درک متفاوتی داشته باشند. شاید رفتار یکسانی که از دوفرد در یک زمان بروز می کند با رفتار مشابهی که در زمانهای مختلف از همان افراد سر می زند ، دلایل مختلفی داشته باشند و از طرف دیگر ممکن است از رفتاری که نشان می دهیم یا حرفهایی که می زنیم آگاه نباشیم، تمام این رفتار و اعمال از خود ما سرچشمه می گیرد. برای انسان هیچ حکم ارزشی مهمتر از داوری او در مورد نفس خویش نیست،و ارزشیابی شخص از خویشتن قطعیترین عامل در روند رشد روانی اوست، تصویری که یک فرد ازخویشتن دارد به طور ضمنی در همه واکنشهای ارزشی او تجلی میکند. ارزشیابی شخص از خویشتن اثرات بر جسته ای در جریان فکری،احساسات، تمایلات،ارزشها و هدفهای وی دارد وکلید فهم رفتار اوست.
هیچ کس نمی تواند نسبت به داوری خود درباره خویشتن بی تفاوت باشد زیرا طبیعت وی چنین اجازه ای را نمی دهد. بهمین دلیل میتوان تعاریف و مفاهیم روانشناسی نابهنجار،ودریک نگاه وسیع روانشناسی مرضی - Psychopathology - شاخصهایی از روان شناسی ، که به بررسی رفتار نابهنجار - مرضی - میپردازد اشاره کرد. ولی در یک معنای محدودتر، یکی از پایه های اصلی روانپزشکی و روان شناسی بالینی، که به توصیف ، طبقه بندی ، تعیین علت و بررسی فرایند اختلالهای روانی میپردازد را مورد اشاره قرار داد. بنابراین این پژوهش از روش کتابخانه ای بعضی ازاین معیارها را که مرطبت میباشند را مورد مطالعه قرار داده است.
مشکلات روان شناختی
درباره اختلالهای جسمی میتوان با استمداد از علم پزشکی و ابزارهای پیشرفته و فنون دقیق مرز مشخصی بین بهنجاری و نابهنجاری ترسیم نمود، ولی در حوزه اختلالهای روانی به دلیل نبودن ابزارها و فنون تشخیصی پیشرفته و دقیق و نسبی بودن ملاکها و عدم عینیت کافی ، تعیین مرز دقیق بین آنها دشوار و گاه غیرممکن است .در واقع ، در حوزه روان شناسی مرضی »انحراف از یک هنجار« در تعریف یک ملاک و معیار ممکن است به اندازهای ناچیز جلوه گر شود که موجب هیچ نوع نگرانی نشود و همین انحراف در تعریف ملاک دیگری ممکن است به اندازهای قابل توجه باشد که درباره ماهیت نابهنجار"مرضی" آن تردیدی باقی نماند.
بنابراین یک مرز مشخص و آشکار بین بهنجاری و نابهنجاری در روان شناسی مرضی وجود ندارد، بلکه آن بر اساس ملاکهای مختلف - نظیر ملاک آسیب شناختی هنجار ، ملاک آماری و ... - مورد بررسی قرار میگیرد. به تعبیر فروید خود بینوا، روزگار سختی را در پیش رو دارد و از سه ناحیه نهاد، واقعیت و فراخود در فشار است. و زمانی که خود به شدت تحت فشار باشد، نتیجه اجتناب ناپذیر این اصطکاک پدید آمدن اضطراب است. - شولتز ، ترجمه کریمی ، . - 1378
ملاکهای تشخیص بهنجاری و نابهنجاری
ملاک هنجارهای اجتماعی هر جامعه ای معیارهای ویژه یا هنجارهایی برای رفتار قابل قبول دارد. رفتاری که بطور مشخصی از این معیارها منحرف شده باشد، رفتار نابهنجار شناخته میشود و هر رفتاری که مورد قبول جامعه باشد، بهنجار است. اگرچه سازگاری با معیارهای اجتماعی و ارزشهای فرهنگی برای زندگی اجتماعی لازم و انحراف از آنها بر فرد و جامعه زیان آور است، ولی پذیرش این ملاک مشکلاتی از قبیل نسبی بودن ارزشهلای فرهنگی از جامعهای به جامعه دیگر و پایدار نبودن ارزشهای فرهنگی،اجتماعی یک جامعه در طول زمان را بوجود میآورد مفهوم “ خویشتن “ از احساساتی ناشی میشود که از تماس با دیگران و ارزیا بیهای انعکاس یافته یا ادراک شده به وسیله کودک به دست آمده است.
مثل اینکه چگونه دیگران وی را ارزش گذاری و ارزیابی می کنند. بخشهای عمده“ خویشتن “ مخصوصا آنچه که به تجربه اضطراب در مقابل امنیت مربوط است شامل تصاویر ذهنی “ من خوب “ که با تجربیات خوشایند تداعی شده است، تصاویر ذهنی “من بد “که با درد و به خطر افتادن امنیت تداعی شده است و “ نفی من “است که به دلیل اضطراب غیر قابل تحمل انکار می شود - پروین ، ترجمه جوادی وکدیور ، . . - 1374
ملاک هنجارهای آماری
کلمه" رفتار بهنجار"یعنی رفتاری که از لحاظ آماری زیاد دیده میشود و معمولا رفتار نابهنجار رفتاری است که از لحاظ آماری به صورت کم دیده میشود. بنابراین هر رفتاری که به صورت آماری کم باشد، نابهنجار است .با پذیرش این ملاک این سوال پیش میآید که تکلیف افرادی که بسیار باهوش ، بسیار خوشحال ، بسیار زرنگ و ...هستند و از لحاظ آماری تعدادشان کم است، چه میشود؟ آیا این افراد نیز جز افراد نابهنجار محسوب میشوند؟
ملاک آسیب شناختی
بر اساس این ملاک رفتاری نابهنجار - مرضی - تلقی میشود که بر اساس نشانه های بالینی قابل تشخیص باشد .این ملاک به دو دلیل قابل قبول نیست: نخست آنکه در این ملاک فرض بر این است که نبودن نشانه های مرضی دلیلی بر بهنجاری است. با این ملاک افرادی که بیمار هستند، ولی فاقد علائم هستند، سالم تشخیص داده میشوند. دوم آنکه با وجود علامتها و نشانه ها ، فرد بیمار و مریض است. در آن صورت تعداد افرادی که فاقد نشانه های مرضی باشند، بسیار کم است.
اگر این دیدگاه را ملاک قرار دهیم، تمام افراد و رفتارها نابهنجار خواهد بود . اگر شخص معتقد شود که صورتک و یا نقاب به راستی می تواند بر طبیعتش تاثیر نهد، آنگاه نقاب می تواند بسیار زیان آور باشد، چرا که دیگر شخص نقش بازی نمی کند بلکه به نقش تبد یل می شود، در نتیجه “من “ شخص همان نقاب می شود و سایر جنبه های شخصیت مجال رشد و پرورش کامل نمی یابند که محصول آن اضطراب است - شولتز، ترجمه خوشدل . - 1369
ملاک پریشانی شخص
در این ملاک رفتارها و علائم و نشانه ها مورد توجه نیست، بلکه میزان رنج و ناراحتی که فرد تجربه میکند، ملاک تشخیص است. در واقع اکثر مردم نشانه های بیماری و اختلال را دارند و اغلب آنها بیمار یا دارای اختلال تشخیص داده نمیشوند. چون احساس پریشانی و ناراحتی ندارند و افرادی که بیمار روانی شناخته میشوند، به شدت دچار پریشانی هستند. این گونه افراد مضطرب ، افسرده و ... هستند و توانایی سازش و سازگاری با خواستههای خود و محیط را ندارند . موری “ خود“ را یک نیروی باز داشت کننده و واپس زننده سائقه ها و انگیزه ها وسازمان دهنده رفتار میدانست که برای چگونگی ظهور انگیز ه های دیگر نظم و تربیتی برقرار می کند و راه حل می یابد. من که نیروی خود را از نهاد می گیرد همانقدر برای آن لذت و کامیابی فراهم میکند - سیاسی ، . - 1371
ملاک حقوقی
از لحاظ حقوقی ، رفتار نابهنجار مبتنی است بر ناتوانی شخص در قضاوت بین درست و نادرست، یا توانایی وی در کنترل رفتار خود که بر اساس آن شخص دیوانه اعلام میشود. این ملاک از سایر ملاکها اعتبار تشخیص کمتری دارد و در روان شناسی مرضی بکار برده نمیشود . در نظریه بندورا مبحث “ نظام دادن به خودself Regulation“نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. نظام دادن به “ خود “ یعنی تنظیم چگونگی رفتار به وسیله مردم - شاملو ، . - 1372
ارتباط با سایر علوم
روان شناسی مرضی جهت" توصیف و طبقه بندی "رفتار نابهنجار از سایر گرایشهای روان شناسی استفاده های زیادی میبرد. برخی از این گرایشها عبارتند از:روان شناسی رشد ، روان شناسی یادگیری ، روان شناسی احساس و ادراک ، روان شناسی شخصیت و روان سنجی و ... . هورنای سه مفهوم برای “خود“ قائل است. - 1خود فعلی،Actual selfکه از مجموع تجربیات شخص ترکیب یافته است - 2خود حقیقی Real selfشخص سالم و هماهنگ - 3خود آرمانی - Idealized selfسادوک ، ترجمه پورافکاری. - 1371
کاربردها
یکی از کاربردی ترین گرایشهای روان شناسی این گرایش است. روان شناسی مرضی با توصیف ، تشریح و طبقه بندی انواع اختلالات روانی در تشخیص و درمان این اختلالات به روان پزشکان ، روانشناسان بالینی و مشاوره کمک زیادی میکند .
طبقه بندی اختلالات روانی
راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ، این اختلالات به شرح زیر طبقه بندی میکند : •عقب ماندگی ذهنی •اختلالات یادگیری - اختلال خواندن ، اختلال در ریاضیات ، اختلال در بیان کتبی • اختلالات کمبود توجه •اختلالات ارتباطی - اختلال زبان بیانی ، اختلال زبان دریافتی بیان مختلط ، لکنت زبان •اختلالات دفعی - بی اختیاری ادراری ، بی اختیاری مدفوع • اختلال حرکتی کلیشه ای • اختلالات نسیانی ، دلیریوم و دمانس •اختلالات مربوط به مصرف مواد •اسکیزوفرنی و سایر اختلالات سایکوتیک •اختلالات خلقی - افسردگی اساسی ، اختلالات دو قطبی و •اختلالات اضطرابی - اختلال هراس ، جمع هراسی ، اختلال وسواسی ، جبری ، اختلال استرس پس از سانحه •اختلالات شبه جسمی - اختلال جسمانی کردن ، اختلال تبدیلی ، خود بیمار انگاری ، اختلال بدریختی بدن •اختلالات ساختگی •اختلالات