بخشی از مقاله

چکیده

بی تردید رابطه مستقیمی بین عالمان و آثارشان وجود دارد که از رهگذر مطالعه آثار و شناخت نسبت به غنای آثار ایشان، میتوان به گوهر وجودی محقق و اهداف و دغدغههای وی پی برد و بعد از آن با اطمینان از صحت سبک و روش وی و اطمینان از صحت اطلاعات و میزان دقت وی در نگاشته ها و آثار، میتوان دیگر آثار وی را مورد وثوق و اطمینان قرار داد و از آنها بهره فراوان برد. در این مقاله به بررسی آثار مرحوم استاد آیت الله محمد هادی معرفت - ره - و دیدگاهها و نظرات و روش و سبک ایشان، که در مجموعه آثار و تالیفات ایشان است پرداخته شده است و چکیده ای از آن بیان شده است. همچنین به احاطه علمی ایشان بر منابع و آشنایی ایشان با صاحبان آنها پرداخته شده است تا هر چند مختصر نشانگر اوج آگاهی، تسلط، همت و علاقه ایشان نسبت به قرآن و تفسیر آن و علوم وابسته به آن، در زمان خود باشد و گویای کمال معرفت ایشان در حوزه معارف اسلامی و علوم قرآنی باشد.

مقدمه

همواره شناخت افراد از طریق آثار و نگاشتههای ایشان به بهترین وجه، میسر است و این شناخت، آنگاهی که کامل باشد به مخاطب امکان میدهد که نسبت به دیگر آثار فرد قضاوت داشته باشد و به آن اعتماد کنند. آثار بهجا مانده از افراد، حاوی نکات فراوانی، از شخصیت وجودی افراد است که با مطالعه آن، مجموعه اهداف، رویکردها، احاطه علمی، مخاطبان، روشها، سیر تحول و هر آنچه که باعث شناخت و    وثوق میشود را میتوان مشاهده نمود. روش مفسر در تفسیر گویای دو مطلب است؛ ابتدا شکل کار و ماده فعالیت مفسر را مشخص میکند و دوم؛ تا اندازهای نشانگر تفکرات و آرای تفسیری اوست.

آیتالله محمد هادی معرفت - ره - ، را نیز میتوان اینگونه شناخت. ایشان فقیه، مجتهد، متکلم و عالمی شیعی، متبحر در تفسیر و علوم قرآن، دلداده و سرگشته معارف قرآنی، مسلط به زبان عربی و متبحر درادبیات عرب، آگاه نسبت به شخصیت، آراء، شیوه و روش عموم مفسران و    متخلق به اخلاق اسلامی و آداب سخنوری و نگارش، میباشد. هر کدام از این صفات، امتیاز بزرگی، برای مفسر است و هر آنچه دیگران، یک به یک دارند در وجود ایشان جمع و ایشان جملگی دارد. در این مقاله، به ابعاد وجودی ایشان در موضوع تفسیر و علوم قرآنی و احاطه ایشان به تفاسیر و مفسران، برگرفته از آثار و مکتوبات ایشان و تاثیر آن در اعتماد به نگاشتههای ایشان، پرداخته خواهد شد.

ویژهگیها و آرای تفسیری

تألیفات آیتاللهمعرفت - ره - از دو ویژگی بهرهمند هستند: نخست؛ در پاسخ به نیاز علمی و اجتماعی و با تأکید بر اصالت محوری و ژرفنگری معارف اسلامی نگاشته شدهاست. دوم؛ طرح نظر جدید، یا روش بدیع و یا عرضه نوینی از آنها است کهغالباً نقد آراء مرسوم و کهن را نیز به همراه داشته است - الهی خراسانی، . - 1378 مهارت آیتالله معرفت - ره - و کمالات روحی وی، به خصوص رعایت جوانب انصاف و ادب در قلم و کلام و دور اندیشی موجب بود تا وی برای تبلیغ مکتب اهل بیت - ع - از راه تفسیر به بیان دیدگاههای خود بپردازد.

ایشان در نگارش های خود، همواره بدون تکلف و در کمال راستی و صداقت و عدم دخل تصرف در محتوی و نیز رعایت نهایت اختصار و رعایت کمال ادب نسبت به مخاطب متن و صاحب متنی که مورد نقل قرارداده است اقدام به نگارش میکند و حتی در مواردی که نقدی به نقل دارد در کمال متانت ضمن تقدیر و بزرگداشت صاحب نظر، اقدام به نقد وی میکند. مطالعه و فیش برداری سی ساله از منابع متعدد - معرفت،1386،ج1،مقدمه - اثباتگر تتبع ایشان است.

ایشان نگاه تحقیقگونهای نسبت به آرای گذشتهگان و حتی خود داشت و از جمله دیدگاه خود در نسخ را به چالش کشید و رد کرد - معرفت،1383، شماره. - 44از جمله نظرات ایشان میتوان، این چند مورد را بیان داشت؛ نمیتوان برای قرآن ماهیتی غیر از کتاب در دسترس قائل شد - معرفت،1386،ج1، ص115؛ج3،ص - 31، مقصود از »انا انزلناه فی لیله القدر« آغاز نزول رسمی قرآن در شب قدر است. و آنچه در شب مبعث اتفاق افتادصرفاً برای اعلام آغاز رسالت بوده است - معرفت،1386،ج1،ص - 104، فرضیه نزول دفعی و تدریجی قرآن مورد پذیرش نیست.

اختلاف در سور مکی و مدنی و موارد ادعایی انعکاس آیات مدنی در سور مکی و بعکس مردود است - علوم قرآنی، - 96، تنظیم کنونی سورههای قرآن توسط صحابه انجام گرفته و اجتهادی است اما تنظیم آیات در سورهها توقیفی و با نظارت پیامبر - ص - انجام گرفته است - معرفت،1386،ج1،ص - 271، میان دو اصطلاح سبب و شأن نزول، تفاوت است و شأن نزول اعم از سبب نزول است - معرفت،1386،ج1،ص254؛ علوم قرآنی، - 100، جمع آوری قرآن، در دوران ابوبکر و عمر، ناظر به گردآوری و تدوین بدوی قرآن است و جمع آوری قرآن در دوره عثمان، به یکدست کردن قرائات قرآن ناظر بوده است - معرفت،1386،ج1،ص297 و - 333، به رغم اصرار شماری از صاحب نظران مبنی بر انتساب رسم الخط کنونی قرآن به پیامبر - ص - ، این رسم الخط امری حادث بوده و به خاطر راهیافت خطاهایی در آن، قابل تغییر است.

قرائات سبعه فاقد تواتر بوده و در میان آنها تنها قرائت حفص از عاصم به دلیل انتساب به حضرت امیرالمؤمنین - ع - و از رهگذر ایشان، منتسب به پیامبر - ص - و نیز انطباق با قرائت متداول میان مسلمانان قابل قبول است - معرفت،1386،ج2،ص. - 42 مقصود از حدیث »سبعه احرف« و جواز قرائت قرآن به هفت حرف، لهجههای مختلف است کهصرفاً برای تسهیل در قرائت قرآن ابراز شده است - معرفت،1386،ج2،ص. - 97 گرچه ایشان -در آغاز- با مخالفت با استاد خود آیتالله خویی - ره - ، نسخ در قرآن را حداقل در شش مورد پذیرفته بودند.

در اواخر عمر پر برکت خود همصدا با استاد خود بر این باور شدند که نسخ در قرآن رخ نداده است - معرفت،1383،شماره44،ص. - 99 ایشان معتقد به نسخ مشروط است و براساس این نظریه، شماری از آیات نه به صورت مطلق بلکه به صورت مشروط نسخ شده است. به عنوان مثال آیات صفح و گذشت که ناظر به وضعیت مسلمانان در مکه نازل شدند، به صورت مطلق با آیات امر کننده به جهاد نسخ نشده است، بلکه با تکرار شرائط مکه، همچنان حکم به گذشت و مدارا، پابرجا میباشد - معرفت،1386،ج2،ص - 297 و نیز ایشان اشاره میکند که شمار قابل توجهی از آیات نه ذاتاً بلکه به صورت عارضی و با رویکرد فرقههای کلامی مختلف از اوایل سده دوم شکل تشابه به خود گرفته و جزء متشابهات به شمار رفتهاست.

بنابراین با صرف نظر از نوع برخورد این فرقهها با این آیات، آنهاذاتاً جزء محکمات خواهند بود - معرفت،1386،ج3،ص. - 23 یکی از معانی تأویل، راهیابی به بطن آیات است و برای رسیدن به این نوع از تأویل، باید با استفاده از قوانین مناسبت میان معنای ظاهری و معنای باطنی و قانون سبر و تقسیم، و با الغاء خصوصیات، مفاهیم عام آیات استخراج گردد و به موارد دیگر سرایت داده شود - معرفت،1377،ج1،ص20 و1386،ج3،ص. - 28 خبر واحد نه از باب حجیت تعبدیه، بلکه از باب سیره عقلا که برای خبر واحد افاده علم عرفی قایلاند، دارای حجیت مطلق است از این رو روایات آحاد در تمام عرصههای تفسیر قرآن حجت است.

غنای علمی

آیتالله معرفت - ره - ، از کتاب های زیادی در زمینه های مختلف بهره برده است. گزاف نیست اگر بگوییم؛ ایشان کتاب دارای اهمیتی در مورد تفسیر را در زمان خود، باقی نگذاشتهاست مگر آنکه بطور کامل آن را مطالعه و بر محتوی آن تسلط کامل داشتهاست. همچنین در آثار ایشان مکرر دیده میشود که شخصیت مفسران صاحب کتاب را مورد ارزیابی و نقد قرار داده است و یا در بررسی سند افراد حاضر در آن را به نقد کشیدهاست و از رهگذر آن به آرای ایشان استناد جسته و آن را رد یا قبول کرده است که این خود نشان از شناخت عمیق ایشان نسبت به مفسران و راویان دارد - معرفت،1386،ج1،ص. - 250 ایشان به کتابهای تفسیری گذشته و جدید استناد نموده و احادیث موجود در آنها را مورد بررسی قرار داده است و در معنای آیات از برخی آنها استفاده نموده و در عین حال به تحلیل و نقد برخی دیگر پرداخته است.

با شمارش از کتب منتشره ایشان میتوان دریافت که حدود 30 کتاب تفسیری مورد رجوع ایشان بوده است که بیشتر آنها برای نقل روایت و برخی دیگر برای نقل یا نقد نظریه و آراء مفسرِ تفسیر مورد استناد قرار گرفتهاست. از جمله آنها، در شیعه، میتوان به تفاسیر »نور الثقلین« حویزی، تفسیر علی بن ابراهیم قمی، تفسیر عیاشی، »التبیان« شیخ طوسی و »مجمع البیان« شیخ طبرسی؛ و در اهل سنت، میتوان به تفاسیر »الدرالمنثور« سیوطی، »جامع البیان« طبری، تفسیر ابن کثیر، تفسیر بغوی و تفسیر قرطبی اشاره نمود.

همچنین در کتب ایشان، بیش از 60 مأخذ حدیثی مورد استفاده قرار گرفته است که در میان آنان کتب اربعه شیعه و صحاح و مسانید اهل سنت دیده میشود و نیز نزدیک به 20 منبع رجالی مورد استناد مفسر بوده که میتوان از »معجم رجال الحدیث« آیتالله خویی - ره - ، رجال شیخ طوسی، رجال علامه حلّی، رجال علامه شوشتری - که از آن بصورت فراوان استفاده کرده است - ، »الاصابه فی تمییز الصحابه« ابن حجر عسقلانی و »میزان الاعتدال« ذهبی نام برد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید