بخشی از مقاله

چکیده

شناخت واژگان قرآن، نخستین گام در فهم مراد خداوند از آیات کریمه است. از عصر نزول تا کنون، کتابهای مختلفی جهت شناخت واژگان با عناوین مفردات القرآن، غریب القرآن، وجوه و نظائر به رشته تحریر درآمده و روش های مختلفی چون شیوه توشیهیکو ایزوتسو در حوزه فهم واژگان قرآن ارائه شده است. از جمله مؤلفان معاصر عضیمه صالح در حیطه معنا شناسی با نگارش کتاب »معنا شناسی واژگان قرآن - فرهنگ اصطلاحات قرآنی - « می باشد که با استناد به اقوال لغت دانان، روایات معصوم علیه السلام، اقوال مفسرین و اندیشمندان به تبیین واژگان قرآن پرداخته است.

این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی روش مؤلف در شرح واژگان پرداخته و ارزش کار ایشان را با توجه به نقدهایی که به آن وارد است، بیان میدارد. مولف از اصطلاحات جدیدی برای تبیین واژه در آیه استفاده کرده که از آن به توان جایگاه واژه و احساس فهمیده شدن واژه تعبیر میکند؛ که مزیت و نوآوری کار مولف است. نتایج حاصل از این نوشتار بیانگر این است که مؤلف برای فهم واژگان قرآنی همانند مفسری توانا به دنبال بهترین تبیین از واژه در کتب لغوی، روایات معصوم و اقوال و آراء دیگر مفسران و اندیشمندان است، گرچه گرایش فلسفی - عرفانی در نقل از فلاسفه و عرفا بر کتاب ایشان مشهود می باشد.

طرح مسأله

خداوند متعال قرآن مجید را به زبان عربی مبین نازل نموده است. دلیل انتخاب این زبان و برتری آن بر دیگر زبانهای جهان هستی از رموزی است که پاسخ روشنی به آن داده نشده است. زبان قرآن، زبان همه عرب، چه حجاز و غیر حجاز است. واژگان بکار رفته در آن، گاهی برای اعراب زمان نزول نیز مبهم بوده است؛ شاهد مدعی رجوع صحابه، نزد پیامبر - ص - و پرسش از مفهوم واژگان قرآن است. بنابراین اولین و مؤثرترین گام برای فهم مقصود آیات کریمه قرآن، شناخت واژگان قرآن بوده است.

واژگانی که در گذار زمان با شتاب گرفتن ارتباطات و معاملات تجاری نزد اعراب و همچنین مهاجرت نومسلمانان از سراسر بلاد اسلامی به سوی معدن نبوت و سرزمین مهد اسلام، به سرعت معنای اولیه خود را از دست داده و کاربرد آن نزد اعراب دگرگون گشت »آمیختگی زبانهای دیگر با زبان تازی، رفت وآمدهای دیگر مردمان به سرزمین گهواره اسلام- حجاز، سایش و دگرگونیهای زبانی و مانند اینها، انگیزهای در غریب آمدن و پیچیده و مبهم نمودن پارهای از واژگان و تعبیرهای بلند قرآنی شد؛ اگر چه گاهی برای درک پارهای از واژگان و تعبیرهای قرآنی از همان آغاز نزول، پرسشها و جستجوهایی انجام گرفت؛ ولی با گذشت زمان و دور شدن مردم از سرچشمه ناب و زلال تفسیر قرآن شخص پیامبر ص و پیشوایان و پیروان، دشواریهایی رخ نمود که سرانجام به پدیداری نگاشتههای ارزشمند به نام غریب القرآن- وجوه و نظایر و مفردات القرآن انجامید و کم کم غریب الحدیث هم بر جرگه این نگاشتهها پیوست. - صالح، 16 :1381؛ همایی،. - 95 : 1393

با گذر زمان و اشکالاتی که برکتب لغوی وارد گردید؛ شیوهای دیگر برای فهم واژگان و مقصود آیات به کار گرفته شد که بصورت پراکنده در روش مفسرین قابل ردیابی بوده است. این روش که به معناشناسی آیات قرآن معروف شده؛ نخستین بار به شکل مدون و مستقل توسط دانشمند ژاپنی توشیهیکو ایزوتسو به رشته تحریر در آمد. در سالهای اخیر نیز این روش میان اندیشمندان از جایگاه ویژهای برخوردار شده است و آن » کار کشف و ساز و کارهای معنا را با مطالعهای علمی به عهده دارد - «صفوی، . - 31 :1387 »اصولا آگاهی از معانی مفردات قرآن یکی از پایههای اساسی برای تفسیرقرآن است. زیرا فهم مرکّب متفرّع بر فهم اجزاء و مفردات آن میباشد و تفسیر میکوشد تا معانی الفاظ را روشن کند. در قرآن مجید دو نوع لفظ وجود دارد.

یکنوع الفاظی که در معانی عرفی و معمولی استعمال شدهاند و نوع دیگر الفاظی که در فرهنگ اسلامی معانی جدیدی یافتهاند. جهت کشف این دو نوع، نخست باید بدانیم که »معنی« چیست؟ در بیان مفهوم »معنی« آراء گوناگونی مطرح شده است.»اولمن« معنیشناس انگلیسی میگوید: »معنا رابطه دو جانبهای است که بین تصویر ذهنی و کلمه وجود دارد - «صالحی کرمانی، - 175 :1369 ولی باید توجه داشت که »معنی« از مقوله رابطه نیست، بلکه این رابطه، که در پرتو انس و عادت به وجود آمده، موجب میشود که پس از شنیدن و یا خواندن کلمه، تصویری در ذهن انسان، تداعی شود. به عبارت دیگر: »معنی« عبارت از تصویر ذهنیای است که لفظ آن را به موجب رابطهای که با آن پیدا کرده، تداعی میکند - «.

»ایزوتسو ، ساده ترین و غیر قابل اعتماد ترین روش برای دانستن معنای یک واژه در هر زبان بیگانه را یافتن معنای معادل، در زبان، دیگر میداند..طبق. این دیدگاه، مقوله معنایی یک واژه شدیدآً تحت تاثیر واژه های مجاور که متعلق به همان میدان یا حوزه معنایی هستند؛ قرار دارد و چنانچه واژهای با بسامد قابل ملاحظه در بافت خاص همراه با واژهی متضادش به کار رود؛ ارزش معنایی برجسته جفت خود را کسب خواهد کرد. پس بر طبق این دیدگاه واژه کافر هر گاه همراه با شاکر به کار رود به معنا ی ناشکر و ناسپاس و هر جا در تضاد با مؤمن و مسلم به کار رود به معنای بیایمان است.

وی زبان را قاصر از بیان و شرح واژگانی میداند که نماینده بینش، آداب، رسوم و قومیت یک ملت است که ریشه عمیقی در آن ملیت دارد. فرهنگی که مربوط به هیچ ملت و فرهنگ دیگری نیست. در نتیجه برخی واژگان در هر زبانی غیر قابل ترجمه هستند« واژه جهل در دیدگاه ایزوتسو که آن را به نادانی در فارسی یا زبانهای دیگر ترجمه می کنند، ترجمه صحیحی نیست. وی با بهره گیری از روش گلدزیهر در تبیین این کلمه که موارد استعمال ریشه این کلمه را در اشعار جاهلی پیش از اسلام گردآوری نمود؛ به تبیین معنای واژه میپردازد.

ایزوتسو در ادامه کتاب مفاهیم اخلاقی- دینی در قرآن، هفت روش را برای بیان معنای واژه در آیه بیان کرده که عبارتند از: -1 تعریف بافتی متن -2 واژه مترادف -3 واژه متضاد -4 واژه منفی -5 حوزه یا میدان معنایی -6 موازنه و ترادف ساختمان دو آیه -7 بکارگیری واژه در بافت غیر دینی - ایزوتسو، . - 50-33 :1360 آنچه در بیان روش مولف در کتاب مفاهیم اخلاقی-دینی در قرآن آمده مقدمهای کوتاه، در بیان چگونگی شناخت واژگان در حوزه معناشناسی بوده است.

مقالات فراوانی در این حیطه از روش ایزوتسو در شناخت واژگان نگاشته شد و به نقد و بررسی پرداخته شد اما آنچه این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی به آن پرداخته بررسی کتاب دیگری است که در همین حوزه معناشناسی به رشته تحریر در آمده وتا به حال از نام و روش مکلف در مقالهای استناد نشده لذا هدف این نوشتار، شناساندن مولف و شناخت روش وی و تطبیق آن با روش ایزوتسو میباشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید