بخشی از مقاله
چکیده
در این مقاله، در ابتدا با توجه به اینکه امروزه، بسیاری از نوجوانان در رویارویی بامسائل زندگی تواناییهای لازم و اساسی را ندارند و در مواجهه با مشکلات روزمره و مقتضیات آن آسیبپذیرند، جایگاه و ضرورت آموزش مهارتهای فکری به دانشآموزان نوجوان برای مواجه شدن با مسائل دنیای امروز و جایگزین کردن روشها و نگرشهای علمی پژوهشمحور، به جای انتقال و ذخیرهسازی حقایق علمی، مورد بحث قرار گرفته است. پس از طرح مسئله و ضرورت توجه به آن، برخی از ویژگیهای بارز رشد نوجوانان و دلالت آنها بر آموزش مهارتهای زندگی و نظریههای همسوی مهارتهای تفکر - انتقادی، خلاق، حل مسئله - تجزیه و تحلیل شده است.
نگارنده بعد از تحلیل تئوریهای موافق این رویکرد، به تجزیه و تحلیل مفاهیم و تعاریف تفکر انتقادی پرداخته و آموزش تفکر خلاق و روش حل مسئله را، با استناد به دیدگاههای مختلف صاحبنظران تربیتی، روشی مؤثر برای پرورش تفکر پژوهشی معرفی کرده است. سپس، نتایج اجمالی تحقیقاتی مرتبط را، که مؤید تأثیر این روش در پرورش تفکر پژوهشی است، برای بیان کرده است.در پایان، براساس تحلیل نظری انجام شده، نتیجهگیری و مواردی نیز برای بهبود و اصلاح روشهای آموزش در جهت پرورش مهارت های تفکر پیشنهاد شده است.
.1 مقدمه
پژوهش قدمتی برابر با آغاز حیات، پیشینهای به وسعت تاریخ و ریشه در سرشت آدمیان دارد که با تفکر و تعقل سامان مییابد. امروزه، به پژوهش بیش از گذشته، توجه میشود؛ زیرا علم و دانش مهمترین منبع توانایی و قدرت محسوب میشود. از جمله نیازهای اساسی شهروندان امروزی، مهارتهای مورد نیاز و پیچیدهای است که متضمن بقای آنان باشد. مهارت پژوهش کلید ایفای مؤثر نقشهای متعدد در جامعه و زندگی امروزی است.
پیداست آموزش و توسعه مهارت پژوهش باید از دوران کودکی و نوجوانی آغاز شود و تلاشهای بعدی عملاً با ناکامی یا با ثمردهی ناچیز مواجه خواهد شد. - 1 پژوهش برای نوجوان ابزاری برای جستوجو و اکتشاف درباره دنیای پیرامون است. نوجوان با پژوهش رشد میکند و آمادگیهای خود را برای دستیابی به زندگی اثربخش ارتقا میدهد . پژوهشهای نوجوان عمدتاً بر توسعه مهارتهای پژوهشی نظیر مشاهده کردن، اندازهگیری کردن، توصیف و استنباط متمرکز است.
به این ترتیب، اجرای کامل فعالیت پژوهشی عملاً بعد از آموزش مهارتهای اساسی پژوهش اولویت مییابد. بنابراین، مترادف دانستن پژوهش نوجوان با پژوهشهای بزرگسالان و دانشگاهی ما را در تدوین روشها، برنامهها و اولویتها دچار خطا خواهد ساخت و در نتیجه آن محصولاتی عرضه خواهد شد که ممکن است نوجوان در تولید آنها نقش پژوهشگر را بازی نکرده باشد. پژوهشهای کودک و نوجوان زمانی ارزشمند و ناظر بر اهداف بلند خود خواهد بود که متناسب با ظرفیت، نیازها و تواناییهای آنها سازمان یابد.
فعالیتهای گروهی نوجوانان، که در بسیاری از موارد میتواند رنگ و بوی پژوهش به خود بگیرد، به مثابه کاشتن دانه در زمین فکر و اندیشهیادگیرندگان است؛ فعالیتهایی که چگونه فکر کردن، چگونه پرسش کردن، چرا پرسش کردن و پیدا کردن راه و روش پاسخ برای پرسشها را به کودکان و نوجوانان میآموزد و نهتنها آنها را از شیوههای سنتی حافظهمحور دور میکند، بلکه عادت به تفکر، پرسش و یافتن پاسخ را در ضمیرشان نهادینه میسازند. پرورش »کودکان و نوجوانان پژوهنده« و به طور کلی »یادگیرندگان پژوهشگر« از همین راه صورت میگیرد - رؤوف،. - 58 :1387
نقطه شروع فعالیتهای پژوهشی، پاسخگویی به سؤالات و نیازهای نوجوانان است و درنهایت، راه منطقی حل مسائل برای بهتر زیستن را به آنها آموزش میدهد. مسائل نوجوانان، آنقدر پیچیده نیست که برای حل آنها بخواهند از روشهای دانشگاهی استفاده کنند. پس هدف فعالیت پژوهشی در این دوران، تولید دانش به شکلی که برای بزرگسالان مطرح است، نیست؛ بلکه آموختن فرایند پژوهش و چگونگی دستیابی اصولی به پاسخ سوًالات و راهحل آنهاست که با روش حل مسئله و تفکر پژوهشی تحقق مییابد.
متأسفانه، امروزه، بهرغم تحولات فرهنگی و تغییر در شیوه زندگی، بسیاری از نوجوانان در رویارویی با مسائل تواناییهای لازم و اساسی را ندارند. نداشتن مهارتهای لازم برای حل مسئله آنان را در مواجهه با مشکلات روزمره و مقتضیات آن آسیبپذیرتر کرده است. مسائل نسل جوان بیشتر در زمینه آسیبهای ناشی از ضعف تفکر، زودباوری،پیروی از تبلیغات، ضعف تحلیل و قضاوت نادرست درباره نظرات و آرا دیگران است - مومنیفر دالنگه، . - 1389 یافتههای پژوهشی حاکی از آن است که مهارتهای فکری دانشآموزان نوجوان برای مواجه شدن با مسائل دنیای امروز و عصر اطلاعات کافی نیست. این امر بیانگر تأکید زیاد بر محفوظات و محافظهکاربودن، توجه کمتر به نوگرایی، خلاقیت و آیندهنگری در شیوه آموزش ماست. درحالیکه بر شیوه دانستن، یادگیری، پرورش قدرت تشخیص، توانایی شناسایی محیط، تجزیه و تحلیل، و تفکر انتقادی تأکید نمیشود.
با این حال، لزوم آموزش مهارتهای تفکر - خلاق، نقادانه و حل مسئله - برای حل مسائل، رفع مشکلات زندگی و حفظ سلامت فرد حس میشود. پژوهشهای بسیاری هم اثربخشی آموزش یک یا چند مهارت تفکر را بر رفتار، سلامت و موفقیت نوجوانان در مواجهه با موقعیتهای متفاوت بررسی کردهاند. از جمله مطالعات فورنریس و ترنر و همکارانشان درباره نوجوانان نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی، نهتنها قدرت سازگاری با استرس را افزایش میدهد، بلکه آموزش مهارتهای زندگی خصوصاً مهارت حل مسئله و ارتباطات مؤثر، توانایی نوجوان را برای حل مشکلات معمول و استفاده مؤثر از حمایتهای اجتماعی افزایش میدهد. با توجه به اهمیت و نیاز به آموزش مهارتهای زندگی بهخصوص در دوران نوجوانی و تأیید آن در بسیاری از مطالعات، این مطالعه با هدف تبیین تأثیر آموزش مهارتهای تفکر - خلاق، انتقادی، حلمسئله - بر توسعه مهارتهای پژوهشی و موفقیت نوجوانان انجام شده است.
.2 اهمیت و تقسیمبندی مهارتهای تفکر
آموزش مهارتهای زندگی همچون حل مسئله، تفکر انتقادی و تفکر خلاق، تصمیمگیری، مهارتهای ارتباطی و بینفردی، خودآگاهی از اهداف بنیادی نظامهای آموزشی است. در نظام آموزشی ایران نیز آموزش مهارتهای ضروری به نوجوانان، به شکل صریح و یا ضمنی جزو اهداف آرمانی تعلیم و تربیت یا حتی دروس خاص در دورههای گوناگون تحصیلی ذکر شده است - صافی، . - 1379 در مجموع، مهارتهای زندگی را میتوان به چند مهارت اصلی و اساسی تقسیم کرد:
الف - توانایی تفکر انتقادی: تفکر انتقادی، توانایی تحلیل اطلاعات و تجربههاست.آموزش این مهارت، نوجوانان را قادر میسازد تا در برخورد با ارزشها، در برابر فشار گروه و رسانههای گروهی مقاومت کنند و از آسیبهای ناشی از آن در امان بمانند.
ب - توانایی حل مسئله: این توانایی فرد را قادر میسازد مسائل زندگی را راحتتر حل کند. چنانچه مسائل مهم زندگی حلنشده باقی بمانند، استرس روانی حاصل از آن به فشار جسمانی منجر میشود.
ج - توانایی تفکر خلاق: این نوع تفکرهم به حل مسئله و هم به تصمیمگیریهای مناسب کمک میکند. با استفاده از این نوع تفکر، راهحلهای متفاوت یک مسئله و پیامدهای هریک از آنها بررسی میشود. این مهارت فرد را قادر میسازد، مسائل را از روی تجربههای مستقیم خود دریابد و حتی زمانی که مشکل وجود ندارد و تصمیمگیری خاصی مطرح نیست، با سازگاری و انعطاف بیشتر به زندگی روزمره بپردازد.
د - توانایی تصمیمگیری: این توانایی به فرد کمک میکند تا به نحو مؤثرتری درباره مسائل زندگی تصمیمگیری کند.
ه - توانایی ارتباط مؤثر: این توانایی به فرد کمک میکند تا بتواند متناسب با فرهنگ، جامعه و موقعیت، به صورت کلامی یا غیرکلامی، نظرات، عقاید، خواستهها، نیازها و هیجانهای خود را ابراز کند.
و - توانایی برقراری روابط بینفردی: این توانایی به برقراری روابط بینفردی مثبت و مؤثر فرد با انسانهای دیگر کمک میکند.
ز - توانایی خودآگاهی: توانایی شناخت خود و آگاهی از خصوصیات، ضعفها و قوتها، خواستهها، ترسها و انزجارهای خویش است.
ح - توانایی همدلی: یعنی اینکه فرد بتواند زندگی دیگران را، حتی زمانی که در شرایط آنها قرار ندارد، درک کند.
ط - توانایی مقابله با هیجانات: این توانایی فرد را قادر میسازدهیجانها را در خود و دیگران تشخیص دهد، نحوه تأثیر هیجانها را بر رفتار بداند و بتواند واکنش مناسبی به هیجانهای متفاوت نشان دهد.
ی - توانایی مقابله با استرس: این توانایی شامل شناخت استرسهای گوناگون زندگی و تأثیر آنها بر فرد است. با این حال، تحقیقات متعددی نشان میدهد که نظام آموزشی کشور، چندان هم در آموزش این مهارتها توفیق نداشته است - رمضانخانی و سیاری، 1379؛ کیامنش، 1379؛ فرزام نیا و میرزاده، . - 1381 یادگیری و دستیابی نوجوانان به مهارتهای لازم، به دلیل شرایط خاص سنی و منحصربهفرد آنان، ضرورت و اهمیت خاصی دارد که ریشه در ویژگیها و تکالیف رشدی آنان و نیز برخی از نظریههای روانشناسی دارد که مبانی روانشناختی یاددهی _ یادگیری را تشکیل میدهد . مبانی روانشناختی زیرساختهای علمی، ضرورت و اهمیت یادگیری، و چگونگی یاددهی _ یادگیری مهارتهای زندگی را آشکار میسازد.