بخشی از مقاله

چکیده

در دوره زندگانی امام هادی علیه السلام تقریباً دو سده از تاریخ شکلگیری مذهب شیعه میگذشت. در این بازه زمانی، مذهب شیعه به فرقهها و جریانهای مختلفی منشعب گشته بود. گروهی از آنان به انتخاب هر امام از سوی خداوند و بواسطه نص امام پیشین باور داشتند که بعدها با نام »امامیه« و یا تعابیری نزدیک به آن از دیگر گروههای شیعی متمایز شدند. بخش اعظمی از این گروه که از جمعیت قابل ملاحظه ای برخوردار بودند، پس از شهادت امام جوادعلیهالسلام، به امامت علی بن محمد الهادیعلیهالسلام گردن نهادند. در مقابل، امامیانی وجود داشتند که در امامت یکی از ائمه پیشین متوقف شده بودند که شاخص آنها واقفه و فطحیه بودند.

علاوه بر امامیه، فرقه مهم دیگر زیدیه بود که از پرشمارترین فرقههای شیعی به حساب میآمد. غالی گری نیز جریان فکری مذهبی منتسب به شیعه بودند که در زمان امام هادیعلیهالسلام گستره زیادی پیدا کرده بودند. اینکه امام دهم شیعیان با چه جریانهایی از تشیع در گفتگو بوده و در دورهای که هنوز بسیاری از مبانی کلامی مذهبی امامیه ساخت نیافته بود، به چه صورت با آنها در تعامل بوده اند، دو سؤالی است که این پژوهش به دنبال پاسخ بدانهاست.

مقدمه

دوران زندگانی امام هادیعلیهالسلام 212-254 - ق - 2 به خصوص برهه زمانی امامت ایشان یعنی سالهای بعد از 220 هجری را میتوان عصری به شمار آورد که ادیان و فرقههای زیادی سربرآورده بودند. امام هادیعلیهالسلام به عنوان امام شیعیان و رهبر یک جریان فکری، به مواجهه با ادیان غیر اسلامی از یک سو و فرق و مقالات اسلامی از دیگر سو برخاستند که گزارشهایی از آن در جوامع روایی و کتب تاریخی به یادگار مانده است  علاوه بر مبارزه علی بن محمد الهادیعلیهالسلام در جبهه برون دینی و درون دینی، یکی از گفتمان های مهم و پردامنه آن حضرت در جبهه درونمذهبی بود، چرا که شیعیان3 نیز به مانند دیگر مذاهب اصلی اسلام، دچار تشتت شده، به فرقهها و جریانهای زیادی منشعب گشته بودند.

بنابراین از آنجا که یکی از مسائل اساسی و ضروری دین اسلام، باور و عمل به »امر به معروف و نهی از منکر« بوده4 و کسانی که از مقام دینی و دنیوی بالاتری برخوردار هستند، مسئولیت بیشتری دارند، ائمه شیعه علیهالسلام به این مهم توجه ویژه ای داشتهاند. پرواضح است که والاترین امر به معروف، ارشاد مردمان به دین حق و مهمترین نهی از منکر، بازداشتن گمراهان از باورهای فاسدشان است، از این رو ائمه شیعهعلیهالسلام به منظور عمل به این تکلیف شرعی، مهمترین وجهه همت خود را به ارائه واقعی دین خدا و هدایت گمراهان به مذهب حقه امامیه منعطف نمودهاند.

امام هادیعلیهالسلام نیز به مثابه دیگر اجداد طاهرینشان، علاوه بر تبیین مواضع مذهب شیعه امامیه، به مبارزه با دیگر فرقههای منحرف شیعی پرداختند، زمانی که اکثر فرقهها به تئوریزه کردن عقاید خود از یک سو، و تبلیغ باورهایشان از دیگر سو مشغول بودند. این مقاله علاوه بر نشان دادن فرقههای شیعی آن زمان، به شیوههایی که حضرت هادیعلیهالسلام به کارزار مقابله با فرق و مذاهب مختلف رفتهاند نیز اشاره خواهد کرد.

.1 امامیه

درباره واژه »امامیه«5 باید گفت، آنچه امروز این نام بر مذهب »شیعه اثناعشریه« انصراف دارد، اصطلاحی است که در سده دوم هجری ساخت یافته و در گذر تاریخ دگرگون شده است - برای توضیحات بیشتر درباره این اصطلاح، ر. ک: کلبرگ، 1976، سراسر اثر - . در سده دوم هجری و در اثر پراکندگی فرقهای شیعیان در سطحی انبوه، اصطلاح »امامیه« به منظور برقرار کردن تقابل میان امامیان و گروههای غیر امامی خصوصاً زیدیه بوجود آمد.

گزینش این عنوان برای این دسته از شیعه و انتساب آن به امام، از آن رو بود که جناح غالب بر خلاف زیدیه ثبوت امامت را به »نص جلی6« و با تعیین فرد فرد امامان به امر الهی می دانست7 - مفید، 1413ج: 39-38؛ نیز: پاکتچی، 1380ش، ج.8 - 159 :10 با در نظر گرفتن این دو ویژگی که جزء مؤلفههای هویتی مذهب امامیه به حساب میآید، میتوان زیرشاخههای فرقه ای دیگری در دل این مذهب مشاهده نمود که به مهمترین آنها یعنی فطحیه و واقفیه اشاره میشود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید