بخشی از مقاله

چکیده

با مطرح شدن جریانهای فکری و کلامی دوران امام هادیعلیهالسلام و شیوههای برخورد آن حضرت، چندین پرسش برای رسیدن به کلیت مقاله، به طور طبیعی درمنظر هرجویندهای رخ مینماید، که امکان ندارد، بتوان به ارزیابی، بررسی و پاسخگویی آنها پرداخت؛ مگر اینکه سامانهای روشن از این مباحث در زندگی پر افتخار امام هادیعلیهالسلام، در برابر خود داشته باشیم و بدانیم که چارچوب تئوریک و نظری پیرامون جریانهای فکری و کلامی عصر امام هادیعلیهالسلام چیست؟ فضای فکری- فرهنگی عصر امامعلیهالسلام چگونه است؟ و سپس ایشان در این برخوردهای حکیمانه از چه شیوههایی بهره جسته است؟ تا راست قامت و استوار، گام برای هدایت همگان، به ویژه گروهها و جریانهای فکری و کلامی دوران خویش بردارد.

لذا با چنین بینش و استراتژی به تبیین مقاله با محوریت »جریانهای فکری و کلامی عصر امام هادیعلیه السلام و روشهای برخورد حضرتعلیهالسلام با ایشان به لحاظ یاوری دین حق«پرداختیم. و در نهایت یافتهها و نتایج حاصله حکایتگر آن است که امام هادیعلیهالسلام در آن شرایط بحرانی که توسط جریانهای فکری و کلامی ایجاد شده بود، به مثابه رهبری آگاه و هوشمند با بهرهگیری از اصول هدایتآفرینی و بصیرتافزایی در گام نخست و سپس استفاده از استراتژی قاطعیت و صلابت در گام دوم و تلفیق آن با مدیریت علمی- فرهنگی و همراهی آن با تخصص و تعهد، علاوه بر ابطال نظریههای ناصواب و باطل هریک از جریانهای فکری و کلامی، جامعه را از حالت ایستایی و خمودگی خارج نمودند و در حقیقت با سیاستگذاریهای فرهنگی و راهبردی سعی در ایجاد تحولآفرینی در جامعه آن روز نیز نمودند.

واژگان کلیدی: جریانهای فکری و کلامی، امام هادیعلیهالسلام، روش برخورد.

مقدمه

بدیهی است که جریانهای فکری و کلامی مسموم و منحرف و اندیشههای آنان در تمامی تاریخ بشریت وجود داشته است وهمواره این مساله از دغدغههای جوامع انسانی است؛ همچنانکه جامعه عصر امام هادیعلیهالسلام نیز از این امر مستثنی نبوده و به دلیل رشد و گسترش فرهنگهای بیگانه و نشر عقاید و افکار گوناگون آنان از دورههای پیشین به ویژه عصر امام رضا و امام جوادعلیهالسلام شاهد بحرانهایی هستیم که در طی پژوهش به تبیین این جریانهای فکری و کلامی و معرفی آنان و نیز شیوههای برخورد امام هادیعلیهالسلام با ایشان خواهیم بود، اما آنچه اهمیت دارد، این حقیقت است که این تاثیرپذیری - مستقیم و غیرمستقیم - بدین معنا نبوده که سبب جهتگیری کلی تفکرات جامعه شیعه شود؛ چرا که اسلام شیعی بطور کلی همه ابعاد تکامل و ترقی بشر را مدنظر قرار داده است و به این موضوع ارزش ویژهای داده است؛ همچنانکه امام هادیعلیهالسلام نیز همچون سایر ائمه بزرگوار به این مهم توجه ویژهای جهت انحرافزدایی از این جریانهای منحرف داشته است.

به عبارتی دیگر، تاثیرپذیری بدان معنا نیست که افکار شیعه در دامن گرایش دیگری تولد یافته و یا متکی بر آن باشد، بلکه تفکرات شیعی به هیچ وجه از گرایشها و افکار انحرافی تاثیر نپذیرفته است؛ بلکه توسط ائمه معصومعلیهالسلام بر سایر جریانهای فکری و کلامی نیز تاثیرات فراوانی را گذاشته است.حال اینکه جریانهای فکری و کلامی عصر امام هادیعلیهالسلام کدامند؟ و حضرتعلیهالسلام در برخورد با این جریانهای فکری و کلامی منحرف چه مراحلی را اتخاذ نمودهاند، از جمله پرسشهایی است که پژوهشگر میکوشد در طی نوشتار حاضر به آنها پاسخ دهد. چرا که در واقع در پرتو تضارب آراء و اندیشه هاست که فکر و خلاقیت ذهن، رشد مییابد و معارف و علوم کاملتر می شود و شناسایی جریانهای فکری و کلامی عصر امام هادیعلیهالسلام و بررسی برخوردهای حضرتعلیهالسلام در این راستا در تبیین و تشریح و دفاع ائمه از آموزههای دینی و رسالت ما در جهت حفظ و بسط و گسترش آن ضرورت غیرقابل انکاری است.

.1 چارچوب تئوریک و نظری پیرامون جریانهای فکری و کلامی دوران امام هادیعلیهالسلام

الف. مفهوم جریان فکری

جریانهای فکری در عصر امام هادیعلیهالسلام را میتوان تئوری جریان نفوذی و پرورش یافته افکار عدهای انسانهای فرصت طلب، جاهل، مغرض و... دانست که بعضا با عملگرایی در کنار ایمانگرایی کاملا ضدیت داشت و میرفت تا ضربهای جبرانناپذیر برپیکره اصیل اسلام و اندیشههای توحیدی وارد سازد که سایههای شوم آن تا مدتها فضای جامعه را در اختیار بگیرد؛ بواقع این جریانهای فکری انحرافی، مسائلی را در قالب تقدس، معرفتافزایی و دستنیافتنی بودن طرح میکردند که در نهایت به »تعطیلی تفکرات و اندیشه ها« و یا »خروج از دایره حقگرایی« منجر میشد که در واقع ضربات سخت، سهمگین، تلخ، عمیق و دردمندانهای را بر پیکره فرهنگ اسلامی وارد نمودند، که البته در این میان از نقش خطیر و حساس امام هادیعلیهالسلام - علیرغم تمامی موانع و سختگیریهای زمامداران عباسی در برخورد با ایشان- در خنثیسازی افکار و عقاید انحرافیشان نمیتوان عبور نمود.

ب. انحرافشناسی جریانهای فکری و کلامی در اندیشه امام هادیعلیهالسلام

مهمترین علل گرایش جریانات فکری و کلامی به عقاید و افکار انحرافی و مسمومسازی فضای جامعه از منظر امام هادیعلیهالسلام عبارتند از:

- 1 خدافراموشی

امام هادیعلیهالسلام با استشهاد به فرمایش پیامبراکرمصلیاالله علیهوآله فرمودند: »من عرف نفسه فقد عرف ربه؛ هرکس خودش را نشناخت مطمئنا خالق خود را هم نمیشناسد« - حرعاملی، بیتا، ج. - 280 :18بر مبنای این بینش، اگر انسان در اثر نادانی، غفلت از حقیقت خویش و فراموشی خدای سبحان، به خود فراموشی برسد در واقع از هسته مرکزی که همان فطرت الهی، توحیدی و کمالطلب است فاصله میگیرد که نتیجه آن »خودکشی تدریجی و نامرئی« یا »مرگ ارزشهای فطری و گرایشهای عالی انسانی« است.همانگونه که قرآن کریم نیز در این رابطه میفرماید: »و لا تکونوا کالذین نسوا االله فانسهم انفسهم اولئک هم الفاسقون - «حشر. - 19/

- 2 گمراهی معرفتی
امام هادیعلیهالسلام با استناد به آیهای از قرآن کریم، گمراهی معرفتی را دومین علل انحرافشناسی جریانات فکری آن روزگار معرفی مینمایند: »قل هل ننبئکم بالاخسرین اعمالا الذین ضل سعیهم فی الحیوه الدنیا و هم یحسبون انهم یحسنون صنعا« - کهف. - 103-104/طبق فرمایشات قرآنی حضرتعلیهالسلام، ریشه گمراهی »عملی« در گمراهی »علمی و معرفتی« میباشد، زیرا این گروههای فکری و کلامی منحرف و کج اندیش ازطریق غیرمستقیم و غیرفطری عملی را انجام میدهند و به خودفریبی میپردازند که در پی آن منکر را معروف و زشت را زیبا میبینند، نفس آنها کارهایشان را که جز انحراف و انحطاط اخلاقی و خطای عملی نیست، نیکو جلوه میدهد: »بل

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید