بخشی از مقاله

چکیده

جریانشناسی فکری- سیاسی این اقتضاء را دارد که جریاناتی مورد شناسایی قرار گیرند که هم پشتوانه فکری و نظام اندیشه ای داشته باشند و هم کنش سیاسی داشته و چشم به قدرت دوخته باشند. ایده اصلی نوشتار حاضر تمرکز بر مقطعی از تاریخ اسلام است که در آن به مدت 33 سال امام هادیعلیهالسلام هدایت معنوی و سیاسی جریان موسوم به شیعیان اثنیعشری را بر عهده داشتند. در حقیقت بررسی کنشهای سیاسی این جریان در کنار سایر جریانات آن روزگار دورنمایی از فضای فکری- سیاسی حاکم بر آن دوران را بدست میدهد. در یک دسته بندی کلان جریانهای فکری- سیاسی دوران امامت امام دهم را در ذیل سه جریان اصلی میتوان قرار داد. این جریانها که هرکدام ممکن است زیرشاخههایی داشته باشند، عبارتند از:

-1 جریان عباسی: این جریان که پس از سقوط خلافت امویان در سال 132ق اداره سرزمینهای اسلامی را بدست گرفت، از لحاظ مبانی کلامی منتسب به اهل سنت بود. آنان در ابتدا همانند علویان با شعار »الرضا من آل محمد« وارد رقابت سیاسی شدند و قدرت را قبضه کردند.

-2 جریانات علوی: علویان گروههایی بودند که با اصل کلامی »امامت« به میدان آمده بودند. این جریانات، چه آنها که به تیره حسن بن علیعلیهالسلام نسب میبردند و چه آنها که به تیره برادرش حسینعلیهالسلام متعلق بودند، در هدف براندازی حکومت عباسیان و انتقال خلافت به اعضای دودمان علوی همداستان بودند.

-3جریانات ملی گرا: به دلیل توسعه سرزمینهای اسلامی، و بویژه ممزوج شدن برخی از نخبگان ایرانی با خلافت عباسیان، چند جریان ملیگرا در دوران امامت امام هادیعلیهالسلام سربرآوردند. این جریانات با توجه به تعارضات فرهنگی و تاریخی میان عرب و عجم، جریاناتی را به را انداختند که مهمترین آنها عبارت بود از: »جریان ملی گرایی ترکان«، و »جریان ملیگرایی ایرانی.«

واژگان کلیدی: امام هادیعلیهالسلام، جریان فکری- سیاسی، جریان عباسی، جریانات علوی، جریانات ملیگرا.

مقدمه

جریان شناسی فکری- سیاسی در هر دوره نقش مهمی را در فهم کلیت تاریخ سیاسی آن دوره ایفا میکند؛ چرا که جریان شناسی، اطلاعات و قدرت تحلیل پایدارتری را نسبت به تمرکز بر افراد در اختیار پژوهشگر میگذارد. حیات سیاسی هر کدام از ائمه معصومینعلیهالسلام دارای شرایط خاصی است. از این رو اندیشه و عمل سیاسی ائمه علیهمالسلام را میبایست در ظرف زمانی خاصی مورد مطالعه قرار داد. در این میان امامت امام هادیعلیهالسلام در عصری واقع شده است که پایههای حکومت عباسیان استوار گشته و خلفای این سلسله به عنوان حاکمان اسلامی، حکومت میکنند. باید گفت که به مانند تمام نظامهای سیاسی، جریانهای مخالف چالشگر در دوران عباسیان نیز وجود داشتند، تا جایی که هر یک مدعی حکومت بوده و از رهگذر مبانی فکریشان مشروعیتسازی نموده و جریان حاکم عباسی را غاصب حکومت میدانستند.

این نوشتار در نظر دارد قلمرو موضوعی اش را بر جریانشناسی فکری- سیاسی متمرکز کند. قید »فکری- سیاسی« به معنای آن است که جریاناتی در فهرست این نوشتار جای میگیرند که اولا دارای فکر و اندیشه نظام مندی بوده و ثانیا وارد بازی سیاست و قدرت شده باشند. لهذا جریانات کلامی موجود در زمان امامت امام هادیعلیهالسلام و همین طور گروهها و احزابی که برای منافع شخصی و بدون مبانی فکری نظاممند در پاره ای از اوقات دست به شورش میزدند، از قلمرو این نوشتار بیرون میافتند. تمرکز این نوشتار بر جریانات عصر امامت امام علی بن محمد الهادیعلیهالسلام 254-220 - ق - است.

بدیهی است بسیاری جریانهای فکری - سیاسی مهم قبل و بعد از دوران امامت امام هادیعلیهالسلام از محدوده بحث بیرون میافتند. از لحاظ قلمرو مکانی این پژوهش جریاناتی را در بر خواهد گرفت که در گستره خلافت اسلامی آن روزگار موجودیت داشتند.به طور کلی شناخت جریانهای سیاسی در هر عصری فضای سیاسی حاکم بر آن دوره را تا حدود زیادی روشن نموده و اندیشه و تعاملات سیاسی میان دارندگان و مدعیان قدرت را به نحو شایسته ای قابل فهم میکند . بر این حسب همه چیز در این تحقیق بر محور پاسخ به این سوال خواهد گردید که در دوران امامت امام هادیعلیهالسلام چه جریانهای فکری- سیاسی حضور داشته و چه نقشی در صحنه سیاسی آن دوران ایفا مینمودند؟

چیستی جریان و جریانشناسی

از نظر لغوی »جریان« به معنای روان بودن، روان شدن، گردش و جاری گشتن و »جریانات« به معنای وقایع روزمره است - عمید، 1371ش، ج. - 811 :1 و در اصطلاح جریان عبارت است از تشکل، جمعیت، و گروه اجتماعی معینی که علاوه بر مبانی فکری، از نوعی رفتار ویژه اجتماعی برخوردار است - خسروپناه،1378ش: . - 9 اما »جریان شناسی« بر شناخت منظومه و گفتمان، چگونگی شکل گیری، معرفی موسسان و چهرههای علمی و اثرگذار در گروههای کلامی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی اطلاق میشود. در واقع هر جریان اجتماعی به لحاظ کلامی دارای اندیشهای خاص در عرصه هستی شناختی و انسانشناختی و معرفت شناختی و غیره است و به لحاظ اجتماعی دارای مرجعیت اجتماعی و اثرگذار در جامعه است به گونهای که جمعی از مردم پیروان آن به شمار میآیند. - همو: - 10

امروزه استفاده از اصطلاح »جریان« فراوانی بسیار یافته و عمدتا با پسوند »شناسی« به کار میرود و عمدتا ناظر به حوزه سیاست و قدرت در متن اجتماع است. شناخت صحیح مسایل فکری، سیاسی، فرهنگی در هر جامعه و تحلیل درست از وقایع، بدون شناخت ماهیت جریان های فکری- سیاسی در آن جامعه ناممکن است. لهذا جریان شناسی عبارت است از؛ »شناخت بسترها و چگونگی شکل گیری جناح ها، گروهها و احزاب - در بستر اعتقادات، سیاست، اجتماع، فرهنگ... - همراه با تعاملات و مناقشات میان آنها که پیش از آن نیز آشنایی با مبانی فکری هر یک از آنها ضروری است.« - دارابی، 1388ش:صلیااللهعلیهوآله - 27

چیستی جریان فکری- سیاسی

»جریان فکری- سیاسی« به معنای یک طیف گسترده کلامی، اعتقادی، سیاسی و ایدئولوژیک است. به عبارت دیگر، یک جریان سیاسی شامل چندین گروه، حزب، جناح و تشکل است که از نظر اعتقادی، کلامی، سیاسی، ایدئولوژی، اهداف و روشهای مبارزه سیاسی با هم دارای اشتراکاتی میباشند و در بزنگاههای قدرت و تحولات سیاسی مهم ممکن است موضعگیری کنند. جریان فکری- سیاسی دارای مبدا، منشا، مسیر یا بستر و مقصد و یا هدفی است که در آن روان است. هدفهای یک جریان تسلط بر حاکمیت سیاسی در یک جامعه و استقرار ارزشها و نظامهای سیاسی مورد نظر است. - ر ک: میرسلیم، 1384ش: -9 - 16

باید تاکید کرد که جریانهای سیاسی، پدیده ای بسیار مهم و نقش آفرین در تاریخ سیاسی و تحولات جامعه به شمار میآیند. مقصود از جریان سیاسی، یک حرکت سیاسی پویا و زنده است که با برخورداری از ایدئولوژی مشخص و گرایشهای کلامی درونی به سود رهبران خود بر نظام سیاسی و نیز اقشار مختلف جامعه تاثیر میگذارد و جبهه، جناح، حزب، سازمان یا نهاد و گروه ویژه خود را بنیان مینهد. هدف نهایی جریانهای فکری- سیاسی، حفظ وضع موجود یا کسب قدرت و استقرار نظام سیاسی مورد نظر است که آن را از طریق راهبردها و راهکارهای مختلف پی میگیرند. - دارابی، 1388ش: - 27

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید