بخشی از مقاله
چکیده
الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، برای مدیریت تغییرات در آینده، نیازمند داشتن راهبردهای کلانی است که بتوانند افق و جهتی روشن در آینده را در تمامی سازهها و عرصههای تمدنی نشان دهند. استخراج راهبردها از منظر اسلام، میتواند تحقق تمدنی اسلامی را در آینده نوید دهد. بدون داشتن راهبردهای دینی، جهت حرکت در تمدن اسلام، به سمت توسعه غربی خواهد بود. این مقاله، تلاش ند که از متن گزارههای دینی و با روش موجّه تحلیل متن که به روش اجتهاد جواهری در حوزه های علمیه مرسوم است، راهبردهای کلان حاکم بر الگوی پیشرفت را متناسب با عرصهها و سازههای تمدنی، ارائه دهد. هدف این مقاله، ارائه تدابیری برای دولت اسلامی، بر اساس راهبردهای کلان حاکم بر الگو است. دولت اسلامی میتواند بر اساس این راهبردها، برنامه کوتاه مدت و بلندمدت خود را تنظیم کند و از این طریق، به حل مسائل آینده کشور کمک کند.
.1 مقدمه:
الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، نقشه راه تحقق تمدن اسلام است. این الگو در صورتی می تواند نویدبخش تمدن اسلام باشد که در تمامی ابعادش همچون مبانی، سیستم ها، فرآیندها، راهبردها، روش ها، نظریهها و.... مبتنی بر دین مقدس اسلام طراحی شده باشد. یکی از مهمترین ابعاد الگو که دینی بودن آن تاثیر فراوانی در دینیشدن الگوی پیشرفت دارد، راهبردهای الگوی پیشرفت می باشد.
تاثیر راهبردها در تولید الگوی پیشرفت از آن جهت است که جهت گیری لازم برای رسیدن به وضعیت مطلوب را در آینده نشان میدهد و از این جهت برای الگوی پیشرفت، جهتساز و افقساز خواهد بود؛ جهتساز نسبت به برنامه های عملیاتی، کوتاه مدت و بلندمدت و افقساز نسبت به ایجاد تغییرات مطلوب در آینده. از آنجاییکه تغییرات در تمامی سازه های تمدنی یک جامعه بر اساس راهبردها صورت می گیرد، میتوان گفت راهبردهای الگوی پیشرفت، مرکز و قلب حرکت در تمدن محسوب می شود.
بر این اساس، نقطه شروع در عملیات تمدنسازی، توجه به راهبردها و طراحی آنها است. تمدنسازی بدون راهبردسازیدارای جهت معیّنی نخواهد بود. همچنین تمدن سازی بدون راهبردهای دینی، جهتی غیردینی پیدا می کند و براساس ارزش ها و آرمانهای شرق و غرب شکل می گیرد و در نتیجه مجموعه برنامهها، امکانات و منابع را در جهت اهدافی غیر دینی سوق خواهد داد. از این منظر، برای طراحی تمدن دینی، طراحی راهبردهای دینی در سازهها و سیستمهای مختلف تمدن، ضرورت دارد.
همچنین می توان گفت اگر راهبردها در سازهها و سیستمهای یک تمدن براساس نظر دین طرّاحی و اجرا شوند، آنگاه الگوی پیشرفت، دینی خواهد شد؛ چرا که راهبردها به دلیل جهت سازبودن، میتوانند به تمامی ابعاد الگو نفوذ کرده و در هر بُعد، شاخصی را برای دینی بودن تعریف کنند. بنابراین دینیبودن راهبردهای الگو، استراتژی لازم برای دینیبودن الگوی پیشرفت محسوب می شود. البته همانطور که اشاره شد، راهبردها تحت تاثیر مبانی فکری و معرفتی هستند و دینیبودن راهبردها از دینی بودن مبانی الگو نیز نشتأ می گیرد. لذا قبل از طرّاحی راهبردها، باید مبانی دینی الگو در محورهای هستی شناسی، معرفت شناسی، روششناسی و... طراحی گردد.
مبانی دینی، شرط لازم و نه شرط کافی برای طراحی الگوی دینی محسوب می شود؛ یعنی صرف دینی بودن مبانی و اکتفاء به آنها، منجر به طراحی الگوی دینی نمی شود بلکه باید بر اساس مبانی دینی، راهبردهای دینی در سازه های مختلف تمدنی را بدست آوریم. مجموعه مبانی دینی الگوی پیشرفت از همین نگارنده طی دو مقاله به دبیرخانه همایش چهارم الگوی پیشرفت و دبیرخانه اولین همایش الگوی پیشرفت ارسال شده است. در این مقاله، به بررسی راهبردهای حاکم بر الگو می پردازیم. البته تذکر دو نکته در رابطه با راهبردها لازم است:
نکته اول اینکه راهبردهای مورد بحث در این مقاله، راهبردهای کلان الگوی پیشرفت می باشند که می توانند افق حرکت و تغییر در آینده را روشن کنند. بدیهی است که هر کدام از این راهبردها، باید به راهبردهایی با مراتب خردتر و جزئیتر تبدیل شده تا اقتضای اجراییشدن آنها در برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت حاصل شود. نکته دوم اینکه هر کدام از این راهبردها، ناظر به یکی از عرصههای تمدن است.
این عرصهها، مجموعهای از زیرساختها و سیستمها هستند که به مجموعه آنها، سازههای تمدن گفته می شود. از آنجاییکه تمدنسازی، برای پاسخ به نیازهای زندگی بشر است و یک تمدن از طریق همین سازهها به نیازها پاسخ می دهد، بنابراین لازم است که سازههای تمدن، بر اساس مدل نیازها و مطابق با آنها باشد. در این پژوهش، راهبردهای بدست آمده با سازههای تمدنی مطابق شده است و بر اساس هر یک از سازهها، راهبردی متناظر پیشنهاد گردیده است.
.2 مسائل پژوهش:
.2,1 تمدن اسلامی دارای چه سازههایی می باشد؟
.2,2 در هر یک از سازههای تمدن اسلامی، چه راهبردهای کلانی از منظر دین پیشنهاد میگردد؟
.3 هدف پژوهش:
.3,1 ارائه عرصههای - زیرساختها و سیستم های - کلان تمدن
.3,2 ارائه راهبردهای کلان حاکم بر الگو
.3,3 ارائه جهت و افق حرکت در آینده کشور - مدیریت آینده -
- 4 نیازها و سازه های تمدنی متناطر با آنها، در پژوهش مستقل دیگری انجام شده است و از نتایج آنها در این پژوهش استفاده شده است. خوانندهگان عزیز جهت استفاده از آن پژوهش میتوانند به سایت موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام به آدرس www.isin.ir مراجعه نمایند.
.4 مبانی نظری پژوهش:
.4,1 گزارههای دین، ظرفیت استراتژیک و راهبردی دارند و صرفا توصیه فردی و اخلاقی نیستند.
.4,2 دو مفهوم تمدن و الگوی پیشرفت، حداکثر ارتباط مفهومی را با یکدیگر دارند و در میدان معنایی یکدیگر قرار گرفته اند.
.4,3 الگوی پیشرفت، از جنس نقشه راه است. نقشهراهی که جهت و افق حرکت یک تمدن را برای رسیدن به آرمانها و اهداف در افق آینده نشان میدهد.
.4,4 جوهره یک تمدن، ساختارها و سیستمهای آن میباشند که همگی در راستای پاسخ به هرم نیازهای انسان طراحی میشوند.
.5 روش پژوهش:
این پژوهش بر اساس روش تحقیق در متن انجام شده است. این تحقیق در پارادایم شبکه ای، با راهبرد تحلیلی، با رویکرد دینی و با ابزار تحلیل متن از آیات و روایات انجام شده است و از نوع پژوهشهای متنمحور میباشد. روش جستجوی اطلاعات در این تحقیق، روش جستجوی نرم افزاری و بر مبنای یأس بعد از فحص - جامعیت اطلاعات - صورت می گیرد. برای تحقّ جامعیّت اطلاعات در تحقیق، از مکانیزم جستجوی ریشه ای در نرمافزار جامع الاحادیث و جامع التفاسیر برای دستیابی به حداکثر اطلاعات مرتبط استفاده شده است.
مجموعه مستندات آیه ای و روایی به دلیل زیادبودن، در این مقاله منعکس نشده اند. روش تحلیل اطلاعات نیز براساس تحلیل سندی، تحلیل دلالت انفرادی، تحلیل دلالت مجموعی و تحلیل دلالت راهبردی گزاره های دینی می باشد که درنهایت به کشف راهبردهای کلان حاکم بر الگو منتهی شده است. در تحلیل انفرادی و مجموعی بر اساس مبنای ظهوریابی و تجمیع قراین و شواهد در عملیات استنباط دینی، عمل شده است.