بخشی از مقاله
چکیده
کالبد تاریخی وبافت کهن، با وجود قابلیتهای بالقوه و سرمایههای گرانقدر، با چالشهای بسیاری روبهروست که درصورت عدم پیش بینی تمهیدات لازم، موجب آسیبهای جبران ناپذیر و اتلاف سرمایههای فرهنگی منحصر به فرد، میشود. این معضل، عمدتا ناشی از نبود اندیشه و برنامهی کار مدون و جامعنگر و نیز، فقدان راهبردها وبنیانهای ساختاری است. فرآیند بهسازی و بهنمایی بافت تاریخی، مستلزم حرکتی آگاهانه و نیازمند مجموعه راهبردهایی پیوسته وهماهنگ است.
ساختارهای جدید که بیانگر تاریخ هنر و معماری هر دورهی خاصی است، به حکم پویایی و حیات یک شهر زنده، در شهرها جلوه میکند. مراکز تاریخی شهرها، تشکیل دهندهی کلیت وسیعتری است و باید به عنوان بخشی از واقعیت پویای زمان حال و نه به عنوان یک موضوع مطالعه ایستا و جذب توریست، مورد تحقیق و مطالعه قرار گیرد. لذا مخالفت با احداث ساختارهای جدید در واقع توقف حیات شهر و سوق پویایی آن به سمت ایستایی به شمار می رود. هر زمینهی تاریخی دارای مقیاس، حجم، بافت، فرم فضایی و شیوهی معماری و شهرسازی ویژهای است که به طراحان در باب نحوه ی مداخلات کالبدی رهنمودهایی را ارائه میکنند.
-1مقدمه:
ارزشهای کالبد تاریخی را صرفا نباید منحصر به ارزشهای تاریخی و فرهنگی آن دانست بافت های کهن، جزئی از پیکره و بدنه شهرهاست و دارای ارزشهای کالبدی، عملکردی واقتصادی است . این کالبد با قابلیتها و توانهای بالقوه خود، یک سرمایهی اقتصادی نیز محسوب میشود. اما این یک روی سکه است روی دیگر، نیمه تاریک وناهنجارآن است. این کالبد و ساختار با تمامی قابلیتها و توان بالقوه خود، درمعرض چالشهای بنیادی بوده و نیازمند درمان و توجه خاص است . این درمان و نحوهی آن مستلزم حرکت و مداخلهی آگاهانه و بنیادی و بهویژه ، نیازمند تشخیص درست و صحیح ضعفها و چالشهاست.
در حال حاضر و به عنوان اولویت ویژه، مشکل وچالش عمده و اساسی بافت تاریخی، فقدان بنیانهای ساختاری و زیر ساخت-هاست. به عبارتی، پیشنیازهای پایه و ساز و کارهای بنیادی در قالبی جامعنگر و نظام یافته، تعریف و تامین نشده است. هنوز استراتژی و برنامه ی کار، سیاست گذاری و برنامه ریزی های راهبردی ،ساز کارهای کاربردی و انواع مداخله و تشکیلات سازمانی، در چارچوبی روشمند، تعریف و مدلسازی نشده است.
در این میان غالبا به مرمت تک بناهای تاریخی، اکتفا و بسنده شده - که البته در جای خود لازم و ضروری است - و متقابلا بخشی از پیکرهی شهر یعنی بافت تاریخی وکهن، به حال خود رهاشده است و برای احیا و باززنده سازی و رفع محرومیتهای شهری وتامین حقوق مدنی و اجتماعی ساکنین آن، گام موثری برداشته نشدهاست. به بیان دیگر، برای معاصرسازی و بهنگام سازی اصولی و منطقی آن برنامه و راهکارهای نظاممندی، تدوین و اعمال نشده است.
توسعه کالبدی و فیزیکی، اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی، از ارکان و اجزای توسعه و بهسازی فراگیر بافت تاریخی محسوب می-شود. به عبارتی توسعه پایدار و موثر، ثمرهی تلفیق و همگامی آنهاست. - هر چند باید پذیرفت که، توسعه و بهسازی کالبدی، زمینه-ساز و محرک توسعهی اجتماعی و اقتصادی بوده وبست آن را تبیین می کند - . هر زمینهی تاریخی دارای مقیاس، حجم، بافت، فرم فضایی و شیوهی معماری و شهرسازی ویژهای است که به طراحان در باب نحوهی مداخلات کالبدی رهنمودهایی را ارائه می کنند.
جامعه نیز به نوبه ی خود کنترلهای لازم را به عمل میآورد. ناگفته نماند که سطح آگهی و حساسیت جوامع مختلف نسبت به مواریث هر کشور متفاوت است هر چه سطح آگاهی بالاتر باشد، حفاظت از شواهد تاریخی گذشته بیشتر صورت میگیرد. از این رو مباحث نظری و فلسفی موجود در باب ساختارهای جدید، عمدتا بر محور چگونگی و کیفیت وقوع این رخداد و نحوه سازگاری بناهای میانافزا با وضعیت موجود ساختاری محیطهای تاریخی دور میزند.
در این راستا به یکی از نمونه از ساختارهای جدید بافت شیراز، مجتمع بین الحرمین میپردازیم و روند کلی طرح و زمینههای ایجاد آن و نتیجهی حاصل از آن را بررسی می کنیم. چیزی که حاصل شد با وجود امتناع مسئولین قبلی، مدیران شهرداری بافت تاریخی و مدیران اجرایی پروژه، حاکی از بی برنامگی محض و تکرار یک دور تسلسل باطل دیگر و خط بطلان کشیدن بر ثروتی دیگر از میراث فرهنگی ما بود، امیدواریم طرح جدید بتواند گوشه ای از این زخم عمیق را بپوشاند.
-2 بافت قدیم شیراز:
بافت قدیم شهر شیراز به مساحت تقریبی 360 هکتار در قلب شهر جای دارد. این محدوده که تقریباکمتر از8 درصد مساحت کل شهر را شامل میشود هسته اولیه شکلگیری شهر شیراز را در برگرفته و طی دورانهای مختلف توسعه وتحولات زیادی را پشت سر گذاشتهاست که حدود آن دروازهها و حصار دور شهر در دوره زندیه می باشد. مهمترین مراکز مذهبی شیراز و قسمت عمده ای از بناها ومجموعه های با ارزش تاریخی در این محدوده واقع است در واقع این منطقه همان شیراز قدیم می باشد که طی فرآیندهای رشد وتوسعه شهری و افزایش جمعیت به عنوان زیرمجموعه ای از کل شهرداری درآمده که دارای ویژگی هایی خاص خود می باشد.
وجود 400 اثر با ارزش 8 دروازه و 12 مرکز و چندین محور فرهنگی می تواند تبلوری از شیوه زندگی روابط اجتماعی،آداب و رسوم، باورها، تاریخ و هنر و به طور کلی بیانگر هویت تاریخی و فرهنگی هر دوره باشد. حفظ و نگهداری و مرمت این آثار و مجموعهها علاوه بر این که حیات دوبارهای به این آثار میدهد از نظر اقتصادی و اجتماعی نیز هویت تاریخی فرهنگی شهر شیراز را احیا میکند. بنیان شیراز در جلگه ای به همین نامه در سال 74 ه. ق در محدوده بافت قدیم شیراز بنا نهاده شده است که رشد ارگانیک و تدریجی خود را با توجه به استعدادها و قابلیتهای سیاسی، اقلیمی، جغرافیایی، اقتصادی و اجتماعی در دورانهای بعد ادامه داد.