بخشی از مقاله

بررسی راهبردهای بازآفرینی کالبدی در بافت های تاریخی (مطالعه موردی: بافت تاریخی- فرهنگی شهر تبریز)

چکیده:

بافت های تاریخی و واجد ارزش شهرهای ایران که عموماً در هسته مرکزی این شهرها قرار گرفته اند به دلیل برخورداری از امتیازات برجسته، دارای پتانسیل بالقوه بالایی برای بازآفرینی و تجدید حیات هستند. این فتبا ها که زمانی نه چندان دور، در اوج سرزندگی اجتماعی بوده و کیفیّت های بالایی از زندگی را برای تمامی ساکنانشان ارائه می دادند، متاسفانه در عصر حاضر بدلیل رهاشدگی و عدم سازماندهی در ساختار آنها ، دیگر آن روح و حیات اجتماعی گذشته را نداشته و دچار ناکارآمدی گسترده ای در ابعاد کالبدی و معنایی گشته اند. این عرصه ها را آفرینش مجدد نیاز است. اصلی ترین هدف و راهبرد این مقاله، لزوم انجام مداخلات سنجیده کالبدی ، برپایه اصول طراحی شهری و با درنظر گرفتن اصل همپیوستگی با بافت های قدیمی بوده که برهمین اساس ضمن بررسی روشهای بازآفرینی کالبدی در این عرصه ها و نیز مروری بر تجارب جهانی انجام یافته ، می توان به اهمیّت موضوع بازآفرینی کالبدی دربافت مرکزی و تاریخی شهرهای معاصر پی برد. محدوده تاریخی - فرهنگی شهر تبریز نیز که به عنوان یک گنجینه ارزشمند، در هسته مرکزی این شهر قرار گرفته است از این امر مستثنی نبوده و می بایستی با ترسیم یک چشم انداز روشن برای احیاء و باز زنده سازی این محدوده و با بکارگیری شیوه ها و تکنیک های خاص خود ، بازآفرینی این بافت غنی را به ارمغان آورد. این مقاله سعی برآن داشته تا ضمن بررسی نقاط قوّت ،ضعف ،فرصت ها و تهدیدهای موجود در این بافت، پیشنهاداتی را جهت باز زنده سازی محدوده مورد مطالعه ارائه نماید.

واژه های کلیدی: بازآفرینی کالبدی ، بافت تاریخی تبریز، اصول بازآفرینی ، پیشنهادات

 

مقدمه:

بافت تاریخی از مهم ترین بخش های هویّتی هرجامعه محسوب می شود(فلامکی، 1384،ص .(127مشکلات و محدودیت هایی چون ناهمخوانی کالبد و فعالیت، وجود عناصر ناهمخوان شهری، کمی سرانه برخی کاربری ها مانند فضاهای فراغتی، فرهنگی و پارکینگ،فقدان سلسله مراتب مناسب در شبکه ارتباطی و عدم امکان نفوذپذیری به داخل بافت ارگانیک، کاربری های ناسازگار و جاذب ترافیک، وجود فضاهای بی دفاع و رها شده، کمبود فضاهای عمومی مناسب جهت شکل گیری تعاملات اجتماعی، اختلال و نابسامانی در نظام کاربری زمین، برخی آلودگی های زیست محیطی، قرار گیری برخی قسمت های بافت در حریم آثار تاریخی و ضوابط نارسای ساخت و ساز در آن، خروج تدریجی سرمایه و فعالیت و جایگزینی کارکرد سکونتی با کیفیت بسیار نازل، موجب کاهش اهمیت و ارزش بافت قدیمی و هویت ساز شهرها شده است(پوراحمد و همکاران، 1389،ص .(74اهمیت توجه به بافت های تاریخی و مراکز شهری در شهرهای ایرانی و لزوم ارتقاء کیفیّت این عرصه ها هر روز بیش تر از گذشته درک می گردد.شهرهای در حال توسعه امروزی با وجود داشتن میراثی گرانبها و برجسته به نام بافت تاریخی -فرهنگی ، همچنان با موضوع تجدید حیات و آفرینش همه جانبه این عرصه ها با چالش جدی مواجه است. شاید یکی از مهم ترین موانع تحقق پذیری این مهم، عدم وجود یک نگرشی جامع و افقی ترسیم شده در قالب طرح کلّی بازآفرینی بافت های تاریخی فرهنگی و با ارزش کنونی می باشد. مقاله حاضر با رویکرد اولویّت دهی و توجه ویژه به هسته مرکزی و تاریخی شهرهای ایرانی ، به ارزیابی عوامل و راهکارهای موثر بر با زآفرینی این بافت ها و به صورت موردی در محور تاریخی فرهنگی شهر تبریز پرداخته و بر مبنای نتایج حاصل، به ارائه راهکارهایی در جهت ارتقاء فضاهای یاد شده و آفرینش یک مرکز سرزنده شهری می پردازد.


روش تحقیق :

این پژوهش به دنبال آن است تا با ارجاع به منابع علمی و جمع آوری اطلاعات(مطالعات کتابخانه ای ، مصاحبه حضوری با برخی از مدیران شهری و تجارب اندوخته در حوزه کاری) و با استفاده از شیوه توصیفی -تحلیلی برای شناخت و بررسی بافت تاریخی شهر تبریز، بابررسی نقاط قوّت ، ضعف ، فرصت ها و تهدیدهای بافت بکارگیری تکنیک سوات به بررسی و ارائه راهبردهای اجرایی جهت بازآفرینی کالبدی و آفرینش مرکز شهری سرزنده در محدوده مورد نظر بپردازد


هدف پژوهش:

هدف اصلی این پژوهش بررسی ، شناخت و پیشنهاد راهکارهای آفرینش مجدد متناسب با شرایط ویژه محدوده مرکزی و بافت تاریخی شهر تبریز میباشد . به نحوی که ضمن حفظ هویّت تاریخی شهر(کالبدی و معنایی)، در راستای ارتقاء کیفی محیط و اصلاح ساختار کالبدی موجود ، بتواند نیازهای شهروندان را نیز پاسخ دهد.
سئوال تحقیق:

طراحی شهری به مثابه دانشی درآمیخته با هنر ، چگونه قادر است با ارائه روش ها و فنون خاص خود، مراکز شهری را به حیات و انسجام گذشته خود بازگرداند؟
مبانی نظری:

خصیّتش هایی نظیرکامیلوسیته، کریستوفرالکساندر، لینچ،سای پامیر،جین جیکوبز، ابنزر هاوارد و... نظریاتی در جهت جلوگیری از ناکارآمدی این عرصه ها ارائه داده اند که به برخی از آنها اشاره می گردد: کامیلو سیته خواستار ساماندهی

 

فضاهای شهری بود و در صدد زنده کردن بافت های کهن شهری برآمده و راه حل های تزیینی شهری را عنوان کرد(حبیبی و دیگران، 1380،ص.(24 به اعتقاد لینچ باید در جریان بهسازی و نوسازی شهری، برنامه ریزی با مشارکت مردم و مشاوره با متخصصان و هماهنگی با مسئولان و مردم شهر صورت گیرد(شماعی، 1385،ص .(195 لوکا بلترامی: هدف وی از مداخله در بناها، مجموعه ها یا بافت های کهن، بهبود محتاطانه در کالبد یا مجموعه هاست، مشروط بر وجود اسناد و شواهد تاریخی لازم و کافی(حبیبی و مقصودی،1381،ص .(41 کوین لینچ: هدف وی از مداخله در بافت های کهن، ایجاد حس تداوم، خوانایی و سرزندگی در کالبد بافت قدیم می باشد. راب کریر: هدف کریر از مداخله در بافت های کهن، احیای بافت های شهری کهن و انطباق آن با کاربری های جدید و خلق فضاهای جدیدی با دیدگاه های سنتی می باشد و لازم است از همه فنونی که تکنولوژی و مواد مصالح در اختیار می گذارد استفاده کرد(همان، ص .(48-45 رابرتز: از اصلی ترین نظریه پردازان در این زمینه، بر اهمیّت حمایت از جمعیت محلی و درگیرسازی آنها در فرآیند بازآفرینی تاکید دارد. از دیدگاه او به طور کلی نقش مشارکت در رویکرد بازآفرینی شهری از 3جنبه حائز اهمیّت است 1: اهمیّت- پیچیده و چند بعدی افت شهری که طیف وسیعی از فعالان را در جهت رفع آن درگیر اجرای برنامه های بازآفرینی شهری می نماید.-2تمرکز گرایی قدرت و تفکیک وظایف در سازمان های شهری-3نیاز به بودجه برای اجرای ایده های جدید در بازآفرینی شهری که مشارکت دسته وسیعی از فعالان شامل بخش های عمومی، خصوصی، سازمان ها و نهادهای اجتماعی و داوطلب محلی را می طلبد( امین زاده و رضا بیگی، 1391،ص .(32-31

بازآفرینی شهری:

بازآفرینی شهری فرآیندی است که به خلق فضاهای شهری جدید با حفظ ویژگی های اصلی فضایی(کالبدی و فعالیتی ) منجر میگردد(رابرتز،2000،ص19؛ بحرینی و همکاران،1393،ص .(20 زنده نمودن یک مرکز شهر و حفظ موفقیّت و پایداری آن نیازمند تلاشی پیچیده و طولانی مدت است .شاید صدها و یا شاید هزاران نفر در زمینه ارتقاء مرکز شهر تصمیم بگیرند و یا نقش ایفا کنند. در حقیقت هیچ شخص خاصی به تنهایی این فرآیند را کنترل نمی کند، هرچند هم که قدرتمند و متعهد باشد(سای پامیر،.(1389 بازآفرینی شهری نوعی رویکرد مداخله ای که با نگاه به گذشته و بدون پاک سازی هویت های تاریخی دوره های مختلف، به خلق هویّتی جدید متناسب با شرایط زندگی مردمان عصر حاضر می اندیشد(حاجی پور، 1386،ص.(18مفهوم بازآفرینی شهری، بسته به سطح توسعه یافتگی هر کشور، به شیوه های مختلف تفسیر شده و مورد استفاده قرار گرفته است(نوریان و آریانا،1391،ص .( 17 دید

جامع و یکپارچه و مجموعه اقداماتی که بهبود دائمی در شرایط اقتصادی ، کالبدی ، اجتماعی و زیست محیطی بافتی که دستخوش تغییر شده را به وجود آورد. ( بحرینی و همکاران،1393،ص .(20
تجارب جهانی در بازآفرینی مراکز شهری:


اوانا، جورجیا (بازآفرینی مرکز شهر)

ساراسوتا، فلوریدا(بازآفرینی مرکز شهر)

برنامه پیشنهادی توسعه برای مرکز شهر ساوانا روی تقویت و ارتقاء قلمرو همگانی، در جهت تشویق سرمایه گذاری خصوصی در ساختمان های تاریخی قلب سکونتی و تجاری متمرکز گردید. توسعه منظری با کیفیت بالا در خیابان بروتون، خیابان اصلی تاریخی ساوانا، مشوّقی برای سرمایه گذاری مجدد در املاک تجاریبه شمار می آمد. باز زنده سازی با تجدید حیات محلات مسکونی قدیمی که در جنوب حوزه تجاری قرار دارند ، از برنامه ارتقاء کیفیات میدان پارک تاریخی سود جسته است. در این طرح شش میدان مجدداً طراحی و ساخته شدند.

طرح جامع برای مرکز شهر ساراسوتا ، نیاز به ایجاد دو پیاده راه جدید برای ارتباط کناره دریاچه به قلب شهر را بیان می کرد. در لبه دریاچه ، پارکها و پارکینگها دوباره طراحی شدند تا امکان استفاده بیشتر و بهتر از این مواهب طبیعی و ایجاد یک دروازه ورودی جذاب به مرکز شهر فراهم شود.

 


لیک لند، فلوریدا(بازآفرینی حوزه تاریخی)


راپیدز ، آیوا(بازآفرینی مرکز شهر)

واشنگتن دی سی(بازآفرینی خیابان پنسیلوانیا)

لیورپول،انگلستان(بازآفرینی مرکز شهر)

سینسیناتی،اهایو(بازآفرینی مرکز شهر)

لیک لند در برنامه چشم اندازی که برای آینده خود تدوین و تنظیم نمود توسعه با کیفیت بالا را تشویق می کرد و در عین حال محیط تاریخی و طبیعی مرکز شهر را حفظ نموده و بهبود می بخشید. نشانه این موفقیت در ارتقاء کیفیّات محیطی قلمرو همگانی مرکز شهر، غنا بخشیدن به وضعیت پارک لیک میرو و باز زنده سازی بسیاری از نشانه های تاریخی دیده می شود

راهبرد بازآفرینی حوزه مرکزی سدار راپیداز، بر ارتقاء قلمرو همگانی در یک محدوده توسعه ای 48 بلوکی شهری متمرکز گردید. پیاده روها در طول محور خیابان دوم عریض تر شد تا فضای کافی برای ارتقاء منظر خیابان و مبلمان مورد نیاز آن ایجاد شود و نیز جریان عبور و مرور عابران در تقاطع های اصلی بهبود یابد. دیدگاه صاحبان املاک درباره کف سازی های خاص ، مبلمان خیابان و تسهیلات منظر سازی مورد ارزیابی قرار گرفت و مشارکت و همکاری آنان جلب شد.

برنامه طراحی و ضوابط راهنمای طراحی آن برای خیابان پنسیلوانیای واشنگتن، ساخت دوباره قلمرو همگانی بین ساختمان کاپیتول و ساختمان خزانه داری آمریکا را توصیه نمود.دیگر پیشنهاد عمده طراحی، تغییر مسیر خیابان پنسیلوانیا بین خیابان های 12 و 14 بود تا از این طریق دو فضای همگانی ایجاد شود و این دو فضا باید به عنوان پایانه های عملکردی و بصری خیابان مورد استفاده قرار گیرند. 149 میلیون دلار سرمایه گذاری اختصاص یافته برای ارتقاء کیفیات محیطی ، بهسازی و توسعه خیابان پنسیلوانیا باعث به کارآمدن 1/5 بیلیون دلار سرمایه گذاری خصوصی در این حوزه گردید.

مرکز تاریخی لیورپول دارای ظرفیت های ارزشمندی بود که می شد از آنها برای پایه گذاری مرکز توریستی با ارزش و اعتبار جهانی استفاده نمود. در طول 5 سال دو محور عابر پیاده در جهت ارتقاء قابلیت رویت پذیری و دسترسی آسان تر سواره به آنها طراحی مجدد و بازسازی شدند.همچنین خیابان ها و پیاده روهای مرتبط به مرکز تجاری نیز برای تشویق و ترغیب مردم به استفاده از فضاهای همگانی مرکز شهر ارتقاء و بهبود یافتند.چشمگیر ترین و مهم ترین تغییر در محیط همگانی در پی طراحی و ساخت فضا با حذف پارکینگ ها و ترمینال اتوبوس موجود در آن دوباره به عنوان محدوده ویژه عابرین پیاده معرفی شد. یک میدانچه جدید با سنگفرش گرانیت و یک گردشگاه در لبه رودخانه برای برگزاری مراسم در فضای باز، از جمله اجرای موسیقی، جشنواره ها و دیگر رویدادها و مراسم ایجاد شد.

شهرداری سینسیناتی به کمک بخش خصوصی چندین فضای همگانی تاثیرگذار و جذاب در قلب شهر طراحی و احداث نموده است. یکی از موفق ترین میدانچه های شهری در ایالات متحده امریکا، میدان فواره است که مکان گردهمایی مردمی و محل تمرکز فعالیت های همگانی می باشد. جهت ترغیب ساخت و سازهای مسکونی، پارک پیات را که یکی از قدیمی ترین پارک های شهر است طراحی مجدد نمود

) سای پامیر،.(1389



شناخت محدوده مورد مطالعه:

محدوده مورد مطالعه در این پژوهش بافت تاریخی شهر تبریز می باشد. محور تاریخی فرهنگی تبریز بخشی از بافت قدیم تبریز بوده که در داخل باروی قدیم شهر واقع است (عمرانی، اسمعیلی،.(116 این محدوده با پهنه ای به مساحت حدوداً 388 هکتار بوده که 165 هکتار از این مساحت در داخل باروی قدیمی تبریز(باروی نجف قلی خان) واقع گردیده است. مساحتی در حدود 76400 مترمربع از این منطقه در اختیار فعالیتهای تولیدی و چیزی در حدود 40000 مترمربع به عنوان مصرف انباری درحال استفاده می باشد. کاربری های غیرمسکونی در بافت تاریخی شهر تبریز 1,3 برابر فعالیت های مسکونی است. در محدوده مورد مطالعه 11800 واحد تجاری واقع گردیده که از این بین 70 درصد آن متعلق به تجاری های خرده فروشی می باشد. همچنین 41 درصد از بافت فرسوده شهر تبریز در محدوده منطقه تاریخی فرهنگی می باشد. این منطقه 3 درصد از مساحت شهر تبریز را شامل میگردد و کوچکترین منطقه شهری در این شهر محسوب می شود. بر طبق آخرین سرشماری انجام یافته جمعیت این منطقه 28700 نفر بوده که کم جمعیت ترین منطقه شهری به حساب می آید. این محدوده در مجموع دارای 25 خیابان شریانی درجه دو(نوع یک، دو و سه) و 5 خیابان محلی اصلی بوده و نیز فاقد خیابان شریانی درجه یک شهری است .دارای 2پارک منطقه ای به مساحت مجموعاً 72000 مترمربع بوده که درصد مساحت این دو پارک به مساحت کل بافت 1,85 درصد می باشد.این محدوده فاقد پارک ناحیه ای است.

 

درجریان سالهای 92 تا 93نیز دو پارک محله ای به مساحت تقریبی مجموعاً 3000 مترمربع توسط شهرداری مربوطه (منطقه (8احداث شده است. این محدوده شامل جالب ترین آثار تاریخی همچون بازار تبریز، مساجد عالی، خانه های باشکوه و تاریخی، مدارس

مشهور، محلات تاریخی، برجسته ترین موزه ها و ... بوده که تماماً نشانگر ارزش و اهمیّت تاریخی این بافت می باشد . بررسی محدوده فوق نشان می دهد بخش عمده ای از فعالیت های اقتصادی و سیاسی و اداری شهر تبریز در محدوده این بافت قرار دارد.کمبود محسوس فضاهای عمومی و باز شهری و همچنین نبود فضاهای سبز قابل توجه از ویژگی های این محدوده می باشد که امکان ایجاد و توسعه مناسبات اجتماعی را بامحدودیّت قابل توجهی روبرو ساخته است . استقرار بخش عمده ای از ساختمانهای مهم اداری شهر و به تبع آن اشغال سطح کثیری از فضاهای هسته مرکزی شهر توسط این بناها(کاربری های خاموش) از دیگر مشخصات محدوده تاریخی فرهنگی شهر تبریز است. درصد قابل توجهی از بافت فرسوده شهر تبریز در این محدوده واقع گردیده است . دو پروژه نوسازی بافت فرسوده تحت عناوین بلوک میار میار و بلوک گلستان در حال حاضر در این محدوده فعال می باشند. نمود قابل توجه پدیده جمعیّت گریزی در محدوده این منطقه به ویژه در محلات قدیمی از قبیل: تربیت، فردوسی، راسته کوچه، مجتهدی ها ،حرمخانه و ... بوده که مجموعاً عواملی چون فرسودگی بناها، عدم تسهیلات رفاهی، تغییر کاربری های صورت گرفته ، افزایش نامتعادل و غیر منطقی ارزش افزوده، ترافیک ، کمبود فضاهای باز و عمومی و غیره در این امر دخیل بوده اند. شهرداری منطقه 8 تبریزبه عنوان متولّی منطقه تاریخی فرهنگی تبریز وظیفه حفظ، توسعه و بازآفرینی این محدوده را عهده دار می باشد. در جریان سال های 90 تا کنون برخی اقدامات مثبتی در جهت ارتقاء کیفی این بافت از سوی این شهرداری انجام شده است. احیاء و باز زنده سازی پیاده راه تربیت یکی از شاخص ترین و موفق ترین این حرکت ها می باشد. احداث عناصر دروازه ای بازار تبریز، بازسازی سه دروازه تاریخی شهر( نوبر، گجیل و استانبول،)جداره سازی و مرمّت و نورپردازی چندین نمای تاریخی، تبدیل خیابان عبوری و ترافیکیمحلّه مقصودیّه به پیاده راه(در امتداد پیاده راه

تربیت) و اقدامی قابل توجه در خصوص سنگفرش پیاده رو ها و نیز نوسازی مبلمان شهری و مناسب سازی مسیرهای حرکتی پیاده را می توان جزو فعالیتهای مثبت شهرداری مربوطه دانست.

برخی اصول بازآفرینی بافت های تاریخی و مرکزی شهرها:

ایجادیک سامانه هویّتی مثبت

مراکز شهری برای خلق مکانی جذاب و دلپذیر برای تعامل اجتماعی مردم، احتیاج به سامانه هویّتی مثبت دارند. خرید و فروش، فعالیت های فرهنگی تفریحی و ورزشی و برنامه های برگزاری مراسم خاص به ایجاد تصویر ذهنی مطلوبی از شهر به عنوان یک مکان هیجان انگیز کمک می کند (سای پامیر،:1389ص.(34-22

 

آفرینش پیوندهای عملکردی:

مردم باید بتوانند بین مراکز فعالیتی از طریق مسیرهای ارتباطی مستقیم، جذاب و راحت ، به صورت پیاده تردد نمایند. ارتباطات پیاده باید شبکه ای یکپارچه ایجاد کند که از طریق طراحی منحصر به فرد منظر خیابان، فضاهای باز و کاربری های فعال سطح خیابان تعریف شوند. بعلاوه ارتباطات یکپارچه باید بتوانند فعالیت های مرکز شهر را به یکدیگر مرتبط کرده و مرکز شهر را به همسایگی مجاورشان متصل نمایند.در این میان باید از ساخت و سازهای جدیدی که موجب شکل گیری جداره های خالی ممتد ، قطعات بزرگ پارکینگ و پارکینگ هایی که مستقیماً رو به خیابان باز می شود، جلوگیری نمود. (سای پامیر،:1389ص.(34-22

بالا بردن سهولت دسترسی:

مهم این است که همراه با تامین دسترسی راحت و کارا از طریق خودرو و دست یابی به پارکینگ با وضوح کامل، برای عابران پیاده اولویت و حق تقدم قائل شد تا آنها تشویق به پیاده روی شوند و به خیابان ها زندگی بخشند. در مقوله دسترسی باید برای پارکینگ های کوتاه مدت کنار خیابان نیز اولویّت قائل شد تا با تامین خدمات راحت از تسهیلات و گرایشات خرید در هسته های مرکزی شهر پشتیبانی شود(سای پامیر،.( 34-1389:22
توسعه پیاده راه ها:

کلید ایجاد فضاهای جمعی امن و سرزنده ، عبور و مرور فعالیت پیاده است. رفت و آمد در فضاهای جمعی خوب، عمدتاً با قدم زدن،دوچرخه سواری و محدودیت ورود وسائل نقلیه ممکن می شود. درخصوص تجارت جهانی موجود به صورت اختصاص فضای معیّن برای حرکت پیاده، مهم ترین راهبردی که تجربه شده، تفکیک و جداسازی محوطه مرکزی شهر توسط یک خیابان حلقوی و تبدیل محوطه مرکزی به منطقه پیاده است. نخستین اقدام از این دست ، به اواخرقرن نوزدهم باز می گردد. طی این اقدام "اولمستد" شهرساز و معمار معروف آمریکایی که بنیانگذار رشته معماری منظر یا زمین گرایی محسوب می شود، برای نخستین بار فکر جداسازی معابر را در سال 1858 در طراحی "پارک مرکزی نیویورک" به کار برده و راه سواره و پیاده را از هم جدا کرد. کپنهاک در سال 1962 خیابان اصلی خود استروگت را به
یک معبرپیاده تبدیل کرده و در دهه های بعد به تدریج معابر پیاده بیشتری اضافه شد که به معابر پیاده اصلی تر متصل شدند، که درآنها عابران پیاده و دوچرخه سواران حق عبور داشتند.در دهه 1970 "طرح ناحیه مرکزی" با تاکید بر توسعه کاربریهای مختلط ، تسهیلات حرکت پیاده و گسترش حمل و نقل عمومی در شهر تورنتوی کانادا اجرایی شد.در کشور فرانسه، توسعه خیابانهای مختص عابران پیاده از سال 1975 به بعد شروع شد و امروزه در مطالعات مربوط به بازسازی و تجدید حی ات مراکز شهری فرانسه، خیابان مختص عابران پیاده با کارکردهای تجاری گنجانده شده و هنوز نیز تلاشهای زیادی برای توسعه آنها صورت می گیرد.در آمریکا، پیاده راه آزادی در قلب شهر بوستون شانزده نقطه ارزشمند تاریخی شهر را به هم می پیوندد. نکته مشترک تجربیات جهانی حاصل از اجرای طرح های موفق پیاده گستری در مراکز شهری، اولویت حضور عابر پیاده با هدف احیای مدنی و اختصاص حداکثر فضا به عابر پیاده و به حداقل رساندن فضای مورد نیاز وسایط نقلیه است (مهدیزاده، 1379،ص 14؛ لنگ،1387،ص115-112؛قربانی وجام کسری،1389،ص .(60-55

توازن فعالیت ها:

مرکز شهر باید در طول روز و عصر از توازن فعالیتی برخوردار باشد. برای مثال مقدار نامناسب فضای اداری می تواند مرکز شهر را بعد از ساعات کاری، خالی از جمعیت باقی گذارد . از این رو باید تلاش شود که با ترکیبی از مغازه ها، کاربری های جاذب بازدیدکنندگان و فضاهای مسکونی، سرزندگی حوزه مرکزی را در این زمان ها نیز برقرار نمود. از تمرکز بیش از حد کاربری های عمده در یک جا باید خودداری شود(سای پامیر،:1389ص.(34-22

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید