بخشی از مقاله

چکیده

هدف: این مقاله به دنبال توسعه و آزمایش مدلی مفهومی از طراحی ساختار سازمانی است که دربرگیرنده برخی عوامل تاثیرگذار بر پیاده سازی استراتژی می باشد. این تحقیق همچنین بر آن است مفهوم میان عملکردی را در فرآیندهای توسعه محصول جدید و تصمیم گیری های بازاریابی از طریق اندازه گیری پراکندگی این فعالیت ها در زمینه های کاربردی در نظر بگیرد.

روش شناسی: این تحقیق در 424 شرکت سازنده مبلمان کوچک و متوسط انجام گرفت. در کل، 8 فرضیه پیشنهاد و از طریق مدلسازی معادلات ساختاری آزمایش شد.

یافته ها: مهمترین یافته این مطالعه، این بود که روابط میان سازمانی و فرآیند های میان عملکردی به مطالعه طراحی ساختار سازمانی وابسته است. چنین نتیجه گیری شد که فرآیند توسعه محصول جدید و تصمیمات بازاریابی، تاثیر مثبتی را بر قابلیت های معماری بازاریابی اعمال می کنند.نتایج نشان داد که پراکندگی فرآیندهای توسعه محصول جدید و تصمیمات بازاریابی، توسعه قابلیت های بازاریابی را تنها در شرکت هائی که روابط میان سازمانی دارند، تحت تاثیر قرار می دهند. علاوه بر این، به این نتیجه رسیدیم که طراحی میان سازمانی اثر ارتباط بین پراکندگی تصمیمات بازاریابی و فرآیند توسعه محصول جدید بر قابلیتهای تخصصی را تحت تاثیر قرار نمیدهد.

واژگان کلیدی: ساختارهای سازمانی، قابلیت های بازاریابی، میان عملکردی، میان سازمانی، سازمان های کوچک و متوسط

مقدمه:

درک فرآیندهای پیاده سازی استراتژیک، یکی از اصلی ترین چالش های دانشگاهی و تخصصی محسوب می شود. در تحلیل مولفه های پیاده سازی، ساختار سازمان ها به عنوان عنصر بنیادی در استراتژی موفق، پدیدار می شود . مطالعات بر ارتباط بین طراحی ساختار سازمانی و تاثیرش بر استراتژی در ادبیات استراتژی و بازاریابی آورده شده است. در مقابل، این مطالعه ارتباط بین خصوصیات یک طرح سازمانی منعطف تر،که فرآیندهای میان عملکردی و ارتباطات میان سازمانی را شامل می شود،و تاثیرش بر توسعه قابلیت های استراتژیک بازاریابی را برررسی می کند.اگرچه تحلیل ساختار سازمانی همواره نقطه عطف اولیه تحقیق در مطالعات استراتژی بوده، بعد از 1980 با فرآیند پیاده سازی طبقه بندی شده است. مطالعات با تکیه بر این نقطه عطف، ابعادی چون تمرکز، رسمیت، شاخص های تخصص را با اجرای استراتژی،که ساختار پایه ای در تحلیل ساختار سازمانی ، شکل فرآیند سازمان، و توسعه منابع و قابلیت های استراتژیک می باشد، سازگار می سازد.

رویکرد استراتژی در راستای مجموعه متنوعی از عقاید شکل گرفته است:

.همبستگی ایجاد شده بین تصمیم گیری متمرکز و پیچیدگی استراتژی

.تحلیل سطوح مختلف تمرکز در تصمیم گیری میان بخش های کسب و کار یک سازمان و متفاوت در اثربخشی نتایج

.اتخاذ ساختارهای سازمانی مختلف مرتبط با استراتژی های متنوع در بخش های مختلف کسب و کار در یک سازمان

.خصوصیات ساختار سازمانی و تاثیرش بر فرآیند تصمیم استراتژیک

.بکارگیری ساختارهای خاص در توسعه قابلیت های مبنی بر یادگیری از اتحادهای میان سازمانی

در بازاریابی، مطالعاتی که طراحی سازمانی را با استراتژی مرتبط می سازند به مسائل زیر اشاره دارند:

.ارتباط بین ابعاد ابتدائی ساختار سازمانی حوزه بازاریابی و عملکرد

.عملکرد بازاریابی مرتبط با رسمیت،وابستگی منابع،و فآیندهای میان بخشی

.ساختاربندی مکانیزم های کنترل در اجرای فعالیت های بازاریابی

.توسعه قابلیت های بازاریابی و ارتباطشان با ابعاد ساختاری سازمان ها

.میان عملکردی، توسعه پروژه ها در گروه های کاری، و پراکندگی عملیات بازاریابی در سازمان

.ارتباط بین خصوصیات سازمانی و نوع استراتژی اتخاذ شده

.عملکرد استراتژیک بازاریابی و بافت SME

.سرمایه استراتژیک به عنوان مزیت در بکارگیری منابع در پیاده سازی

هدف از این مطالعه کمک در جهت درک عناصری است که طراحی سازمانی SME ها را به عنوان یک مزیت استراتژیک تعریف می کند.با توجه به این هدف ارتباط بین دو بعد مرتبط را بررسی می کنیم:

- 1 حد استفاده از فرآیندهای میان عملکردی و میان سازمانی؛و

- 2 توسعه قابلیت های استراژیک بازاریابی

در این راستا ما قصد پاسخگوئی به سوالات زیر را داریم:

.چگونه یکپارچگی میان عملکردی، قابلیت های بازاریابی بهتری را ارائه می دهد؟

.کدام قابلیت های بازاریابی از فرآیندهای میان عملکردی نفع می برند؟

.چگونه ارتباط های میان سازمانی بر توسعه قابلیت های بازاریابی تاثیر می گذارند؟

جهت جستجوی پاسخ این سوالات، مدل تحلیلی را ارائه و آزمایش کردیم که با فرآیند استراتژیک سر وکار دارد. برخی فرآیندهای استراتژیک با تولید ارزش برای بازار مرتبط شده اند، همانطور که وظیفه سازمان هاست. Srivastava et al. - 1999 - سه فرآیند استراتژیک مرتبط با تولید ارزش برای مشتریان ارائه کرده است:

- 1 توسعه محصولات جدید - 2 مدیریت کانال های تامین - 3 مدیریت ارتباط با مشتری

از میان این موارد، ما توسعه محصول جدید را انتخاب کردیم. مطالعاتی هستند که توسعه محصول جدید را در ارتباط با توسعه قابلیت های بازاریابی بررسی کرده اند مثل تحلیل ادغام بازاریابی با درگر حوزه های عملکردی و برخی دیگر توسعه محصول جدید را با توجه به ایجاد روابط میان سازمانی تحلیل کردند. با این وجود تا جائی که ما متوجه شدیم هیچ مطالعه ای این سه فرآیند را با توجه به یک رویکرد یکپارچه،آنچه ما انجام داده ایم، تحلیل نکرده است.

چارچوب نظری ساختار میان عملکردی

ادغام حوزه های سازمانی برای عملکرد فعالیت ها با بینش سازمانی مبتنی بر فرآیندها در ارتباط است. علاوه براین، ما تمایزی را بین وظایف و حوزه های عملکردی قائل می شویم یعنی ممکن است وظایف خاص توسط بیش از یک بخش سازمانی انجام شوند، یک تمایز قابل ملاحظه در بافت . SME بر اساس Day - 1997 - تاکید بر این مسئله بسیار ارزشمند است چرا که مجموعه های محدود اغلب از طریق ساختارهای سازمانی عملکردی گسترده می شوند. این مسئله در عوض باعث فرآیندهائی می شوند که فراتر از عملکردهای خاص هستند و از ساختارهای هیبرید، عمودی و افقی نشات می گیرند . Lee et al. - 2010 - زمانی که تاثیر روابط میان سازمانی و نوآوری باز را بر فرآیند های توسعه محصول جدید در SME بررسی می کردند، بر این نکته تاکید کردند.در نتیجه، همانطور که آنها به تدریج قابلیت های متمایز را که ازدرون سازمان یا روابط میان سازمانی نشات می گرفت ، توسعه می دادند، مرزهای ساختار سازمانی قابل پذیر تر و تغییرپذیر تر می شدند.دیگران، مانند Bonoma and Crittenden - 1988 - ، بر اهمیت روابط میان عملکردی در طراحی سازمانی تاکید کرده اند. آنها وجود چهار مهارت مدیریتی اساسی در پیاده سازی استراتژی بازاریابی را چنین معرفی کردند:

- 1 تعامل قابلیت ها با دیگر حوزه ها

- 2 تخصیص منابع

- 3 نظارت بر فعالیت هائی که مشتریان را شامل می شوند

- 4 سازماندهی فعالیت های ساختاری برای ارتقاء عملکرد وظیفهمفهوم طراحی سازمانی، که توسط Ruekert  et  al.   - 1985 - بکار گرفته شد، و توسط دیگران بدان اشاره شد به

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید