بخشی از مقاله

چکیده

قرآن کریم سر منشاء تمامی امورات اسلامی از جمله مقوله تعلیم و تربیت می باشد. اسلام به عنوان یک مکتب دارای نظام تربیتی خاص خود است. این نظام تمایزات اساسی با سایر نظامهای تربیتی دارد. تبیین عناصر این نظام شامل: هدف، برنامه، روش، ارزشیابی و ... مستلزم نظریه پردازی و استخراج این عناصر از متون و منابع معتبردینی است که در این مقاله سعی شده است از قرآن کریم و منابع دینی و اسلامی به ویژه استاد بزرگ اسلام، شهید مطهری بهره مند شویم، باشد تا گامی مؤثر در راستای تعلیم و تربیت اسلامی و سازوکارهای آن برداشته باشیم. در این مقاله که به روش کتابخانه ای گرد آوری شده است به این دستاوردها منتج می شود که براساس آیات قرآن کریم هدف از خلقت انسان، خداگونه شدن و عبد خدا بودن است یعنی هدف کلان تربیت، توحید و ادراک همراهی پیوسته و حضور مستمر حق است » هو معکم أینما کنتم.« تعلیم و تربیت از جمله موارد لازمه و امر اساسی هر اجتماع به ویژه جامعه ی اسلامی می باشد .در این مقاله برآنیم تا ضمن بیان معنی تربیت از نظر لغوی به ذکر عوامل سازنده تربیت از منظر استاد شهید مطهری با توسل به قرآن از جمله تفکر، ایمان، عمل، عبادت، محنت، احسان و محیط اجتماعی و پس از آن به برترین الگوهای تربیتی قرآن و در پایان به بحث نتیجه گیری بپردازیم. در نهایت به این نتیجه میرسیم که انسان مؤمن با انجام کارهای مهم میتواند آثار تربیتی برای خود و دیگران داشته باشد و توسل به قرآن موجب سعادت دنیوی و اخروی او و دیگران می شود.

کلید واژه : تربیت اسلامی، قرآن، شهید مطهری

مقدمه

دستیابی به اهداف و آرمانهای تربیتی از نگرانیهای اصلی هر نظام آموزشی است. در نظام آموزش - تعلیم - و پرورش - تربیت - جمهوری اسلامی ایران به سبب ویژگی اسلامی بودن آن، دستیابی به اهداف تربیت دینی از جایگاهی ویژه برخوردار است. بویژه در بخش تربیت که چون تربیت ما دینی است و هدف گذاری آن از متن دین است شاخص هایی که جهت رسیدن به اهداف در نظر گرفته می شود باید با هدفها تناسب کامل داشته باشد. در بخش تربیت همانطور که در هدف گذاری دقت می شود، باید آنان با اهداف خاص اسلامی و دینی انتخاب شوند. جامعه اسلامی دارای مکتب مشخص و ممتازی است که تاریخ شهادت می دهد توانایی رهبری و ارشاد همه ی جهانیان را دارد.

قرآن کریم که کتاب و دستورالعمل زندگی در جامعه اسلامی است مانند روزهای اول بر اصالت و قدرت خود باقی است و جاوید و دائمی بودنش را نیز خداوند متعال تضمین نموده است. از طرفی بزرگانی چون استاد شهیدمطهری با سعی و تلاش و بجای گذاشتن آثار خود، راه های رسیدن به تربیت اسلامی را با تکیه بر قرآن کریم برای عوام مردم آسان و هموار ساخته اند. شهید مطهری، از معدود دانشمندانی است که به دلیل شخصیت علمی، فلسفی و حضور جدی در حوزه مکتب های تربیتی و فلسفی معاصر خود و برخورداری کامل از تمامی ویژگی ها و شرایط لازم برای یک مفسر، توانسته است گام های بلندی در راستای تبیین و ارائه مکتب تربیتی قرآن بردارد.

تربیت در لغت
تربیت . پروردن . - منتهی الارب - - ناظم الاطباء - - از اقرب الموارد - - از المنجد - : چون بقدرت بیچون ترتیب تربیَت و تربیت و تزتیت عالم امکان بدرجه رابع رسند. دست نرم بر انزلی بچه زدن تا بخواب رود. - منتهی الارب - - ناظم الاطباء - - اقرب الموارد - . - دهخدا، - 1372 واژه »تربیت « ازجمله کلماتی است که دارای محتوا و بار سنگینی می باشد و مراد از آن به گفته راغب عبارت است از :الرب فی الاصل : التربیه ، و هوانشاء الشی ء حالا فحا لآالی حدٍ التمام. طبق معنای یاد شده ،مراد از تربیت انسان ، پروراندن ، آن به آن ، استعداد های فطری و بالقوه او درمسیر کمال الهی می باشد و این تربیت به شکل تکوینی و تشریعی ، توسط پروردگار عالم ، از ازل الی ابد صورت می پذیرد. - راغب اصفهانی، 1416 ق -

عوامل سازنده تربیت

استاد مطهری در بحث عوامل تربیت، روی عواملی تکیه دارد که ماهیت دینی داشته و اسلام روی آنها به عنوان اموری که تأمین کننده رشد بایسته انسان در بعد عقل و اراده هستند،تأکید کرده است. - مطهری، 1373 ش : - 370 شهید مطهری قائل به تعدد عوامل تربیت است و آن را برخاسته از تنوع ابعاد شخصیتی قابل رشد درانسان می داند و تأکید می ورزد که یک عامل نمی تواند غنچه های مختلف وجود انسان را به شکوفایی برساند. - همان : - 390 یکی دیگر از ویژگی های مطالعات استاد در بخش شناسایی عوامل برانگیزاننده در جهت رشد انسانیت، این است که همزمان با طرح هر عاملی، تبیین مفهوم، حوزه کاربرد و تعامل آن با دیگر عوامل نیز به مطالعه گرفته می شود. عواملی که ریشه در قرآن دارند و توسط استاد شهید به بحث گرفته شده اند، عبارتند از :

تفکر و تربیت

تعقل و تفکر که از عوامل اصلاح و تربیت نفس به حساب آمد - همان: - 386 ، عبارت است از فکر منظم درباره مسائل کلی که در طی آن، انسان از مقدمه ای نتیجه ای می گیرد. - همان : - 414 جریان تفکر وقتی ممکن است که علم و آ گاهی در کار باشد. - همان : - 25 اگر انسان تفکر کند و اطلاعاتش ضعیف باشد مثل کارخانه ای است که ماده خام ندارد یا ماده خامش کم است یا محصولش کم خواهد بود، تحصیل علم به منزله تحصیل مواد خام است، و تفکر، استنتاج، تجزیه و تحلیل استامام. کاظم - ع - به هشام می فرماید: یا هشام ثمّ بیّن ان العقل مع العلم. پس خداوند به روشنی بیان کرده که خرد آن گاه کارساز است که دانش در - وَتِلْکَکارباشد.سپسالْأَمْثَالُامامبهاین نَضْرِبُهَاآیهاستدلالمیلِلنﱠاسِنماید: وَمَا یَعْقِلُهَا إِلﱠا الْعَالِمُونَ - - عنکبوت - 43/

و این ها مَثَل هایی است که برای مردم می زنیم و تنها دانشمندان توان تعقل درباره آنها را دارند. - همان : - 45 علم آموزی که ریشه در فطرت و حس حقیقت جویی دارد، مورد عنایت قرآن است و قرآن در نخستین آیاتی که به پیغمبر وحی شده از تعلیم انسان سخن می گوید: - الﱠذِیبِالْقَلَمِعَلﱠمَ. عَلﱠمَ الْإِنسَانَ - وفطرتمَا لَمْانسان هایَعْلَمْ - راگواهمی - علق/گیرد4به- برتری5 دانشمندان بر جاهلان: - هَلْ یَسْتَوِی الﱠذِینَ یَعْلَمُونَ وَالﱠذِینَ لَا یَعْلَمُونَ - - زمر - 9/ و پیامبر - ص - را به عنوان معلم قرآن - هُوَحکمت،الﱠذِینْهُمْبهبشربَعَثَرفییَتْلُومیفِینمایدعَلَیْهِمْالْأُمِّیِّینَآیَاتِهِرَسُولًاوَیُزَکِّیهِمْمِّ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ - - جمعه - 2/ تحصیل بعض دانش ها واجب عینی است، مانند معرفت خدا، ملائکه، کتب آسمانی و دانش هایی که مقدمه ایمان یا از شرایط ایمان است، یا از باب مقدمه واجب، واجب است، مانند علم اخلاق که مقدمه تزکیه است.

آن گاه که واجب های کفایی همچون پزشکی، تجارت و .... را در نظر بگیریم دایره دانش هایی که باید فرا گرفته شوند توسعه پیدا می کند. هدف معلم باید این باشد که قدرت ابتکار و تفکر را در متعلم زنده نماید. - همان : - 34 - علی - ع - می فرماید: العلم علمان، علم مطبوع، و علم مسموع، و لاینفع المسموع اذا لم یکن المطبوع. - - دشتی، 1386 ش : خطبه - 331 علم مطبوع یعنی آن علمی که از طبیعت و سرشت انسان سرچشمه می گیرد، علمی که انسان از دیگری یاد نگرفته و معلوم است که همان قوه ابتکار شخص است. - - مطهری، 1373 ش : - 19 دانش و آگاهی های مربوط به حوزه های مختلف، وقتی زمینه ساز ابتکار و تعقل است که عقل و خرد آزاد و رها از قیدو بندهای روحی و خصلتی، وجود داشته باشد وگرنه حرکت تکاملی وابسته به تعقل شکل نخواهد گرفت.

شهید مطهری زمینه ها و پیامد اسارت عقل را همراه با عوامل رهایی عقل و حوزه های کار برد آن، در پرتو هدایت قرآن این گونه مورد مطالعه قرار داده است: - بین دل که کانون احساسات و عواطف است و عقل که کانون مشاعر و ادراکات است ارتباط و پیوستگی برقرار است. از دل، محبت و آرزو و میل و عاطفه برمی خیزد، و ازعقل، فکر و منطق و استدلال سر می زند. اگر بخواهیم عقل را در کار فکر و منطق آزاد بگذاریم، باید میل ها و عواطف نیک و بد خود را تحت نظر بگیریم. - - مطهری، 1373 ش : - 170-169 عمل که حوزه و منطقه احساسات، تمایلات و شهوات است، در دایره عقل عملی قرار دارد، به همین دلیل وقتی این امور از اعتدال خارج می شوند در برابر فرمان عقل، فرمان می دهند و برای ندای عقل حکم پارازیت را پیدا می کنند، - مطهری، 1368 ش : - 50-49 و در مرکز دستگاه تشخیص، بینش و تدبیر بشر، یعنی نیروی عقل، اختلال به وجود می آورند.

بر این اساس، این امور به عنوان بزرگ ترین دشمن شناخته شده اند، زیرا به مرکزی دسترسی دارند و آن را خراب می کنند که هیچ دشمنی به آن دسترسی ندارد. - مطهری، 1373 ش : - 165-164 از سویی نیروی خیال که پیرو تمایلات و آرزوهای پنهان در ضمیر انسان است، هر چیز را آن گونه زینت می دهد و نقاشی می کند که مطابق آرزوهای انسان باشد و زمینه سرگرمی اونَ لِلنﱠاسِ حُبﱡرافر الشﱠهَوَاتِهمآورد، - همانمِنَ:264 -النِّسَاءِ - 265قرآن میوَالْبَنِینَفرماید: - وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنطَرَهِ مِنَ الذﱠهَبِوَالْخَیْلِوَالْفِضﱠهِالْمُسَوﱠمَهِ وَالْأَنْعَامِلِکَالْحَرْثِمَتَاعُوذَالْحَیَاهِ الدﱡنْیَا - - آل عمران - 14/ در این آیه از امور مورد علاقه آدمی در دنیا نام برده شده: زن و فرزند، پول انباشته طلا و نقره، اسب های عالی، چهارپایان و کشت و زرع. آیه دلخوشی، سرگرمی و راضی بودن به این امور و غفلت کردن از ماورای اینها را مورد مذمّت قرارمی دهد، این علایق، توجه آنها را به خود گرفته اند، آنها خیال می کنند دوست داشتنی غیر از اینها نیست، حد فکر و سطح بینش اینهااستتااین - ذَلِکَاندازه مَبْلَغُهُممِّنَ الْعِلْمِ - - نجم - 30/ آن چیزی که مذموم است، سرگرم شدن به این امور و غافل ماندن ازخدا و آخرت، توقف بر دنیا و پایین بودن سطح فکر است. - همان : - 94

قرآن می گوید: - عده ای چشم دارند و نمی بینند، گوش دارند و نمی شنوند، دل دارند و فهم نمی کنند - مقصود این است که در آنها حالات و صفاتی روحی موجود است که اثر عقل و دانش را در اآنهخنثی کرده است، در آنها میل به تقلید از روش پدران و مادران است، تعصّب و حمیّت و لجاج دارند، منافع مادی و مطامع دنیوی شان به آنها اجازه نمی دهد که در برابر حق تسلیم شوند. - همان : - 95 البته قرآن این واقعیت را قبول دارد که عقل در بند زندان تمایلات و خیالات نیز روشنایی دارد و گاه گاهی با پرتوی ازخود، فضای زندگی اهل باطل را روشن می کند، ولی این روشنایی بسیارمَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الﱠذِی اسْتَوْقَدَ نَارًا - - بقره - /مَثَل17 اینان مَثَل آن مردمی است که در بیابان هیچ وسیله روشنایی ندارند، آتشی را روشن می کنند تا سود برند، ناگهان بادی می وزد و آن را خاموش می کند.

منظور از آتش و نور همان نقشه های فریبکارانه گروه پیروان باطل است، نه نور حق. فکر انسان - گمراه - هر چه باشد برای او نور و روشنایی است و او را چند قدمی جلو می برد، ولی دوام ندارد، درعین اینکه مختصر است و روشنایی کمی دارد به آنها درتاریکی می مانند: - ذَهَبَ اللﱠهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَکَهُمْ فِی ظُلُمَاتٍ لﱠا یُبْصِرُونَ - - مطهری، 2، 1383 ش : - 124-122 - اسارت عقل به این است که خواهش های دل طغیان کند و زنجیرهایی از هوا و هوس ها، از تعصب و تقلیدها، برای آن بسازد، قرآن در وصف رسول اکرم می فرماید : - صْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ... الﱠتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ - - اعراف - 157/، بار سنگین و زنجیرها که بر آنهاست از آنها بر می دارد، این بار سنگین و زنجیرها همان هاست که بر عقل و روح مردم بوده است و دست توانای رسول خدا آنها را برداشت. - - مطهری ، 1370 ش : - 239 قرآن اساسش بر مذمت کسانی است که اسیر تقلید و پیروی از آباء و گذشتگان هستند و تعقل و تفکر نمی کنند تا خودشان را از این اسارت آزاد کنند، هدف قرآن از این مذمت، تربیت است. - مطهری، 1373 ش : - 46

ایمان و تربیت

از نگاه شهید مطهری علم که مکمل عقل و در واقع عقل اکتسابی می باشد، روشنایی است که محیط را روشن می کند، انسان می فهمد چه می کند، می فهمد که اگر بخواهد به فلان مقصد برسد، از اینجا باید برود. - همان : - 323 علم میزان توانایی انسان را برای ساختن آینده بالا می برد، مشکل این است که انسان چه مطلوبی باید داشته باشد. - مطهری،2 ، 1383ش : - - 288 البته علم سعی دارد انسان را همان گونه که به جهان آگاهی می رساند، به خود آگاهی نیز برساند، علم النفس ها چنین وظیفه ای بر عهده دارند، اما خود آگاهی هایی که علم می دهد مرده و بی جان است، شوری در دلها نمی افکند و نیروهای خفته انسان را بیدار نمی کند. - - مطهری،2 ، 1383ش : - 303 استاد با چنین تحلیلی می خواهد ضمن اثبات بی کفایتی رشد عقلی و آگاهی های تجربی برای تکامل انسان، ضرورت ایمان را مطرح نماید. استاد بر این باور است که دعوت به ایمانیا ایها - الذین آمَنوا آمِنوا - دعوت به کمال است، چون در سایه ایمان، پیوند انسان با حق و حقیقت نهفته است و نفس پیوند انسان با حق از نظر اسلام، کمال است؛ و درعین حال آثاری نیز برای انسان به

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید