بخشی از مقاله

خلاصه

به موازات توسعه و افزایش جمعیت شهرهای بزرگ و ظهور مسائل گوناگون و پیچیده اجتماعی– اقتصادی برنامهریزی شهری به ابعاد تازهای دست یافته و باعث تحلیل دقیق شرایط سیاسی و اجتماعی در قلمرو جغرافیای شهری شده است. مطالعه محلات به لحاظ سطح توسعهیافتگی و شناسایی نقاط محروم به منظور برنامهریزی اصولی و ارائه راهبردهای صحیح و اجرایی با هدف حرکت به سمت توسعه و پیشرفت متعادل ضرورتی اجتناب ناپذیر به شمار میآید. مقاله حاضر، ضمن مروری گذرا بر ادبیات نظری توسعه و بافتفرسوده و با به کارگیری شاخصهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی، با استفاده از تکنیک تاپسیس به ارزیابی سطوح برخورداری و تعیین میزان نابرابری موجود میان محلات بافت تاریخدار شهر ارومیه و شناسایی محلات دارای اولویت از لحاظ اختصاص امکانات و خدمات میپردازد.

این تحقیق با توجه به روش کار از ماهیتی توصیفی- تحلیلی برخوردار است . نتایج یافتههای پژوهش حاکی از آن است که محله راهنمایی با شاخص اولویت 0/8 دارای رتبه نخست به لحاظ میزان توسعهیافتگی بوده است. همچنین محله مفتح با شاخص اولویت 0/1 در پایینترین رتبه بین ده محله جای گرفته است. برابر تحلیل صورت گرفته از نتایج spss محلات بافت فرسوده ارومیه در سه سطح برخوردار، نیمه برخوردار و فروبرخوردار - محروم - جای گرفتهاند و در نهایت با بهرهگیری از نرمافزار Arc Gis نقشه سطوح برخورداری محلات ترسیم گردیده است. نتیجه نشان میدهد محله مفتح در پایینترین سطح برخورداری جای گرفته و اولین اولویت توسعه را به خود اختصاص داده است. دومین سطح شامل محلات مهدیالقدم و دادگستری است و سطح دوم توسعه محلات را در بر میگیرد، سطح یک، هفت محله دیگر را در بر میگیرد که آخرین اولویت توسعه را در بر دارد.

کلمات کلیدی: توسعه، سطحبندی محلات ، ساماندهی، تکنیک تاپسیس، ارومیه

.1 مقدمه

برنامهریزی به منظور توسعه نواحی کمتر توسعهیافته، مشخصاً از دهه 60 میلادی با توجه به ضرورتهای اقتصادی اجتماعی حاکم بر جهان و عقبماندگیهای جهان سوم به طور خاص که نسبت به دیگر کشورها دچار عدم توسعهیافتگی مفرطی بودند، شروع شد و این مهم خود بر غنای ادبیات توسعه و توسعهنیافتگی افزود - مایر، . - 13 :1384 از سویی امر توسعه در واقع جریانی چند بعدی است که مستلزم تجدید سازمان و تجدید جهتگیری مجموعه نظام اقتصادی، اجتماعی در سطح کشورها و مناطق خواهد بود. بهعبارت دیگر، توسعه و برنامهریزیهایی که بدین منظور جهت ساماندهی کارکردهای اقتصادی، اجتماعی و فضایی کالبدی نواحی مختلف شکل میگیرد، میبایست علاوه بر بهبود وضع درآمدها و تولید، بهطور محسوس متضمن تغییرات بنیادی در ساختهای اجتماعی، اداری و همچنین طرز تلقی عامه و حتی آداب، عادات، رسوم و اعتقادات باشد. در واقع تحقق همهجانبه امر توسعه میتواند موجب اصلاحات اساسی در نظام اجتماعی اقتصادی در سطح ملی و منطقهای گردد - نودارو، . - 115 :1981

عدالت اجتماعی به طور کلی به ایجاد یک جامعه عادلانه یا نهادی که متکی بر اصول برابری و همبستگی و درک ارزشهای حقوق بشر تلاش میکند، و شأن و منزلت هر انسان را به رسمیت میشناسد، تعریف می شود - Zajda, et. al, . - 2006 & Butts, et. al, 2005 از مفاهیمی است که در طول تاریخ زندگی بشر، کاربردها و برداشتهای مختلفی شده داشته است و مفهوم آن همیشه مورد بحث و جدل اندیشمندان مختلف بوده است؛ به طوری که درک انسان معلول با یک انسان با استعداد از مفهوم عدالت متفاوت خواهد بود. همین طور فردی از طبقات پایین اجتماعی با فردی متمول و دارای پایگاه اقتصادی بالا، فردی مسلمان با فردی غیر مسلمان، شهروند ساکن در منطقه مرفه نشین پایتخت با فرد ساکن در روستای دور افتاده... هر یک دیدگاههای متفاوتی از مفهوم عدالت دارند. بنابراین، میتوان گفت: »عدالت نیز مقید به زمان ومکان و نوع روابط نظام و ساختار های اجتماعی است« - حاتمی نژاد وهمکاران، :1385 . - 39

چنانکه اسمیت در خصوص کیفیت زندگی و عدالت اجتماعی مینویسد: بحث بر سر توزیع عادلانه منافع جامعه موضوع مباحثات بی نتیجه دو هزار ساله بوده است .این بحث به همان اندازه ابهام دارد که تعریف کیفیت زندگی . وی از این نظر از جان رالز جانبداری میکند که میگفت: سیاستهای اجتماعی باید بر حسب تاثیرشان بر فقیرترین اعضای جامعه مورد قضاوت قرار گیرد، به عبارت دیگر باید اقداماتی صورت گیرد که در طی آن سود فقرا بر منافع ثروتمندان ترجیح داده شود . بررسی پیچیدگیهای این اصل هم در تئوری و هم در عمل به بحث بیشتر نیاز ندارد؛ کافی است انعکاس آن را در بیانات مقامات سیاسی در بسیاری از نقاط جهان ملاحظه کنیم که از کاهش فاصله میان فقیر و غنی حمایت می کنند .به راستی عدالت، به مثابه برابری، یک اصل جهانی قابل بحث است - Smith, . - 1996 در نتیجه، بین کیفیت زندگی افراد و دسترسی به خدمات رابطه مبهمی وجود دارد. نابرابری اجتماعی اساسا خود بازتاب دسترسی متفاوت طبقات و قشرهای مختلف به انواع این کالاها در هر جامعه است. به این اعتبار، نابرابری در فرصت های زندگی؛ یعنی توزیع تفاوتی و تفاضلی امکانات و فرصتهایی از قبیل: تحصیلات، اشتغال، درآمد، بهداشت و نظایر این ها، مهمترین شاخص برای درک موقعیتهای نابرابر در پایگاههای اجتماعی و اقتصادی افراد و گروهها در هر جامعه است - زاهدی، . - 27 :1382

ریچاردسون بر این عقیده است که برابری مفهومی پیچیده و گیج کننده است. واژه برابری را باید ذکر کرد، اما نمی توان آن را به صورت ژرف تشریح کرد، زیرا تشریح آن در فلسفه و اخلاق به بنبست رسیده است. هودسون، سه وجه برابری را خاطر نشان میکند: برابری درآمد، برابری برای تلاش و تاثیر توزیعی تأمین خدمات عمومی. وجه اول، هدف و آرمان جامعه مساوات طلب است. وجه دوم، بر برابری فرصت به جای برابری درآمد، تاکید می کند و منطقی را برای اقتصاد بازار فراهم میکند. علیرغم اینکه وجه سوم مهم است، اما تاثیرش را روی برابری در اقتصادهای مختلط پنهان میکند . - Richardson, 1979: 161-162 - در کل، نابرابری مفهومی است که در مقابل برابری قرار می گیرد و مانند آزادی جزو مفاهیمی به شمار میرود که فلاسفه تعریف واحدی برای آن ارایه نکرده اند . اسمیت تصور م یکند که عدالت مستلزم رفتار عادلانه مردم است. عدالت توزیعی به این معنی است که هر نوع چیزی که توزیع میشود، باید مردم در کمیتهای درست، آن را دریافت کنند . - Smith, 1994 - برابری عددی که دیگر نویسندگان آن را دسترسی به خدمات عمومی مینامند و به برابری افقی معروف است - Devas & et.al, 1993 - میتواند به عنوان ملاک برابری قرار گیرد . تالن توزیع عادلانه خدمات عمومی را مطالعه کرده و ملاک برابری را جایی که هر شخص منافع عمومی مشابهی را بدون در نظر گرفتن طبقه اقتصادی- اجتماعی یا با میل و رغبت یا با توانایی پرداخت آن دریافت می کند، تعیین میکند . - Talen, 1998: 24 -

2.    مبانی نظری و پیشینه تحقیق اهداف و اصول توسعه اجتماع محور

·    ایجاد سازوکاری که به موجب آن فاصلهی اطّالعاتی که در اثر سیاستهای اجتماعی برنامه ریزان و ذینفعان به وجود آمده است. حل این مسئله فرصتی را برای اجتماعات محلّی جهت مشارکت در آگاهی، تصمیم سازی و دخالت در مراحل مختلف برنامههای عمومی و توزیع خدمات به وجود میآورد.

·    کی کاسه کردن منابع و سرمایهها برای پیشگامی در اجرای طرحهای ویژهای از قبیلِ کمک به شکل گیری و ارتقای سرمایهی اجتماعی، برنامههای ظرفیت سازی و آموزش مهارت ها.

·    ارتقاء بخشی و افزایش ظرفیت اجتماع محلّی از طریق تشخیص نیازها و بر محور تقاضا از طریق عمل جمعی . فرآیند مشارکتی منجر به ارتقای ظرفیت جهت ایجاد شبکههای اجتماعی و در نتیجه تشکیل سرمایهی اجتماعی شده و در سرانجام کار وسیلهای برای عمل جمعی میشود. با بررسی ادبیات جهانی میتوان اصول چون توسعه اجتماع رویکردی

جامعه برای پرداختن به تمامی نیازهای اجتماع است؛ توانمندسازی افراد، خانوادهها و اجتماعات از پایین به باال که نتیجه مشارکت و آموزش گسترده اجتماع، مشارکت و دسترسی به منابع ضروری؛ توسعه از پایین به باال؛ عدالت اجتماعی، برابری و حقوق بشر؛ مسئولیت پذیری و پاسخدهی؛ برابری و ضد تبعیض؛ انعطافپذیری؛ کار و یادگیری متقابل؛ جهانی و محلی اندیشیدن وسرانجام، چند بعدی بودن: شامل توسعه اجتماعی، محیط زیستی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و معنوی. را برای توسعه اجتماع محور بر شمرد - رجایی ریزی و همکاران، . - 18 :1393

حسن وحدانی در تحقیق خود - 1384 - تحت عنوان "امکان سنجی ظرفیتهای توسعه محلهای جهت رسیدن به توسعه پایدار شهری نمونه موردی محله کلکته چی - راسته کوچه - تبریز، با استفاده ار فرآیند سلسله مراتبی" به بررسی و تحلیل هر یک از ظرفیتها در این محله پرداخته تا ضمن شناسایی سهم هر یک از آنها در توسهخی پایدار شهری جهت جمعیتپذیری نمودن محله راهکارهایی ارائه گردد. مسعود قیدی در رسالهی کارشناسی ارشد خود - 1384 - تحت عنوان "روند توسعه روستا شهرهای شمال شرق تهران و تبدیل آنها به محلات شهری از دهه 1330-1380 نمونهی موردی دار آباد" با بررسی تحولات کالبدی-اقتصادی دار آباد، به این نتیجه رسیده است که از لحاظ ساختاری، عملکردی و رفتارهای اجتماعی این محله در مرحلهی گذار فضایی بین یک روستا شهر و یک محله شهری قرار دارد. سید احمد موسوی در تحقیق خود تحت عنوان "برنامه ریزی توسعه محلهای با تاکید بر سرمایه اجتماعی در مورد محله کوی طلاب شهر مشهد" - 1385 - به این نتیجه میرسد که ارزیابی ساکنان از محیط محله با میزان سرمایه اجتماعی ارتباط دارد و احساس تعلق بیشتر به محله شهری باعث مشارکت اجتماعی میگردد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید