بخشی از مقاله

سبک رهبری زهراگین و عوامل موثر در ایجاد آن

چکیده

هدف از این پژوهش، مشخص کردن عوامل موثر در ظهور و بروز رهبران با سبک رهبری زهراگین است. به طور کلی در حوزه مدیریت به مقوله ی رهبری و سبک های مختلف آن تاکید فراوان شده است، و در این زمینه سبک های رهبری مختلفی نیز شناسایی و تعریف شده اند. یکی از سبک های رهبری که کمتر مورد توجه قرار گرفته است، سبک رهبری زهراگین است. در این سبک رهبری تاکید روی جنبه های منفی یک رهبر است که محیط کسب و کار را برای پیروان تبدیل به محیطی آکنده از تنفر و بدبینی می کند. در واقع در این سبک رهبری، رهبران با انجام دادن اعمال تفرقه اکنانه و مخرب باعث کاهش اثربخشی و کارایی سازمان ها در رسیدن به اهدافشان می شوند و از این طریق سعی در رسیدن به اهداف شخصیشان دارند. از این رو در پژوهش حاضر سعی شده تا ضمن معرفی مختصات و نشانه های سبک رهبری زهراگین آن را از جنبه های مختف مورد بررسی قرار دهیم و عوامل موثر در به وجود آمدن رهبران با این سبک رهبری را مشخص کنیم

کلمات کلیدی: رهبر زهراگین، پیروان آسیب پذیر، محیط مساعد

1


-1مقدمه

سازمان پدیده ای اجتماعی است که دارای ابعاد مختلفی بوده و انسان در آن دارای جایگاه ویژه ای است. در واقع، امروزه منابع انسانی به عنوان مهم ترین سرمایه های سازمان مطرح بوده و نگاه هزینه ای به آن ها در حال از بین رفتن است. منابع انسانی شایسته برای سازمان ها، ارزشمند و کمیاب بوده و به راحتی قابل کپی برداری، تقلید و جایگزینی نیستند و و موجب کسب مزیت رقابتی پایدار می شوند( قلی پور، .(1386 مطالعه و بررسی تاریخچه ی تحول و توسعه جوامع صنعتی نشان می دهد که نیروی انسانی ماهر و پرورش یافته، در انتقال جامعه ی سنتی به جامعه صنعتی، تاثیر انکار ناپذیری داشته و این تاثیر به نحوی بوده است که محققین، نیروی انسانی را مهم ترین عامل توسعه ی سازمان ها و به تبع آن توسعه جوامع معرفی کرده اند(.( Littrell,2007 با توجه به این رویکرد، یکی از مسایل مهمی که تمام سازمان ها با آن روبرو هستند، بحث نحوی هدایت و رهبری منابع انسانی است. در واقع، استفاده ی مدیران از سبک های مختلف رهبری می تواند تاثیر متفاوتی بر این منابع و به دنبال آن بر موجودیت و حیات سازمان داشته باشد. با این تفاسیر، سازمان های موفق، سازمان هایی خواهند بود که مدیران آن ها با توجه به شرایط محیطی و ویژگی های زیر دستان، متناسب ترین سبک رهبری را به کار گیرند.

-2 رهبری

یکی از وظایف اساسی مدیران، هدایت و رهبری منابع انسانی و هم راستا کردن اهداف آن ها با اهداف سازمانی است. ماهیت پیچیده ی رهبری از یک سو و وجود محققان علاقه مند به این عامل از سوی دیگر موجب شده است تا تعاریف و تفاسیر و معانی گوناگونی از این مفهوم بیان شود. رهبری را می توان در مفاهیم ساده ای همچون به کارگیری افراد برای انجام کاری با میل و رغبت به منظور دستیابی به اهداف سازمان یا استفاده از اختیارات برای تصمیم گیری تفسیر نمود. به طور کلی رهبری، عبارت است از نفوذ در دیگران برای دستیابی به یک هدف ویژه، در واقع، رهبر نمی تواند با زور یا تهدید کسی را وادار به انجام کاری نماید. تعامل رهبر و زیر دست باید همراه با رضایت دو طرفه باشد. با توجه با موارد بیان شده، می توان نتیجه گرفت، در تعریف رهبری، بر سه عامل: نفوذ، گروه و هدف بیش از هر چیزی تاکید می شود. در واقع، رهبری فرایندی است که رهبر از طریق آن بر رفتار زیر دستان و پیروان نفوذ کرده و معمولا این فرایند در محدوده ی یک گروه بررسی می شود. در نهایت، می توان اذعان داشت رفتارهای رهبری بر اهداف جمعی تاکید دارند(.( Hellriegel & Slocum,1998

-3 رهبری زهراگین و عوامل اثر گذار در ایجاد آن

مفهوم رهبری زهراگین 2برای نخستین بار توسط محقق آمریکایی، جین لیپمن بلومن3، مطرح شد. او معتقد بود برخی از رهبران گرایشات و رفتارهایی را از خود خود بروز می دهند که به افتراق و قطب بندی در زیر دستان منجر می شود. از نظر وی، این سبک رهبری علاوه بر مباحث سیاسی، در مسایل تجاری و سازمان های مختلف نیز مشاهده می شود( .( Heppell,2011 از منظر لیپمن- بلومن رهبران زهراگین کسانی هستند که عمدتا از طریق رفتارهای مخرب، اثرات منفی و طولانی مدتی بر روی افراد، سازمان، کمیته ها و حتی جامعه وارد می کنند( .( Lipman- Blumen,2005 از منظر اینرسن و همکاران 4رهبری زهراگین یا سخت گیرانه، سبکی از رهبری است که در آن رفتارهایی نظام مند و تکرار شونده از سوی رهبر، کارفرما یا سرپرست بروز کرده


2


و منافع مشروع سازمان را از طریق ایجاد مانع در دستیابی به اهداف، انجام وظایف، تحلیل منابع یا کاهش اثر بخشی، انگیزش و رضایت کارمندان آن، مورد تهدید قرار می دهد( .( Einarsen et al,2007 در رویکرد مارتورانو و گاسلینگ5 به رهبری زهراگین، رهبری زهرآگین در سطح وسیع و گسترده و بصورت عمدی و نفاق افکنانه قدرت سازمانی را در خدمت منافع شخصی خود قرار می دهد. این رهبر نوع خاصی از روابط را در سازمان تعریف و پیاده می کند که در سایه آن روابط کاری سالم و سازنده، متزلزل و کارایی و کارکرد گرایی اثربخش در سازمان از بیخ و بن تخریب شده و هر روز افت نموده و تحلیل می رود Marturano & Gosling2008)ف ). ف

با توجه به عدم بررسی دقیق سبک رهبری زهراگین از سوی محققین، می توان این سبک را به عنوان نیمه ی پنهان رهبری در نظر گرفت( .(Tepper,2000 پادیلا و همکاران 6در تحقیق خود سه دسته از عوامل موثر در ظهور رهبرانی با سبک زهراگین را تشخیص داده اند و توضیح می دهند که چگونه یک رهبر دچار زهراگینی می شود، در واقع آن ها تاکید می کنند، تصور این که اثر زهراگینی فقط به یک رهبر نسبت داده شود یک تصور اشتباه است، بلکه زهراگینی به محیطی که رهبر در آن کار می کند و همچنین پیروانی که تحت تاثیر او هستند نیز ارتباط دارد و از همین روست که او اصطلاح مثلث زهراگینی 7را ابداع کرده است(

.)Padilla et al,2007 ف

-4 مثلت زهراگین

پادیلا و همکارانش ابعاد مثلث زهراگین را به سه متغیر به هم مرتبط اختصاص داده اند که عبارتند از: رهبران مخرب8، پیروان آسیب پذیر 9و محیط مساعد 10ف. اما در عین حال پادیلا و همکارانش تاکید می کنند که اگر رهبری دارای ویژگی های بالا باشد، به این معنا نیست که او یک رهبر مخرب است. در واقع بعضی وقت ها رهبران می توانند خودشیفته و پر جذبه باشند، اما در عین حال رهبران خوبی باشند. مثلا یک رهبر می تواند در یک موقعیت خاص ( برای مثال در طول یک بحران )، بعضی ویژگی های زهراگینی را به نمایش بگذارد، اما در موقعیت های دیگر می تواند واجد شرایط یک رهبر خوب باشد( .)Padilla et al,2007 در حقیقت، حتی اکثر رهبران زهراگین، همیشه و در همه ی زمان ها زهراگین نیستند).( Lipman Blumen,2005

-1-4 رهبران مخرب

اولین ضلع مثلث زهراگین، اختصاص به رهبران مخرب دارد. پادیلا و همکارانش به 5 تا از مشخصه های رهبران زهراگین اشاره می کنند که عبارتند از: جذبه11، نیاز شخصی به قدرت12، خودشیفتگی13، دورن مایه زندگی منفی 14و ایدولوژی تنفر. 15 در واقع در این پژوهش سعی می شود نشان داده شود که چگونه این ویژگی ها می توانند یک رهبر را به سوی زهراگینی هدایت کنند. کلرمن در کتابش تاکید می کند که زهراگینی رهبر در بعضی از مواقع اختصاص به همان شرایط خاص دارد، و در سایر موقعیت ها صدق نمی کند، مثلا رهبری که در سازمانش با رشوه خواری مواجه است ممکن است دچار خود شیفتگی شود، زیرا تحت

3

فشار و استرس است، اما اگر شرایط دوباره آرام شود، دیگر خود شیفته نخواهد بود ( .( Kellermen,2004 به همین دلیل ما تمایل داریم ویژگی رهبرانی را مشخص و برجسته کنیم که باید به وسیله دیگر متغیرها مانند پیروان و محیط مورد بررسی قرار گیرند.

-1-1-4 جذبه

جذبه به عنوان یک ویژگی که ممکن است زهراگینی یک رهبر را تحت تاثیر قرار دهد مطالعه شده است. با وجود این ما باید به خاطر بسپاریم که همه رهبران پر جذبه به زهراگینی آلوده نمی شوند و همه رهبران با رفتار زهراگین، پر جذبه نیستند. در واقع جذبه را باید به عنوان یک ویژگی احتمالی که می تواند باعث سقوط یک رهبر به زهراگینی شود دید( .(Oconner et al,1995 در ادامه میزان جذبه ای را که می تواند به عنوان یک عامل ایجاد رهبری زهراگین تعریف شود، توصیف می کنیم. واژه جذبه از یونان باستان سرچشمه می گیرد( 2009ف,.( Judge et al طبق گفته ارسطو در کتاب جمهوریت جذبه به عنوان یک صفت الهی یا لطفی از جانب پروردگار است( Fineman,2003 )، مارکس وبر اولین کسی بود رهبری پر جذبه را مورد بحث قرار داده و آن را به عنوان امری جدا از مردم عادی و یک موهبت ماوراء طبیعت، فوق بشری تعریف کرده و این چنین افرادی را شایسته رهبری می دانست ( .(Judge et al,2009

در ارتباط با مفهوم رهبری، جذبه به عنوان جنبه ای مثبت و ابزاری برای رهبران به منظور ایجاد معانی در سازمان، افزایش اثر بخشی پیروان در سازمان و هدایت آن ها به سوی اهداف سازمانی تعریف شده است( .( Oconnor et al,1995 با وجود این کانگر بیان می کند رهبرانی که دارای چشم انداز واضح و روشن هستند، می توانند کارمندانشان را توانمند کنند: در عین حال که این چشم انداز می تواند منجر به یک موفقیت بزرگ شود، در عین حال می تواند زمینه ساز یک شکست عظیم نیز بشود. بنابراین ممکن است این سوال برای ما ایجاد شود که تفاوت بین رهبری پر جذبه و رهبری پر جذبه که آلوده به زهراگینیست چیست؟ ابتدا ما باید اجزای رهبری پر جذبه را شناسایی کنیم، یکی از اجزای رهبری پر جذبه که به طور قابل توجهی شناخته شده است، قابلیت رهبران در استفاده از زبان به منظور ترغیب پیروانشان استل فآدلف هیتلر و مارتین لوتر کینگ، هر دو توانایی چشمگیری در برقراری ارتباط داشتند و هر دو را می توان در طبقه رهبران پر جذبه قرار داد( Topping,2012فصف.( Robinson با وجود این شباهت ما کاملا واقفیم که نتیجه کارهای آن ها بسیار متفاوت است، در واقع ما باید بین دستاوردهای رهبرانی که از مهارت های زبانیشان در جهت خدمت کردن به علایق شخصیشان استفاده می کنند و آن هایی که به دلایل اجتماعی از آن استفاده می کنند، تمایز قائل شویم. اگر رهبری از مهارت های زبانی اش برای متقاعد کردن پیروانش در جهت علایق شخصی اش استفاده کند، احتمالا می توان گفت که به وسیله زهراگینی آلوده شده است( .( House & Howell,1992

مهارت مهم دیگر رهبران پرجذبه توانایی آن ها در جهت توسعه یک چشم انداز برای آینده است( .( Padilla et al,2007 در حقیقت رهبرانی که قادر به ایجاد یک چشم انداز و توانمند کردن پیروانشان هستند به عنوان کسانی توصیف می شوند، که متعهد به عملند، کسانی که پیروان را به رهبران آینده تبدیل می کنند و ممکن است رهبران را به عوامل تغییر تبدیل کنند( .(Bennis & Nannus,2004 در واقع تفاوت بین این رهبران و رهبران با رفتارهای زهراگین در این است که این با ایجاد یک چشم انداز واقعی، پیروانشان را در جهت رسیدن به اهداف قابل دستیابی تحریک می کنند و در عین حال انتظار بعضی مشکلات را در این مسیر نیز دارند. بر خلاف آن ها تصورات رهبران زهراگین درباره آینده آکنده از توهمات غیر واقعی است و نتیجه آن معمولا ایجاد ترس و وحشت برای پیروان است( .( Lipman- Blumen,2005 علاوه بر این رهبران پرجذبه با رفتارهای

4


زهراگین تمایل خواهند داشت که به پیروانشان توضیح دهند که تنها راه نجات آن ها بستگی به رقبایشان دارد، آن ها ممکن است رقبایشان را به عنوان دشمن معرفی کنند و آن ها را بی اعتبار کنند. در واقع هدف از این کار رهبران تقویت هویت شخصی پیروانی است که عضو گروه هستند تا بدین وسیله در آن ها یک هویت جمعی ایجاد کنند تا باعث شود که در راه رسیدن به اهداف شخصی رهبر بهتر متحد باشند( یا همان ایجاد خودی و غیر خودی است)( .( Padilla et al,2007

-2-1-4 نیاز شخصی برای قدرت

در این مورد چند نویسنده، ضرورت قدرت را برای اینکه یک رهبر، اثربخش باشد، توضیح داده اند( Bass,1990 & Howell,1992ف.( House & با این وجود نشان داده شده است که دارا بودن یک نیاز مفرط برای قدرت ممکن است رهبران را به سوی رفتارهای زهراگین هدایت کند( .( Kellerman,2004 البته ما باید نیاز شخصی به قدرت را به دو بخش متمایز تقسیم کنیم: بخش اول رهبرانی که از قدرت در جهت منافع سازمان استفاده می کنند و بخش دوم رهبرانی که از قدرت در جهت منافع شخصیشان استفاده می کنند( al,2007ف.( Padilla et مک کللند بین دو طبقه بندی از قدرت تمایز قائل شده است: " گرایش به قدرت شخصی" و " گرایش به قدرت اجتماعی" و در جدول شماره 1 تفاوت ها را بیان کرده است.

جدول شماره : 1 گرایش به قدرت شخصی در مقابل گرایش به قدرت اجتماعی

گرایش به قدرت شخصی گرایش به قدرت اجتماعی
بزرگ جلوه دادن خود سود رساندن به دیگران
ارضای یک نیاز برای به دست آوردن احترام اتخاذ یک دیدگاه بلند مدت
تمرکز قدرت راهنمایی و مشاوره از دیگران
تسلط بر زیر دستان ایجاد تعهد
محدود کردن اطلاعات هدایت زیر دستان
ایجاد وفاداری به رهبر ایجاد وفاداری به هدف
کنترل از طریق تشویق و تنبیه

مک کللند ذکر نموده است که مشخصه رهبران زهراگین، نیاز شخصی به قدرت در جهت منافع شخصیشان است و این رهبران، از قدرتشان در جهت کنترل هر چیز ممکن: پیروان و کارها استفاده می کنند، در واقع آنها نیاز دارند که احساس کنند دیگران تحت کنترل و تسلط آن هستند( .( McClelland,197 5

-3-1-4 خود شیفتگی

در واقع خودشیفتگی، یکی دیگر از ویژگی های رهبران زهراگین است. اما پیش از شروع بحث در مورد آن لازم است موضوعی را مشخص کنیم، که خودشیفتگی ویژگی همه ی رهبران مخرب نیست و همه ی افراد با این ویژگی به عنوان رهبر زهراگین تعریف نمی شوند. در واقع خودشیفتگی مختص رهبر بد نمی باشد( .( Higgs,2009 خودشیفتگی ریشه اش را از اسطوره شناسی معروف یونانی Narcissus پیدا کرده است، Narcissus در اسطورهای یونان فردی بود که عاشق انعکاس تصویر خودش در آب بوده(.(Kets de Vies,1994 طبق دیکشنری آکسفورد خودشیفتگی به عنوان علاقه مفرط یا آرزوی شخص و ظاهر فیزیکی تعریف شده است. اما در ارتباط با رهبری سوالی که مطرح می شود این است، چه میزان خودشیفتگی به عنوان یک ویژگی منفی برای رهبر تلقی می شود؟ تاثیر گذار ترین تئوری در ارتباط با خودشیفتگی به وسیله فروید ارائه شده است، وی معتقد است که همه ی افراد دارای یک ویژگی خود شیفتگی هستند که کم و بیش توسعه اش داده اند و اگر بخواهند به


5

بقای خود در این دنیا ادامه دهند، به آن نیاز دارند( .( Freud,1957 هیگز از تئوری فروید استفاده کرده است و سه نشانه برای خودشیفتگی ارائه کرده است که عبارتند از: تحسین خود16، تعریف از خود 17 و یک تمایل به دیدن دیگران به عنوان یک حد انتهایی از خود.( Higgs,2009 )18 بیشتر زمان ها خودشیفتگی با رفتارهای منفی ارتباط دارد، اما چند نویسنده بیان می کنند که این صفت می تواند منجر به عملکرد مثبت نیز شود، مانند خودشیفتگی تولیدیMaccoby,2000 )19 )، خودشیفتگی سازنده)20 .(Kets de Vries,1994 آن ها معتقدند که این نوع از خودشیفتگی ممکن است منجر به افزایش اعتماد به نفس، اندیشه و دیدگاه واقع گرایانه شود) Pittinsky,2006فRosenthal & )ل یکی از کارهای مهم رهبران این است که بگذارند پیروان دیدگاه هایشان را به اشتراک بگذارند، در واقع آن ها باید این احساس را در آن ها به وجود آورند زیرا پیروان همان تجربیات، پیش زمینه ها و ارزش های مرجع به عنوان یک رهبر را ندارند. در سازمان هدف از این کار این است که پیروان به منظور افزایش اثربخشی سازمان در کارها مشارکت کنند. به منظور خلاصه کردن برخی از ویژگی های رهبران خودشیفته و دارای رفتارهای زهراگین هیگز یک سری از ویژگی ها را مشخص کرده است که عبارتند از : بزرگنمایی سیستم اعتقاد شخصی21، غرور، عزت نفس ضعیف، مخالفت با واکنش منفی، جلب توجه، اغراق در توانایی ها، نیاز به قدرت، نیاز به موفقیت، عدم تمایل به مصالحه، عدم همدلی، نیاز به تحسین، بسیار حساس، انعطاف ناپذیر( .( Higgs,2009

-4-1-4 درون مایه های زندگی منفی

اگرچه سبک رهبری زهراگین به طور گسترده مورد مطالعه قرار نگرفته است، اما با این وجود مقالات، مطالعات و کتاب های زیادی در ارتباط با این سبک رهبری نوشته شده است. نویسندگانی مانند( کلرمن،2004 و لیپمن-بلومن، 2005 و هیگز( 2009 عمدتا بر روی ماهیت رهبری زهراگین یا نتایج زهراگینی تمرکز داشته اند، اما آن ها بررسی های زیادی در مورد اینکه رفتارهای زهراگین از کجا آمده اند، انجام نداده اند. نویسندگان اندکی مانند (پادیلا و همکاران،2007 و اوکانر و همکاران،(1995 مفهوم درون مایه زندگی منفی را مطرح کردند تا ریشه سبک رهبری زهراگین که رهبران دچار آن هستند، را توضیح دهند. درون مایه زندگی منفی به عنوان میزانی که رهبر یک تصویر مخرب از جهان و نقشش در جهان دارد تعریف می شود( Oconnor et ( al,1995 به عنوان مثال پادیلا و همکارانش((2007 اشاره کردند که بعضی موقعیت ها در گذشته ی افراد مانند اختلاف والدین، موقعیت اقتصادی-اجتماعی پایین، جرم و جنایت پدر یا سوء استفاده از کودکان در جامعه و خانواده ممکن است منجر به ایجاد سبک رهبری زهراگین در آینده شود. اگر رهبر درون مایه زندگی منفی داشته باشد، او دیدگاه منفی نسبت به جهان خواهد داشت. به عبارت دیگر اگر رهبری دوران کودکی اش را با بی احترامی نسبت به دیگران گذرانده باشد مسلما او این رفتار را در طول دوره رهبریش دوباره تکرار خواهد کرد. در واقع خیلی از نویسندگان فرض می کنند که دوران کودکی سخت می تواند یک رهبر را در دچار شدن به زهراگینی حمایت کند.


6


-5 پیروان آسیب پذیر: اصولا چه کسانی از یک رهبر زهراگین پیروی می کنند؟

برای یک مدت زمان طولانی، مفهوم پیروی22 توسط نویسندگان دست کم گرفته می شد. اما این گرایش در حال تغییر است و پژوهشگران بیشتر و بیشتر درگیر نقش پیروان در مفهوم رهبری هستند( .( Kelley,2008 در حقیقت، مطالعه رهبر و پیرو به عنوان دو روی سکه، به ما این اجازه را می دهد که واکنش پیروان، نیازهایشان، انتظاراتشان و ادراکاتشان را در مقابل هر سبک رهبری درک کنیم( .( Hollander,1992 بنابراین رهبر باید سبک رهبریش را با پیروانش تطبیق دهد، از همین روست که نویسندگان شروع به طبقه بندی و سازمان دهی پیروان در گروه هایی بر مبنای مشارکتشان، سطح وابستگیشان و یا فعالیت هایشان کرده اند( .( Kelley,2008 در این پژوهش، تمرکز ما روی پیروان رهبران زهراگین و استفاده از طبقه بندی ایجاد شده به وسیله پادیلا و همکارانش(( 2007 است، آنها دو نوع از پیروان را شناسایی کرده اند که از رهبران زهراگین پیروی می کنند. اولین گروه از پیروان را می توان سازشکاران23 نامید که از یک رهبر زهراگین حمایت می کنند، آن ها آسیب پذیرهستند و نیاز شدیدی به امنیت و اطمینان دارند و در عین حال اعتماد به نفس خیلی پایینی دارند یا آنها آمادگی رویارویی و مقابله با رهبری زهراگین را ندارند. دومین گروه از پیروان همدستان24 می باشند، این دسته از پیروان اصولا در ایده ها و ارزش های رهبران مخرب سهیم می باشند، این پیروان در عین حال بلند پرواز می باشند و می دانند که برای ارتقاء و ترفیع نیاز است که در خط و سمت و سوی رهبران مخرب حرکت کنند.

در این بخش ما تلاش می کنیم به تعدادی از سوالات در ارتباط با پیروان پاسخ دهیم مانند اینکه:

1. آیا همه ی پیروانی که از یک رهبر بد پیروی می کنند، آسیب پذیر می باشند؟ ف

2. چرا پیروان از آنها( رهبران زهراگین) پیروی می کنند؟ ف

3. نقش پیروان در ایجاد رهبر مخرب چیست؟ ف

علاوه بر این یک نکته دیگر نیز قابل ذکر است که گاهی اوقات پیروان می توانند رهبر را تغییر دهند و باعث شوند که او زهراگین شود.فدر ادامه برخی از ویژگی های پیروان آسیب پذیر در مقابل سبک رهبری زهراگین را ذکر می کنیم. ف

-1-5 نیازهای اساسی برآورده نشده

رهبری که با رفتارهای زهراگینی آلوده شده، ممکن است برای این که خود را به عنوان رهبر گروه بر پیروان تحمیل کند، از نیازهای اساسی برآورده نشده آنها استفاده کند. این دسته از پیروان در طبقه بندی پادیلا و همکارانش((2007 در طبقه سازشکاران قرار می گیرند، این گروه از پیروان آسیب پذیرند، زیرا نیازهای اساسی آنها مانند امنیت و تعلق در آن ها برآورده نشده و در عین حال اعتماد به نفس آن ها نیز پایین است. از همین روست که آن ها( پیروان)، از یک رهبر زهراگین پیروی می کنند تا اینکه با او مقابله کنند. برای به دست آوردن یک درک روشن از نیازهای انسان ما در اینجا از تئوری نیازهای انسانی مازلو استفاده می کنیم. در داخل مفهوم نیازهای انسان مازلو سلسله مراتبی از نیازها به صورت یک ساختار هرمی قرار گرفته است، که تاکید دارد هر یک از این نیازها درهر مرحله از زندگی انسان باعث ایجاد انگیزه می شوند. ساختار هرمی شکل سلسله مراتب نیازهای مازلو دارای 5 طبقه است که به ترتیب از پایین به بالا عبارتند از: نیازهای فیزیولوژیک، نیاز به ایمنی، نیاز به تعلق، نیاز به احترام و نیاز به خود

7


شکوفایی. مفهوم سلسله مراتب نیازها بدان معناست که انسان ها نمی توانند نیازهای سطح بالاتر ( مثلا نیاز به امنیت)فرا بدون ارضا کردن نیازهای سطح پایین تر( نیازهای فیزیولوژیک) ارضا کنند( .( Maslow,1970

از آنجایی که تمرکز ما در این پژوهش بر حوزه کسب و کار است، ما فرض می کنیم که نیازهای فیزیولوژیک افراد قبلا برآورده شده است. و بنابراین ما می توانیم به طور مستقیم سراغ دومین نیاز که امنیت است برویم و از طرف دیگر ما نیاز به خود شکوفایی را نیز مورد بررسی قرار نمی دهیم، چون مربوط به حوزه کاری ما نمی شود. ما در اینجا بیشتر بر روی نیازهای امنیت، تعلق و احترام متمرکز می شویم، البته ما در اینجا قصد نداریم کل تئوری مازلو را مورد بررسی قرار دهیم بلکه فقط از آن جهت درک و توضیح اینکه این نیازها از کجا نشات می گیرند استفاده می کنیم. در حقیقت پژوهشگران از این نیازها استفاده می کنند تا توضیح دهند که چگونه یک رهبر زهراگین می تواند به وسیله سوء استفاده از این نیازها پیروان را تحت تاثیر قرار دهد(

.( Pelletier,2011

-1-1-5 نیاز به امنیت

بیشتر نویسندگان(کلرمن،2004 و پادیلا و همکاران،2007 و لیپمن-بلومن،( 2005 نیاز به احساس امنیت را برجسته کرده اند تا توضیح دهند که چرا افراد، یک رهبر با رفتارهای زهراگینی را قبول دارند و از او پیروی می کنند. اما در ابتدا این سوال مطرح است که اصولا چرا ما در زندگی نیاز به امنیت داریم؟ از منظر مازلو به طور کلی انسان ها آرزو دارند تا از تهدید، بحران و یا هر چیزی که زندگی انسان را تهدید می کند اجتناب کنند، آن ها محیط های آشنا تر را نسبت به محیط های جدیدتر ترجیح می دهند. از طرف دیگر با تطابق این نظریه در زندگی امروز انسان ها، ما ممکن است نیازهایی مانند امنیت مالی، امنیت شغلی و بهداشت و سلامت را نیز به آن اضافه کنیم. عامل دیگری که نیاز ما به امنیت را توضیح می دهد، ممکن است ضرورت ما برای داشتن نقش پدر و مادر برای پیروی کردن باشد، زیرا آن ها( والدین ) برای ما امنیت ایجاد می کند. بعضی از ما ممکن است در زندگی امروزمان نیاز به شکل استبدادی داشته باشیم، چون از دوران کودکیمان یاد گرفته ایم، از آنچه که والدینمان به ما می گویند پیروی کنیم).( Kellerman,2004 فروید ( ( 1949 این پدیده را با نقش پدر در رهبری مرتبط می سازد. اکثریت مردم نیاز شدیدی به قدرت دارند، قدرتی که می تواند باعث تحسین آن ها شود، در واقع این اشتیاق نشات گرفته از والدین است که با هر یک از ما تمام روزهای کودکی را زندگی می کنند. در طول دوران کودکی، خیلی از ما به وسیله ی والدینمان کنترل می شدیم، بعدها، زمانی که ما از سلطه اختیار والدینمان فرار می کردیم، احساس آزادی به ما دست می داد(.(Freud, 1957 بنابراین در اینجا یک نوع گرایش وجود دارد که به ویژگی استبدادی اشاره می کند: "ما در دوران کودکی و نوجوانیمان به وسیله والدینمان تحت سلطه بوده ایم، در نتیجه اکنون ما تلاش می کنیم افرادی را پیدا کنیم که نماینده والدینمان باشند". نیاز برای امنیت غالبا انسان را مجبور می کند به دنبال محافظی باشد که از او قویتر باشد، کسی که بتواند مسئولیت ها را بر عهده بگیرد، با چالش ها و بحران ها روبرو شود: در نتیجه معمولا این افراد به سوی رهبری تمایل دارند که باعث شود آن ها احساس امنیت، حفاظت و داشتن حس خوب نسبت به خود داشته باشند. به طور واضح این باعث می شود که زندگی مان آسان تر و راحت تر شود اگر ما افرادی را برای تقلید کردن داشته باشیم، افرادی که مهارت های زیادی دارند که ما از آن ها برخوردار نیستیم، افرادی که چگونگی و چرایی انجام کارها را به ما می گویند، افرادی که در درون ما احساس یک موقعیت استرس آور را از بین می برند(.)Lipman-Blumen,2005 بنابراین نیاز ما به احساس امنیت می تواند به عنوان یک عامل برای توضیح این باشد که چرا انسان ها رهبران با سبک رهبری زهراگین را قبول می کنند، البته نیاز به تعلق به یک گروه در این زمینه می تواند یک توضیح اضافی باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید