بخشی از مقاله

سبک زندگی اسلامی و مؤلّفه های کرامت زن

چکیده
سبک زندگی لایه رویین و آشکار هویت یک جامعه است که نمایانگر تمایزات جوامع مختلف در زمینه باورهای اجتماعی میباشد. بحث از سبک زندگی و آداب زندگی در عرصه زندگی فردی و اجتماعی، از مباحث ضرروری در جامعه کنونی است که متاسفانه جامعه امروز نتوانسته است میان باورهای بنیادین و ارزش های اصیل اسلامی از یک سو و سبک زندگی خود در حوزه های مختلف اجتماعی از سوی دیگر، ارتباط معنادار و موثقی ایجاد کند. یکی از عوامل مهم این گسست و شکاف، عامل شناختی است. به همین خاطر میبینیم که قبل اسلام زن در جامعهای زندگی میکرده، که بسیار پست و حقیر شمرده می شد، تا جائی که حتی او را زنده به گور میکردند. در این دوران زن از جایگاهی پایین تر و پست تر از مرد برخوردار بوده و او را چیزی حد وسط بین انسان و حیوان می پنداشتند و حقوق و موقعیتش را نادیده می انگاشتند، ولی با ظهور کتاب آسمانی قرآن و دین مبین اسلام بر این باورها و اندیشههای غلط خط بطلان کشیده شد و حیثیت و ارزش زن را به او بازگرداند. لذا، سعی این مقاله بر این است که نشان دهد نه تنها زن در خلقت تفاوتی با مرد ندارد، بلکه با مقام مادری و تربیتی خود حتی میتواند برتر از مرد هم باشد. اما روش این مقاله نیز توصیفی و تحلیلی است.

مقدمه
اسلام بزرگترین خدمت را با اصولی که در قوانین و احکام مربوط به زن قرار داده به زن اعطا کرده است. همزمان با آشنا کردن زنان به حقوق واقعی خود شخصیت و کرامت فراموش شده ایشان را احیا نمود. خداوند انسان اعم از زن و مرد را در بهترین حالات خلق کرده است و قرآن نه تنها نگاه ویژه ای به زن دارد، بلکه وی را مستقل و کارآمد معرفی میکند. زن مانند مرد انسانی است که همه مواهب رشد را دارا بوده، هیچ خللی در گوهر وجود او نیست و میتواند مراحل رشد و تکامل را به خوبی طی کند. متاسفانه بسیاری از افراد جامعه به دلیل آنکه آگاهی لازم از آداب و سبک زندگی اسلامی ندارند، در شیوه رفتاری و سبک سلوکی خود آن را به کار نمیگیرند. غفلت از مسأله سبک زندگی میتواند خسارتهای جبران ناپذیری بر پیکره جامعه وارد کند. وقتی مردم نتوانند میان شیوه زندگی خود و باورها و ارزشهایشان ارتباط برقرار نمایند، بعد از مدتی ممکن است دست از باورها و ارزش-های خود بشویند و آنها را ناکارآمد تلقی کنند. لذا، در این مقاله سعی بر این است که به سه سوال اصلی در این زمینه بپردازد؛ -1 دیدگاه اسلام در خصوص مقام انسانیت، هدایت و مشورت با زن چیست؟ -2 اسلام برای حفظ ارزش های یک زن چه راهکارهایی را پیشنهاد نموده است؟ -3 مسئولیت یک زن به عنوان همسر و مادر چیست؟

-1 مفهوم سبک زندگی اسلامی
سبک زندگی که معادل عربی آن نهج الحیاه و معادل انگلیسی آن life style میباشد به معنی روش زندگی کردن است و به عبارت ساده شامل فعالیتهای معمولی و روزمره است که شخص در زندگی انجام میدهد، ولی به عبارت دقیقتر سبک زندگی طیف وسیعی از مسائل از قبیل اعتقادات و افکار و فعالیتهای انسان در ارتباط با خداوند و خویشتن و جامعه را در بر میگیرد. در هر جامعهای (اعم از جوامع الهی یا جوامع ساخت بشری) شیوه زندگی افراد بر اساس فرهنگ و ارزشهای همان جامعه بنا شده است و به همین دلیل ما شاهد سبکهای گوناگونی از زندگی هستیم (کوثری نیا، 1392، ص:.(5

سبک زندگی نظام واره و سیستم خاص زندگی است که به یک فرد، خانواده یا جامعه با هویت خاص اختصاص دارد. این نظام واره هندسه کلی رفتار بیرونی و جوارحی است و افراد و خانوادهها و جوامع را از هم متمایز می-کند. سبک زندگی را میتوان مجموعهای کم و بیش جامع و منسجم از عملکردهای روزمره یک فرد دانست که نه فقط نیازهای جاری او را تامین میکند، بلکه روایت خاصی را که او برای هویت شخصی خود برمیگزیند، در برابر دیگران مجسم میکند. مصرف، معاشرت، لباس پوشیدن، حرف زدن، تفریح، اوقات فراغت، آرایش ظاهری، طرز خوراک، معماری شهر و بازار و منازل، دکوراسیون منزل و امثال آن، در یک بسته کامل از سبک زندگی ما قرار دارند. این جلوههای رفتاری ظهور خارجی شخصیت ما در محیط زندگی و نشانی از عقاید، باورها، ارزشها و علاقه های ماست و ترکیب آنها ترکیب شخصیت فردی و اجتماعی ما نشان میدهد (شریفی، 1391، ص: .(28

یکی از این سبکها سبک زندگی اسلامی است، یعنی نوعی شیوه زندگی که بر اساس آموزهها و ارزشهای اسلامی و قرآنی بنا شده است. قرآن که برنامه زندگی بشر است بهترین شیوه را برای زندگی به انسان داده است که در نهایت او را به سعادت دنیا و آخرت رهنمون شود. پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین( علیها سلام) که مبین کلام الهی هستند، روش زندگی انسان را در قالب سخنان و اندرزهای اخلاقی و حکیمانه به ما ارائه کرده-اند، همچنین صحیح ترین سبک زندگی را باید از سنت و سیره این بزرگواران که نمونههای واقعی انسان کامل هستند، فرا گرفته در زندگی به کار گیریم.

-2 حیات طیبه در قرآن


شاخصترین آیه در قرآن که از حیات طیبه بحث میکند، آیه 97 سوره نحل است که میفرماید:مَنْ »عَمِلَ لِحاًوَهُوَمِنْمُؤْمِنٌذَکَرٍأَوْفَلَنُحْیِیَنﱠهُوَأُنْثیلَنَجْزِیَنﱠهُمْحَیاهًأَجْرَهُمْطَیﱢبَهً» بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُون«؛ یعنی: هر کس کار شایستهای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالیکه مؤمن است، او را به حیاتی پاک زنده میداریم و پاداش آن را به بهترین اعمالی که انجام میدادند، خواهیم داد.

مرحوم علامه طباطبائی حیات طیبه را با توجه به آثاری که بر آن مترتب است و آن اینکه خداوند آن را مختص به مردم با ایمان و دارای عمل صالح دانسته، حیاتی حقیقی میدانند و میفرمایند: حیات به معنای جان انداختن در چیز و افاضه حیات به آن است، پس این جمله با صراحت لفظش دلالت دارد بر اینکه خدای تعالی مؤمنی را که عمل صالح کند به حیات جدیدی غیر از آن حیاتی که به دیگران داده زنده میکند و مقصودش این نیست که حیاتش را تغییر میدهد، مثلأ حیات خبیث او را مبدل به حیات طیبی میکند که اصل حیات همان حیات عمومی میباشد و صفتش را تغییر دهد، زیرا اگر مقصود این بود، کافی بود که بفرماید: ما حیات او را طیب میکنیم، ولی اینطور نفرمود، بلکه فرمود: ما او را به حیاتی طیب زنده میسازیم. سپس آیه شریفه:وَیَوْمَ» ینَ أَشْرَکُوا أَیْنَ شُرَکاؤُکُمُ الﱠذِینَ کُنْتُمْ تَزْعُمُونَ«؛ و ]یاد کنید[ روزی که همه آنان را ]در عرصه قیامت[ جمع میکنیم، سپس به کسانی که شرک ورزیدهاند، میگوییم: شریکانتان ]که آنان را شریک خدا میپنداشتید[ کجایند ]تا شما را از عذاب امروز نجات دهند؟[ (انعام (122/ است که افاده میکند خدای تعالی حیاتی ابتدایی و جداگانه و جدید به او افاضه میفرماید. از باب تسمیه مجازی هم نیست که حیات قبلی او را به خاطر اینکه صفت طیب به خودگرفته مجازاً حیاتی تازه نامیده باشند، زیرا آیاتی که متعرض این حیات هستند آثاری حقیقأُولئِکَیبرایآن کَتَبَنشانمیدهندفِی، مانندقُلُوبِهِمُآیه:...» الْإِیمان وَ أَیﱠدَهُمْ بِرُوحٍ مِنه«... (مجادله( 22/ ؛...»اینانند که خدا ایمان را در دلهایشان ثابت و پایدار کرده، و به روحی از جانب خود نیرومندشان ساخته...« و همچنین در آیه 222 سوره انعام منظور نور علمی است که آدمی به وسیله آن بسوی حق راه مییابد، و به اعتقاد حق و عمل صالح نائل میشود (طباطبایی، 2731، ج22، ص.(192

-3 مفهوم شناسی کرامت
کرامت به معنای عزت و برتری در وجود و جوهره شی است، در صورتی که نسبت به دیگری احساس برتری و علو نکند (مصطفوی، 1368، ج19، ص: .(46 این واژه به معنای بزرگواری (معین، 1387، ج3، ص: (2929 و نزاهت از پستی و فرومایگی و برخورداری از اعتلای روحی است (جوادی آملی، 1369، ص:.(24 حق تعالی انسان را مفتخر به آفرینشی کریم کرده تا در زمینه کرامت نفس به کمالات الهی دست یابد.

مقصود از کرامت زن حفظ شان و شخصیت اوستاولاً، به عنوان یک انسانو، ثانیاً، به عنوان کسی که در عین داشتن برخی مشترکات با مردان دارای روحیه ها و مشخصه های ویژه خود هم هست (رحمتی، 1386، ص: .(76

-4 کرامت زن و انسانیت
زن به عنوان ریشه امّ«» و مربی جامعه مطرح است. بدیهی است که هرگاه ریشه از استحکام و قوام برخوردار باشد درخت که نیز متقوم به ریشه است مستحکم و رشید خواهد بود و ریشهی سست و سطحی اصولا شاخ و برگی نخواهد داشت تا میل صعود پیدا کند و رفعت طلبد. همان طور که در باغ مصفایی بیشترین عنایت از لحاظ آب و خاک و غذای مناسب نسبت به ریشه مبذول میگردد در جامعه نیز باید چنین باشد؛ چرا که کمترین بی توجهی نسبت به ریشهها باغ جامعه را میخشکاند و به نابودی دچار میکند (مکنون و صانعی پور، 1374، ص: .(157-164

برخی اختلافات خانوادگی ناشی از این نگرش است که چون مرد از نظر خلقت کاملتر از زن است، پس میتواند هرگونه برخوردی با او داشته و او را اسیر خود نماید و زن که نمیتواند این توهین را تحمل نماید، لذا با آن مقابله میکند و در نتیجه ثبات خانواده به خطر میافتد. اگر به ادیان و ملل قبل از اسلام رجوع کنیم میبینیم که غالب آنها معتقد بودند که زن در خلقت تابع مرد است، بلکه بعضیها اصلا زن را در ردیف مرد نمیدانستند (فروهی، 1384، ص: (194، ولی دین مبین اسلام در مورد حقوق و شخصیت زن جایگاه نگرش ویژهای دارد که عبارت است از اینکه سرشت زن با مرد یکی است و هر دو از یک گوهرند و از نظر مقام انسانی هیچ یک بر دیگری برتری ندارند. هر دو میتوانند قله رفیع انسانیت را فتح کرده و به کمالات عالیه برسند. در قرآن آیاتی آمده است که زن و مرد را در کنار هم آورده و تفاوتی بین آنها قائل نشده است. از جمله آیه 49 سوره غافر که زن و مرد را از لحاظ کسب مقامات معنوی یکسان میداند و هر دو میتوانند با اعمال نیک از حیات طیبه و اجر اخروی برخوردار باشند(فروهی، 1384، ص: .(194

در صدر اسلام رسومات جاهلیت در بین مسلمانان دیده میشد، نگرشی که در زمان جاهلیت به موجود زن داشته هنوز آثار آنها از بین نرفته بود به همین خاطر وقتی میشنیدند خداوند به آنها دختری داده نا خشنودی در چهره آنها پدیدار میشد، به همین خاطر پیامبر اسلام (ص) با عمل خود با این فکر جاهلیت مبارزه میکرد. حضرت آنقدر به فرزند عزیزش حضرت فاطمه(س) احترام میگذاشت که مردم تعجب میکردند، با مقامی که داشت دست دخترش را میبوسید و به هنگام مراجعت از سفر نخستین کسی را که دیدار میکرد، دخترش بود، به عکس هنگامی که میخواست به سفر برود آخرین خانهای که خداحافظی میکرد باز خانه فاطمه (س) بود (فروهی، 1384، ص: .(291 از جمله روایاتی که شاهد مدعاست میتوان به این روایت اشاره کرد: مردی در خدمت پیامبر اسلام بود به او خبر دادند که صاحب دختری شده در این وقت نشانه ناخشنودی در چهره او ظاهر شد حضرت از علتش پرسید در واب عرض کرد: زنم حامله بود به من خبر دادند که دختر زایید، حضرت در جواب فرمود: (الارض تقلّها و السماء تظلّها و االله یرزقها و هی ریحانه تشمها...) (حر عاملی، 1397، ج15، ص:.(191 حضرت در این روایت دختر را ریحانهای خوش بو معرفی کرد که خداوند به او روزی میدهد.

بر خلاف دنیای غرب که فقط به بعد جسمانی زن توجه میکند، دیدگاه اسلام در مورد زن شخصیت و بعد انسانی اوست، نه بعد جسمانی او؛ به عبارت دیگر شخصیت واقعی زن به انسانیت اوست نه به مونث بودن او. اسلام با طرح حجاب برای زن کاری کرد که زن در اجتماع به عنوان یک انسان ظاهر شود، نه به عنوان مونث و وسیلهی ارضای شهوت(طاهری نیا، 1389، ص:.(111

-5 کرامت زن و هدایت الهی
در امر هدایت الهی برای بندگان تفاوتی نیست. زن و مرد هر دو قابلیت پذیرفتن قابلیت را دارند و این مطلب بستگی به شایستگی و لیاقت خودشان است. خداوند رحمان و رحیم هدایت تکوینی خود را شامل حال همه مخلوقات کرده است، چنان که میفرماید: »الذی اعطا کل شی خلقه ثم هدی ؛ خدایی که هر چیز را خلق کرد و سپس هدایت نمود« (طه.( 29 / علاوه بر هدایت تکوینی، حق تعالی هدایت تشریعی را نیز شامل حال انسان کرد و به سبب کرامتی که نوع بشر دارد برای راهنمایی او انبیاء و کتب آسمانی را فرستاد تا انسان هدایت یابد و به درجات کمال برسد و شان و کرامت خود را حفظ کند. هدایت الهی شامل حال همه بشر است؛ بنابراین هر که از اوامر و نواهی خداوند پیروی کند و آن را سر لوحه زندگی خود قرار دهد، هدایت یابد و فرقی میان زن و مرد نیست (غروی نایینی، نهله، 1386، ص:.(128

از طرفی دیگر زن که منشا خلقت و حامل فرزند و مربی است میتواند هادی فرزندان و همسر و مردان خانواده باشد. امام خمینی(ره) در این باره خطاب به بانوان میگوید: شما هدایت کنید مردان را و هدایت کنید و نصیحت کنید دولت مردان را، شما مادران خوبی برای اطفال باشید و ناصحان خوبی برای جامعه و زحمت کشان خوبی برای مستمندان (امام خمینی، 1374، ج11، ص: .(254

-6 کرامت زن، عفت و حجاب
از آنجا که زن از دیدگاه اسلام دارای شخصیت شایسته و رسالت و موقعیتی الهی است، جایگاه والای او اقتضا دارد که در صدف حجاب قرار گیرد تا ارزشهای او حفظ شود. او اگر موقعیت خود را در نظام آفرینش بیابد، حقیقت و ارزش خود را درک کند، بداند از کجا آمده در کجا قرار دارد و به کجا میرود، پوشش دینی را برای خود یک نیاز میداند و هرگز جامعه را صحنهی نمایش تن و تحریکات جنسی خود قرار نمیدهد (اکبری، 1377، ص: .(12 شهید مطهری در این زمینه فرمودهاند: زن هر اندازه متینتر و باوقارتر و عفیفتر باشد و خود را در معرض دید مرد نگذارد، بر احترامش افزوده میشود (مطهری، 1379، ص: .(86 پوشش زن در عرصهی عمومی معرف اوست؛ چه معرف آزاد بودن او باشد، چنانکه هنگام نزول آیهی حجاب اینگونه بوده، یا معرف پاکدامنی و عفت او باشد که امروزه حجاب زنان چنین خاصیتی دارد (طاهری نیا، 1389، ص: .(199

زن با پوشش اسلامی خود و امتناع از نشان دادن زیباییهای خود به مردان میتواند به پارهای از حقوق خود دست یابد (طاهری نیا، 1389، ص: (115 و باعث حضور بی دغدغهی او در عرصههای سیاسی، اجتماعی، اعتقادی و فرهنگی جامعه شود (علی محمد زاده، 1384، ص: .(75

حجاب زن حقی است الهی، عصمت زن حق االله است و به هیچ کسی ارتباط ندارد. زن امین الهی است و به عنوان امین حق االله از نظر قرآن مطرح است. این مقام و حرمت و حیثیت را خدای سبحان که حق خود اوست، به زن داد(جوادی آملی، 1378، ص: .(435

حجاب مانع حضور زن در اجتماع نیست، بلکه حامی و مدافع اوست و امنیت اجتماعی او را تامین میکند. (طاهری نیا، 1389، ص:.(119 به علاوه امام علی(ع) در خطبهی 31 نهج البلاغه فرمودهاند: »به درستی که شدت حجاب برای حفظ زنان توجیه شده است.«

امام خمینی (ره) در این زمینه میگوید: در اسلام زن باید حجاب داشته باشد ولی لازم نیست که چادر باشد، بلکه زن میتواند هر لباسی را که حجابش را به وجود آورد اختیار کند. ما نمیتوانیم و اسلام نمیخواهد که زن به عنوان یک شی و یک عروسک در دست ما باشد، اسلام میخواهد شخصیت زن را حفظ کند و از او انسانی جدی و کارآمد بسازد. ما هرگزاجازه نمیدهیم که زنان فقط شی برای مردان و آلت هوسرانی باشد. احترام و آزادی که اسلام به زن داده، هیچ قانون و مکتبی نداده است (امام خمینی، 1374، ج4، ص: .(193 زن در شرایط پاکدامنی و عفاف لنگر کشتی خانواده است و بدون این معنا موجودیت و هستی خانواده دستخوش تحولات عظیم خطرناک گردیده و به دست طوفانهای سهمگین دهشناک فحشا دچار، و به منجلاب گرداب انحراف از مبادی ناموس پرستی ساقط خواهد شد (فروهی، 1384، ص: .(165

-7 کرامت و مشورت با زن
مشورت در لغت به معنای جمع آوری آراء است و در اصطلاح عبارت است از ضمیمه و محکم کردن رای خود با رای دیگران و یا گفتگو پیرامون موضوعی تا حق ظاهر شود. مشورت فوائد زیادی دارد از جمله آنکه سبب کشف بهترین راهکار جهت عمل میشود، توانایی افراد شکوفا میشود، قابلیت اشخاص مشخص و در جایگاه مناسب به کار گرفته میشود، اقدام فردی تبدیل به اقدام همگانی میشود، روحیه تعاون و همکاریدر اجتماع تقویت می-شود و ...(خزعلی و دیگران، 1389، ص: .(265

آیاتی که در قرآن راجع به مشورت آمده عام است و مشورت با همگان را در بر میگیرد. آیه »امرهم شوری بینهم« مشورت زنان و مردان با زنان و مردان و آیه »شاورهم فی الامر« مشورت پیامبر (ص) با زنان و مردان را بیان میکند. آیه 233 سوره بقره مشورت مردان با زنان را امری مطلوب و پسندیده اعلام نموده است و موضوع آن امری خانوادگی است. برخی مفسرین مقصود آیه را مشورت زن و شوهر درباره ی طلاق و جدایی از یکدیگر و برخی دیگر مقصود را مشورت پدر و مادر در مورد نگهداری و شیر دهی (حضانت و رضاع )فرزند پس از طلاق عنوان کرده اند (خزعلی و دیگران، 1389، ص: .(267

در سیره ی معصومین هم مشورت با زنان مورد توجه قرار گرفته است به طوری که میبینیم امام صادق (ع) به مشورت ابراهیم با همسرش و عمل بر اساس نظر مشورتی او اشاره مینمایند . آن حضرت میفرمایند ساره به ابراهیم (ع) گفت از خداوند تقاضای فرزندی بنما که مایه ی روشنی چشم ما باشد حضرت ابراهم (ع) مطابق پیشنهاد همسر خود از خداوند طلب فرزندی دانا نمود و خداوند نیز تقاضای او را پذیرفت (مجلسی ، 1419، ج 12، ص .(79 همچنین در روایتی بیان شده که پیامبر (ص) زمانی که

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید