بخشی از مقاله

چکیده

آرامش، انسان دوستی، مهربانی و ایمان به پروردگار از جمله اهداف بلند قرآن کریم در تبیین هدف تشکیل خانواده است که اعضای آن می توانند در رسیدن یکدیگر به کمال حقیقی انسان، یاری رسان باشند؛ بویژه اگر این خانواده بر اساس اندیشه توحیدی بنا نهاده شده و بتواند قوانین کلی جهت تطبیق با نیازهای روزانه و نحوه رفتار صحیح در سبک زندگی را رعایت نماید. پرداختن به این بنای مقدس و بنیادین و هدایت آن به جایگاه واقعی اش، همواره سبب اصلاح خانواده بزرگ انسانی و غفلت از آن، موجب دور شدن بشر از حیات حقیقی و سقوط به ورطه نابودی بوده است. اسلام به عنوان مکتبی انسانساز، بیشترین توجه را به والایی خانواده دارد. از این رو، این نهاد مقدس را کانون تربیت شمرده، نیک بختی و بدبختی جامعه انسانی را نیز به صلاح و فساد این بنا وابسته میداند و هدف از تشکیل خانواده را تأمین نیازهای عاطفی و معنوی انسان از جمله دستیابی به آرامش برمی شمارد. در این مقاله تلاش شده است که با معرفی الگوها واسوه هایی که در قرآن به عنوان خانواده های برتر شناخته شده اند ،راهی را در پیش روی خانواده قرار دهد تا این نهاد مقدس بتوانند از به تباهی کشیده شدن فرزندان وبه تبع آن جامعه جلوگیری نماید.

واژگان کلیدی: اصلاح خانواده ،تربیت دینی، سبک زندگی، قرآن

مقدمه

قرآن کریم چشمه فیاضی است که هدفی جز تربیت وهدایت انسانهاورهنمون ساختن کاروان بشری به سرمنزل سعادت دنبال نمی کند. اهمیت تشکیل خانواده وشئون واصول مربوط به آن در دین اسلام واضح تر است از آنکه نیازی به اثبات داشته باشد وهمین اهمیت هم باعث شده است که خداوند جلّ شأنه در قرآن جملاتی نهایی وسازنده ترین مطالب را مطرح نمایند.قرآن به عنوان منبع اصلی ولا یزال دین مبین اسلام؛برکارکرد انسانی واجتماعی خانواده توجه داشته ودستوراتی نجات بخش وروشنگر در این باره فرود آورده است. به جهت اهمیت وتأثیری که این نهاد مقدس در رسیدن به اهداف عالیه انسانی در جوامع بشری دارد،از دیر باز مورد توجه جامعه شناسان واندیشمندان قرار گرفته وتألیفات زیادی نیز در این زمینه انجام شده است که از آن جمله کتاب خانواده در قرآن تألیف احمد بهشتی؛کانون مهرورزی تألیف عباس پسندیده ودینداری ورضامندی خانوادگی تألیف مجتبی حیدری می باشد. امروزه اختلال در نظام مقدس خانواده وبی اعتنایی به اصول ضروری وارزشهای آن است که پایه های اصلی زندگی را به تباهی کشیده ومهمترین عامل در ارتکاب رفتارهای هنجار شکن قلمداد شده است.

کارکرد و جایگاه خانه در قرآن

واژه ی بیت به معنای خانه ، هفتاد و یک بار با مشتقات آن در صیغه های بیت و جمع آن بیوت در قرآن کریم آمده است . این کلمات در دوازده مورد با مصداق بیت االله، یعنی کعبه - خانه خدا - ، دو مورد برای بیت عتیق ، دومورد بیت معمور و باقی به معنای خانه همان محیط مخصوص زندگی خانواده ، آمده است . با نظر به آیات الهی و پرداختن آیات متعددی در قرآن به کلمه بیت ، چنین به دست می آید که این مکان مسقف محدود که محل اجتماع و زیست جمعی بشر و اولین محیط رشد و پرورش است ، مورد عنایت حق بوده و بر حسب کارایی وجایگاهش درحیات انسانی ، از اهمیت بسزایی برخوردار است . در اینجا به بعضی از این موارد اشاره می شود :

محل تسکین:

اولین کارکرد خانه ، تامین آرامش جسم و تسکین جان اعضای آن است که البته مرهون امنیت همه جانبه ی این محیط برای اعضاست . فضای محدود و امن خانه ، حریمی برای ابراز احساسات بیان اسرار ، ارضای غرایز و تامین نیازهای جسمی و روحی انسان است . این سکونت و امنیت را خداوند به خود نسبت می دهد و می فرماید : و االله جعل لکم من بیوتکم سکنا : خداوند از خانه های شما محل سکونت وآرامش برایتان قرارداد. .نحل80/ واژه سکن به معنای هر چیزی است که انسان به وسیله ی آن تسکین یابد . - مفردات راغب ، ماده سکن - انسان علاوه بر نیاز به سکونت در خانه ، به محلی برای تسکین آلام روحی ، رها شدن از برخی قیودات اجتماعی ، استراحت به نحو دلخواه ، خلوت کردن و راز و نیاز با خدا و محرمان نیاز دارد . اگر خانه تامین کننده این نیازها نباشد ، مسکن نخواهد بود.

محل ذکر و تلاوت آیات الهی:

واذکرن ما یتلی فی بیوتکن من آیات االله و الحکمه به یاد آورید آنچه در خانه هایتان از آیات و حکمت تلاوت شده است. . - احزاب - 34/ آیه خطاب به همسران پیامبر اکرم - صلی االله علیه و آله وسلم - است و نکاتی از آن برداشت می شود : فضایلی که از خانه و خانواده نصیب انسان می شود ، ارزشمند است و باید برای به کار گیری در زندگی حفظ شود . خانواده ی پیامبر - صلی االله علیه وآله وسلم - الگوئی برای همه خانواده ها است ؛ لذا باید بیش از دیگران مراقب امتثال اوامر الهی باشند . هر فرد باید حافظ شئون ، موقعیت و آبروی خانواده خود باشد . محیط آرام و مانوس خانه ، آن را مکانی مورد احترام و عنایت قرار داده است ؛ اما چنان چه این محل معبدی برای بندگی و ذکر حق واقع شود ، خداوند آن را رفیع وعظیم می گرداند ، چنانکه خطاب به رسول گرامیش می فرماید : فی بیوت اذن االله ان ترفع و یذکر فیها اسمه یسبح له فیها بالغدو والاصال . - نور - 36/ رفعت و علو حقیقی خاص خداوند متعال است ؛ خانه ای که مسجد خداوند ومحل تسبیح اوباشد،نیز عظیم و رفیع است . آنچه از آیه فوق و تفسیر مرحوم علامه طباطبائی - المیزان - استفاده می شود ، این است که اگر خانه از هر پلیدی و لوثی منزه بماند و به ذکر خدا و عبادت او مزین شود ، رفعت می یابد و از یک چهار دیواری سرد و بی روح خارج می شود و هر چه صبغه ی الهی و معنویش بیشتر شود ، مقامی رفیع تر که مصداق کامل آن کعبه، خانه ی خدااست . - تفسیرالمیزان-ص - 178

لزوم حفظ حریم خانه:

از نظر قرآن ، خانه در مقام و جایگاه بالایی قرار دارد ؛ به قدری که حفظ حریم آن بر همگان توصیه شده است . خداوند متعال می فرماید : یا ایها الذین امنوا لا تدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتی تستانسوا و تسلموا - نور - 61/ حصر در آیه مذکور به این معناست که خداوند ورود به خانه ی غیر را بدون اذن و سلام ممنوع می کند . حرمت این حریم را مقدس می دارد و ضرورت حاکمیت یک فرهنگ صحیح و صمیمی را در برخورد با اهل خانه بیان می کند و می آموزد که اهل بیت باید درروابط با یکدیگر ، علاوه بر رعایت همه ی شئون انسانی در برخوردشان ، از راه تکلم که نزدیک ترین و شایع ترین ارتباط است ، نیز این یگانگی را بیان کنند و سلام واژه ای است که این پیام را دارد ؛ علاوه بر آنکه آرزوی سلامت و امنیت از جانب سلام کننده را ابلاغ می کند . از عدی بن ثبات روایت است : زنی انصاریه به نزد رسول االله - صلی االله علیه وآله وسلم - آمد و عرض کرد : من درخانه خویش گاه گاه در شرایطی هستم که نمی خواهم هیچ کس مرا ببیند ، در این حال اگر پدر ، فرزند یا مردی از خویشان من وارد شوند ، چه کنم ؟ در جواب، آیه فوق فرو فرستاده شد.

تستانسوا یعنی تستاذنوا گفته شده است که استیناس طلب انس است - مفردات راغب- ماده انس - و به این معنی است که در هیچ خانه ای که ملک شما نیست وارد نشوید تا مطمئن شوید فردی در آن است و آنگاه اجازه بخواهید . ابن عباس گفت : در این آیه تقدیم و تاخر است ؛ یعنی حتی تسلموا و تستاذنوا ، یعنی حتی تقولوا السلام علیکم ، ادخل ؛ سلام مستحب است و استیذان واجب - تفسیر میبدی ج6 ص - 509در آیه 28 از سوره ی مبارکه ی نور نیز ، ورود به هر خانه ای مشروط به اجازه یافتن از سوی صاحب خانه شده است . فان لم تجدوا فیهااحداً فلا تدخلو ها حتی یوذن لکم - نور - 28 / اگر درخانه کسی را نیافتید ، تا اجازه دریافت نکرده اید ، واردنشوید . علاوه بر این حکم عمومی ، در آیه 53 از سوره احزاب نیز ورود به خانه پیامبر - صلی االله علیه وآله وسلم - بدون اذن منع شده است : یا ایها الذین امنوا لا تدخلوا بیوت النبی الا ان یوذن لکم ای ایمان آورندگان به خانه پیامبرواردنشوید مگر آنکه به شما اجازه دهد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید