بخشی از مقاله

چکیده

دین اسلام بیش از هر دین و مکتب دیگری، به تربیت اهمیت داده است. تربیتی که انسان را در مسیر تکامل قرار دهد و بارگاه قرب الهی برساند. در تربیت اخلاقی، تربیت دینی از جایگاه رفیعی برخوردار است. تحقیقات انجامشده نشان میدهد که تربیت دینی توسط خانوادهها نقش اساسی در سلامت روان و سازگاری اجتماعی دارد. تربیت دینی فرایندی است دو سویه میان مربی و متربی که ضمن آن مربی با بهرهگیری از مجموعهی عقاید،قوانین و مقررات دینی تلاش می کند تا شرایطی فراهم آورد که متربی آزادانه در جهت رشد و شکوفایی استعدادهای خود گام برداشته، به سوی هدف های مطلوب رهنمون گردد.

تربیت دینی، همچون سایر جنبههای تربیت مانند تربیت جسمانی،ذهنی،اخلاقی و...فرایندی است دو سویه که باید آموخته و فراگرفته شود، با این تفاوت که این نوع تربیت از سایر انواع تربیت مهمتر است و باید با دقت و ظرافت خاص انجام شود.

یادگیری در تربیت دینی دارای ابعاد گوناگونی است که خانوادهها در هر بعد وظایف خاصی را باید به کار گیرند که هدف اصلی پژوهش حاضر مشخص کردن این مسائل و پرداختن به عوامل موثر در تربیت دینی خانوادهها به عنوان سبک زندگی اسلامی در این مقاله، سعی گردید پس از رجوع به کلام نورانی قرآن کریم و استفاده از منابع اصلی که در کتابخانهها موجود است و بعد از مطالعه هر کتاب و ارزیابی، تجزیه و تحلیل اطلاعات کسب شده درباره موضوع،حاصل تتبعات بصورت علمی به رشته تحریر درآمد.

مقدمه

آدمی از دیر زمان درصدد بوده معمّای حیات و مقصود از زندگی را بداند، از آینده و سرنوشت خویش تا حدّی باخبر شود، توجیه درستی از رویدادهای این عالم به دست آورد و تفسیر معقولی نسبت به پدیده ها و دگرگونی های جهان داشته باشد. پاسخ گوی این گونه مسائل، که همواره ذهن انسان را به خود مشغول داشته، بدون شک، در هر زمانی »دین« بوده است؛ زیرا حقیقت زندگی را تفسیر می نماید، هدف از آمدن و ماندن در این عالم را معنا می کند و مسیر درست زندگی و راه رسیدن به سعادت دنیا و آخرت را نشان می دهد. اساسی ترین رکن دین یعنی: ایمان به خدای یکتا انسان را از نگرانی، اضطراب و دغدغه خاطر مصون داشته، در برابر رویدادهای نامطلوب زندگی ثابت و استوار نگه می دارد، به گونه ای که هیچ حادثه ای نمی تواند تزلزلی در او ایجاد نماید.

بر اساس بینش اسلامی، هر انسانی از هنگام تولد با فطرت الهی و گرایش به خداشناسی قدم به عرصه زندگی می گذارد؛ ساختار وجودی انسان به گونه ای است که او را به سوی خدا هدایت می کند و در این میان، تفاوتی بین مسلمان و غیر مسلمان وجود ندارد، بلکه همه انسان ها در آغاز زندگی، از استعداد خاصّی برای حقیقت جویی و نیل به کمال بهره مندند و به فرموده پیامبر اکرم - صلی االله علیه وآله - کلﱡ مولود یُولَد علی الفطرهِ -  هر نوزادی با فطرت خدایی زاده میشود.

با وجود این، فطرت و ساختار وجودی انسان در هر شرایطی به صورت یکسان عمل نمی کند و ممکن است عوامل نامساعد بیرونی و محیط ناسالم زندگی مانع از شکوفایی و بروز نقش صحیح آن گردد. بر این اساس، لازم است به این جنبه از وجود آدمی توجه ویژه ای مبذول گردد تا حسّ دینی اش شکوفا گردد، به خصوص در مورد کودکان و نوجوانان، توجه به این جنبه وجودی آنان اهمیت فراوان دارد؛ زیرا نسبت به بزرگ سالان تربیت پذیرترند. این کار تنها در سایه تربیت صحیح امکان پذیر است.

اگر باور داریم که دین برای خانواده، اقتصاد، سیاست، آموزش و پرورش، آداب حیات... دستورات و تعالیمی دارد، باید قبول کنیم که تربیت دینی امری ضروری است. اگر تربیت دینی بر اساس اندیشه درست استوار باشد، موجب رشد و پیشرفت میشود و فرد را از سقوط میرهاند و بهترین سبک ممکن را برای زندگی ارئه میدهد. در هر حال در این مقاله میخواهیم اهمیت خانواده را در تربیت اسلامی از نظرگاه خاصی مورد بررسی قرار دهیم و روی سخن با کسانی است که خود به اسلام معتقدند و میخواهند فرزندان خود را مسلمان بار آورند

.ابعاد تربیت

»تربیت« به مفهوم عام آن، شامل جنبه های گوناگون جسمانی، روانی، عاطفی، عقلانی، اجتماعی، اخلاقی و دینی است و هر یک از این ابعاد به لحاظ روان شناختی و تربیتی در زندگی انسان اهمیت فراوان دارد. آنچه در دوره نخست زندگی توجه بدان لازم است پرورش و رشد هماهنگ و منظّم ابعاد وجودی کودک است؛ به گونه ای که اگر دربعضی آن ها، دچار نارسایی گردد و یا احیاناً رشد مطلوب نیابد در آینده دچار مشکل خواهد شد. تحقق این امر، مسؤولیت بزرگی است که بر دوش مربیّان کودک و نوجوان، اعم از والدین، آموزگاران و دست اندرکاران امور تربیتی مدارس، گذاشته شده است.

تربیت دارای دو نقش مهم آموزش و پرورش است که در یکی اهتمام به آموزش فنون، مهارت ها و تواناییهای لازم برای رفع نیازهای جامعه است و در دیگری پرورش حس دینی و مذهبی کودک که به صورت فطری در نهاد او به ودیعت گزارده شده، مورد توجه است. بررسی همه ابعاد تربیت به لحاظ نقش اساسی آن ها در زندگی انسان لازم است، ولی در یک مقاله نمی گنجد، بدین روی، در این نوشتار، تنها به بررسی تربیت دینی اکتفا میشود:

تربیت دینی

شناخت مفهوم »تربیت دینی« منوط به شناخت معنای دو کلمه »تربیت« و »دین« است. از این رو، لازم است به معانی این دو واژه اشاره شود:

واژه »تربیت « در لغت، به معنای پرورانیدن یا پرورش دادن یعنی: به فعلیت رساندن نیروهایبالقوّه - دهخدا،1368، واژه تربیت - آمده. اما در اصطلاح، تعاریف متعددی از آن ارائه شده است. این تعاریف درعین تعدّد، همگی در این جهت توافق دارند که تربیت فرایندی است که نتیجه اش تغییر رفتار فرد - اعم از ظاهری و باطنی - و کسب هنجارهای مورد قبول می باشد.

با توجه به این مطلب، اولاً، حصول چنین چیزی نمی تواند دفعی باشدثانیاً،. متربّی نیز باید استعدادهای لازم را برای تربیت پذیری دارا باشد. اما علاوه بر این، پرورش واقعی درصورتی محقّق می شود که جریان تربیت بر اساس فطرت و سرشت متربّی انجام گیرد

واژه »دین« نیز در لغت، به معنای کیش، آیین، طریقت، و شریعت - دهخدا،1368،واژه دین - و در ا صطلاح، عبارت است از: مجموعه اصول و قواعد بنیادی و احکام و دستوراتی که از سوی خدا به انسان داده شده است. به عبارت دیگر، دین شامل گزاره های توصیفی و تجویزی است و سه عنصر اساسی دارد:

الف. شناخت: نخستین عنصر مؤثر دردین داری و تدیّن، علم به اصول و قواعد ضروری دین است.یعنی متدیّن باید گزارههای دینی را از طریق استدلال و برهان عقلی دریافت نماید؛ مانند توصیف این که »اللّه آفریننده جهان است« یا »خدا یکی است« از گزاره های توصیفی مربوط به مسائل اعتقادی است که یک موحّد باید بداند. آنچه در این زمینه قابل توجه است این که در باب شناخت گزاره-های دینی، نباید به ظن و گمان قناعت کرد؛ زیرا خداوند می فرماید:لا» تَقفُلیسما لکَ بِه علمٌ - اسراء: - 32؛ از چیزی که به آن علم نداری پیروی نکن.« بلکه به علم و یقین باید رسید.

ب. ایمان: عنصر دوم دردین التزام قلبی انسان به باورها و اصول مسلّم دینی است. به کسی که اعتقاد قلبی نسبت به خدا نداشته باشد، متدیّن گفته نمی شود. ریشه تمام ارزشهای اخلاقی ایمان به گزارههای دینی بوده و این ایمان مبتنی بر معرفت و شناخت است، به گونه ای که هر چه معرفت کامل تر باشد، آن ایمان نیز بارورتر خواهد بود. البته علم و شناخت شرط کافی برای ایمان نیست، بلکه شرط لازم آن است و عنصر اراده و گرایش باطنی به التزام قلبی نسبت به باورهای دینی جزء اخیر ایمان را تشکیل می دهد.

با توجه به این مطلب، ایمان یک عمل قلبی کاملاً اختیاری است که فرد پس از شناخت لازم و به دور از فشارهای بیرونی یا اصول اسلامی را پذیرا می شود و یا آن را انکار می کند. چه بسا افرادی هستند که در عین شناخت گزارههای دینی، در اثر لجاجت و عناد، ایمان نمی آورند. در مورد انتخابی بودن ایمان، شواهد فراوانی از آیات قران وجود دارد؛ از جمله این که خداوند می فرماید:اِنّا هَدینَاهُ السﱠبیلَ اِمّا شاکراً و اِمّا کفوراً« - انسان: - 4؛ ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر و پذیرا باشد یا کفران کننده و ناپذیرا. در جای دیگری می فرمایدلااِکراهَ:» فِی الدّینِ« - بقره: - 256؛ در قبول دین اکراهی نیست.

ج. عمل: عنصر سوم دین عمل به گزارههای تجویزی و احکام دینی است؛ یعنی: آنچه را فرد از باورهای دینی میداند و به آن ایمان دارد، در مرحله عمل نیز آشکار سازد. عملی از نظر اسلام ارزشمند است که ناشی از ایمان راسخ به اصول دین و ارزشهای مذهبی باشد. در موارد متعددی از قرآن کریم، ایمان پیش از عمل صالح ذکر شده است؛ مانند »آمَنوا و عملوا الصالحات« - یونس: - 10 و این می رساند که هیچ عملی بدون ایمان نیکو و پذیرفته نیست.

در این مورد، شواهد فراوانی از قرآن وجود دارد که عمل صالح را مشروط به ایمان می مَنکند؛ عَمِلَنظیر» صالحاً مِن ذَکَر اَو اُنثی و هو مُؤمنٌ فلنُحیینﱠهُ حیوهً طیّبهً« - نحل: - 129؛ هر کس از مرد و زن کار نیکی انجام دهد، به شرط این که ایمان داشته باشد، ما او را زندگی پاک و پاکیزه ای می بخشیم.

از آنچه درباره دین و تربیت گفته شد، روشن گردید که مفهوم »تربیت دینی« در ارتباط با سه محور شناخت، ایمان و عمل قابل تحقق است. این سه عنصر در تربیت دینیهر کس، نقش اساسی دارد و مربّی بر همین اساس باید عمل تربیت دینی را اجرا کند. بنابراین، می توان گفت: »تربیت دینی« فرایندی است که از طریق اعطای بینش، التزام قلبی و عملی به فرد هماهنگ با فطرت و به دور از جبر و فشار، به منظور نیل به سعادت دنیوی و اخروی انجام می گیرد.

رابطه تربیت دینی و اخلاقی

بررسی این مطلب نیاز به شناخت مفهوم »دین« و »اخلاق« و بر این نکته، می فرمود:تربیت کامل از اهمّ مسائل است. اما هرگونه تربیتی را نمی توان تربیت مفید و کامل دانست، بلکه تربیت کامل فقط در پرتو ایمان به خدا و به وسیله تعالیم انبیا - علیهم السلام - امکان پذیر است؛ زیرا غیر از انبیا - علیهم السلام - و پیروان آن ها، دیگران اعتقادی به جهان آخرت و صراط مستقیم ندارند.همچنین می فرمود: اگر بچه دارید، تربیت الهی کنید، تربیت شیطانی نکنید. خودتان را تهذیب کنید و کودکان خود را اسلامی بار آورید.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید