بخشی از مقاله

چکیده

دورة زمامداري سلطان حسین بایقرا از ویژگیهاي خاصی برخوردار است. از ویژگیهاي جالبتوجه این دوره، در کنار بسیاري از ویژگیهاي ادبی و هنري آن، همزیستی مسالمتآمیز فرق اسلامی بخصوص تسنن و تشیع در این دوره است. در ایجاد این فضاي صلح و مدارا، سیاست مذهبی حاکم وقت، سلطان حسین بایقرا، نقشی مهم را دارا بوده است. در این نوشتار با بررسی اسناد تاریخی بهجا مانده از آن دوره ، ویژگیهاي سیاست مذهبی سلطان حسین بایقرا نشاندادهشدهاست.

پرسشی که ما به دنبال آن بودهیم این است که وجود فضاي مدارا و همزیستی مسالمتآمیز میان تسنن و تشیع در آن دوره ناشی از چه عواملی بوده است؟ در پاسخ به این پرسش نگاهی ویژه به سیاست مذهبی آخرین حکمران مقتدر تیموریان، سلطان حسین بایقرا، داشتهایم. اهل ادب بودن شخص سلطان و داشتن گرایش به تشیع – حداقل در دورهاي از زندگی او - و داشتن مشاورانی چون امیر علیشیر نوایی و عبدالرحمان جامی همه در سیاست تساهل مذهبی سلطان نقش داشتهاند.

دوره زمامداري سلطان حسین بایقرا از ویژگیهاي خاصی برخوردار است. از نکات جالب توجه این دوره، در کنار بسیاري از ویژگیهاي ادبی و هنري آن، همزیستی مسالمت آمیز فرق اسلامی بخصوص تسنن و تشیع در این دوره است. در ایجاد این فضاي صلح و مدارا، سیاست مذهبی حاکم وقت، سلطان حسین بایقرا، نقشی مهم را دارا بوده است. در این نوشتار سعی بر آن است تا با بررسی اسناد تاریخی بجا مانده از آن دوره ویژگیهاي سیاست مذهبی سلطان حسین بایقرا مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد. پرسشی که به آن خواهیم پرداخت این است که وجود آرامش و همزیستی مسالمت آمیز میان تسنن و تشیع در آن دوره ناشی از چه عواملی بوده است؟ و این فرضیه را پی خواهیم گرفت که گرایش او به تشیع در سیاست تساهل مذهبیاش نقش داشتهاست. در پاسخ به این پرسش نگاهی ویژه به سیاست مذهبی آخرین حکمران مقتدر تیموریان، سلطان حسین بایقرا، داشتهایم.

حسین بایقرا آخرین پادشاه تیموري است که مدتی طولانی در شرق ایران حکومت نمود؛ دار الحکومه او، هرات، در آن ایام پرتکاپوترین ایام خود را تجربه میکرد. - Allen:1983. p - 24. بایقرا در محرّم 842 ق. در هرات چشم به جهان گشود. نسب او هم از جانب پدر و هم از سوي مادر به تیمور میرسد. پدرش غیاثالدین منصور، فرزند بایقرا بود. این بایقرا از نوادگان تیمور بود که به قولی در سال 826 ق. در بادغیس به قتل رسید و نباید او را با نوادهاش، حسین بایقرا، اشتباه گرفت. گرچه حسین لقب بایقرا را از او به ارث برده است.

حسین بایقرا ابتدا در دستگاه الغ بیگ - 853-850ق. - و تحت حمایت او بود. پس از آنکه ابوسعید گورکان 873-855 - ق. - به حکومت رسید، وي را به زندان انداخت، ولی او از زندان گریخت و به میرزا ابوالقاسم بابر 861-852 - ق. - پیوست. در سال 862 ق. موفق شد استرآباد را تصرف کرده و مقرّ حکومت خویش سازد، ولی در نبرد با ابوسعید شکست خورد. با مرگ ابوسعید در 873 ق و خالی بودن میدان از رقیبان قدرتمند، به هرات لشکر کشید و تا پایان عمر در شرق ایران مقتدرانه حکومت کرد. - Roemer: 2012. 508–11. - از دوران او به عنوان پویاترین دوره تاریخی هرات یاد شده است.

با استفاده از منابع آن دوره آنچه از دربار سلطان حسین بایقرابدست می آیداین است که »دربار هرات با کمال جلال و شکوه خود مجسم میشود که سلطان حسین بایقرا در آن مرکز بر تخت سلطنت متمکن و گرداگرد او جماعتی کثیر از شاهزادگان جوان و امراي جغتاي صاحب طبل و علم و وزرا و رجال متمول و علما و دانشمندان صاحب قلم جمع شدهاند. - «نوایی: .1363 پیشگفتار، ص ح. - در هرات، معجونی از پیروان مذاهب هم در سطح علما و بزرگان و هم در سطح توده مردم در کنار هم زندگی میکردند. این همزیستی مسالمت آمیز پیروان این دو مذهب اسلامی و همزیستی فقیهان و صوفیان یکی از ابعاد جالب توجه دوران حکومت سلطان حسین بایقرا به حساب میآید.

به عنوان نمونه »تسنن جامی در هرات مورد تردید قرار میگرفت و در بغداد شیعیان او را به محاکمه میکشیدند؛ حسین واعظ کاشفی در هرات متهم به تشیع بود و در سبزوار ظنّ سنی بودن بدو میرفت« - فرهانی منفرد: - .407 :1381 مدارس علمیه رونقی کم نظیر داشته بودند، گفته شده که در مدارس هرات بیش از 12 هزار طلبه مشغول درس و مباحثه بودند. - فرهانی منفرد: - .407 :1381 در این مدارس هم علوم عقلی نظیر فلسفه و هم علوم نقلی نظیر فقه، حدیث و تفسیر و گاه شاخههاي دیگري از علم نظیر ریاضیات و نجوم نیز آموزش داده میشده است. - Abisaab:2004. p 14. -

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید