بخشی از مقاله

چکیده:

هزار و یکشب یا الف لیله و لیله ، بین قرنهاي چهارم تا دهم هجري تألیف شده و جزو معدود کتابهایی است که نشانگر آداب رسوم قدیم کشورهاي شرقی همچون هند ، ایران ، اعراب و ترکان است. بین حکایتها و قصههاي این کتاب، بسیاري از نکات تاریخی و تعالیم لطیف اخلاقی آمده است. و یکی از این موارد که بعدها به صورتهاي دیگر در جوامع انسانی اعمال شده است اما در اصل و ساختار آن تفاوتی حاصل نگشته، سیاست و حکومت یا به عبارت دیگر چگونگی کشورداري و حکم راندن است.

مطالعه و دقت در قصههاي هزار و یکشب نشان از آن دارد که پادشاهان و فرمانروایان در موارد کلی چون : جنگ، دفاع، اجراي عدالت و مجازات گناهکاران، تعیین جانشین و عزل و نصب وزرا و حاکمان محلی و ... چگونه عمل میکردهاند. همچنین برخی آداب و رسوم دربارها چون: استقبال از میهمان، احترام به دانشمندان و حکما، قبول یا رد شفاعت و وساطت بزرگان، اعتقاد به خرافات و جادو، ازدواجها ، بخشش و دهشها، خوابگزاريهاي پادشاه و ... مشهود است.

مقدمه:

آیین کشورداري و حکمرانی یا سیاست به معناي امروزي با همه تغییرات صوري، در ساختار کلی و اصلی تفاوتی با گذشتهها ندارد. یکی از منابع مهم شناخت سیاست پادشاهان گذشته، داستانها و حکایتهاي مندرج در متون ادبیات فارسی و تواریخ گذشته است. هزار و یک شب از این جنبه منبعی غنی به شمار میآید. در حکایتهاي این کتاب، مواردي چون: جنگ و تدابیر جنگی پادشاهان، تنبیه و مجازات خلافکاران و خائنان، عدالت و دادخواهی و .. را در زمرهي سیاستها و آیینهاي کشورداري پادشاهان به شمار میرود. آنچه در ذیل بحث سیاست پادشاه، هنگام مقابله با تهدیدات خارجی در هزار و یکشب آمده از متن حکایتها استخراج شده و در اینجا ارائه میگردد. بدین منظور ابتدا به جنگ و چگونگی ادارهي آن که یکی از مهمترین اتفاقات دورهي فرمانروایی یک پادشاه میتواند باشد، اشاره میشود .

-1 جنگ و تدابیر آن:

-1-1  شبیخون:

یکی از مهمترین سیاستهاي پادشاهان تدابیرو راهحلهایی بوده که در هنگام نبرد با دشمن میاندیشیدهاند. این که چگونه بر دشمن پیروز شوند یا از مهلکه و شکست نجات پیدا کرده، حکومت خود را تثبیت کنند. یکی از تدابیري که پادشاهان هنگام جنگ با دشمن میاندیشدهاند شبیخون زدن به سپاه دشمن بوده است به این صورت که نیمه شب به طور ناگهانی به سپاه دشمن حمله میکردند و آنها را غافلگیر می کردند تا بتوانند بر آنها پیروز شوند. تدابیر جنگی و شبیخون 24 بار در داستانهاي هزار و یکشب تکرار شده است. 

-2-1  فتح سرزمین کفر وتدبیر آن:

پس از فتح سرزمینهاي دشمن که غالب به عنوان سرزمینهاي کفر در حکایتهاي هزار و یک شب عنوان شده است، براي اداره کشور فتح شده اقداماتی از سوي پادشاه فاتح صورت میگرفت که اعلان امان عمومی براي ساکنان سرزمینهاي فتح شده که دین پادشاه فاتح را میپذیرفتند از این موارد است. بدین طریق که اگر پادشاهی عادل به سرزمین کفار یورش میبرد و سرزمین آنها را تصاحب می کرد، فرمان میداد در شهرهاي کفار، نداي امان سر دهند که هرکس به خداي یگانه ایمان آورد دلش از هر گزند آسوده است. فتح سرزمین کفر با چنین صورتی، دو مورد تکرار شده است. - همان ، پهلوانه ها، عجیب و برادر او غریب : . - 59

-3-1  دختران جنگجو و رزمآور:

برخی دختران پادشاهان در میدان نبرد هم از مردان چیزي کم نداشته در کنار تربیت وعلمآموزي تمام فنون جنگ و دلاوري و تیراندازي را آموخته بودند و چه بسا در میدان جنگ مردان دلیر را هم حریف میشدند. همچنین دخترانی دلیر و نیرومند در دربار پادشاه بودند که سوارانی جنگی بهشمار میرفتند و سپاه ملکه به شمار میآمدند. - همان ،پهلوانه ها، شاه عمرنعمان و پسرانش : - 44

-4-1  دلاوري و شجاعت سرداران در جنگ و پاداش آنان:

پادشاهان وقتی سرزمینی را در جنگ فتح میکردند، اگر سرداري دلیر وجنگاور داشتند که ایشان را در فتح آن سرزمین یاري کرده بود، سردار را فرمانروا و کلانتر سرزمین فتح شده میکردند و حل و فصل همهي کارهاي آن سرزمین را به او واگذار میکردند. - همان، پهلوانهها، عجیب و برادر او غریب : - 88

-5-1  کمک به پیروزي سریع پادشاه در جنگ: پادشاه یا ملکه وقتی در جنگ با پادشاه کشوري دیگر پیروز میشدند و پادشاه آن سرزمین را از سمتش برکنار میکردند، فرد یا افرادي را که در پیروزي بر این پادشاه ایشان را یاري کرده بودند، به عنوان پادشاه سرزمین مفتوح، منصوب میکردند و از مردم شهر براي او بیعت میگرفتند. و این کار آنها به منزلهي پاداش خدمت به پادشاه بود. - همان ، 

-6-1  کمک گرفتن از پادشاهان همسایه براي دفع دشمن: یکی از راههاي مقابله و مقاومت در برابر دشمنان غالب و نیرومند کمک گرفتن از پادشاهان سرزمینهاي دیگر بوده است . برخی پادشاهان وقتی به حکومت میرسیدند اگر دشمنی خارجی داشتند که قصد سرکوب او را کرده بودند چنانچه کشوري نیرومند با خود متحد داشتند فوراً پادشاه آن کشور و لشکریانش را به کمک فرا میخواندند . سپس منتظر لشکریان مناطق دیگر میماندند و هر کس از سویی میآمد او را گرامی میداشتند و به گونهاي سپاه خود را از بین اقوام و ملتهاي مختلف و طبقات گوناگون تشکیل میدادند. همچنین صاحبان قلم - نامهنگاران و دبیران - وصاحبان رقم - حسابداران - را تحت حمایت خود میگرفتند و براي آنها مواجب و مقرري تعیین میکردند تا براي ثبت وقایع و مکاتبات لازم و رسیدگی به امور مالی لشکر، همراه باشند. کمک گرفتن از پادشاه کشور همسایه 9 مورد در حکایات هزار و یک شب تکرار شده است. - همان ، پهلوانه ها،شاه عمر نعمان وپسرانش : - 126

-2 قدرت و مراتب آن:

-7-1  مقام و جایگاه برجسته و برتر پادشاه:

پادشاهان در هرجا و مکانی و موقعیتی که به سر میبردند بایست مقام و جایگاه ایشان بین اطرافیان و زیردستانشان قابل تشخیص میبود، بنابراین حتی وقتی پادشاه در مکانی بیرون از شهر هم خیمه و خرگاه برپا میکرد خیمهي خود پادشاه از بقیهي خیمهها باشکوهتر و بزرگتر بود .خود پادشاه در خیمهاش در صدر مجلس بر تختی مینشست و شاهزادگان در سمت راست او و حاکمان و سران و بزرگان و دولتمردان در سمت چپ او میس ایستادند.

وقتی هم که سپاهیان کشوري براي جنگ در سرزمینی اردو میزدند براي اینکه خیمه و خرگاه پادشاه در میان خیمهها قابل تشخیص باشد خیمهي پادشاه با دیگر خیمهها فرق داشته مثلاً خیمهي کفیدشاه چادري بزرگ از ابریشم سرخ بوده که لشکریان گرداگرد آن را گرفته بودند و کفیدشاه در آن چادر بر صندلی گوهرنشان نشسته و وزیران ودولتمردان دربرابرش صف کشیده بودند. - همان ،داستانهاي سفر-سفربه ناکجا : 36 و - 85

-8-1  وزیر:

وزرا از نظر مراتب قدرت، در مرتبهي نخست پس از شاه قرار داشتهاند. از این جهت نقش آنان در ساختار حکومت و قدرت و سیاست نقشی اساسی و تعین کننده بوده است. شرایط براي احراز مقام وزارت در داستانهاي هزار و یکشب شامل موارد زیر بوده است: -1 ثروت -2 عبرتانگیزي -3 درستکاري و عدالت. در یکی از حکایات کتاب آمده است: اسکندر ذوالقرنین در سفرهاي خود به فردي برخورد که با رفتار خود باعث عبرت او شد و به پادشاه فهماند که خواه ظالم وستمگر باشد یا نیکوکار وعادل پایان کار او مرگ است وفقط اعمال نیک همراه وي به گور میرود. پس ذوالقرنین از رفتار او عبرت گرفت و به وي پیشنهاد وزارت کرد. - همان، از عشق و پارسایی : . - 93-94 به وزیر منتخب، جامهاي گرانبها و فاخر و خانهاي زیبا با غلام و نوکر و اموال و چهارپا داده میشد و هر چه نیاز داشت در اختیارش مینهادند و مواجب و حقوق و تیول1 و عقار2 براي او قرار میدادند. انتخاب وزیر 11 مورد تکرار شده است. - همان ،قمرالزمان و ملکه بدور : - 145

-9-1  تعیین جانشین پادشاه: یکی دیگر از موارد سیاستی در حکومت پادشاهان انتخاب جانشینی بوده که بتواند پس از مرگ شاه، کشور را اداره کند و قبول درباریان و مردم را هم داشته باشد. داشتن فرزند پسر براي پادشاهان اهمیت زیادي داشته چون اگر پادشاهی فرزند پسر نداشت علاوه بر اینکه مقطوع النسل میشد پس از مرگش هم کسی نبود که وارث پادشاهیاش باشد و کشورش را اداره کند و باید تاج وتخت و اموال و گنجینهها و خزانهها را به بیگانگان میگذاشت نام او هم در جهان باقی نمیماند. بنابراین برخی پادشاهان زنان متعددي داشتند تا از آنان پسري داشته باشند که جانشین ایشان باشد. - همان ، پریانه ها 1 : 2و - 58

-10-1  وصیت نامهي سیاسی- اخلاقی پادشاه به جانشین خود: برخی پادشاهان وقتی به سن پیري میرسیدند وصیتنامهاي براي پسر خود مینوشتند و در آن پسر خود را در مورد کشورداري و رفتار با زیردستان سفارش میکردند. براي مثال: جلیعاد شاه نیز وقتی به سن پیري رسید چون پسري داشت که از هر نظر او را آزموده وشایسته یافته بود بر سر پادشاهی او بعد از خودش با بزرگان کشور پیمان بست وبه آنها فرمان داد از پسرش فرمانبرداري کنند و او را جانشین خود نمود.

همچنین از تمامی دانشمندان، دلیرمردان، بزرگان و سالخوردگان و کمسالان و بقیهي مردمان از خرد و کلان قول و پیمان گرفت که از او سرپیچی نکنند. وقتی مرگ خود را نزدیک دید پسرش را فرا خواند و او را چنین وصیت کرد: پسرم ده خوي و صفت نگاه دار که در این جهان و جهان دیگر به تو سود رساند و آنها عبارتند از: چون خشم برتو چیره شد، خشم خویش نگه دار و سرکوب کن، چون بلا در رسید صبر پیشه کن، چون سخن گویی راست گوي. هرآینه پیمان بستی پایبند عمل باش و عمل کن. چون داوري کنی به دادگري کوش. چون توانمند باشی درگذر و ببخشاي. دل و درون خویش بزرگ دار. دشمنان خود را ببخش و به دشمن خود نیکی کن و از آزار وي بپرهیز. همچنین به ده خصلت دیگر پایبند باش تا سود آن به مردم کشورت برسد .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید